به گزارش «شیعه نیوز»، سیاوش شهریور در آئین افتتاح مرکز تلفن اورژانس اجتماعی گفت: واقعیت امروز این است که جامعه ایرانی در سختترین دوره تاریخی سیر میکند و ما در برهه سختی زندگی میکنیم، این جامعه دوره پیش و پسای مشروطیت را تجربه کرده و از یک جامعه به شدت سنتی وارد دنیای گذاری شده که آرام آرام از جا درفتگی،تجزیه روابط در خانوادهها را میبینیم.
وی گفت: زمانی مسجد و بازار مدیریتکننده در جامعه بود و در انسجام، اعتبار و همبستگی اجتماعی کارکردی داشت، اما در جامعه پسامشروطیت و شبهمدرن امروزی، دچار شکافهای متعدد نسلی، جنسی هستیم و آنچه شکاف نگرانکنندهای شده، فاصله طبقات میان متولیان اجتماعی است که بسیار زیاد شده است.
شهریور گفت: هوشمندی بهزیستی، سازمانهای مردمنهاد و انجیاوها را میطلبد که این شکافها را کمتر کنند و باید نهادهای جدیدی شکل بگیرند تا این شکاف پر شود و در این میان اورژانس اجتماعی از ضروریات جامعه است.
فرماندار شمیرانات گفت: شهرستان شمیرانات با همه اشرافیت و تملک، در قاعده هرم اجتماعی گرفتار معضلات زیادی است و امیدواریم با کمک شهرداری و اوقاف اورژانس اجتماعی را در منطقه یک نیز راهاندازی کنیم.
وی افزود: نباید خودمان را فریب بدهیم، امروز فقر آسیب تولید میکند، فاصله طبقاتی نزاع طبقاتی ایجاد میکند، سختگیریهای اجتماعی و فرهنگی، تولید یأس و نادانی ملی میکند.
شهریور گفت: متأسفانه در بحث آسیبها فقط به مقوله سلامت اجتماعی توجه میشود، در حالی که واژههای پزشکی در این مقوله جایی ندارد، به طور مثال؛ نحوه لباس پوشیدن یک مدیر یا بدرفتاری او پزشکی نیست که تأثیر بر کارمندان یک اداره میتواند داشته باشد، این دو واژه باید از یکدیگر جدا شوند و جامعه ایرانی باید به سمت فرایندهایی برود که زیست اجتماعی را آسانتر و زیباتر میکند،چرا که از نظر اسلام نیز خشونتهای سختگیرانه جایی ندارد.
وی ادامه داد: باید ببینیم چه مکانیزهای را میتوانیم ایجاد کنیم تا به طور مثال فرار دختران کاهش یابد و در این میان باید بپرسیم که آیا آموزش و پرورش مهارتهای لازم را یاد میدهد؟
فرماندار شمیرانات افزود: چه کسی متولی نهاد خانواده در کشور است، همه چیز از آب و برق متولی دارد، اما خانواده متولی ندارد. به نظر میرسد باید آموزش و پرورش به نهادهای کودکان، تابآوری، مقاومسازی و مهارت نه گفتن بیشتر توجه کند و بهزیستی نباید جاروکش همه آسیبهای گستردهای باشد که کالبد جامعه ایرانی را درگیر کرده است چرا که با این وضعیت حقوقی و نگاه کارمندی در بهزیستی، انجام همه این مأموریتها و به ثمر رساندن آنها امکانپذیر نیست.