به گزارش «شیعه نیوز»، انتخابات یکی از فرایندهایی است که هر حکومت در کشورش به کار میگیرد تا افرادی را که شایستگی، توانمندی و بینش بیشتری دارند را برای انجام امور کشور به کار بگیرد. در همین راستا و در همسایگی ایران اسلامی، افغانستان نیز به انجام این روند اقدام کرده است، اما آنچه جای سؤال دارد این است که انتخابات پارلمانی در همه شهرهای این کشور برگزار شده است، ولی این همهپرسی هنوز در غزنی صورت نگرفته است.
به دنبال یافتن دلیل و چرایی این موضوع با دانستن اینکه حدود ۹ درصد از مردم افغانستان را هزارهها (شیعیان) تشکیل میدهند که اغلب آنها در بخش مرکزی این کشور ساکن هستند، به سراغ یکی از نمایندگان مجلس شورای ملی افغانستان رفتیم تا در این رابطه و به منظور بررسی دلایل بروز و ظهور چنین رویکردی از سوی دولت محمد اشرف غنی (رئیسجمهور افغانستان) گفتوگویی انجام دهیم.
در این راستا با محمدعلی اخلاقی، نماینده غزنی در کمیسیون فرهنگ، معارف و تحصیلات عالیه مجلس افغانستان و استاد دانشگاه تعلیم و تربیت استاد ربانی کابل به گفتوگو نشستیم که متن آن از نظرتان میگذرد؛
ــ انتخابات پارلمانی در بسیاری از شهرهای افغانستان برگزار و نتایج در هر شهر نیز کم و بیش اعلام شده است. در این راستا، تنها شهری که از حضور در این رویداد سیاسی بیبهره ماند، غزنی بود که سخنانی نیز درباره سه مرحلهای شدن انتخابات در این شهر بیان شده است. در این رابطه توضیح بدهید که دلایل چنین روندی چه بوده است؟
قرار بر این بود که انتخابات همزمان با ۲۸ مهر سال ۹۷ در همه شهرهای افغانستان برگزار شود. با شروع به فعالیت دفتر مستقل انتخابات در غزنی، مخالفان این فعالیت در جلوی این دفتر تحصن کردند و گفته شد که کمیسیون مستقل انتخابات، مکانیزمی را برای انجام همهپرسی از مردم غزنی در این باره در نظر بگیرد که همه اقوام و خانوادههای این شهر بتوانند در پارلمان نمایندهای داشته باشند.
تحت این فشار که بعدها جنبه سیاسی نیز پیدا کرد، انتخابات در همه شهرهای کشور برگزار و اعلام شد که رأیگیری در شهر غزنی، به سه حوزه تقسیم میشود. در این رابطه، مردم، جامعه مدنی و نمایندگان غزنی در مجلس شورای اسلامی اعتراض و از این موضوع که چنین اقدامی خلاف قانون است یاد کردند.
در ماده ۳۶ قانون انتخابات افغانستان آمده است که حوزهها باید شش ماه پیش از برگزاری انتخابات مشخص شوند. بر این اساس میتوان گفت که برخورد با غزنی، تبعیضآمیز بوده است. به همین دلیل بود که انتخابات پارلمانی در غزنی برگزار نشد و هم اکنون نیز کمیسیون انتخابات گفته است که انتخابات پارلمانی غزنی همزمان با انتخابات ریاستجمهوری در سال ۸۹ برگزار میشود. البته هنوز هم به صورت رسمی در این باره که انتخابات در چند حوزه انجام میشود، صحبتی نشده است.
ــ آیا در پیش گرفتن این رویکرد به دلیل حضور مردم هَزاره (شیعه) در غزنی است؟
مطابق قانون اساسی و آئیننامه انتخابات، هر شهروند افغانستانی میتواند در هر حوزه انتخابی که انتخابات در آن برگزار میشود، خود را کاندید کند. در این راستا، هر کاندیدایی که رأی بیشتری به دست آورد، به پارلمان معرفی میشود. سهم استان غزنی در مجلس نمایندگان، ۱۱ سهم است که ۸ سهم به آقایان و ۳ سهم به بانوان اختصاص دارد.
عدهای از شهروندان برخی استانها از جمله غزنی، دولت را مشروع نمیدانند. در انتخابات سال ۸۹، شیعیان هزارهنشین غزنی توانستند ۱۱ سهم پارلمان را به خود اختصاص دهند. همین موضوع زمینهای شد که حکومت درصدد برآید که مکانیزمی را مشخص کند که در نتیجه آن، عدهای از این افراد نتوانند در رأیگیری شرکت کنند و در نتیجه نمایندهای در پارلمان نداشته باشند.
رویکرد دولت در این باره آن است که نمیخواهد نمایندهای با آرای مردم غزنی وارد مجلس شود که اگر این اتفاق بیفتد، احتمال وقوع آنچه که در سال ۸۹ روی داد، مجدداً وجود دارد.
از سویی در میان بخشهای مختلف هزارهنشین به غیر از مالستان، جاغوری و ناور (ناهور)، سایر بخشها ناامن هستند. در این باره باید گفت که ۱۰، ۱۱ بخش در اختیار طالبان قرار دارند که اجازه نمیدهند انتخابات در آنها برگزار شود. همین موضوع دلیل موجه دیگری برای راه نیافتن هزارهها به مجلس افغانستان است و دولت تلاش دارد با محدود کردن انتخابات به شهرهای دیگر غیر از غزنی، امکان حضور مردم این قوم در مجلس را از ما سلب کند.
ــ مشکل دولت با نمایندگان هزاره در مجلس به چه موضوعی مربوط میشود و این حضور چه تهدیدی برای دولت به دنبال دارد؟
برخوردهای غیرعادلانه و تبعیضآمیز در افغانستان نسبت به مردم شیعه بسیار است. مردم هزاره در این کشور مطابق شاکلهای که در قانون این کشور تعریف شده است، باید در ساختار قدرت و دولت حضور داشته باشند. بر اساس آمار، حدود سه تا چهار درصد از این قوم در مناصب دولتی مشغول به فعالیت هستند که نشان از ناعادلانه بودن رویکرد حکومت در مواجهه با این مردم دارد.
با وجود آن که حدود ۵۰ درصد مردم غزنی را هزارهها تشکیل میدهند، ولی در سازمانهای دولتی انتسابی، مردم ما حضور ندارند. استاندارد، معاون، رئیس معارف، رئیس امنیت و هیچ شغل دولتی نبوده است که هزارهها در آن حضور داشته باشند و اگر هم پُستی به آنها واگذار شده، بسیار کم اهمیت بوده است. همین موضوع سبب شده است که مردم، حکومت را قبول نداشته باشند.
در همین راستا پیشنهاد چندین ساله خود را دوباره با دولت افغانستان مطرح میکنیم و آن اینکه مردم غزنی خواهان تأسیس یک استان هستند که در بخشهای مالستان، جاغوری و ناور (ناهور) باشد. این درخواست، مشروع و قانونی است که تا به این لحظه از سوی دولت اجرایی نشده است. ریاستجمهوری میتواند غزنی را به دو استان تقسیم کند که انتخابات در آنها برگزار شده و دغدغه دولت نیز برطرف شود.
ــ آیا در دولت حامد کرزای (رئیسجمهور سابق افغانستان) نیز همین رویکرد نسبت به مردم شیعه غزنی وجود داشته است؟
بله این برخوردها سابقه تایخی دارد. تا زمانی که فرهنگ شهروند بودن افغانستان برای مردم غزنی ایجاد نشود و شهروندی، درجه ۱، ۲ و ۳ داشته باشد، وضعیت مردم غزنی و تبعیضها به همین شکل ادامه پیدا میکند.
در دولت پیشین نیز وضعیت بر همین منوال بود. البته برخوردهای آن دولت با برخی از مردم شیعه و هزاره در مقامهای کلیدی تا حدودی رضایتمند بود، ولی برخورد حکومت فعلی با این مردم نامناسب است و غیرعادلانه به شمار میآید که سبب خسته شدن مردم شده است.
یکی از مصداقهای غیرعادلانه بودن رفتار حکومت را میتوان به نفوذ بخشهای مختلف غیر شیعه در حکومت مربوط دانست؛ به این صورت که از ۱۸ بخش غزنی و به غیر از سه بخش مالستان، جاغوری و ناور، باقی مناطق که سنینشین و پشتوننشین هستند، نفوذ بیشتری دارند، به طوری که هر یک از ۱۱ بخش غزنی، نفوذ بیشتری از سه بخش هزارهنشین یاد شده دارد. این برخورد ناعادلانه است که سهم مردم غیرشیعه، هفت برابر سه بخش شیعهنشین است. (این آمار از ثبت احوال این شهر گرفته شده است.)
نقش خاکستری شیعیان غزنی در انتخابات افغانستان
ــ در میان شهرهای هزارهنشین که در مرکز افغانستان قرار دارند، شهرهای دیگری نیز به غیر از غزنی هستند که شیعیان در آنها سکونت دارند. علت حساسیت دولت نسبت به غزنی در چیست؟
رویکرد حکومت نسبت به انتخابات در غزنی به صورت شاخص مورد توجه است. با این وجود، مشارکت ندادن مردم شیعه و هزاره در ساختار حکومت، تنها مربوط به غزنی نیست. برای شیعیان تفاوتی ندارد که یک نماینده از کدام منطقه شیعهنشین در مجلس حضور داشته باشد، چه غزنی، چه شهرهای دیگر. در مجموع باید گفت که مردم شیعه و هزاره افغانستان از قشرهای صاحب نفوذ این کشور به شمار میروند و هراس دولت از نفوذ بیشتر این مردم در مناصب دولتی است.
برای مثال دولت نمیتواند تحمل کند که ۱۱ نفر از مردم قوم هزاره در مجلس کنونی حضور داشته باشند. این موضوع سبب شد که در طول این سالها اشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان، حاضر به دیدار با نمایندگان غزنی نشود. این در حالی بود که به دلیل مشکلات موجود، ما بارها تقاضای ملاقات کردیم که بیپاسخ ماند.
نقش خاکستری شیعیان غزنی در انتخابات افغانستان
انتخابات در غزنی
غزنی تنها استانی از افغانستان است که انتخابات مجلس شورای ملی در آن برگزار نشده است؛ حکومت افغانستان و نهادهای برگزار کننده انتخابات، همهپرسی در این استان را به تعویق انداختهاند.
دو استان کابل و غزنی در امر انتخابات، برای هزارهها بسیار مهم و سرنوشتساز است. این دو استان در انتخابات گذشته مجلس، در راهیابی نمایندگان هزاره به مجلس اثرگذار بود به طوری که ۱۳ نماینده از کابل و ۱۱ نماینده از غزنی به مجلس راه پیدا کردند.
افزایش میزان ناامنی و ادامه جنگ ۱۷ ساله در غزنی، به ویژه بخشهای مالستان، جاغوری و ناور که به هزارهها مربوط میشود، و از سوی دیگر، حملات انتحاری و انفجار در مناطق مختلف غرب کابل و هزارهنشین، سبب شده است که حضور مردم هزاره در مجلس با چالش روبرو شود.
بر اساس نظر حزب وحدت ملی (اسلامی)، مسئولان ارگ ریاستجمهوری و گروه مدیریت انتخابات از گذشته تاکنون درصدد آن بودهاند که بر اساس ناامنی و عدم مشارکت مردم در فرآیند ثبتنام رأیدهی، میزان نمایندگان دو شهر کابل و غزنی در مجلس را از به ترتیب ۱۳ و ۱۱ نفر به ۵ و ۳ نفر کاهش دهند. این موضوع باعث خواهد شد که تأثیرگذاری استانهای شیعهنشین در امور مدیریت کشور کاهش پیدا کند. این اقدام ارگ ریاستجمهوری به نوعی مدیریت انتخاباتی است که دولت کرزای و پس از وی، حکومت غنی در پیش گرفتهاند.
کمیسیون مستقل انتخابات پس از اعتراضهای پیش از تظاهرات کنونی اعلام کرد که غزنی را به سه حوزه انتخاباتی تقسیم کرده است. این تصمیم اعتراض عده دیگری از شهروندان این استان را برانگیخت. با این حال، مسئولان محلی در غزنی گفتهاند که بنبست انتخاباتی غزنی به زودی پایان مییابد.