۰

هدف نشست لهستان ایجاد ایران‌هراسی است یا طرح توطئه‌ای جدید؟

روزنامه البناء در گزارشی به بررسی شکست قاطع آمریکا در برگزاری نشست ضد ایرانی لهستان پرداخت.
کد خبر: ۱۷۷۰۴۳
۰۹:۵۴ - ۲۷ دی ۱۳۹۷
به گزارش «شیعه نیوز»، روزنامه لبنانی البناء هدف اصلی آمریکا از برگزاری کنفرانس لهستان را سرپوش گذاشتن بر شکست‌ها و توطئه‌های منطقه‌ای از جمله طرح معامله قرن و تجزیه سوریه و دوشیدن کشورهای عربی با دستاویز ایران‌هراسی دانست و نوشت هدف اصلی از این کنفرانس، ایجاد ساختاری ائتلافی برای جلوگیری از فروپاشی جبهه آمریکایی است.

روزنامه البناء چاپ لبنان در یادداشتی درباره تلاش آمریکا برای برگزاری نشستی ضد ایرانی در لهستان نوشت: با گذشت چندین روز از سیاست جنگ و گریز که بعد از تصمیم ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، مبنی بر عقب نشینی از سوریه مشاهده شد؛ آمریکا تصمیم گرفت مایک پمپئو، وزیر امور خارجه خود را به خاورمیانه (غرب آسیا) اعزام کند. ظاهر این ماموریت، اطمینان بخشی به هم‌پیمانان درباره مرحله آینده، تمرکز بر دشمنی با ایران و یافتن راه‌هایی برای مقابله با آن است؛ مقابله‌ای که ضرورتا نظامی نیست بلکه به احتمال زیاد ماهیتی سیاسی و اقتصادی دارد یا بهتر است بگوییم انتقال به سمت رویارویی غیر آتشین.

پمپئو در سفر خود به خاورمیانه بر کشورهایی تمرکز کرد که جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، پیشتر به برخی از آنها سفر کرد اما در تحقق اهداف خود از این سفرها شکست خورد. گفته شد که بولتون از سفر خود سه هدف داشت اولین آنها اطمینان بخشی به اسرائیل درباره میزان حمایت آمریکا از آن است؛ حمایتی که اجازه خدشه وارد شدن به جایگاه امنیتی و نظامی اسرائیل را نمی دهد. دوم حمایت از کُردهای سوریه و ممانعت از هرگونه اقدام آنکارا علیه کُردها هرچند که آمریکا تسلیم ایفای نقش اصلی ترکیه در موضوع کُردهای سوریه شده است و سوم سوق دادن توجه ها به سمت ایران و تمرکز بر لزوم ایجاد تشکلی منطقه‌ای و بین‌المللی برای مقابله با این کشور.

جان بولتون در پایان سفر خود متوجه شد که ترکیه درباره مساله کُردها و آینده طرح جدایی طلبانه آنها با حمایت آمریکا متقاعد نشد و به همین خاطر (به تعهدات) پایبند نیست. در نتیجه دستاورد حاصل شده باعث رویکرد کُردها به سمت دولت مرکزی دمشق و درخواست حمایت از آنها در برابر ترکیه، نخواهد شد. بولتون همچنین مشاهده کرد با وجود آنچه گفته شد، اسرائیل از خروج آمریکا از سوریه عصبانی است. این اقدام آمریکا، اسرائیل را در میدان تنها خواهد گذاشت زیرا ترکیه هم که در آن طرف میدان قرار دارد مواضعی مبهم و چند وجهی دارد و نمی توان گفت آیا با راه حل برای بحران سوریه موافق است یا سیاستی ضد آن (راه حل) دارد؟ آیا کاملا در اردوگاه متجاوزان به سوریه قرار دارد یا اینکه یک طرح فردی دارد؟ اما درباره سومین هدف از اهداف سفر جان بولتون باید گفت به نظر می رسد کسانی که از آن استقبال کردند دو گروه بودند گروهی موافق تشکل ضد ایرانی و گروهی که در این خصوص تردید دارند. از این رو پمپئو می بایست یا خودش یا فرستاده اش، دیوید هیل، شکست بولتون را سر و سامان می دادند.

نویسنده در ادامه یادداشت خود آورده است: در سفر پمپئو به منطقه مشخص بود که آمریکا می خواهد پیامدهای تصمیم خود مبنی بر خروج از سوریه را مهار و اشاره کند که حرکت دادن نیروهایش به سمت پایگاه هایی خارج سوریه به معنای خروج از منطقه و رها کردن آن در دست دیگران نیست؛ دیگرانی که خواه هم‌پیمان هستند خواه دشمن و در نهایت پمپئو خواست درباره خطر ایران بزرگنمایی و بسیجی برای مقابله با آن راه بیندازد زیرا معتقد بود این کار در راستای اهداف راهبردی آمریکاست و منافع اسرائیل را تامین می کند.

پمپئو به گونه‌ای رفتار کرد که گویی فرستاده رئیس جمهور آمریکا برای دعوت به کنفراس لهستان است که قرار است سیزدهم فوریه در ورشو برگزار شود و آمریکا هم در این کنفرانس ایجاد تشکلی منطقه‌ای بر ضد ایران و هم‌پیمانان آن اعم از گروه های نظامی، شبه نظامی یا سیاسی را اعلام کند که علیه طرح استعماری صهیونیستی آمریکایی فعالیت می کنند. در اینجا این سوال درباره این کنفرانس خصمانه علیه ایران، توانایی آن برای مقابله با این کشور و گروه های مقاومت و ابزارهای این کار مطرح می شود و مهمتر اینکه آیا آمریکا می تواند اهداف خود از این کنفرانس را محقق کند و آیا اهداف واقعی دیگری ورای هدف اصلی آن قرار دارد که اعلام نشده است؟

در پاسخ به این سؤال ها می گوییم با نگاه دقیق به توانایی های کشورهای ها شرکت کننده در کنفرانس ورشو و مقایسه آنها با آنچه ایران در اختیار دارد به این نتیجه‌گیری سریع می رسیم که رویارویی نظامی با ایران به چندین دلیل غیرممکن است. اول اینکه اسرائیل برای جنگی فراگیر در منطقه آمادگی ندارد و در حال حاضر هم به نفع آمریکا نیست؛ آمریکایی که در دوره ترامپ قرار دارد و به شدت سیاست "فواید عملی و اقتصادی" را پیش گرفته است. آمریکا با محاسبه سود و زیان خود به این نتیجه قطعی می رسد که به نفعش است تا نه فقط با ایران بلکه با هیچ طرف دیگری وارد جنگ نشود و اگر آمریکا و اسرائیل از دایره احتمال راه انداختن جنگ علیه ایران خارج شوند، دیگر نیازی نداریم که توانایی های کشورهای باقی مانده در تشکل احتمالی را بررسی کنیم؛ کشورهایی که می توان تشکل آنها را یک تشکل ناتوان و شکست خورده از لحاظ نظامی توصیف کرد.

در ادامه این یادداشت ذکر شده است: دیگر اینکه به عقیده ما کنفرانس لهستان نمی تواند با ابزارهایی به غیر از ابزارهایی که در حال حاضر شرکت کنندگانش در اختیار دارند با ایران مقابله کند. ابزارهایی از جمله رسانه های تحریک کننده، تحریم اقتصادی و مجازات های مالی متعدد. برای استفاده از این ابزارها در حال حاضر به برگزاری کنفرانس نیازی نیست چرا که تا حد زیادی از دو سال پیش از این ابزارها استفاده می شود. با گذاشتن این مسئله در کنار بعید بودن اقدام نظامی علیه ایران به این نتیجه می رسیم که کنفرانس لهستان بی نتیجه خواهد بود یا اینکه شرکت کنندگان دست خالی از آن بیرون خواهند آمد پس آیا آمریکا که قطعا می داند نتیجه چه خواهد بود چرا به برگزاری کنفرانس لهستان اقدام خواهد کرد؟

نویسنده ادامه داده است: به عقیده ما آمریکا آنقدر احمق نیست که به اقدامی بی‌نتیجه دست بزند یا اینکه به برگزاری کنفرانس دعوت کند که فایده ای ندارد از این رو معتقدیم آمریکا با سوءاستفاده از موضوع ایران و خصومت بی توجیه برخی طرف ها علیه این کشور، می خواهد اهداف اعلام نشده و در حقیقت واقعی کنفرانس لهستان را محقق کند؛ اهدافی که عبارتند از: ایجاد راهبردی برای مهار کردن شکست طرح های غرب در خاورمیانه و سرپوش گذاشتن بر این طرح ها به خصوص طرح های "معامله قرن" که به برای از بین بردن آرمان فلسطین و طرح "سرنگونی سوریه" آماده شده بودند و به منظور بخشیدن جانی دوباره به طرح هایی از این قبیل باید اقداماتی صورت گیرد که نشان دهد طرح های جایگزین برای تکمیل تلاش آمریکا به منظور سیطره بر منطقه وجود دارد.

هدف دیگر، ایجاد ساختاری ائتلافی است که مانع از فروپاشی جبهه ابزارهای آمریکا در منطقه می شود. این ائتلاف پیامدهای شکست راهبردی بزرگ را که کشورهای تحت رهبری آمریکا علیه سوریه متحمل شدند مهار می‌کند. اردوگاه متجاوزان به سوریه در حال حاضر واقعیت تلخی را درک کرده اند که آمریکا را به خروج از سوریه مجبور کرد و فرانسه و انگلیس هم بعد از آمریکا این کار را انجام خواهند داد و از آنجا که این شکست، می تواند باعث فروپاشی ائتلاف شود؛ آمریکا ضروری می بیند ساختاری برای حفظ این ائتلاف ایجاد کند. ایجاد یک تشکل منطقه‌ای با نظارت آمریکا و عضویت اسرائیل در کنار برخی کشورهای عربی برای اولین بار در تاریخ اسرائیل به این رژیم فرصت می دهد تا به صورت آشکار در کنار برخی کشورهای عربی در یک ائتلاف قرار گیرد و به عنوان یک ساختار اساسی از ساختارهای منطقه به رسمیت شناخته شود که این مسئله آرمان فلسطین و حق مردم فلسطین در بازگشت و تاسیس کشور فلسطینی مستقل نادیده می‌گیرد.

در پایان این یادداشت نوشته شده است: اما ایران که خود را هدف کنفرانس لهستان می داند یا ایجاد رویکردی خصمانه علیه خود می داند به نظر می رسد به صورت جدی خود را مشغول این کنفرانس و نتایج آن نکرده است زیرا یقین دارد که این کنفرانس حتما شکست خواهد خورد؛ یقینی که برای پایه ایمان به قدرت های ذاتی و پیروزی های گسترده محور مقاومت در منطقه قرار دارد. به همین سبب می بینیم که به قدرت نمایی ها و طبل توخالی "لهستان" بی اعتنا است و می داند این کنفرانس به اقدامی موثر علیه تهران یا محور مقاومت منجر نخواهد شد.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: