۰

عوامل پيروزي امام زمان عجل الله تعالی فرجه

علي اكبر حسني
کد خبر: ۱۸۶۰۲
۱۷:۱۰ - ۰۸ مرداد ۱۳۸۹
در ضمن بررسي ويژگي‌هاي حكومت جهاني حضرت مهدي(عج)، اين سؤال مطرح است كه با وجود جهان‌خوارانِ تا دندان مسلّح و ارتش‌هاي عظيم و منظّم و پيچيده و سلاح‌هاي فوق مدرن الكترونيكي و تكنيك برتر ابرقدرت‌ها و سلاح‌هاي هسته‏اي و طرح‌هاي جنگ ستارگان و ... پيروزي جهاني ‏براي امام زمان(ع) چگونه ميسّر است؟
 
در ضمن بررسي ويژگي‌هاي حكومت جهاني حضرت مهدي(عج)، اين سؤال مطرح است كه با وجود جهان‌خوارانِ تا دندان مسلّح و ارتش‌هاي عظيم و منظّم و پيچيده و سلاح‌هاي فوق مدرن الكترونيكي و تكنيك برتر ابرقدرت‌ها و سلاح‌هاي هسته‏اي و طرح‌هاي جنگ ستارگان و ... پيروزي جهاني ‏براي امام زمان(ع) چگونه ميسّر است؟

اصولاً چون چنين پيروزي عظيمي، اگر محال نباشد، ممكن و آسان هم نيست، ‏بايد ديد زمينه و عوامل چنين پيروزي‌اي چيست و راه آن كدام است؟ در اين بحث ‏به عوامل پيروزي آن حضرت در اين قيام جهاني و فتح نهايي عالم توسط ايشان مي‏پردازيم و با توجّه به روايات و احاديث رسيده، اين عوامل را بررسي مي‏كنيم.

در ضمن ‏بررسي ‏ويژگي‌هاي ‏ياران حضرت مهدي(ع) و خصوصيّات لشكريانش به اين نكته برمي‏خوريم كه آنان «منصور بالرّعب‏» هستند.

منصور بالرّعب بودن، يعني آنكه پيروزي آن حضرت ظاهراً در ساية رعب و وحشتي است كه در دل دشمنان، از او و لشكريانش ايجاد مي‏شود و آنها از قدرت و پيروزي‌هاي او به قدري به هراس مي‏افتند كه توان استقامت ‏خويش را از دست مي‏دهند يا تسليم مي‏شوند و سلاح‌ها را بر زمين مي‏گذارند و فرار مي‏كنند و اين خود زمينة پيروزي و فتح بدون درگيري و خونريزي و جنگ را براي آن حضرت فراهم مي‏سازد.

دشمنان آن حضرت از ترس برخورد نظامي و درگيري با امام، سلاح‌هاي خود را بر زمين مي‏گذارند و با بلندكردن پرچم سفيد، تسليم مي‏شوند و از پيشاپيش لشكر او مي‏گريزند.

در تاريخ از اين گونه پيروزي‌ها ديده شده كه سپاهي با مشاهدة قدرت طرف مقابل متزلزل و مرعوب شده و سرانجام قبل از رسيدن لشكر، خود را تسليم مي‏كردند.

پيامبر اكرم(ص) طبق شواهد تاريخي و آيات قرآن از اين موهبت ‏برخوردار بوده و در مواردي ‏صلابت و ابهّت آن حضرت و تصميم و ارادة شكست‏ناپذير او دل‌هاي دشمنان را به لرزه افكنده و آنان را پريشان ساخته است و پيش از درگيري يا به مجرّد رويارويي، شكست‏ خورده و پا به فرار نهاده يا تسليم شده‏اند.

پيامبر اعظم(ص) در «غزوة بدر» با اقليّتي غير مجهّز و بسيار كم در برابر سپاهي مجهّز و چندين برابر، نه تنها ايستاد؛ بلكه به پيروزي جالبي هم رسيد و اين خود از مواردي است كه دشمن با رعبي كه در دلش از پيامبر اكرم(ص) توسط خداوند افتاد و با دادن بيش از هفتادكشته و مجروح و به جا نهادن اسيران زياد، پا به فرار گذاشت. ابوسفيان در اين باره مي‏گويد: به محض ‏رساندن كاروان به مكّه به سرعت‏ به بدر مراجعه كردم ، لشكر در حال فرار بود و به هر كس مي‏گفتم: بايست! مي‏گفت: علي(ع) سوار بر اسب مرا تعقيب مي‏كند.

در جنگ خندق پس از محاصرة مدينه توسط نيروهاي قريش و احزاب و عبور عمرو بن‏ عبدود و همراهان او از خندق و رجزخواني عمرو، اضطراب و دلهره‏اي بين مسلمانان رخ داده بود كه به تعبير قرآن «و زلزلوا زلزالاً شديداً»1 و فرياد «متي نصرالله‏» سر مي‏دادند.

آنگاه كه حضرت علي(ع) عمرو را با يك ضربت از پا درآورد و پيامبر(ص) فرمود: «ضربةعلي يوم الخندق افضل من عبادة ‏الثّقلين‏» ترس و رعب عجيبي در دل دشمن افتاد و شبانه فرار كردند.

و نيز در جنگ با يهوديان بني‏نظير و بني‌قريظه، ترس و نگراني به حدّي بود كه به تعبير قرآن:

«وقذف في قلوبهم الرعب يخربون بيوتهم بايديهم‏و ايدي المؤمنين؛2
و در دلشان (از سپاه اسلام) ترس افكند تا به دست ‏خود و به دست مؤمنان خانه‏هايشان را ويران كردند.»

در فتح مكّه هم زمينه چنان فراهم مي‏شود و به‏ گونه‏اي ‏مرعوب ‏مي‏گردند كه جرئت هر گونه مقاومت و رويارويي از لشكر جرّار قريش و ابوسفيان سلب مي‏گردد و همه طوعاً و كرهاً تسليم مي‏شوند و شعار «لا اله الا الله وحده وحده انجز وعده و نصر عبده و اعزّ جنده و هزم ‏الاحزاب وحده‏» تحقّق مي‏يابد.

باز در انقلاب اسلامي، ديديم كه دشمن با همة قوا و توان و سلاح‌هاي مدرن، چگونه صحنه را خالي مي‏كرد، مخصوصاً در آخرين ‏روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي شاهد بوديم كه در پي فرمان حضرت امام(ره) و ريختن همة مردم به خيابان‌ها با فرمان رهبر انقلاب، چگونه نيرومندترين ارتش خاورميانه عملاً جا خالي كرد و نيروهاي انقلاب پيروز شدند.
در جنگ تحميلي هم نمونه‏هايي از اين پيروزي‌ها را در فتح خرمشهر و آبادان و فتح‏المبين ديديم كه نيروي مجهّز و برتر مهاجمان، با روحية متزلزل در اثر ترس و وحشت‏ شعار الله ‏اكبر چگونه شكست ‏خورد و تسليم شد.

اينها نمونة كوچكي است از پيروزي كه در ساية ترس و رعب در دل دشمن به وجود مي‏آيد.

پس بسيار روشن است كه يكي از عوامل عمدة پيروزي ارتش امام زمان(ع) همان رعب است كه از آوازة حضرت و تأييد و نصرت او از طرف خدا در دل دشمنان خدا و امام زمان(ع) مي‏افتد و اين حقيقت در لابه‌لاي آيات و روايات مشهود است.

اينك آياتي كه دلالت ‏بر اين گونه پيروزي‌ها دارد و مي‏رساند كه پيامبر(ص) در مواردي، منصور بالرّعب بوده است، از نظر شما مي‏گذرانيم:
1. «سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُواْ بِاللّهِ‏؛3

به زودي در دل‌هاي كفّار رعب و هراس مي‏افكنيم به خاطر آنكه شرك براي خدا قائل شدند.»
2.«سالقي في قلوب الذين كفروا الرّعب فاضربوا فوق ‏الاعناق؛4

به زودي در دل‌هاي كافران وحشت و ترس مي‏افكنيم، پس ضربه‏ها را بر بالاي گردن‌ها (يعني مغزشان) فرود آوريد.» اين دربارة رعبي است كه در دل كفّار قريش در جنگ بدر افتاد و سبب پيروزي مسلمانان بر آنها شد.
3. «و قذف في قلوبهم الرعب فريقا تقتلون و تاسرون فريقا؛5
در دل يهوديان رعب و وحشت افتاد كه سبب فروآمدن از دژهايشان شد و شما گروهي را كشتيد و گروه ديگري را به اسارت گرفتيد.»

4. «فاتاهم الله من حيث لم يحتسبوا و قذف في ‏قلوبهم ‏الرّعب؛6
پس قدرت خداوند از جايي كه گمان نمي‏بردند، آمد و رعب وحشتي در دل آنان افتاد.»

در بسياري از روايات ما همين صفت و ويژگي پيامبر(ص) براي حضرت مهدي(ع) نقل‏ شده ‏است، علاوه بر رواياتي كه قبلاً اشاره شد به اينكه رعب پيشاپيش لشكر امام زمان(ع) از هر طرف مي‏رود؛ يعني از فاصلة دور، دشمن او مرعوب مي‏گردد و فرار مي‏كند يا تسليم مي‏شود.

امام باقر(ع) مي‏فرمايد: «همة سنن انبيا در امام زمان جمع است، ولي از سنّت‌هاي جدّش مصطفي(ص) قيام به شمشير و منصور بالرّعب است.»
در روايت ديگري امام محمّدباقر(ع) مي‏فرمايد:

«قائم(ع) ما ياري شده به رعب و تأييد شده با پيروزي است. تمام زمين به تصرّف او در مي‏آيد و گنج‌هاي زمين براي او ظاهر مي‏شود و سلطة او بر شرق و غرب مي‏رسد.»8
4. در تفسير آية «اتي امرالله فلا تستعجلوه‏» آمده:10

«او همواره با سه گروه سپاه تأييد مي‏شود. سپاه فرشتگان، سپاه مؤمنان مخلص و سپاه رعب و ترس.»11

هشام بن سالم از امام صادق(ع) نقل مي‏كند:
«در ميان شرق و غرب كسي نمي‏ماند، مگر اينكه از او مي‏هراسد.»12

ابو‏بصير از امام صادق(ع) نقل مي‏كند كه آن حضرت دربارة نشر و گسترش پرچم‏ حضرت ‏مهدي(ع) پس از نقل مطالبي مي‏فرمايد:
«رعب و وحشت يك ماه جلوتر از آن درفش و يك ماه پس از آن و يك ماه از سمت راست آن و يك ماه از سمت چپ آن حركت مي‌كند.»
پس فرمود: «اي ابامحمّد، او خشمگين و خون‌خواه خروج مي‌كند و از غضب و خشم خداوند بر اين مردمان ناراحت و متأسّف است.»

با توجّه به معناي لغوي رعب كه همان خوف و در واقع ترس شديدي است كه كتمان آن ممكن نيست، روشن مي‏شود كه منصور به رعب بودن آن حضرت ممكن است ‏به اين معاني باشد:

1. مردم مخالف و دشمنان، روحية خود را ببازند و جرئت مقاومت در برابر او پيدا نكنند و از ترس لشكر مقاوم و نفوذناپذير و شكست‏ناپذير آن حضرت، تسليم شوند؛

2. آوازة آن حضرت و لشكرش چنان رعب‏آور است كه شهرهاي دور دست كه با لشكر امام به مسافت ‏يك ماه راه‏ رفتن، فاصله دارند، از هر طرف بدون درگيري و رويارويي و مقاومت تسليم مي‏گردند، چنانچه حديث ابي بصير گوياي آن است؛

3. تمام دشمنان آن حضرت در خوف شديد به سر مي‏برند و اين ترس خود مقدّمة پيروزي امام و شكست دشمنان امام است.
اين رعب و ترس از چند جهت ممكن است رخ دهد:

الف) از نظر اعجاز و قدرت خداوند كه هراس و رعب در دل‌هاي دشمنان امام و ابرقدرت‌ها بيفكند و قدرت اراده و تصميم به مقاومت را از آنان سلب نمايد، نتيجه اينكه زودتر تسليم گردند. گويي چنان از خود بي‌خود شوند و دست و پاي خود را گم كنند كه توان حركت نيابند، همانند برّه در برابر شير و ...!؛

ب) آوازة پيروزي سريع حضرت و شيوع فتح و نصرت او در سراسر بلاد و ويژگي ياران او و لشكريانش كه مقاوم و شكست ناپذيرند، سبب اين خوف و رعب گردد؛

ج) انتشار حركت و قيام امام و آمادگي باطني مردم ممكن است، سبب پيوستن مردم به امام شود و در تمامي كشورها؛ نيروها و مردم خواستار همكاري با امام زمان(ع) گردند و در نتيجه شورش‌ها و قيام‌هاي داخلي رخ دهد و موجب انشعاب حكومت‌ها و تقسيم و تجزية آنان گردد و عملاً ايجاد ترس و وحشت و رعب در دل‌هاي حاكمان و طاغوت‌ها و قدرت‌ها شود؛

د) امام ‏زمان(ع) با احاطه‏اي كه بر اسرار غيب دارد ممكن است راز و رمز آنان را قبلاً كشف و خنثي كند و منابع و ذخاير اسلحه و نيروهاي انساني آنان را نيز شناسايي كند و نقاط ضعف و آسيب‏پذيري آنان را بداند و با يك اقدام سريع، همه را وادار به تسليم سازد و نيز كافي است كه اين كار را با چند دولت مقتدر انجام دهد تا بقيه حساب خويش را بدانند ...!!


ماهنامه موعود شماره 114

پي‏نوشت‌ها:
1. سورة احزاب (33)، آية 11.
2.سورة حشر (59)، آية 2.
3. سورة آل عمران (3)، آية 151.
4. سورة انفال (8)، آية 12.
5. سورة احزاب (33)، آية ‏23.
6. سورة حشر (59)، آية 2.
7. مجلسي، محمّدباقر، بحارالانوار، ج 51، ص ‏217، ح ‏6.
8. كشف‏ الغمّه، ج‏3، ص 324؛ المحجّـ[ ‏البيضاء، ج ‏3، ص 341.
9. مجلسي، محمّدباقر، همان، ص‏191، ح 24.
10. سورة نحل (16)، آية 1.
11. نعماني، كتاب ‏الغيبـة، ص 128؛ مابعد الظهور، ص 535؛ ر.ك: امام مهدي من ‏المهد الي الظهور.
12. نعماني، همان، ص 122.
13. مجلسي، محمّدباقر، همان، ص‏360، ح ‏129.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: