به گزارش «شیعه نیوز»، «اسلام از قرن هشتم توسط بازرگانان عربی که از طریق مسیرهای بینصحرایی تجارت نمک و طلا سفر میکردند به غرب آفریقا معرفی گشت. بعدها دانشمندان مسلمان با آنها همراه شدند و در ساخت مساجد و مراکز آموزشی در طول مسیرها نقش مهمی ایفا نمودند. علاوه بر این، مردم هوسا و فولانی که از قدیم چادرنشین بودند در سراسر غرب آفریقا حرکت میکردند و عقاید اسلامی خود را به محلهایی مانند غنای کنونی، و نیز به گینه، سیرالئون، لیبریا، ساحل عاج، توگو، بنین، جنوب نیجریه و کامرون میبردند. با اینحال، پذیرش اسلام از سوی ساکنین محلی بعدها و شاید در حدود قرن یازدهم رخ داد و روندی تدریجی داشت. امپراتوریهای دو کشور مالی و سونگای که تابع غنای باستان واقع در سودان غربی بودند این دین را پذیرفتند.»
دکتر هاشم ام. علی نویسنده کتاب یک ادیسه اسلامی، در arabnews نوشت: اسلام در حدود قرن پانزدهم به سرزمینهای شمالی غنای جدید وارد شد. بازرگانان و محققان از قبایل ماند یا وانگارا این دین را به این منطقه آوردند. برخی از محققان محلی بر این باورند که اسلام از طریق کارگران داوا که از کشورهای آفریقایی همسایه به غنا آمده بودند به این کشور راه یافت. آنها میدیدند که بسیاری از کارگران داوای غنا آموزههای اسلامی خود را از مساجد فرا میگیرند، پس این مورد را نیز افزودند که مساجد در غنا نقشی برجسته در زندگی مسلمانان ایفا میکنند. به گفته شیخ حسن خالد، فعال سرشناس اسلامی داوا، اسلام از طریق فعالان داوا که از کشورهای آفریقایی همسایه برای بازدید از غنا آمده بودند به این کشور راه یافت، که تنها هدف ایشان گسترش اسلام به کشورهای همسایه خود بوده است.
با وجود گسترش اسلام در خاورمیانه، آفریقای شمالی و حتی نیجریه، مسلمانان و مسیحیان غنا از روابط خوبی با یکدیگر برخوردار بودهاند.
تحت هدایت سازمانهای مختلفی مانند شورای نمایندگی مسلمانان، موضوعات مربوط به مسائل مذهبی، اجتماعی و اقتصادی تأثیرگذار بر مسلمانان اغلب از طریق مذاکره حل و فصل میشدند. شورای مسلمانان نیز مسئول برگزاری سفر زیارتی مکه برای مؤمنانی بودهاست که استطاعت مالی برای این سفر داشتند.
فعالان داوای غنا اکنون توجه خود را بر روی جوانان مسلمان متمرکز کردهاند، تا از گمراهی آنان جلوگیری کرده و ایشان را به راه راست و شیوههای صحیح اسلامی هدایت نمایند.
فعالان داوا با مشکل کمبود منابع مواجه هستند، و این مسئله باعث شدهاست دستیابی به روشها و تجهیزات جدید و مدرن برای اشاعه پیام اسلام غیرممکن گردد. این روشهای جدید شامل مطبوعات و سایر تجهیزات ارتباطی میباشد.
سازمان دیگری نیز تحت عنوان «اداره اسلامی برای معلولان و خدمترسانی به مؤسسات اسلامی» وجود دارد که در شهر آکرا در غنا مستقر میباشد، و خدمات و کمکهای خود را در این منطقه به هرکسی، صرف نظر از نژاد، مذهب یا قومیت ارائه مینماید. این سازمان مطابق روح واقعی اسلام، کمکهای فوری خود را در خدمت معلولان قرار میدهد و مسائل مالی تحصیلی و نیازهای فوری و مبرم ایشان را تأمین میکند. همچنین برای آنها صندلی چرخدار و پشتیبانی ماهانه فراهم مینماید. علاوه بر این در ساخت مساجد، بیمارستانها، مدارس، چاهها، و مجتمعهای آموزشی جدید در غنا برای هم جوامع مسلمان و هم غیرمسلمان کمک میکند و رویدادهایی را برای معرفی پیام واقعی اسلام سازماندهی مینماید.
مسلمانان غنا ۴۵ درصد از جمعیت ۲۰ میلیونی این کشور را تشکیل میدهند. با اینحال، با توجه به آمار و ارقام سرشماری، از ۱۸٫۸ میلیون نفر اهل کشور غنا، مسلمانان ۲٫۹ میلیون نفر این جمعیت را تشکیل میدهند، که این رقم نمایانگر تنها ۱۵٫۶ درصد میباشد.
به گفته شیخ سیبویه زکریا، سخنگوی ائتلاف سازمانهای مسلمان، ارقام نهایی دارای نقص و خدشههای جدی بوده و درنتیجه نمیتوان از آنها به عنوان اطلاعات قابلاعتماد برای برنامهریزی و طرحریزی برنامه توسعه کشور استفاده کرد. این ائتلاف پیش از این یکبار آمار دولت را مورد اعتراض قرار دادهبود. همچنین در سال ۲۰۰۲، این گروه ارقام نهایی سرشماری نفوس و مسکن سال ۲۰۰۰ منتشرشده توسط سرویس آماری غنا را رد نموده و خاطرنشان کردهبود ارقام اعلامشده برای تعداد مسلمانان، کمتر از میزان واقعی گزارش شدهاست. گفتنی است سرویس آماری غنا به ذکر آمار سازمان CIA پرداخته بود که طبق آن، مسلمانان غنا ۳۰ درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدادند، درحالیکه مسیحیان ۳۴ درصد و پیروان دین سنتی آفریقا ۳۸ درصد جمعیت غنا اعلام شدهبودند.
در تمامی مناطق پایتخت و در بسیاری دیگر از شهرهای غنا، بهویژه در مناطق دارای جمعیت بالای مسلمان، امروزه مدارس اسلامی و عربی تأسیس گشتهاست که ارائهدهنده آموزش ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم میباشند. با اینحال، اکثر والدین مسلمان هنوز هم فرزندان خود را به مدارس دولتی یا مدارس خصوصی مسیحی میفرستند. فضای آزادیخواهانه این مدارس نمایانگر احترام به دانشآموزان مسلمان میباشد، بهعنوان مثال به آنها اجازه داده میشود در پانسیونهای خود نماز بخوانند و یا جلسات انجمن اولیا و مربیان را به خاطر نماز فردی مسلمان متوقف میکنند. این تحولات کاملاً جدید هستند؛ این امر ممکن است شکاف اقتصادی و تکنولوژیکی بین مسلمانان و غیرمسلمانان را توضیح دهد.