به گزارش «شیعه نیوز»، زیست و حیات مسلمانان در کشورهای غربی موضوعی است که رسانهها در غرب توجه فراوانی به آن دارند و کارشناسان پرشماری روی این موضوع کار میکنند. نیکولاس پلهام یکی از این دست کارشناسانی است که با اعتقاد بر اینکه «مسلمانان در سه نسل اخیر در غرب حضور قابلتوجهی داشتهاند» این پیشرفت را مدیون و مرهون نزدیکتر شدن مسلمانان ساکن در کشورهای غربی به آداب و قوانین کشورهای میزبانشان میداند. این نویسنده در گزارشهای متعددی به این موضوع پرداخته؛ که یکی از آخرین نمونههای این گزارشها بهعنوان «گزارش ویژه اکونومیست» در روزهای اخیر منتشر شده است.
ظهر هر جمعه، کلیسای در نزدیکی کاخ سفید، تبدیل به مسجد میشود و صدها نفر از مسلمانان روی موکتهایی که روی زمین پهن شده، رو به مکه سجده میکنند.
در میان این جماعت گروهی از وکلای وزارت دادگستری، کارمندان ایالتی، ماموران امنیتی شهر و ماموران افبیآی نیز حضور دارند.
مایکل پلهام در این گزارش که نگاهی دارد به «یک عمر حضور مسلمانان مهاجر در کشورهای غربی»، مینویسد: ظهر هر جمعه، کلیسای ظهور عیسی در نزدیکی کاخ سفید، تبدیل به مسجد میشود و صدها نفر از مسلمانان روی موکتهایی که روی زمین پهن شده، رو به مکه سجده میکنند. در میان این جماعت گروهی از وکلای وزارت دادگستری، کارمندان ایالتی، ماموران امنیتی شهر و ماموران افبیآی نیز حضور دارند. امام جماعت نیز یکی از مقامات خزانهداری است که در خطبههایش میکوشد دور از سیاست عمل کند.
او درباره تاریخ ورود مسلمین نوشته: مسلمانان در آمریکا راه دور و درازی را طی کردهاند. راهی که از زمانیکه نیاکان آفریقاییشان در قرن ۱۶ بهعنوان برده پای به این قاره گذاشتند، آغاز شده و تا به امروز ادامه یافته است. از اواخر قرن نوزدهم تا سالهای دهه ۱۹۲۰ موج جدیدی از مسلمانان نیز پای به آمریکا گذاشتند که البته اینان با بردگان پیشین تفاوت داشتند. اینان اعراب ثروتمندی بودند که برای تحصیل و اقامت به سرزمین رویاها آمده بودند. اینان که خیلی زود در بین طبقه متوسط آمریکا جایی یافتند، مهاجرانی دیگر را نیز برای آمدن به آمریکا وسوسه کردند. بههرحال مسلمانان مهاجر در آمریکا در قیاس با اروپا آرامش و راحتی بیشتری احساس میکردند و بنابراین خیلی زود در این کشور پراکنده شدند، تا حدی که در حال حاضر سهونیم میلیون مسلمان که بیش از یکدرصد جمعیت این کشور میشود، در آمریکا سکونت دارند.
رابطه اروپا با اسلام البته قدیمیتر، عمیقتر و نیز پرماجراتر بوده. رابطه اروپا با اسلام از حضور خلیفه مسلمین در قرن هشتم به اسپانیا آغاز شده که بعد از ششصد سال این اتفاق در قرن چهاردهم توسط عثمانیها یکبار دیگر تکرار شد. هر دو بار نیز تقریبا نیمی از هزاره طول کشید تا جای خود را به موجی دیگر دهد. در قرن بیستم مسلمانان اروپا در قیاس با مسلمین آمریکا شرایط متفاوتی داشتند. در آن روزگار، بعد از شکست و فروپاشی امپراتوری عثمانی میلیونها نفر از نظامیان عثمانی در اروپا ماندند و برخی نیز بعدتر در قالب سرباز و کارگر مزدور به اروپا آمدند. قدرتهای اروپا نیز از این فرصت استفاده کرده و بیش از سهونیم میلیون نفر از مسلمانان را واداشتند تا در دو جنگ جهانی برایشان بجنگند. بعد از این دو جنگ نیز مسلمانان بیشتری از راه رسیدند تا خسارات جنگ بازسازی شوند.
پلهام موج جدید ورود مسلمین به اروپا را چنین توصیف میکند: در دو دهه بعد از سال ۱۹۴۵ دولتهای اروپای غربی صدها هزار کارگر مهاجر را از چهار گوشه دنیا به استخدام درآوردند. انگلیسیها در این برهه نگاهشان به مهاجران پاکستانی و بنگلادشی بود، فرانسویها رو به آفریقای شمالی آورده بودند و آلمانیها نیز کارگران ترک را استخدام کردند. انتظار میرفت این کارگران مهاجر بعد از پایان کارشان به سرزمینهاشان بازگردند، اما آنها خانوادههاشان را نیز به اروپا آوردند. آلمان در این بین از فرصت استفاده کرد و به این کارگران و فرزندانشان که در آلمان متولد شده بودند شهروندی آلمان را اعطا کرد. شبیه اتفاقی که همین اواخر در قبال مهاجرانی که از دنیای اسلام آمده و درخواست پناهندگی داشتند نیز تکرار شد. در واقع اینکه از بین یک میلیون مهاجری که بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ وارد اروپا شده بودند، بیش از نیمیشان پناهنده آلمان شدند، تکرار اتفاقی بود که در طی دو دهه بعد از جنگ دوم جهانی نیز رخ داده بود. آنها کارگر خواستند و مردم نیز آمدند.
در حال حاضر در اروپا ۲۶ میلیون نفر مسلمان سکونت دارند
در بسیاری از شهرهای اروپا نام محمد تبدیل به محبوبترین نام پسرانه برای نوزادان شده است.
اگر مسلمین ساکن در روسیه و ترکیه را فاکتور گرفته و بهشمار نیاوریم، میتوان گفت که در حال حاضر در اروپا ۲۶ میلیون نفر مسلمان سکونت دارند. جمعیتی جوانتر از میانگین نرمال سنی اروپا؛ که حدود پنج درصد جمعیت قاره سبز را میشود. نکته جالب اینکه در بسیاری از شهرهای اروپا نام محمد تبدیل به محبوبترین نام پسرانه برای نوزادان شده است.
قوانین بریتانیا از تنوع مذهبی و عبادات حمایت میکند، در حالیکه در فرانسه نمایش نمادهای مذهبی از جمله حجاب در بسیاری از ادارات و مدارس و اماکن عمومی ممنوع است.
البته در مواردی چون این آمار دقیق ناممکن بهنظر میرسد. بهعلاوه، مسلمانان یک گروه همگن نیستند؛ بلکه تفاوتهای فرهنگی، قومیتی و حتی مذهبی بیشماری با هم دارند. تجارب آنها نیز کشور به کشور با هم متفاوت است. مثلا قوانین بریتانیا از تنوع مذهبی و عبادات حمایت میکند، در حالیکه در فرانسه نمایش نمادهای مذهبی از جمله حجاب در بسیاری از ادارات و مدارس و اماکن عمومی ممنوع است. شاید از اینرو باشد که مسلمین فرانسه در قیاس با مسلمانان انگلستان کمتر شعایر مذهبی را رعایت میکنند و به این دلیل هم غیر مسلمانان در این کشور از اینکه با آنها ازدواج کنند یا با آنها همسایه شوند، رضایت بیشتری دارند.
ظهر هر جمعه، کلیسای ظهور عیسی در نزدیکی کاخ سفید، تبدیل به مسجد میشود و صدها نفر از مسلمانان روی موکتهایی که روی زمین پهن شده، رو به مکه سجده میکنند
از برخی دیدگاهها موج مهاجرت مسلمانان به غرب در قرن بیستم بهنحو قابلذکری کارکردهای مثبتی داشته است.
نسل سوم مسلمانانی که در قرن بیستم به کشورهای غربی مهاجرت کردهاند، از نظر هویتی هم با هویت غربی و هم با هویت اسلامیشان احساس راحتی داشته باشند.
از برخی دیدگاهها موج مهاجرت مسلمانان به غرب در قرن بیستم بهنحو قابلذکری کارکردهای مثبتی داشته است. بسیاری از آنها از کشورهای حاشیهای دنیای اسلام که نرخ پایینی در سواد دارند، به شهرهای صنعتی غرب رفتهاند. همچنین بسیاری از آنها ریشه در خانوادههای بزرگ دارند. این ویژگیها باعث شده تا فرزندان آنها راه درازی برای پر کردن فاصله و شکاف حقوق، تحصیلات و سبک زندگیشان در کشورهای پذیرندهشان داشته باشند، اما باز هم در کشورهای غربی پر کردن این فاصله راحتتر از موطنشان است. موفقیت در طی کردن این راه باعث شده که نسل سوم مسلمانانی که در قرن بیستم به کشورهای غربی مهاجرت کردهاند، از نظر هویتی هم با هویت غربی و هم با هویت اسلامیشان احساس راحتی داشته باشند.
مسلمانان در سالهای اخیر در عرصههای سیاسی کشورهای غربی نیز نقش برجستهای بر عهده گرفتهاند.
در زمینههای مد، ورزش و صنعت سرگرمی مسلمانان نقش عمده و مهمی ایفا میکنند.
مسلمانان در سالهای اخیر در عرصههای سیاسی کشورهای غربی نیز نقش برجستهای بر عهده گرفتهاند. در انتخابات میاندورهای کنگره که در ماه نوامبر برگزار شد، رایدهندگان آمریکایی برای نخستین بار دو زن مسلمان بهنامهای رشیده طالب و ایلهان عمر را به کنگره فرستادند. شهردار لندن بهعنوان بزرگترین شهر اروپا یک مسلمان بهنام صادق خان است. بزرگترین بندر اروپا، روتردام، نیز مثل لندن یک شهردار مسلمان دارد. این یکی که احمد ابوطالب نام دارد در مراکش بهدنیا آمده. در زمینههای مد، ورزش و صنعت سرگرمی نیز مسلمانان نقش عمده و مهمی ایفا میکنند.
احزاب راست افراطی در غرب از این موضوع استفاده کرده و با برجسته کردن این حملات میکوشند اسلام را بهعنوان یک تهدید بزرگ در رسانهها به مردم بقبولانند
دلایل موفقیت مسلمانان از دید این نویسنده هم چنین است: برای مسلمانان البته دو دهه گذشته نه فقط با این موفقیتها و پیشرفتها، که در عینحال با خشونت و ترس نیز عجین بوده. از سال ۲۰۰۰ به اینسو بیش از ۳۶۷۰ نفر از ساکنان شهرهای غربی در حملات تروریستهای افراطی کشته شدهاند که در این بین نزدیک به سه هزار نفر از این جمع در حملات ۱۱ سپتامبر به برجهای سازمان تجارت جهانی از بین رفتهاند. در این بازه زمانی ۱۱۹ نفر نیز در حملات علیه مسلمانان کشته شدهاند. تروریستهای افراطی با اینکه اقلیتی کمتعداد و حاشیهای در غرب هستند و اغلب مسلمین با این گروهها و تفکرات مخالفند، اما بههرحال حملات تروریستی آنها باعث شده اسلام در اذهان و افکار برخی مردم غرب بهشکل نوعی تهدید جلوه کند. در این بین احزاب راست افراطی در غرب از این موضوع استفاده کرده و با برجسته کردن این حملات میکوشند اسلام را بهعنوان یک تهدید بزرگ در رسانهها به مردم بقبولانند. این موجب شده که روابط بین مسلمانان با کشورهای میزبانشان در این سالها احتیاطآمیز و سرشار از نگرانی شود.
در جریان یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۷ حدود چهلودو درصد از دانشآموزان آمریکایی گفتند که در مدارس بهخاطر مذهب و ایمانشان مورد آزار قرار گرفتهاند.
تا همین اواخر مسلمانان آمریکا خود را در قیاس با مسلمین اروپا متفاوت میدانستند. بیشتر مسلمانان این کشور که جزو طبقه متوسط اقتصادی و فرهنگی بودند، در جامعه آمریکا پذیرفته شده و از روابط هماهنگشان با کشوری که برای سکونت انتخاب کرده بودند، لذت میبردند. اما عواملی چون درگیری آمریکا با مسایل سیاسی و نظامی خاورمیانه، حملات و تبلیغات افراطی ها و البته رواج نوعی ملیگرایی سفید در این کشور باعث شده این روزها این هارمونی و هماهنگی تا حدی از بین برود. در جریان یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۷ حدود چهلودو درصد از دانشآموزان آمریکایی گفتند که در مدارس بهخاطر مذهب و ایمانشان مورد آزار قرار گرفتهاند. در حالیکه یک نفر از هر پنج آمریکایی مخالف حق رای مسلمانان در این کشور است؛ پرزیدنت دونالد ترامپ هم در جریان انتخابات ریاستجمهوری با وعده «ممنوعیت تاموتمام و کامل ورود مسلمانان به آمریکا» این خصومت را بیشتر کرد. بعد از ورود به کاح سفید نیز با ممنوعیت صدور ویزا برای شش کشور اصلی مسلماننشین به وعدههایش عمل کرد. این اواخر هم در پیگیری دیگر وعدهاش مبنی بر کشیدن دیوار در مرز آمریکا با مکزیک؛ با اظهار این گفته مضحک مبنی بر اینکه «در مرز مکزیک سجاده نماز مسلمانان پیدا شده» یکبار دیگر در سیاستهایش روی اسلامهراسی تاکید کرد.
این نویسنده در ادامه میکوشد این موضوع را توضیح دهد که چگونه بعد از موج مهاجرت مسلمانان به غرب در سالهای دهه ۱۹۵۰، هویت اسلامی با انواع و اقسام فشارهای داخلی و خارجی سرشته شده. در این زمینه باید به تاثیرات سیاستهای مبتنی بر آزادی بیان اشاره کرد که در مقطعی سیاستمداران غربی در قبال ورود مهاجرانی با مذاهبی متفاوت از دین اصلی کشورهای میزبان اتخاذ کردند- که باعث افزایش جمعیت مسلمانان شد؛ و سپس سیاستهای مداخلهگرانه پیش آمد که موجب شد زندگی و ارتباطات مسلمین در این کشورها با دردسرهای گوناگونی مواجه شود. در گذر زمان میبینیم که مسلمانان چگونه در قبال این سیاستهای متناقض که به بهانه بهبود وضع امنیتی کشورهای میزبان اتخاذ شدهاند، واکنش نشان داده و در واقع انواع فشارها را پذیرفتهاند.
انعطافپذیری و جمعگرایی دین اسلام کمک کرده این دین در هزاروچهارصد سال گذشته باقی مانده و بهعنوان یک دین جهانی رشد داشته باشد.
در گزارشهایی که در این زمینه رسانهای شده؛ همچنین به دگرگونیهای نسلی در جوامع مسلمانان غرب نیز اشاره شده- که چگونه اعضای این جوامع بعد از انتخاب قطعی زندگی در غرب با نسلهای قبلی خود دچار گسست شدهاند. انعطافپذیری و جمعگرایی دین اسلام کمک کرده این دین در هزاروچهارصد سال گذشته باقی مانده و بهعنوان یک دین جهانی رشد داشته باشد. در سالهای اخیر در کشورهای غربی این ویژگی اسلام را بهوضوح میبینیم. در این سالها مسلمانان بهعنوان یک اقلیت مذهبی میبایست نوعی مذهب شخصیتر، برای زندگی در میان اکثریتی غیرمسلمان را پی بگیرند. این روند البته همچنان در حال پیشرفت است و باعث شده دین مسلمانان نسل حاضر با نسلهای قبلی مسلمانان مهاجر متفاوت بهنظر آید.
نسل اول مسلمین مهاجر از آنجاکه نمیدانستندتا چه زمانی میتوانند دوام آورند و در این کشورها سکونت کنند، نتوانستند با جوامع میزبانشان به هماهنگی برسند و در نتیجه سود چندانی از زندگی در غرب نبردند. آنها با آدابورسوم و سنتهای خودشان زندگی میکردند و نگاهشان برای براوردن نیازهای روحانیشان به سرزمینهای پدریشان بود. مثلا امام جماعتهاشان از ترکیه، آفریقای شمالی یا آسیای جنوبی میآمد. در این دوره بسیاری از کشورهای اسلامی در کشورهای غربی سازمانهای مذهبی یا مساجدی برای عبادت هموطنانشان بنیان نهادند.
نسل دوم مسلمانان مهاجر از پیروی مطیعانه از پدرانشان سر باز زدند و دنبال وعاظی راه افتادند که اغلب آنلاین، به زبان آنها حرف میزدند و بنابراین فهم متقابلی بینشان برقرار بود. آنها مذهبی میخواستند که قدرتمندشان کند.
نسل سوم مسلمانان مهاجر اما همچنانکه به هویتی غربی باور دارند، با هویت اسلامی خود نیز راحت کنار آمدهاند
بعدتر؛ با مستحکمتر شدن پیوندهای مهاجرین با غرب، روابط مسلمانان مهاجر با سرزمینهای پدریشان کاهش یافت. در این مرحله هویت مذهبی مسلمین اهمیتی فراتر از هویت قومی آنها یافت. نسل دوم مسلمانان مهاجر از پیروی مطیعانه از پدرانشان سر باز زدند و دنبال وعاظی راه افتادند که اغلب آنلاین، به زبان آنها حرف میزدند و بنابراین فهم متقابلی بینشان برقرار بود. آنها مذهبی میخواستند که قدرتمندشان کند. گروهی که در برههای زبان خشونت را گزیدند و به جریانات افراطی مذهبی پیوستند از این گروه بودند.افراطییها بیشترشان از مهاجرین نسل دوم یا غربیهای همسنوسال این مهاجرین هستند که تغییر مذهب داده و به اسلام گرویده بودند. نسل سوم مسلمانان مهاجر اما همچنانکه به هویتی غربی باور دارند، با هویت اسلامی خود نیز راحت کنار آمدهاند. در واقع این گروه با ابزارهایی چون سیاستهای مذاکرهگرایانه و سیستم قضایی به نوعی ثبات رسیده و روابط متقابلی با کشورهای میزبانشان برقرار کردهاند. برای این نسل اسلام یک انتخاب شخصی و فردی است. ده هزار و اندی مسجدی که در حال حاضر در غرب وجود دارد نمادهای باور و ایمان و عبادت مذهبی در عصر حاضر هستند، هر دام به سبک خود، از دیوبندیهای صوفی تا مساجدی که امام جماعتشان زن هستند.
و در پایان: تجربیات گذشته و حال به مسلمانان آموخته که چگونه محتاطانه آیندهشان را در کشورهای غربی بسازند. سه نسل مسلمانان بعد از ورود به دنیای غرب در نهایت به جایی رسیدهاند که بدانند مذهب و مظاهر آن در سرزمینهایی که به تنوع مذهبی و سکولاریسم باور دارند، باید شکلی جدا از مذهبی داشته باشد که در کشورهایی که قوانین اسلامی در آن حاکم است، رواج دارد.
با توجه به رشد روزافزون گرایش به دین مبین اسلام در کشورهای مختلف دنیا، به نظر می رسد مفسران غربی با اذعان بر این امر بر این باور هستند که زندگی مسالمت آمیز مسلمانان در این کشورها در حال نهادینه شدن است اما آنچه مورد مناقشه قرار گرفته چگونگی زیست آنها و امکان برخورداری از امتیازات و پتانسیل های برابر با دیگر شهروندان غربی است. امکان برابری در انتخاب شغل، تحصیل و همچنین آزادی مذهبی و اتخاذ سیاست هایی برای جلوگیری از اسلام هراسی است که به نظر می رسد همچنان غرب در این حوزه ها ضعیف عمل می کند.