به گزارش «شیعه نیوز»، آیت الله علوی بروجردی با اشاره به داستان برخورد امام علی(ع) با یکی از خوارج که هنگام خطبه ایشان، سخن توهین آمیزی بر زبان رانده بود، گفت: مذهب تشیّع، هم این آزادی بیان را و هم تحمل مخالفین را به ما تعلیم میدهد. ما حق نداریم این مذهب را ابزار کوبیدن دیگران کنیم.
متن سخنان استاد برجسته فقه و اصول در دیدار جمعی از اندیشمندان و اساتید دانشگاه از کشور آلمان به شرح زیر است:
خیلی خوشحالم که شما عزیزان را از نزدیک ملاقات میکنم، چون میدانیم که بین ما ایرانیها و آلمانیها پیوند دیرینهای وجود دارد. آلمان هیچ سابقهی استعماری در ایران ندارد و این نکته ازنظر ما ارزشمند است. افراد آلمانی از زمانهای دور در ایران حضور داشتند. حتی در زمان هیتلر بعضی از آلمانیهایی که به ایران میآمدند در عشایر ما نیز به راحت پذیرفته میشدند. همچنین کارهایی که آلمانیها در ایران کردند، آن بناها و پلهایی که ساختند، ازجمله کارهای اساسی و ارزشمندی بودند. علیایحال از آلمانیها، برای ما خاطره خیلی خوبی بهجامانده است.
آلمان مهد فلاسفهی بزرگ
آلمان، ازنظر فرهنگی دارای سابقهی علمی درخشانی هست مخصوصاً در فلسفه ید طولایی دارد. متفکرانی در آلمان میزیستند که برای نظام جهانی برنامه داشتند و این برنامهها را در سطح جهانی ارائه دادهاند. فلاسفهی بزرگ آلمان، حق بزرگی بر گردن علم در دنیا دارند و نظریاتشان برای ما نظریاتی مألوف و آشنایی است، از نظرات گوته گرفته تا دیگران. همچنین بسیاری از آثار ایرانی هم در آلمان مورد توجه بوده است که این هم یک واقعیتی است.
از طرفی تمدن ژرمن یک تمدنی است در مقابل تمدن آنگلوساکسون و تمدن فرانسوی در اروپا و یک تمدنی اصیل است به همین دلیل، همیشه تاریخ و سابقهی آلمان برای ما موضوعیت داشته است.
این هویت طلبی آلمان، یعنی علاقه به داشتن استقلال و اتکا به داشتههای خود و تکیه نکردن به دیگران، یکی از ارزشمندترین اخلاقیات در آلمان است. بعد از جنگ جهانی دوم، آلمان کلاً تخریب شد و با خاک یکسان گردید اما بعد از ده – دوازده سال هویت خود را یافتند و روی پای خود ایستادند و داشتههای خود را ارتقاء دادند. این ازنظر ما ارزشمند و آموزنده است.
ساخت اولین مرکز شیعیان در آلمان به دستور آیتالله بروجردی قدس سره
صاحب این خانه، پدربزرگ ما آیتالله بروجردی، اولین مرکز شیعه را در اروپا و بلکه در دنیا، در شهر هامبورگ آلمان احداث کرد. مسجد علی ابن ابیطالب علیهالسلام در هامبورگ به دستور آیتالله بروجردی ساخته شد؛ چون در آن زمان، بزرگترین اجتماع ایرانیهای خارج از کشور، در آلمان بود. لذا ایشان دستور ساخت این مسجد را دادند که دارای مساحتی به وسعت هفت هزار متر بوده و یکی از مراکز فرهنگی هامبورگ در کنار دریاچه آلستر است.
توجه به حقوق شهروندان ایرانی در آلمان
ما امروز شاهدیم که جمع زیادی از هموطنانمان در آلمان ساکناند، چه بهعنوان مهاجر و چه بهعنوان پناهنده. آنچه طالب و خواهان آن هستیم این است که آنها حقوق مساوی با بقیهی مردم آلمان داشته باشند که خوشبختانه دارند؛ یعنی ما هیچ تصویر منفی از اینکه حقوق آنها نادیده گرفته شود، نداریم؛ بااینکه در آلمان عقاید ناسیونالیستی قوی است اما منحیثالمجموع، گاهی اتفاقاتی هم که رخ میدهد از نظر ما نادر است و این حوادث کمتر از نقاط دیگر دنیاست. ازاینجهت هم یک سنخیتی بین ما و ملت آلمان وجود دارد.
اصل، منافع ملتهاست نه دولتها
از نظر ما، مرزهای جغرافیایی بین دل انسانها فاصله نمیاندازند. همهی ما انسان هستیم و در یک عالم واحد زندگی میکنیم و لذا منافعمان به همدیگر گرهخورده است. آنچه در نظر ما اصل است، منافع ملتهاست، نه دولتها؛ و منافع ملتها هم به همدیگر گره خورده است فلذا لازم است که در کنار یکدیگر با صلح، صفا و آرامش زندگی کنیم، چه آلمانی در ایران و چه ایرانی در آلمان و در جای دیگر از دنیا.
در حال حاضر مشکلاتی وجود دارد که تا حدی ناشی از این نکته است که متأسفانه کشور ایران، از نظر جغرافیایی ترمینالی بین قدرتهای مختلف است. این مشکل فقط مربوط به زمان حال نیست، بلکه در زمان مغول و تیمور هم به چشم میخورد. زمانی که انگلستان درصدد بود که هندوستان را برای خودش محفوظ نگه دارد، ایران را تحت تسلط خودش میگیرد؛ و آنجا که روسیه قصد داشت به آبهای گرم دسترسی داشته باشد، سراغ کشور ایران آمده است. سالها این قدرتها بر سر ایران کشمکش داشتهاند و لذا متأسفانه تاریخ ما با دخالتهای بیگانگان همراه بوده است؛ یعنی دولتهای استعماری، برای تأمین منافع خودشان در امور زندگی ملت ایران دخالت کردن نه برای آبادانی و منافع ما و لذا ایران حالتی پیداکرده که از حضور هر بیگانهای ترس و واهمه دارد.
آمریکا؛ مداخلهگر در امور تمام کشورها
دکتر مصدق یک رهبر ملی بود که با انتخابات و از طریق قانونی به روی کار آمده بود. کدام دولت در دنیا او را از مسئولیت و منصبش خلع و علیهاش کودتا کرد؟ انگلستان و آمریکا؛ همین کشورهایی که الآن منادی آزادی و حقوق بشر در جهان هستند. در سیل اخیر که در بعضی شهرهای ایران ویرانیهایی را به بار آورده است و باعث گرفتار شدن عدۀ زیادی از مردم ما شده است و خیلیها به این مردم مصیبتزده کمک کردند. آنها با تحریمهایی ظالمانه علیه مملکت ما مانع از ورود کمکهای انسان دوستانه کشورهای دیگر به ایران شدند. حتی پاپ و همچنین دولت آلمان و اتحادیهی اروپا به این مصیبتزدهها کمک کردهاند اما بانکها به دلیل تحریم، نمیتوانند آن مبالغ و کمکها را به کشور ایران انتقال دهند فلذا این مسائل برای ما نگرانکننده است.
شما در کشور خودتان شاهد دموکراسی هستید و حاصل این دموکراسی هم آزادی و تحملی است که احزاب در برابر همدیگر دارند؛ یعنی در کشور شما حزبی روی کار میآید که هرچند سیاستهایش با دولت، همخوانی ندارد اما آنها را تحمل میکنند یا هر انسانی حق دارد آزادانه حرف و نظرش را مطرح کند. این تحمل سخن دیگران یک فرهنگ سازندهای است که اجازه ندادند همین فرهنگ در مملکت ما رشد کند؛ یعنی الآن فرهنگ ما بهگونهای هست که چنانچه مقابل نظر ما حرفی بزنند که به ذائقه ما خوش نیاید و با افکار، عقاید و حزبمان سازگار نباشد، موضعگیری میکنیم. دموکراسی در انگلستان ۴۰۰ ـ ۵۰۰ سال سابقه دارد؛ اما نگذاشتند این فرهنگ – دموکراسی – در میان ما نهادینه شود؛ در کشور ایران وقتی نهضت مشروطه پیروز شد انگلستان مدیریت آن را به دست گرفت و وقتی استبداد به روی کارآمد، روسیه آن را مدیریت میکرد و همگی دخالت بیگانگان بوده است. لذا نگرانی و دغدغهای که ما داریم این است که باوجوداینکه ملت ما خود قربانی توطئههای دیگران و تروریسم هست، امروزه دولتهای مداخلهگر، ایران را به دخالت در کشورهای منطقه و حضور در کشورهایی مثل لبنان، سوریه و عراق متهم میکنند.
اجرای عدالت لازمه اصلی دنیای امروز
ما معتقد نیستیم که کشور ایران بدون نقص است، اما سؤالی که در اینجا مطرح است این است که: آیا عربستان حامی تروریست است یا ایران و کدام کشور به تروریست کمک میکند؟ آیا عربستان بیشتر حضور مخرِّب در کشورها دارد یا ایران؟ در حال حاضر مسبب کودتای سودان چه کشوری هست، عربستان یا ایران؟ بسیار زیبنده است که قدرتها، رفتار دوگانه نداشته باشند یعنی همانطوری که با ایران رفتار میکنند همانگونه با عربستان هم عمل کنند. نه اینکه عربستان را تشویق و حمایت کنند و نسبت به اعمال انجام ندادهی ایران، آن را در بوق کرنا نمایند. ما از دنیا عدالت میخواهیم.
در حال حاضر گروهکهای تروریستی داعش، طالبان و القاعده به دست چه کسانی و با حمایت چه کشورهایی به وجود آمدند و حیات پیدا کردند؟ این افراد ساختهوپرداخته کدام کشور است چه کشوریهایی پول، اسلحه و تجهیزات در اختیار آنها قرار میدهند، عربستان و امارات؟ این گروهکها و مدافعانشان تروریست هستند یا جوانان ما که در مقابل جنایتهای آنها ایستادند و با آنها جنگیدند و جان خود را فدا کردند؟
کشورهای دیگر از این برنامهی اخیر دولت آمریکا استقبال نکردند متأسفانه یک قلدری در کل دنیا هست و تمام کشورها هم مجبورند بهفرمان او گوش بدهند. خانم کلینتون، وزیر خارجه اسبق آمریکا، تصریح کرد که دولت آمریکا داعش را روی کار آورد و تقویت کرد، الآن هم در حال حمایت از آنها هستند. اگر کمک به تروریست مذمت شده است برای همه مذموم است. اگر تروریسم محکوم است، هر تروریسمی محکوم است، چرا فقط ایران را مورد هجمه و انتقاد قرار میدهند؟ این بیعدالتیها و رفتارهای دوگانه، بین ملتها جدایی میاندازد. این تبعیضی که در عالم از سوی قدرتهای استعماری میبینیم، همیشه در هر اجتماعی که باشد باعث جدایی و اختلاف میگردد و متأسفانه در حال حاضر این تبعیض در حق ایران اعمال میگردد.
ما امیدواریم که روزی برسد که اخلاق در سیاست راه پیدا بکند و کسانی که حکومتها را در دست میگیرند اخلاق و فضائل اخلاقی را در سطح دنیا و نهفقط در یک کشور یا دو کشور به رسمیت بشناسند و متخلق به فضائل اخلاقی گردند.
ضرورت رفع تبعیض از میان ملتها و دولتها
دنیای ما اجتماع واحد انسانی است. ما باید به سمت تقویت سازمان ملل و نهادهای جهانی گام برداریم تا تبعیض در مورد ملتها و دولتها برچیده شود، چه در اجتماع خودمان و چه در اجتماع دیگران رفتارهای تبعیضآمیز را طرد کنیم. اگر همین الآن تحقیق کنید، مییابید که در ایران در کنار مسلمانان، یهودیان نیز زندگی میکنند که در هیچ کشور اسلامی، افراد یهودی زندگی نمیکند. ایران تنها کشوری است که یهودیان در کنار مسلمانان همزیستی مسالمتآمیزی دارند. در ایران، ارمنی، مسیحی، کاتولیک و پروتستان در حال زندگی کردن هستند. بله بعضی از مواقع اشکالاتی هم در درون نظام ما پیدا میشود که باید آنها رفع کنیم، باید توجه داشته باشیم که ما شیعه هستیم و مذهب تشیع به ما یاد میدهد که چگونه همدیگر را تحملکنیم. خود پیشوای اول ما امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام – که در همه کشورهای اسلامی خلیفه و رئیس بود- مشی و منش اینچنینی داشتند که کجخلقیها و ناملایماتیهای دیگران را تحمل میکردند؛ مثلاً یک روز یکی از خوارج در بین نماز حضرت که در حال ایراد خطبهی نماز بودند با صدای بلند گفت «قُتِلَ هذا الرجل ما افقه»، یعنی مرگ بر این مرد چقدر خوب حرف میزند! عدهای بهسوی او هجوم آوردند و خواستند آن مرد را تنبیه کنند ولی امیرالمؤمنین علیهالسلام مانع شدند و فرمودند که متعرض وی نشوید، او حرف خودش را زده است، ضرری بهجایی نمیزند. ما چنین مذهب و پیشوایی را داریم. مذهب ما، هم این آزادی بیان را و هم تحمل مخالفین را به ما تعلیم میدهد. ما حق نداریم این مذهب را ابزار کوبیدن دیگران کنیم.
رعایت حقوق مخالفان در حکومت علی علیهالسلام
خوارج در زمان حکومت حضرت علی علیهالسلام، میگفتند که علی (ع) کافر شده است و علیه او تحرکات مسلحانه داشتند. تا وقتیکه این اجتماع خشکمقدس، قتلعام به راه نیانداخته و علناً شمشیر به دست نگرفته بودند، امیر المومنین علیهالسلام متعرض آنان نشد؛ اما وقتی مردم را قتلعام کردند، مثلاً شکم زن حاملهای را که با آنها همعقیده نبود را دریدند و وی را کشتند، علی ابن ابیطالب به آنها پیامی به این مضمون ابلاغ فرمودند که از این تحرکات مذبوحانه دستبردارند و آماده یک جنگ تمامعیار بشوند. مشاهده بفرمائید که حضرت علی (ع) در قلمروی حکومت خودش، به آنها اجازه داده است که یک جبههی جنگی درست کنند و از درون مملکت خودش آزادانه نیرو و تجهیزات جنگی و شمشیر و سپر فراهم آورند تا آماده نبرد و فتنه گردند و وقتی برای جنگیدن اعلام آمادگی کردند، حضرت علی (ع) لشکریانش را به جنگ با آنها گسیل دادند. وقتیکه دو لشکر رویاروی هم قرار گرفتند و آماده جنگ شدند، روز اول حمله نکرد، بلکه پانزده روز و در بعضی از نقلها آمده است که یک ماه صبح، عصر و شب برای آنها خطبه میخواند و آنها را موعظه میکرد تا اینکه همگی مستبصر شدند و صف خود را از آن جماعت جدا کردند بهجز جمعیتی حدود چهارصد- پانصد نفر که با آنها جنگید و در همین حین یک عده جنگیدند و بقیه فرار کردند؛ نسبت به فراریها فرمودند که آنها را تعقیب نکنید و متعرض آنها نگردید. خب ما چنین رفتار و منشی در مذهبمان داریم که اگر حتی دیگران با ما مخالف هم باشند، مرام پیشوایان دینی ما و اهلبیت (ع) به ما میآموزد که آنها را تحملکنیم. این مذهب ماست و اینکه چنانچه در مقام عمل نتوانیم این روحیه و اخلاق را نشان بدهیم، اشکال بنده و امثال ما است نه اینکه مذهبمان دارای اشکال باشد. فرهنگ ایرانی ما از قدیمالایام – یعنی قبل از اسلام- برای حقوق انسانها ارزش قائل بوده است و این نکته بسیار ارزشمند است. باز علی ابن ابیطالب علیهالسلام در نامه ۵۳ نهجالبلاغه که به عهدنامه مالک اشتر معروف است خطاب به مالک اشتر مینویسد: «فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْق[۱]»؛ یعنی مردم دو دستهاند یا برادر دینی تو هستند یا مثل تو انساناند. اینها دارای حقوق هستند و باید حقوقشان را رعایت کنید.
نقش سلطه رسانهای در جهان
استعمار، آنچنان تبلیغاتی را علیه ایران به راه انداخته است که جهانیان تصور میکنند: ایران یک محیطی وحشی است که همگی در حال جنگ و نزاع هستند و در اثر قحطی همدیگر را قطعهقطعه میکنند، درحالیکه اینطور نیست. اصلاً اگر نگوییم مهماننوازی ایرانیان در دنیا بینظیر هست، لااقل کمنظیر است و شما عزیزان خودتان این نکته را از نزدیک شاهد هستید. عرض کردم ما نمیخواهیم از همهچیز دفاع کنیم و بگوییم هیچ مشکلی وجود ندارد، نه اما این واقعیتها و درد دلها را با شما عزیزان که از خودمان هستید در میان میگذارم.
یک لبنانی مسیحیِ منصف به نام جرج جرداق، نویسندۀ معروفی است و دربارهی حضرت علی (ع) امام و پیشوای اول ما کتاب نوشته است و اسم کتابش را صوت العداله الانسانیه گذاشته است. بههرحال باز از زیارت شما عزیزان ابراز خوشحالی میکنم.
پرسش: سالیان متمادی است که ما شاهد حضور مسلمانان در برلین هستیم و دین اسلام را هم پذیرفتهایم، اما طی چند سال اخیر انواع و اقسام قرائتهای مختلفی از اسلام عرضهشده است که چنان فضا را غبارآلود نموده است که ما نمیتوانیم در یک استراتژی واحد به جمعبندی برسیم. شما برای برونرفت از این معضل چه پیشنهادی دارید؟
این مشکل، فقط برای شما نیست، برای ما هم در این زمانه به وجود آمده است و آن تندروی اسلامی است. متأسفانه تندروی اسلامی یک حرکتی است که از جوامع اسلامی شروع نشده است بلکه غربیها آغازگر آن بودهاند؛ یعنی به تندروها اسلحه و تجهیزات دادهاند و آنها را برای تأمین منافع خودشان تحریک کردهاند؛ مانند این داعش که وارد سوریه میشوند و در آنجا میجنگند و بعد به مملکت خودشان برمیگردند. از آلمان چه کسی به اینها پول میدهد؟ اگر تحقیق کنید، سرنخی از کشورهای عربی مثل عربستان، امارات و قطر را در حمایت مالی این گروهک تروریستی به دست میآورید. اولین مسلمانهایی که از زمان عثمانی، به آلمان آمدند عمدتاً علویهای ترک بودند. شما با علویهای ترک و ترکهای قدیمی اصلاً مشکلی نداشتید. حضور ایرانیها و رفتوآمد آنها به آلمان از اول انقلاب بود که شما با ایرانیهای مسلمان حاضر در کشورتان مشکل نداشتید. مشکل شما الآن با مسلمانها نیست، بلکه مشکل اصل شما با تروریستهاست. این قرائت تندی که از تروریستها نشر پیدا میکند اصلاً اسلام نیست. اسلام دین عشق و محبت است. ما در اسلام داریم «هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُ»[۲] ازنظر ما کشتن انسانهای بیگناه جرم و بزرگترین خیانت است و لذا قرائتها مختلف نشد و صفبندی اسلام در برابر تروریستهاست که اینچنین قرائتها را برای کوبیدن اسلام بنانهادهاند. فلذا اینها ازنظر ما مسلمان نیستند. ما با این جماعت تندرو در حال مبارزه هستیم، شما هم مبارزه میکنید، دنیا هم باید مبارزه کند. باید این فرهنگ مخرِّبِ و مسمومِ تندروی و کشتن به نام خدا و جنایت به نام خدا در تمام دنیا محو بشود؛ و این مشکل همه کشورهای دنیا شده است. هم ما و هم شما باید دستبهدست هم بدهیم و ریشهی این تندروی و تروریسم را در وهله اول شناسایی کرده و بعد از بین ببریم چون مشکل مشترک ما و شما هر دو است.
پرسش: معیار تشخیص اسلام درست از اسلام غلط چیست؟
مساجد متعددی در کشور شما در اختیار سازمان دیانت ترکیه است. سازمان دیانت ترکیه دارای تفکر پان اسلامیستی و همان اخوانالمسلمینی است. آنها به تندرو در اسلام شهره هستند و حالآنکه مساجد شمارا اداره میکنند. تعداد دیگری از مساجد شما در اختیار عربستان و وهابیهاست. متأسفانه دولت آلمان هم از آنها حمایت میکند و قصد همکاری با ما را ندارد.
باید مساجد شما مرکز تربیت مسلمانان متعادل و اصیل شود نه مسلمانان افراطی؛ ترکها و علویها مسئلهساز نیستند، اما دولت ترکیه دولت اخوانی است و همانند قطر و امارات است منتها به شکل مدرنش. مساجد شما تحت اشراف و مدیریت آنهاست و لذا تشخیص به عهدهی شما نیست. سازمانهای اطلاعاتی شما باید این مشکل را تشخیص بدهند. بله این نکته، معضل ما هم هست. ما هم دچار همین مصیبت هستیم. منتها عربستان در ایران اجازه احداث و اداره چنین مساجدی را ندارد لکن وهابیها برای تخریب فضای فرهنگی و اعتقادی، از ثروت و پولهای نفتشان هزینه میکنند. ترکیه نیز در داخل ایران مشغول اقدامات مخربانه علیه مذهب ما هست. شما هم در آلمان، گرفتار چنین معضل و مصیبتی هستید. تشخیص حق از باطل هم خیلی مشکل است. قبول دارم. بزرگترین قربانی این اقدامات شیطنتآمیز خود مسلمانها و بالأخص شیعهها هستند. حتماً مستحضر هستید که در کویتهی پاکستان مردم زیادی از هزارهها که شیعه هستند را قتلعام کردند. لذا خود ما قربانی هستیم، اما تروریست معرفی میشویم.
پرسش: با توجه به اینکه ایران خودش قربانی تروریسم است پس چرا در این موقعیت پدید آمده آمریکا شمارا محور شرارت یا تروریست میداند؟ دلیلش چیست؟
دلیلش مواضع ما است. از زمانی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و بعدازآن جنگ تحمیلی علیه ما آغاز شد، همه در اینجا معترفاند که صدام درصدد جنگ با ما نبود؛ لیکن دولتهای غربی و ارتجاع منطقه او را به جنگ علیه ما تشویق کردند. هزینه جنگ را عربستان متقبل شد و تسلیحات و مهمات نظامی را آمریکا در اختیار عراق قرارداد، شوروی هواپیما میداد، کشورهای اروپایی مواد شیمیایی دادند. شما اصلاً در حال حاضر موردی را سراغ دارید که در یک جنگ شیمیایی صد هزار نفر قتلعام شوند و هیچ دولتی در دنیا آن را محکوم نکند؟ این مسئله در ایران ما در دوران جنگ اتفاق افتاد. متأسفانه تمام حرف این است. ما وقتی خواستیم حرفمان را به گوش جهان برسانیم، همه هجمه کردند. ما دردمان این است. ما در چنین زمانهای واقعشدهایم. مشکل مشکل ما نیست، شما هم به نحوی قربانی هستید ما هم به نحوی. انسانها باید دستبهدست هم بدهند، برای صلح، برای آزادی، برای دموکراسی، برای حفظ حقوق انسانها و برای رفع تبعیضها باهم همکاری کنند. این شعر سعدی را در آخر مطلب میخوانم که:
بنیآدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چون عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
پرسش: یکی از مشکلات ما این است که روزانه هشتتا ده ساعت کار میکنیم؛ ولی مسلمانها همه کارها را جزء عقیده میدانند؛ چون مسلمانان مثلاً نمازخواندن و غذا خوردن را جزئی از کار دینشان بهحساب میآورند ولی ما اینگونه فکر نمیکنیم آیا کار برتر است یا عقیده؟
اولاً در دین ما به کار سفارش شده است که انسان مسلمان هیچوقت نباید بیکار باشد با این تفاوت که نماز یا ناهار جز کار نیست. در قرآن آمده است: «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى[۳]». متأسفانه یک فرهنگی در بعضی از جوامع مسلمان حاکم شده است که در خصوص کار درست و تمام، تنبلی دارند. امیرالمؤمنین علیهالسلام حدیثی دارد که انسان مؤمن وقتی کاری را میخواهد انجام بدهد، صحیح و درست و کامل انجام میدهد. اینکه آلمانیها در کار جدی و ساعی هستند ضربالمثل شده است. چون تربیت و فرهنگ گذشتهتان با ما تفاوت دارد؛ اما ما را اینطور پرورش دادند و باید بکوشیم تغییر کنیم. این تنبلی تعلیم دینی ما، حتی تعلیم فرهنگی ماهم نیست. در تمدن ایرانی هم این اهمالکاری و تنبلی وجود ندارد. اینجا تلاش و کوشش است. اگر شما از شهرها پا بیرون بگذارید و مزارع و زمینها را در روستاها ببینید، عامهی مردم از سحر مشغول به کارند. حتی بازار ایران هم اینگونه بوده است که با روشنشدن هوا شروع به کار میکردند تا وقتیکه خورشید غروب بکند. من برلین بودم دیدم که شما تا هوا تاریک میشود به خانههایتان میروید. حتی فروشگاهها کارشان تمام میشود. ایرانی معروف بوده است به ساعی بودن. حالا شما قشرهای خاصی را دیدهاید که اهل کار نیستند.
پرسش: ما در آلمان میگوییم سیاستمداران سیاست ورزی میکنند و متشرعین و متدینین دین را به عهده بگیرند؛ ولی انسانها میخواهند انسانیت داشته باشند.
انسانیت خودشان را داشته باشند و امیدواریم قرائتی که از دیندارید با این انسانیت منافات نداشته باشد؛ چون قرائت صحیح دین با انسانیت مطابق است اما ما به سیاستمداران کاری نداریم.
[۱].نهج البلاغه (للصبحی صالح)؛ ص: ۴۲۷.
[۲] . الکافی (ط – الإسلامیه) ج۸ ص: ۸۰
[۳] .نجم؛ آیه:۳۹