به گزارش «شیعه نیوز»، از دو هفته قبل که گروه طالبان به مناطقی در حد واسط دو استان «غزنی» و«اُرُزگان» در میانه خاک افغانستان حمله کرد و تا امروز ادامه داشت، می توان وجه مشترکی یافت که در اغلب حملات طالبان بر مناطق مختلف تکرار می شود و این امر بیانگر وجود لایه پنهان برای روشن شدن است.
پنجم آبان ماه جاری از استان «اُرُزگان» افغانستان، در آنجا که با شهرستان «مالستان» در استان «غزنی» هم مرز می شود، خبر رسید که گروه طالبان به مردم حمله کرده اند و ضمن کشتار غیر نظامیان ، مغازه و منازل مردم را نیز به آتش کشیده اند، اما 9 روز زمان برد تا بحث بر سر این که این حملات چه ماهیتی دارد به یک نتیجه عملی برسد.
گروه طالبان شانزده روز قبل به مناطق «حسینی» ، «کندلان» و «اوچی» در شهرستان «خاص اُرُزگان» یورش برد که اغلب ساکنان این مناطق از اقوام هزاره افغانستان هستند و در یورش نخست به گفته اهالی مهاجمان ، 45 غیر نظامی را از جمله کودکان، زنان و مردان از منازل خارج کردند و تیرباران کردند.
با این حملات صدها خانواده مجبور شدند خانه های خود را در این مناطق ترک کنند و به شهرستان های مالستان و «جاغوری» در استان غزنی پناه ببرند و پس از شدید شدن درگیری شماری از مردم ساکن در مرز ارزگان از شهرستان مالستان نیز مجبور به ترک خانه خود شدند.
حمله اولیه طالبان با مداخله تعداد کمی از نیروهای پلیس در شهرستان مالستان و جاغوری در استان غزنی و شماری از نیروهای مردمی دفع شد.
همزمان با این رخدادها، خبر می رسید که مهمات نیروهای مردمی و تعداد نیروهای نظامی دولتی با کمبود شدید روبرو است و درخواست هایی برای اعزام نیروی کمکی دولت و تامین مهمات به گوش می رسید.
بعد از شروع حملات طالبان و نشر درخواست های مکرر مردمی برای دریافت کمک ، دولت چند روزی را با سکوت سپری کرد و بعد « محمد اشرف غنی » رئیس جمهوری افغانستان طی دستوری از اعزام هیاتی برای بررسی درگیری در این منطقه با ذکر حل اختلافات قومی صادر کرد که به شدت مورد انتقاد مردم و نمایندگان مجلس و تعداد از مقامات دولتی قرار گرفت ، چرا که جنگ جاری در استان های غزنی و ارزگان به اعتقاد منتقدان ، درگیری میان طالبان با مردم بود نه اقوام ساکن در این منطقه.
در حالی که « شاه حسین مرتضوی» معاون سخنگوی دولت افغانستان در صفحه اجتماعی خود در فضای مجازی هر روز از اعزام نیروهای ارتش برای کمک به منطقه خبر می داد، نمایندگان غزنی در مجلس و ساکنان محل از نرسیدن این نیروها خبر می دادند.
در همین بین غنی هم دستور قبلی خود را اصلاح کرد و قید اختلافات قومی را حذف کرد و به اعزام هیاتی به منطقه برای بررسی درگیری اکتفا کرد.
بعد از این بود که اهالی گفتند نیروهای کماندوی ارتش به منطقه رسیده اند ، اما در فاصله چند ده کیلومتری صحنه درگیری موضع گرفته اند و وارد درگیری نشده اند.
از سوی دیگر مردم مهماتشان رو به اتمام بود و نیروهای اندک پلیس محلی توانایی لازم برای دفع حملات را نداشتند، با توجه به این که نیروهای مهاجم طالبان نیز با داشتن سلاح های مجهز به دوربین های دید در شب ، حملات خود را در تاریکی سامان می دادند و تلفاتی را به نیروهای مردمی و دولت تحمیل می کردند.
در نهایت چهارشنبه هفته قبل 17 آبان ماه جاری شماری از مقامات ساکن در کابل پایتخت افغانستان که اهل غزنی و ارزگان هستند، با نفوذ شخصی مقداری مهمات و نیرو را راهی منطقه درگیری کردند که این اقدام ورق جنگ را برگرداند و طالبان با یک عقب نشینی تاکتیکی برای حمله جدید از معبری دیگر متمرکز شد.
برخی از مردم از مناطق مرزی جاغوری و مالستان هم برای همراهی با مردمان کندلان و حسینی به محل رفته بودند اما طالبان با جمع آوری نیروی زیادی از استان های «زابل»، «غزنی»، «ارزگان» و «هلمند» حملات وسیعی را برای چند شبانه روز بر این مناطق اجرا کرد و البته تلفات زیادی را هم متحمل شد .
با وجود درخواست های مکرر نمایندگان استان های ارزگان و غزنی در مجلس و تماس های مردمی با وزارتخانه های دفاع و کشور ، روند در خواست کمک با پاسخ مناسب و به هنگام روبرو نبود.
«محمد عارف رحمانی» نماینده استان غزنی در مجلس در آن مقطع به خبرنگار ایرنا گفته بود که با تلاش های فراوان و مراجعه به وزیر دفاع، وزیر کشور و رئیس عمومی امنیت ملی همه رایزنی ها برای تسریع در کمک به مردم ناکام مانده است و نهادهای امنیتی همکاری نکرده اند.
وی گفت که هیچ دلیل منطقی برای تعلل و کمک نکردن به مردم در نزد مقامات نهادهای امنیتی وجود نداشت اما شاید علت هایی پیش آنها باشد که ما بی خبر هستیم و بر همین اساس گذاشتند کشتار قومی در ارزگان رخ دهد.
هر چند روز شنبه 12 آبان ماه «طارق شاه بهرامی» وزیر دفاع افغانستان در مجلس به نمایندگان مردم غزنی اطمینان داد که نیروهای ارتش به محل اعزام شده اند اما مردم محل گزارش دادند که حدود 35 نیروی ارتش در «میرادینه» مرکز شهرستان «مالستان» حضور یافته اند و سه شبانه روز در این محل که از منطقه مورد تهاجم طالبان حدود 60 کیلومتر فاصله دارد زمین گیر شده اند و وارد درگیری برای دفاع از مردم نشده اند.
«عبدالله شریفی» یکی از ساکنان منطقه «کندلان» در گفت و گوی تلفنی با خبرنگار ایرنا گفت که طالبان به بهانه جمع آوری «ذکات» که آنها به نام «عشر» می خوانند با آنها حمله کرده اند و جرم مردم حسینی و کندلان تنها این است که هزاره هستند و از دولت حمایت کرده اند و خود را ملزم به وفاداری و حمایت از دولت مرکزی دانسته اند و به همین جرم مورد تهاجم بی رحمانه گروه طالبان قرار گرفته اند.
امروز از منطقه درگیری خبر رسیده است که هجمه طالبان دفع شده است و نیروهای مردمی و دولت بر منطقه تسلط پیدا کرده اند هر چند به گفته نیروهای کماندو درشب قبل برتری سلاحی که در اختیار طالبان بود در روند جنگ خود را نشان می داد.
برخی رسانه ها هنوز از تداوم درگیری در نزدیکی شهر ستان های جاغوری و مالستان خبر می دهد و برخی اتمام آن را گزارش کرده اند که این داستانی همیشگی در بحران های امنیتی در افغانستان است.
آن چه در بالا برای درگیری در استان غزنی و ارزگان بیان شد به شکلی در اغلب حملاتی که در استان های دیگر رخ داده است ، مشابهتی غیر قابل باور دارد.
فرآیند این داستان های مشابه، این گونه است که از استان ها خبر می رسد ، گروه طالبان برای حمله به فلان نقطه آماده شده اند و در مناطق پیرامون هدف تجمع نیرو دیده می شود.
این اخبار چند روزی با سکوت مقامات سپری می شود تا این که خبر می رسد که حمله صورت گرفت و نیروهای موجود در منطقه در محاصره افتاده اند و نیاز به اعزام نیروی کمکی و ارسال مهمات است ، اما باز بین یک تا چند روز این خبر هم با بی توجهی روبرو می شود.
بعد از این است که از مقامات خبر می رسد که نیروهای کمکی اعزام شده اند و این نیروها اغلب وقتی می رسند که مهاجمان طالبان که تاکتیک جنگ چریکی را در دستور کار دارند ، منطقه را با غنائم ترک کرده اند و نیروهای موجود یا کامل یا بیشترشان کشته و زخمی شده اند.
تکرار این فرآیند سبب می شود که این گمانه ایجاد شود که دولت و نیروهای خارجی مستقر در افغانستان به فرماندهی آمریکا توان کافی برای مقابله با طالبان یا نداشتن انعطاف لازم برای تغییر تاکتیک با توجه به شرایط دشمن را ندارند.
البته دیدگاه منفی تری هم وجود دارد که می گوید دولت عزم جدی برای منکوب کردن طالبان ندارد ، چرا که هنوز تعریف روشنی از ماهیت گروه طالبان در نزد مقامات افغانستان وجود ندارد.
گروه طالبان را برخی از مقامات «برادران ناراضی» برخی « مخالفان مسلح » و تعدادی هم « معترضان قومی » و گاهی هم«تروریست» می خوانند و بدیهی است که هر یک از این تعاریف نیاز به رویکردی خاص برای برخورد دارد که همین پریشانی از تعریف طالبان می تواند بزرگترین مانع در حل مسئله ناامنی ها در افغانستان باشد.