به گزارش «شیعه نیوز»، روزنامه شهروند نوشت: بیشتر ما دورانی را که از هر خانهای بچههای قدونیمقد به کوچه میآمدند، به یاد میآوریم؛ بچههایی که در خانه هم از سروکله هم بالا میرفتند اما گذر زمان کمکم از تعداد این خانوادهها کم کرد تا جایی که تکفرزندی رویه خانوادهها شد؛ رویهای که با گذر زمان زنگ خطر کاهش رشد جمعیت ایران را به صدا درآورد و حالا آمارها از کاهش ٣ میلیونی جمعیت جوان کشور خبر میدهند تا واهمه جمعیت سالمند در سالهای آتی را گوشزد کنند.
در سالهای اخیر در ایران سیاستهایی دنبال شده تا کمی به روند کُند رشد جمعیت کمک کند؛ سیاستهایی مثل اعطای سکه طلا، تغذیه رایگان، پوشش کامل خدمات بیمهای درمان ناباروری در دو سطح، اعطای وام مسکن دو برابر وام مسکن معمولی، ٩ ماه مرخصی زایمان با حقوق و ٢١ ماه بدون حقوق. سرعت سالخوردگی جمعیت با آهنگ کندی رو به افزایش است.
جوانی جمعیت از ویژگیهای اصلی کشورهای در حال توسعه است و این شاخص در این کشورها در حال کاهش است. بر اساس بررسیهای انجامشده از سال ٢٠٢٥ در کشورهای آلمان، انگلیس، ژاپن، فرانسه و کره به طور متوسط ٢٠درصد از جمعیت از مرز شصتوپنج سالگی عبور میکنند و این در حالی است که کشورهای ایران و ترکیه هم از سال ٢٠٥٠ با این بحران مواجه خواهند شد. جمعیتشناسان میگویند که اگر چنین روندی در کشور ما ادامه پیدا کند ممکن است تا ١٠ سال آینده با بحرانهای اقتصادی، امنیتی و فرهنگی مواجه شویم.
عاشق خانواده بزرگیم
«من از همان کودکی عروسکهای ریزودرشتم را کنار هم میچیدم و سعی میکردم برای همه آنها مادری کنم. «میخک» در یکی از بیمارستانها پرستار است و در خانواده کمجمعیتی بزرگ شده است: «اعتقادی به تکفرزندی ندارم و فرزند سومم تیرماه به دنیا میآید. مادرم به دلیل بیماری که داشت، نتوانست بیشتر از دو بار مادر شدن را تجربه کند.» بیشتر آشنایان و اطرافیان به میخک توصیه میکردند بعد از پسرش دیگر بچهدار نشود: «همه میگفتند چون شاغلی از پا درمیآیی اما من همیشه موافق خانواده بزرگ بودم. تکفرزند بودن هیچ مزیتی ندارد. طفلی بچهها چه گناهی کردهاند که از حداقل تجربههای پدرومادرهایشان، بازیها و… محروم شوند؟» او اعتقادی هم به این ضربالمثل که در گذشته میگفتند؛ هر که دندان دهد، نان دهد، ندارد: «بیشتر تلاش میکنم تا فرزندانم از رفاه نسبی برخوردار شوند. به نظرم گفتن از موانع و سختیهای بچهدارشدن تنها بهانه است.»
«فرید» هم از طرفداران خانوادههای بزرگ است. او دنیا را جای قشنگ و خوبی میداند و معتقد است چرا باید آدمهای دیگر را از آن محروم کرد؟ «این را نمیفهمم چرا عدهای میگویند امنیت نیست و شرایط اقتصادی اجازهداشتن فرزند بیشتری را نمیدهد! واقعیت این است که اینها ربطی به هم ندارند. زمانی که مجرد بودم، بیهیچ خانه و ماشینی همین تفکر را داشتم و فکر میکردم همانطور که این حق از من دریغ نشده که در این دنیا باشم، آدمهای دیگری هم به واسطه ما حق زندگی دارند. بشری که الان زندگی میکند به شکل مدرن و یکجانشین ١٠ هزار سال قدمت دارد. هر دوره سختیهای خودش را دارد. ٩٠ سال پیش که قحطی نیمی از جمعیت ایران را از بین برد، اجداد ما به دنیا آمدند، اصلاً همین دهه شصت که خیلی دور نیست را همگی به یاد داریم. در آن دوره هم با تمام سختیها بچهها به دنیا آمدند.»
«فرید» که در خانوادهای با چهار فرزند بزرگ شده حالا خودش پدر دو پسر است و زندگی در خانواده پرجمعیت را دلیلی بر علاقهاش در مورد فرزند بیشتر نمیداند: «تکفرزندی به این معناست که خانوادهها تمرکزشان را روی یک فرزند میگذارند و فرزند میشود کانون توجه خانواده و همین مسأله سبب میشود توقع بچه از خودش بالا برود.» «فرید» معتقد است تربیت خوب یک فرزند سختتر از تربیت چند فرزند است.
«زمانی که دو یا سه فرزند در خانواده یا با هم زندگی میکنند، چالشهایی همچون رقابتکردن، چانهزنی، گذشت، بخشش را پشتسر میگذارند و این مسأله در ناخودآگاه بچهها شکل نمیگیرد که همه چیز متعلق به من است. کودکان امروز تجربیات ما را ندارند. درواقع ما آنقدر سخت میگیرم که نه به دنیا میآوریمشان، نه امکان تجربهها را در اختیارشان قرار میدهیم.» «فرید» همیشه به داشتن چهار فرزند فکر میکرده حتی زمانی که مجرد بود. «اگر زودتر ازدواج کرده بودم، حتماً این فکر قدیمی را عملی میکردم اما نگرانیم این است در سنی بچهدار شوم که جان و انرژی وقتگذاشتن برایش را نداشته باشم.»
چرا میگویند یک بچه کافی است؟
«بچهداری حوصله میخواهد. همین یک بچه را هم آوردم که نگویند اجاقش کور است.» «نیلوفر» در خانواده پرجمعیتی بزرگ شده و هیچوقت دوست نداشته تجربه مادرش را تکرار کند. «هر وقت مادرم را میدیدم در حال پختوپز و رفتوروب و رسیدگی به بچهها بود. وقتی هم که سنی را پشت سر گذاشت، همیشه از درد دست و پا مینالید. هیچوقت دوست نداشتم مثل مادرم شوم و همیشه به این فکر میکردم چرا مادرم این همه دردسر برای خودش فراهم آورده است؟!» «نیلوفر» بعد از ازدواج حتی سر کار هم نرفت و با اصرارهای همسرش که عاشق بچه است، دخترش را به دنیا آورد.
«همین یک بچه سه ساله کلی زحمت دارد و وقتم را میگیرد وقتی به این فکر میکنم که این زحمتها دوبرابر شود از وحشت نفسم بالا نمیآید. شرایط اجتماع متفاوت از گذشته است و هر یک بچه امروز به اندازه سه بچه در قدیم هزینه، وقت و انرژی میگیرد.»
اما «امید» همیشه عاشق خانواده بزرگ بوده و در رویاهایش خود را پدر خانوادهای با سه کودک تصور میکرده است. «شرایط واقعاً متفاوت شده و اصلاً عقلانی نیست به آرزوهای دوران کودکی پایبند بود. کودکان دهه ٩٠ و بعد از آن با همنسلان ما فرق دارند؛ توقعاتشان بالا رفته و برای اینکه پیشرفت کنند کلی باید برای آیندهشان برنامهریزی کرد.
در حال حاضر خبر دارید هر کلاس چقدر هزینه دارد؟» «امید» در خانواده کمجمعیتی بزرگ شده و همیشه دوست داشته خانواده بزرگی داشته باشد اما حالا در حسابوکتاب تنها دخترش گیج میزند. «وقتی کودکی به دنیا میآید، تو مسئول زندگی یک انسان میشوی و این مسئولیت بزرگی است. فکر حال و آینده کودک رستم را هم از پا درمیآورد. با درآمدها و شرایط اقتصادی فعلی فکر کردن به بچه دوم واقعاً کار نسنجیدهای است.»
سیاستهای تشویقی فرزندآوری در ٥ کشور دنیا؛ به مرخصی بروید و خانهدار شوید
بسیاری از جوامع ترس سالمند شدن جمعیت کشورشان را دارند و برای همین سیاستها و راهکارهایی را در پیش میگیرند تا داشتن خانواده بزرگتر را دغدغه شهروندانشان کنند و نسلهای آینده را از داشتن جمعیت سالمند و مشکلات آن نجات دهند؛ در این بخش راهکار بعضی از کشورها را در مبارزه با سالخوردگی جمعیت آوردهایم.
روسیه
یکی از کشورهایی که سیاستهای تشویقی فرزندآوری را دنبال میکند روسیه است؛ کشوری که بعد از روی کار آمدن پوتین این سیاستها را به طور جدیتری دنبال کرد. شاید جالب است بدانید خانوادههایی که فرزند دارند از پرداخت مالیات تا سقف معینی معاف هستند و مورد حمایتهای مالی برای تربیت و رشد فرزندشان قرار میگیرند، البته فرزند سوم به معنی خانهای است که پدرومادر از دولت هدیه میگیرند. همچنین مادری که بیش از دو فرزند دارد، میتواند کمکهزینه قابل توجهی دریافت کند. استفاده از کودکستان رایگان، حمایت مالی به صورت سبد کالا و پرداخت نقدی به خانوادهها از دیگر موارد حمایتی است. از طرف دیگر نمایندگان مجلس روسیه تلاش کردند قانونی که توسط «جوزف استالین» مبنی بر جریمه مالیاتی خانوادههای بدون فرزند تصویب شده بود را اجرایی کنند. بر این اساس مردان بدون فرزند ٢٥ تا ٥٠ سال و زنان ٢٠ تا ٤٥ سال باید ٦درصد درآمد خود را به عنوان مالیات به دولت پرداخت کنند.
فرانسه
هزار یورو کمک بلاعوض برای فرزند سوم؛ سیاستی است که در فرانسه دنبال میشود، البته در کنار ١٦ هفته مرخصی با حقوق و مزایای کامل که از ششهفته پیش از تولد کودکانشان آغاز میشود؛ بعد از تولد به مرخصی سه ساله و بدون حقوق منتهی میشود و بعد از آن بدون هیچ محدودیتی آنها به شغل قبلیشان بازمیگردند.
همچنین دولت تضمین میکند مخارج تحصیل فرزندان خانوادهها از پیشدبستانی تا دانشگاه را تأمین کند. اگر خانوادهها به دلیل تولد فرزندشان خدمتکار استخدام کنند، دولت بخشی از این هزینه را میپردازد. از دیگر سیاستهای افزایش جمعیت در کشور فرانسه میتوان به اختصاص سبد کالا به خانوادهها اشاره کرد. دولت فرانسه برای زنانی که تازه مادر شدهاند، امکاناتی نظیر ویزیت مجانی دکتر یا برخورداری از خدمات پرستاری در خانه را فراهم میکند.
سوئد
در این کشور مرخصی والدین ١٥ماه است و آنها اجازه دارند بعد از این مدت تا هشتسالگی کودکشان بهطور متناوب مرخصی بگیرند و در زمان مرخصی، از ٨٠درصد حقوق خود، معادل ٤٨٠ روز کاری بهرهمند شوند. همچنین خانوادههایی که بعد از ٣٠ ماه برای فرزند بعدی اقدام میکنند، از امکانات ویژهای برخوردار میشوند. یکی از این تسهیلات اجتماعی که دولت سوئد برای کودکان سوئدی قائل است «بارن بیدراگ» یا همان «کمکهزینه کودک» است. این کمکهزینه، مبلغ مشخص و بلاعوضی است که دولت سوئد در ازای هر کودکی که در سوئد متولد میشود تا زمانی که کودک به ١٦ سالگی برسد به والدین پرداخت میکند. میزان این کمکهزینه ارتباطی با میزان درآمد والدین کودک ندارد و همه اقشار جامعه با هر سطح درآمدی از این تسهیلات دولت سوئد برخوردار هستند.
نروژ
سیاستهای این کشور نه فقط درباره افزایش جمعیت بلکه در زمینه حمایت از کودکان تازه متولد شده هم فوقالعاده است. تخفیف ساعات کاری به همراه دریافت مزایای شغلی برای والدین و تصویب قوانینی در زمینه ایجاد مراکز رفاهی و حمایتی برای مراقبت روزانه از کودکان، بخشی از این حمایتهاست. در این کشور پس از تولد هر کودک، پدر و مادر دو هفته مرخصی با حقوق دارند. پس از این مدت، آنها میتوانند بین ٤٦ هفته مرخصی با حقوق کامل یا ٥٦ هفته مرخصی با ٨٠درصد پرداختی که باید میان والدین تقسیم شود، یکی را انتخاب کنند. به منظور اطمینان از اینکه پدران حتماً در امر نگهداری و بزرگکردن کودکانشان مشارکت خواهند داشت، پدران موظفند دستکم ١٠ هفته از این دوران را از محل کار مرخصی بگیرند. جالب اینجاست که استفاده از این مرخصی برای وزیران دولت نیز امری غیر عادی تلقی نمیشود و بسیار معمول است که وزیران دولتی در سال نخست تولد فرزندشان، چند ماهی در مرخصی باشند. در ضمن دولت به یکی از والدینی که تصمیم دارند تا دوسالگی کودکشان در خانه بمانند، کمکهزینه ویژهای پرداخت میکند. به همه اینها مراقبتهای رایگان از کودک، دارو و درمان رایگان و حق اولاد در فیش حقوقی هم اضافه میشود.
ژاپن
ژاپن یکی از پیرترین کشورهای جهان است که نرخ رشد جمعیت آن منفی ٣ درصد است. به گفته کارشناسان، اگر این روال ادامه داشته باشد در سال ٣٠١١ دیگر در ژاپن کودک زیر ١٥ سالی وجود ندارد. برای بهبود وضع هرم جمعیتی در این کشور، قانونی به نام «کودوموتیت» وضع شد که طبق آن، خانوادههایی که فرزند زیر ١٥سال دارند، ماهانه تا ١٣هزار ین کمک مالی دریافت میکنند. همچنین پدر و مادر یک به یک میتوانند با دریافت نصف حقوق خود تا سقف تعیین شده به مرخصی بروند و این درحالی است که بعد از آن میتوانند بدون هیچ نگرانی به کار قبلی خود بازگردند.