به گزارش «شیعه نیوز»، فرار دختران چه در سطح کشور و چه در استان مازندران رو به افزایش است، اما فرار از خانه به چه شکل است و چگونه صورت میگیرد؟
فرار از خانه به معنی دور شدن از منزل به مدت 24 ساعت یا بیشتر است که بدون اطلاع والدین و یا برخلاف میل آنها صورت میگیرد. در این شرایط فرد به طور مشخص شرایط موجود را چندان دشوار میبیند که حرکت به سمت آینده مبهم و تاریک را به ماندن ترجیح میدهد.
او واقف است که اقدامش خلاف موازین و ارزشهای خانواده و اجتماع است و به عواقب نامطلوب عمل آگاهی دارد اما بر اساس فلسفه فکری اش، تاب مقاومت را در خود نمیبیند.
فرار و بیخانمانی دختران جوان اما با انواع آسیبهای اجتماعی چون فقر، تبعیض، خشونت و آزار، طرد و غفلت در خانواده و دست یابی اندک و محدود به منابع همراه است و فرار از خانه به جای آن که به یافتن پناهگاهی امن منتهی شود، نوجوانان را با خطرات متعددی چون فحشاء و بهرهکشیهای مختلف مواجه میسازد که این وضعیت میتواند نشانگر وجود اختلال در کارکرد نهاد خانواده و یا سایر نهادهای جامعه باشد.
دختران فراری معمولا برای امرار و معاش به سرقت، تکدی گری، توزیع مواد مخدر، مشروبات الکلی و کالاهای غیرمجاز، روسپیگری، عضویت در باندهای مخوف و کثیف اغفال و فحشا اقدام میکنند. برخی از این دختران پس از فرار، در ساختمانهای متروکه، پارکها، خانههای فساد و غیره شب را به صبح میرسانند و از مکانی به مکانی دیگر در حرکت هستند، فقط برای اینکه زنده بمانند.
بر فرض درست بودن آمارها در خصوص افزایش آسیب اجتماعی فرار دختران، آیا عنوان کردن و ارائه آمار و اطلاعات در این زمینه با توجه به شرایط اجتماعی و دینی جامعه، امری درست است و آیا به حل مشکل کمک خواهد کرد؟
علی هاشمورزی، متخصص روانشناسی بالینی، مشاوره خانواده و کودک معتقد است: ارائه آمار باید با ذکر دلایل باشد و راهکارهای آن نیز در گفت و گو با یک کارشناس و صاحب نظر ارائه شود. وی معتقد است این آمارها نباید در صفحه اول جراید عنوان شده و در صفحات میانی برای آن اطلاع رسانی صورت گیرد.
تحلیل و بررسی فعالیت نهادهای مرتبط در این حوزه نظیر آموزش و پرورش، بهزیستی، اداره کل امور بانوان و خانواده استانداری، اداره فرهنگ و ارشاد، دانشگاهها یکی از راه های پاسخ به برخی پرسش ها در زمینه این آسیب اجتماعی است.
مدیرکل اسبق امور بانوان و خانواده استانداری مازندران، آموزش را حلقه مفقوده در این زمینه دانسته و میگوید: آموزش باید به شکل بنیادی و ریشهای تحقق پیدا کند و با چند جلسه و زمان کوتاه امکان نتایج مثبت دور از انتظار خواهد بود.
مریم جمشیدی با بیان اینکه نهاد امور بانوان استانداری مازندران فاقد بودجه و اعتبار است، تصریح کرد: قصوری بابت افزایش نرخ آسیبهای اجتماعی متوجه نهاد امور بانوان استانداری نیست اما این ستاد میتواند با انعکاس برخی حساسیتها و دغدغهها در راستای کمک به بهبود این آسیب اثربخش باشد.
وی با تاکید بر اطلاع رسانی شفاف و ارائه آمار صحیح در زمینه فرار دختران با یادآوری اینکه علت بسیاری از آسیبهای اجتماعی فعلی، همین عدم آگاهی و شفافیت است، خاطرنشان کرد: اظهار به مطلوب بودن جامعه و لاپوشانی برخی زخمهای کهنه باعث بروز ناهنجاریهای کنونی شده است چراکه تا دردی مطرح نشود درمان آن نیز آغاز نخواهد شد.
تشریح عواملی که در افزایش فرار دختران در جامعه نقش دارند
منوچهر پهلوان، جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بابل، استفاده نامناسب و ناصحیح از روشها و شیوههای نوین آموزشی توسط متولیان امر را سبب بروز این ناهنجاری میداند و معتقد است: عملکرد نامطلوب مدیریتی و قصور و چشم پوشی در نهادهای تعلیم و تربیت و آموزش عالی، بهزیستی، سازمان تبلیغات، اداره فرهنگ و ارشاد، رسانههای ارتباط جمعی، نهادهای کنترلی، نظارتی، حفاظتی و امنیتی و همچنین نهادهای مذهبی و دینی، هر یک به نوعی در ایجاد و گسترش این آسیب اجتماعی نقش دارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بابل جوانان امروزی را متفاوت با نسل گذشته توصیف کرد و افزود: جوانان امروز با افزایش دسترسی به منابع و اطلاعات نمیتوانند در قالب سنتی و قدیمی ماندگار شوند و تمایل به تجربه فضاهای جدید باعث شده تا هزاره سوم را مدینه فاضله خود بدانند.
این محقق، پژوهشگر و استاد دانشگاه به مباحث تغییر و اختلاف نسلی و تفاوت ارزشی بین نسلها از منظر جامعه شناسی، اشاره و تاکید کرد: اختلاف و تمایز خواستههای نسل کنونی و تفاوت آن با ارزشهای والدین و نیز تفاوت روش های رفتاری کنونی با گذشته باعث ایجاد شکاف بین نسلها میشود که قابلیت ترمیم و پوشش در خانواده نداشته و در نتیجه دختران دست به فرار میزنند.
راهکارهایی که برای کاهش فرار دختران پیشنهاد میشود
پهلوان، راهکارهای ترمیم شکاف را ایجاد آگاهی، سعه صدر و مماشات در والدین برشمرد و اذعان کرد: تقلیل قدرت اقتداری و نظارتی والدین، نظارت عاطفی و احساسی همراه با سازش، تقسیم مسئولیت ها و سپردن برخی وظایف به فرزندان سبب نزدیک شدن نسل گذشته به نسل فعلی شده و همخوانی و ارتباط معنایی بین طرفین ایجاد خواهد کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بابل با تصریح اینکه این آسیب امری ناگزیر بوده و بخشی از جامعه خواه و ناخواه به آن مبتلا خواهند شد به معرفی برخی راهکارها پرداخت و اظهار کرد: برگزاری دورههای آموزشی، کلاسها و نیز نمایش پیشخوانهایی با استفاده از مولتی مدیا در زمینه آسیبهای اجتماعی اطلاع رسانی کرده و مخاطرات هزاره سوم را بیان میکنند بسیار موثر خواهد بود.
وی افزود: مکانهایی مانند مدارس، موسسات آموزشی، اماکن عمومی نظیر پارکها، ترمینالها، مترو، مراکز خرید بزرگ، کنسرتها، کنار دریا و مراکز تفریحی نمونههایی هستند که مدرسین و محققین زیر نظر یک نهاد متولی میتوانند با قرار گرفتن در آن اماکن و توضیح مشکلات و بیان راهکارها با بهرهگیری از امکانات مدرن نظیر اپلیکیشنهای رایگان مخاطرات را به سمع و نظر نسل جدید برسانند.
پهلوان، ایجاد پناهگاهها و خانههای امن و گرم خانهها را برای آسیب دیدگان راهکاری مناسب دانست و خاطرنشان کرد: کسانی که دچار این آسیب اجتماعی شده اند نیاز به بازگشت به جامعه پاک را به شدت احساس میکنند که می توان در این راستا با استفاده از ظرفیت خیرین، سمن ها و متولیان امر نظیر بهزیستی با استقرار اماکن امن، این افراد را امیدوار به بازگشت کرد.
باید آمارهای دقیق آسیب اجتماعی اعلام شود
این جامعه شناس و استاد دانشگاه با ابراز نظر موافق نسبت به اطلاع رسانی صحیح و ارائه آمار درست در رابطه با آسیب های اجتماعی تصریح کرد: کسانی که در حوزه آسیب اجتماعی فعالیت میکنند باید بیانگر راستین حوزه آسیب باشند چراکه با کتمان حقایق بخشهای متولی متوجه عیوب کار نخواهند شد.
وی با ذکر مثال هایی گفت: تذکر به راننده در خصوص معایب خودروی وی، تذکر به بیمار از سوی پزشک مبنی بر رعایت برخی رفتارها و تذکر به افراد چاق نسبت به وقوع بیماری در آنان مصداق هایی از اطلاع رسانی در راستای کاهش آسیب و مخاطرات بعدی است که شاید خود فرد یا جامعه متوجه آن نباشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد بابل با بیان اینکه اکنون جامعه آسیب دیده و نیاز به آگاهی متولیان با ارائه آمار دقیق برای مقابله ضروری است، تاکید کرد: نه تنها باید اطلاع رسانی شده و آمار ارائه شود بلکه باید با بزرگنمایی نیاز به اقدام ضروری متولیان در این زمینه را برانگیخت.
پهلوان با تاکید بر اینکه ابتدا باید نرخ آمار آسیب را ثابت نگاه داشت و سپس آنرا کاهش داد، گفت: همین اندازه که نرخ آمار آسیب های اجتماعی افزایش پیدا نکند پیشرفت بزرگی محسوب میشود.
مدیر اورژانس اجتماعی شهرستان تنکابن، نهادهای درگیر در حوزه آسیبهای اجتماعی را به دو گروه تقسیم بندی کرده و میگوید: نهادهایی مانند آموزش و پرورش، اداره فرهنگ و ارشاد و سازمان تبلیغات میتوانند در موضوع پیشگیری و آموزشی موفق عمل کنند و نقش نهادهایی مانند نیروی انتظامی و بهزیستی میتواند در جمعآوری و ساماندهی مطرح شود.
الهام افروزه، روانشناس، نقش شبکه بهداشت در شناسایی این افراد به ویژه در روستاها و شهرهای کوچک را موثر توصیف کرد و در مورد نقش رسانه گفت: هنگامی که پای درد و دل دختران فراری مینشینید مشخص می شود که بسیاری از آنان تحت تاثیر یک رسانه مرتکب خطا شدهاند.
این محقق و پژوهشگر حوزه روانشناسی با بیان اینکه نهادهای اسلامی نیز می توانند در کاهش آسیب های اجتماعی موثر باشند با ذکر سوالی خاطرنشان کرد: اگر یک روز خطبه های نماز جمعه به موضوعاتی این چنین اختصاص داده شود چه اتفاقی خواهد افتاد و یا اگر اداره تبلیغات اسلامی چند بنر در سطح شهر نصب کرده و در این خصوص اطلاع رسانی کند چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
وی نیز همانند سایر کارشناس فوق ارائه آمار و اطلاع رسانی در خصوص آسیب های اجتماعی را خواستار شد و اضافه کرد: چنانچه یک کارشناس اطلاع دقیقی در دست داشته باشد قطعا راهکارهای مناسب تری در حوزه پیشگیری و درمان ارائه کرده و با بررسی علل و عوامل آسیب های اجتماعی اذهان خانواده ها نیز بیدارتر خواهد شد.
افروزه از نقش تاثیرگذار آموزش و پرورش یاد کرد و در تشریح آن گفت: تمامی افراد از سنین کودکی تا بزرگسالی از مقطع ابتدایی تا دیپلم با آموزش و پرورش در ارتباط بوده و این فضا در راهنمایی، آموزش مهارت های زندگی و بررسی و تحلیل نیازهای فردی موثر است و میتوان از آن به بهترین شکل در جهت هدایت درست نوجوانان و جوانان بهره برد.
وی با ذکر مثالی در تشریح نقش موثر نهاد آموزش و پرورش گفت: اگر در زنگهای تفریح مدارس میان دانش آموزان قرار گرفته باشید خیلی از مخاطرات را به وضوح مشاهده خواهید کرد.
افروزه با اشاره به شعار پیشگیری بهتر از درمان است، نقش نهادهای فرهنگ ساز مانند آموزش و پرورش را در حوزه آسیب های اجتماعی ارجح تر از نهادهای درمانی و سامانده، عنوان و تصریح کرد: اطلاع رسانی به افراد و خانواده ها با تبیین مخاطرات بسیار کمک کننده و اثربخش تر از ساماندهی و درمان است.
این محقق و دکترای روانشناسی در ادامه 2 چالش بلوغ زودرس در فرزندان و تک والدی یا طلاق را دیگر دلایل بروز آسیب های اجتماعی دانست و در توضیح بلوغ زودرس خاطرنشان کرد: بلوغی که زودتر از موعد مورد نظر در پسران و دختران به وقوع بپیوندد سبب میشود آنان را سریع تر وارد دنیای بزرگترها کند.
وی اضافه کرد: امروزه فرزندان دوران کودکی را آن طور که شایسته است سپری نکرده و به دلیل دسترسی آسان به اینترنت و دیدن صحنه هایی که حس کنجکاوی در کودک را تحریک میکند، اطلاعات آنان به شدت افزایش یافته است و به همین دلیل بلوغ زودرس در آنان شکل میگیرد.
افروزه، تک فرزندی و طلاق را چالش همیشگی آسیبهای اجتماعی، عنوان و تاکید کرد: اطلاع رسانی به خانوادهها و بیان مخاطرات به کودکان، نوجوانان و جوانان همراه با فرهنگ سازی بوسیله نهادهایی که دسترسی بیشتری به نسل فعلی دارند قطعا راهگشا خواهد بود.
حال با با توجه به آنچه عنوان شد چند سوال مطرح می شود، اول آنکه چرا نهادهای مرتبط با حوزه آسیب های اجتماعی هم در بخش پیشگیری و هم در زمینه ساماندهی و درمان نتوانستند آنطور که شایسته است فعالیت خود را مدیریت کرده و سبب تثبیت و یا کاهش نرخ آسیب شوند؟
در مرتبه دوم از آنجایی که تمام کارشناسان حاضر در این گزارش بر اطلاع رسانی و ارائه آمار دقیق تاکید کردند چرا هیچ گونه آمار و اطلاعات درست و شفافی در حوزه اسیب های اجتماعی ارائه نشده است؟
سوال آخر اینکه با وجود هشدارهای کارشناسان آیا این احتمال وجود ندارد که نرخ آسیبهای اجتماعی افزایش یافته و در آینده خود بحران دیگری را بوجود آورد؟
آنچه که مسلم است حمایت مالی از خانواده های آسیب پذیر و نظارت بر خانواده های بی سرپرست و بد سرپرست توسط سازمان بهزیستی، آموزش مهارت زندگی در جامعه پس از پایان دوران دبستان تا پایان مقطع پیش دانشگاهی همراه با برنامه های آموزشی با محور زناشویی در همه ابعاد می توان از آسیب اجتماعی ناشی از فرار دختران بکاهد.
همچنین تقویت مراکز مشاورهای قوی و کارا در مدارس یا تمام مناطق آموزش و پرورش استانها و شهرستانها، ارائه آموزشهای لازم به خانوادهها جهت اطلاع زود هنگام فرار دختران به پلیس و همکاری با آنها جهت شناسایی هر چه سریعتر و مقابله با خطرات ناشی از فرار از این آسیب اجتماعی کم میکند.
ایجاد انگیزه و افزایش حس خودباوری در دانش آموزان از طریق مشوق ها و جذاب کردن درس و مدرسه توسط مدیران و معلمان، ایجاد اشتغال، متناسب با استعدادها و علایق دختران مواجه با مشکل فرار، به گونه ای که هم سرگرمی و شغل مناسب در اختیار آنان قرار گیرد و هم درآمدی برای رفع مشکلات اقتصادی آنان باشد میتواند این نوع آسیب اجتماعی را کاهش دهد.