به گزارش «شیعه نیوز»، مژده ارشادی اظهار کرد: فرزندان در تمام ادوار زندگی حتی زمانیکه خود، پدربزرگ و مادربزرگ میشوند نیز تحت تأثیر تربیت والدین قرار دارند.
وی با اشاره به کارکردهای امروزی خانواده، تصریح کرد: بر اساس این کارکرد، تربیت نسل از زمانی که کودک هنوز به وجود نیامده آغاز میشود و تا زمانی را که والدین دیگر در قید حیات نیستند و فرزند به زندگی ادامه میدهد، در بر میگیرد.
ارشادی با تأکید قرار دادن بنیان خانواده به عنوان نخستین پایگاه حضور فرزند، گفت: آغوش پدر و مادر، برآوردن نیازهای زیستی و عاطفی کودک، ارتباط با کودک، دور کردن کودک از محرکهای آزاردهنده و … طرحوارههایی را در ذهن فرزند ایجاد میکند که با او بزرگ و بالنده میشوند.
ارشادی با اشاره به سخن امیرالمؤمنین (علیه السلام) مبنی بر اینکه تربیت فرزند باید از زمان پیش از تولد او آغاز شود، گفت: برداشتی که میتوان از این سخن داشت این است که والدین نخست باید به سطح خوب تربیتی در خودشان برسند چراکه الگوی کودک قرار میگیرند و پایههای اولیه تربیت هستند که اگر درست شکل نگیرد، پیامدهای جبرانناپذیر برای فرزند و والدین به دنبال خواهد داشت.
وی اولین حضور کودک را مربوط به ۳ تا ۴ سالگی دانست و بیان کرد: در این سن کودک حضور در میان خویشان و اقوام را درک میکند که با توجه به تغییر سبک زندگی امروز، شاهد خانواده هستهای هستیم که عموماً با پدر و مادر و نزدیکان شکل مییابد.
ارشادی در ادامه تأکید کرد: در شش سال نخست زندگی، رفتار کودک برگرفته و ناشی از رفتار والدین است و به لحاظ الگوگیری و الگوبرداری این نقش بسیار پررنگ است و این امر را به عینه میتوان در رفتار کودکان در این سنین مشاهده کرد که تنها نظر و خواسته پدر و مادر مورد پذیرش آنهاست.
این روانشناس بالینی در استان با بیان اینکه کودک پس از شش سالگی با حضور در مدرسه و فضاهای اجتماعی به مراحل بالاتر رشد اجتماعی دست مییابد، ادامه داد: به این ترتیب، طبیعتاً فرزند از پدر و مادر فاصله دارد اما نباید از نظر دور داشت که اثرات تربیتی والدین همواره و در هر سنی با فرزند همراه است و رفتار و کنشهای او را در اجتماع تحت تأثیر قرار میدهد که در این خصوص رفتار همسران در قبال یکدیگر، مصداق تأثیر تربیتی آنها در خانواده است.
وی با بیان اینکه فرزند با حضور در اجتماع به فرصتها و تواناییهای جدیدی دست مییابد، گفت: در این زمان، رفتار فرزند از فرد محوری به اجتماعمحوری سوق مییابد و حتی خانواده را پشت سر میگذارد و وارد فضای نافرمانی میشود که باید گفت رفتار فرزند تلفیقی از تأثیرات سبک فرزندپروری والدین و شخصیت و دریافت او در خانواده و اجتماع است.
ارشادی با اشاره به اطاعتپذیری کودکان در سنین اولیه زندگی، بیان کرد: در این سنین والدین باید دغدغه رشد مهارت در کودک را داشته باشند و درصورتیکه در این امر بی تأملی و بیحوصلگی به خرج داده و صرفاَ در پی تأمین نیازهای مادی و محیطی کودک باشند، مفاهیم تربیتی به شیوه غلط در فرزند نهادینه میشود.
وی با رد این نظر که فرزند خوب فرمانبردار خوبی هم هست، تأکید کرد: ریشه این امر آن است که والدین به دلیل مشغله مادی و گاهاً عاطفی، برای کودک وقت نمیگذارند و معتقدند فرزند باید کم دردسر باشد، به این ترتیب، تربیت در حاشیه قرار میگیرد و حالت جبری در آن شکل میگیرد.
وی تأکید کرد: فرزند در سالهای نخست حیات، چون قدرت عمل ندارد با والدین کنار میآید اما وقتی پا به نوجوانی و جوانی میگذارد توانایی انجام بسیاری از کارها را بدون کمک والدین دارد بنابراین طبیعتاً احتمال نافرمانی هم وجود دارد.
ارشادی دلیل اصلی این مشکل را شیوههای غلط فرزندپروری معرفی کرد که به ویژه در خانوادههای با والدین تحصیلکرده پررنگتر است، ادامه کرد: امروزه در بیشتر خانوادهها شاهد ارزشگذاری و توجه بیش از حد والدین به فرزندان هستیم که همین امر منجر به تربیت فرزندانی میشود که به محض ورود به نوجوانی و جوانی جسارت نافرمانی مییابند.
وی در تشریح این رفتار والدین که عموماً در خانوادهها مشاهده میشود، گفت: هر پدر و مادری در تلاش است تا فرزند را به کمال و اوج موفقیت سوق دهد و بر اساس برداشت بسیاری از آنها، این امر تنها در سایه تأمین نیازهای مادی او تحقق مییابد.
ارشادی ادامه داد: در اینجا فرزند که به عنوان دریافتگر محیطی، دائماً با محیط در تعامل است، شاهد جایگزینی کتاب، نرمافزار و گوشی هوشمند و اسباب بازی و … به جای پدر و مادر است و به این ترتیب، همراهی والدین را با خودش تجربه نمیکند.
این مدرس روانشناسی بالینی در استان تأکید کرد: والدین در این حالت با زبان بیزبانی به فرزند میگویند که نقش ما در تربیت تو کمرنگ است پس در همین تجربهها که جذابتر از همراهی ماست، محصور باش و در همین تعاملات، بیاموز، دریافت کن، به قضاوت بنشین و به شناخت برس.
ارشادی با اشاره به غیبت والدین در این تجارب فرزند، بیان کرد: فرزند در خلال کلاسهای متنوع مانند کامپیوتر، اینترنت، زبان خارجه، موسیقی و یا تجاربی از این دست که همراهی پدر و مادر را در کنار خود ندارد، کم کم به این برداشت میرسد که دنیای من از دنیای کهنه و قدیمی والدینم فرسنگها فاصله دارد، ضمن اینکه گاهاً این تفکر در بطن جامعه و در تعامل با دیگران نیز بر ذهن او تزریق و به دلیل تکرار و پایایی، نهادینه میشود.
مشاور دانشگاه شهرکرد در ادامه تصریح کرد: رسیدن فرزند به این تفکر به معنای دوری هر چه بیشتر او از والدین، تلاش برای پیمودن راهی جز راه آنها و آغاز به مخالفت و نافرمانی از آنهاست که به مرور زمان، کنار گذاشتن والدین تبدیل به بخشی از شخصیت فرزند و امری عادی و معمولی میشود.
وی با مقایسه جامعه امروز و دیروز، تأکید کرد: یکی از مباحث جدی در جنگ نرم افزار دشمن علیه نوجوانان و جوانان امروز، سست کردن مفاهیم و ارزشهای اعتقادی و جایگزینی آن با آموزههایی است که نهایتاً منجر به پاشیده شدن بنیان فرد و خانواده میشود آنچنانکه مفاهیمی مانند پایداری، تعهد، مسئولیتپذیری کم رنگ میشوند.
ارشادی یادآوری کرد: فرزندان نسل جدید در اغلب موارد، والدین را در هیبت ماشین درآمدزایی میبینند که هیچگاه همراه او نیستند، گویی نسلی است که پدر و مادر ندارد و خود باید در خلال تعاملات، به دریافتِ شناخت و مهارت بپردازد و بعدها در مقاطع مختلف زندگی، به انتخابهای بزرگ زندگیاش دست بزند.
وی بهترین روش تربیتی فرزند را «سبک قاطع و اطمینانبخش» عنوان و خاطرنشان کرد: رفتار قاطع و در عین حال حامیگونه پدر و مادر به فرزند اجازه تمرین و اشتباه و به دنبال آن، کسب مهارت میدهد بنابراین نباید فرزند را به حال خود رها کرد.