شیعه نیوز: در سبط پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و ریحانه اش امام حسین علیه السّلام همه عناصر ناب تربیتی فراهم آمده بود که جز او کسی آنها را به دست نیاورد و او از جوهر و لبّ آنها بهره برد، این عناصر، آن حضرت را برای رهبری امت و تحمل رسالت اسلام با همه ابعاد و ساختهایش، آماده نمود و به او نیروهای نامحدود روحی، از ایمان عمیق به خدا و استقامت در شکیبایی بر محنتها و مصیبتها بخشید که هیچ موجود زنده ای از نوع بشر بر آنها طاقت تحمل نداشت
تربیت امام حسین علیه السّلام به وسیله امام امیر المؤمنین علیه السّلام
اما حضرت امام علی علیه السّلام خود، مربّی اول است که اصول تربیت و شیوه های رفتار و قواعد آداب را پایه نهاد و فرزندش امام حسین علیه السّلام را با تربیت درخشانش، پرورش داد. او را با حکمت، تغذیه نمود و با عفّت و پاکی، بار آورد
و مکارم اخلاق و آداب را برایش ترسیم کرد و در جان وی، معنویات جوشانش را کاشت و او را متمایل به فضایل قرار داد تا آنجا که مسیری سلیم به سوی خیر و حق پیدا کند.
(۱) حضرت، به وی سفارشهایی نمود سرشار از ارزشهای والا و نمونه های انسانی که از جمله آنها این وصیّت ارزشمند است که مالامال از پندها و آداب اجتماعی و هر چیزی است که مردم در رفتار خود به آن نیازمندند و برجسته ترین موارد از مبانی تربیتی اسلامی می باشد که توازن و هنجاری را در رفتار باعث می شود.
(۲) آن حضرت علیه السّلام فرمود: «ای فرزندم! تو را در پنهان و آشکار به تقوای خدای عزّ و جلّ سفارش می کنم. و توصیه می نمایم حق را در حال خشنودی «۱»، صرفه جویی در ثروت و فقر، عدل با دوست و دشمن، کار در حالت نشاط و بی نشاطی و خشنودی از خدای تعالی در شدت و رفاه، مراعات نمایی.
(۳) ای فرزندم! شرّی که بهشت بعد از آن باشد، شرّ نیست و خیری که آتش پس از آن باشد، خیر نیست و هر نعمتی کمتر از بهشت، ناچیز و هر بلایی کمتر از آتش جهنم، عافیت است …
(۴) بدان ای پسرم! هر
س عیب خود را بنگرد، از عیب دیگران بازمی ماند.
و هر کس به قسمتهای خداوند راضی شود، بر آنچه از دست داده باشد، غمگین نمی شود. و هر کس شمشیر ستم بکشد، با آن کشته می شود. و هر کس چاهی بکند، در آن می افتد. و هر کس حجاب دیگران هتک نماید، زشتیهای خانه اش آشکار می گردد. و هر کس گناه خود را فراموش کند، گناه دیگران را بزرگ
______________________________
(۱) در نسخه ای «خشنودی و خشم» آمده است.
می شمارد. و هر کس در کارها خود را به زحمت بیهوده افکند، از پای می افتد.
(۱) و آنکه خود را به دریا زند، غرق می شود. و آنکه خود رأی باشد، گمراه می گردد.
و آنکه به عقل خودش بی نیازی جوید، می لغزد. و هر کس بر مردم تکبر کند، خواری یابد. و هر کس با آنان بی خردی کند، دشنام می شنود و آنکه به جاهای بد وارد شود، متهم می گردد. و هر کس با فرومایگان همدم شود، حقیر می گردد.
و آنکه با علما همنشینی کند، بزرگی می یابد. و آنکه مزاح کند، سبک شمرده می شود و آنکه کناره گیری نماید، سلامت می بیند. و کسی که شهوات را ترک کند، آزاد می شود. و آنکه حسد را ترک نماید، محبت مردم را به دست می آورد.
(۲) ای پسرم! عزّت مؤمن در بی نیازیش از مردم باشد. و قناعت، ثروتی بی پایان است. و هر کس مرگ را بسیار به یاد آورد، به اندک از دنیا راضی می شود.
و آنکه بداند سخنش از عملش شمرده می شود، سخنش کم می شود جز در آنچه برایش سودبخش باشد، شگفتی از کسی باشد که از عقاب بترسد و به ثواب امیدوار باشد، اما عمل نکند. ذکر، نور
است و غفلت تاریکی و جهالت گمراهی باشد و خوشبخت آن کسی است که از دیگران پند گیرد، ادب بهترین میراث و حسن خلق، بهترین همدم است.
(۳) ای پسرم! با قطع رحم، برکت و پیشرفتی نباشد و با معصیت کاری بی نیازی نخواهد بود …
(۴) ای پسرم! عافیت، ده جزء است، نه جزء آن در خاموشی است مگر آنکه خدا را یاد کنند و یکی از آنها در ترک همنشینی با بی خردان است. هر کس با معصیت خدای عز و جل در مجالس، خود را زینت دهد، خواری به ارث می برد.
و هر کس علم طلب کند، دانا می شود.
(۵) ای پسرم! سرآغاز علم، مدارا کردن و آفت آن پرده دری است. و از
زندگانی حضرت امام حسین علیه السلام ،ج ۱،ص:۵۸
گنجهای ایمان، صبر بر مصیبتها باشد. پاکدامنی، زیور فقر و سپاس، زینت ثروت است. هر کس کاری را فراوان انجام دهد، به آن شناخته می شود و هر کس سخنش زیاد گردد، خطایش فراوان می گردد و هر کس خطایش بسیار شود، حیایش اندک می گردد و آنکه کم حیا شود، ورعش کم می شود. و آنکه ورعش اندک گردد، قلبش می میرد و هر کس قلبش بمیرد، وارد آتش می شود.
(۱) ای پسرم! هیچ گناهکاری را ناامید مکن که چه بسیار باشد کسی به گناه ادامه دهد اما عاقبت به خیر شود. و چه بسیار کسی که عمل کند، اما در آخر عمر خود، آن را تباه کند و به آتش برود. هر کس دنباله کار را بگیرد، کارها بر او سبک می شود.
(۲) ای پسرم! فراوانی دیدارها، ملالت و بیزاری به بار می آورد.
(۳) ای پسرم! اطمینان قبل از آگاهی، با دوراندیشی مخالف است. خود خودپسندی شخص،
دلیلی بر ضعف عقل اوست.
(۴) ای پسرم! چه بسیار است که نگاهی، حسرت به بار آورد و چه بسیار است سخنی که نعمتی را موجب شود. هیچ شرافتی بالاتر از اسلام و هیچ بخششی بالاتر از تقوا و هیچ پناهگاهی، مطمئن تر از ورع و هیچ شفیعی بهتر از توبه نیست. جامه ای زیباتر از عافیت نباشد و هیچ ثروتی بیش از رضایت به قوت، موجب رفع فقر نمی شود. هر کس تنها به قدر نیاز در طلب باشد، در رسیدن به آسایش تعجیل کرده و در حفظ خوشنامی کوشیده است. حرص، کلید رنج و مرکب مشقت و موجب گرفتار شدن به گناهان است. بدی، فراهم آورنده عیبها و زشتیهاست و برای ادب کردن نفس، همان کافی است که آنچه را از دیگران نمی پسندی در نظرگیری، برای برادر تو است همانند آنچه برای تو نسبت به وی وجود دارد. و هر کس بدون دقت در درستی کارها خویشتن را گرفتار سازد، به
حقیقت که خود را در معرض مصیبتهای ناگهانی قرار داده است.
(۱) چاره اندیشی پیش از دست زدن به هر کاری، تو را از پشیمانی ایمن می سازد. هر کس کارها و نظرهای برجسته را بررسی کند، مواضع خطا را می شناسد، شکیبایی، سپری در برابر بینوایی است. مخالفت با نفس، کمال آن را باعث می شود. ساعتها، عمرها را می کاهد. پروردگار تو از حاکمترین حاکمان برای ستمکاران است و او آگاه به درون درونگرایان می باشد. (۲) بدترین توشه برای روز معاد، تعدی بر بندگان باشد، در هر جرعه ای آب، شکستنی در گلو و در هر خوردنی، گیرکردنی در گلو باشد. هیچ نعمتی به دست نمی آید مگر
دلیلی بر ضعف عقل اوست.
(۴) ای پسرم! چه بسیار است که نگاهی، حسرت به بار آورد و چه بسیار است سخنی که نعمتی را موجب شود. هیچ شرافتی بالاتر از اسلام و هیچ بخششی بالاتر از تقوا و هیچ پناهگاهی، مطمئن تر از ورع و هیچ شفیعی بهتر از توبه نیست. جامه ای زیباتر از عافیت نباشد و هیچ ثروتی بیش از رضایت به قوت، موجب رفع فقر نمی شود. هر کس تنها به قدر نیاز در طلب باشد، در رسیدن به آسایش تعجیل کرده و در حفظ خوشنامی کوشیده است. حرص، کلید رنج و مرکب مشقت و موجب گرفتار شدن به گناهان است. بدی، فراهم آورنده عیبها و زشتیهاست و برای ادب کردن نفس، همان کافی است که آنچه را از دیگران نمی پسندی در نظرگیری، برای برادر تو است همانند آنچه برای تو نسبت به وی وجود دارد. و هر کس بدون دقت در درستی کارها خویشتن را گرفتار سازد، به
حقیقت که خود را در معرض مصیبتهای ناگهانی قرار داده است.
(۱) چاره اندیشی پیش از دست زدن به هر کاری، تو را از پشیمانی ایمن می سازد. هر کس کارها و نظرهای برجسته را بررسی کند، مواضع خطا را می شناسد، شکیبایی، سپری در برابر بینوایی است. مخالفت با نفس، کمال آن را باعث می شود. ساعتها، عمرها را می کاهد. پروردگار تو از حاکمترین حاکمان برای ستمکاران است و او آگاه به درون درونگرایان می باشد. (۲) بدترین توشه برای روز معاد، تعدی بر بندگان باشد، در هر جرعه ای آب، شکستنی در گلو و در هر خوردنی، گیرکردنی در گلو باشد. هیچ نعمتی به دست نمی آید مگر
با جدا شدن از نعمت دیگری، چه نزدیک است آسایش به خستگی و بینوایی به نعمت و مرگ به زندگی، پس خوشا به حال آنکه علم و عمل و حب و بغض و گرفتن و رها کردن و سخن گفتن و سکوتش را برای خدا خالص گرداند. (۳) و آفرین بر عالمی که آگاه شود و از گناه بپرهیزد و عمل کند و کوشا باشد و از هلاکت و خسران بترسد، پس آماده و مهیا گردد، اگر پرسیده شود، به روشنی پاسخ گوید و اگر رها شود، خاموش ماند. سخن او صواب باشد و سکوت او به سبب ناتوانی از جواب باشد. وای و همه وای بر کسی باشد که گرفتار حرمان، خواری و نافرمانی شود و آنچه را برای دیگران نمی پسندد، برای خویشتن نیکو شمارد. هر کس سخنش نرم گردد، محبتش واجب می شود. (۴) هر کس را که شرم و بخشش نباشد، مرگ برای او از زندگی شایسته تر است. مروت شخص کامل نمی شود تا اینکه برای او مهم نباشد که کدامیک از دو جامه اش را بپوشد و یا کدام یک از دو خوردنیش را بخورد» «۱».
______________________________
(۱) الاعجاز و الایجاز، ص ۳۳٫
این وصیتنامه، سرشار است از آداب رفتار، تهذیب اخلاق و دعوت به تقوای الهی که همانا نخستین پایه در نگهداشتن نفس از انحراف و گناهان و قرار دادن آن در مسیر صحیحی است که از هدایت و رستگاری، برخوردار باشد.
تربیت امام حسین علیه السّلام از سوی حضرت فاطمه علیها السّلام
سرور زنان علیها السّلام به تربیت فرزندش حسین، همت گماشت و او را غرق در محبت و عطوفت خویش ساخت تا بدین وسیله شخصیتی مستقل و ادراکی ذاتی
داشته باشد. همچنین وی را با آداب اسلامی تغذیه نمود و او را به استقامت و راه مستقیم به سوی خیر، عادت داد.
(۲) «علائلی» می گوید: «آنچه از مجموع اخبار حسین به ما رسیده این است که مادرش، اهتمامی فراوان داشت تا الگوهای عقیدتی اسلامی را در وجود او مستحکم سازد و اندیشه فضیلت با تمام معانی آن و به صحیح ترین صورتی در نفسش گسترش یابد و عجیب نباشد که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نیز در جهت دهی به آن حضرت، در این دوره ای که کودک، احساس استقلال می کند، اشراف داشته است.
(۳) حضرت فاطمه علیها السّلام اندیشه خیر و دوستی مطلق و واجب را در نفس وی کامل گردانید و در زوایای فکر و ابعاد اندیشه هایش، فضیلتهای عالی را گسترده ساخت؛ زیرا مبانی ادب را در طبیعت فرزندش چنان جهت داد که مرکز دایره آن، خداوند باشد که خود آن اندیشه ای است که همگان در آن مشترک هستند.
(۴) بدین گونه است که کودک، خود دایره محدود کوتاهی را رسم می کند آنجا که این مبانی ادب را حول محور مادرش بنا می کند و تنها وی را در نظر می گیرد و
از او به هیچ موجودی جز او روی نمی آورد و مادرش برای او دایره ای نامتناهی ترسیم نمود، آنگاه که اندیشه خدایی را نقطه تمرکز قرار داد و مبانی آداب و فضایل را حول محور آن قرار داد، پس نفس وی گسترده گشت تا جهان را با عواطف مهذّبش شامل شود و با عالیترین نمونه او را به سوی خیر و جمال حرکت دهد …» «۱».
(۱) امام حسین علیه السّلام درفضای آن خانواده عظیم، رشد و نموّ یافت، خانواده ای که تاریخ انسانیت برای آن همانندی در ایمان و هدایت سراغ نداشت تا آنجا که آن حضرت در سایه رشدش در میان آن خانواده از نمونه های کم نظیر اندیشه انسانی و از بارزترین پیشوایان مسلمین گردید.