به گزارش «شیعه نیوز»، ماجرای قتل «جمال خاشقجی» روزنامه نگارِ منتقدِ رژیم سعودی، خاندان آل سعود و به ویژه «محمد بن سلمان» را وارد بحران بی سابقه ای در تاریخ حکمرانی این خاندان کرده؛ بحرانی که وجهه مقامات سعودی را بیش از هر زمان دیگری در نزد افکار عمومی منطقه و جهان خدشه دار کرده است.
پس از هجمه های سیاسی و رسانه ای گسترده به مقامات سعودی در پی ناپدید شدن جمال خاشقجی، مقامات ریاض چاره ای جز اعتراف تلخ به قتل خاشقجی در ساختمان کنسولگری خود در استانبول نداشتند؛ اعترافی که البته همچون نحوه ارتکاب جنایت علیه خاشقجی ناشیانه بود و با استقبال رسانه ها و افکار عمومی مواجه نشد، چراکه با وجود شواهد و قرائن بسیار، سعودیها اساسا منکر نقش مستقیم خود در حادثه مذکور شدند.
حتی «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا که پیشتر روایت کودکانه سعودی از ماجرای قتل خاشقجی در کنسولگری ریاض در استانبول را خوب توصیف کرده بود، نتوانست در برابر هجمه های افکار عمومی دوام بیاورد و با چرخش آشکار در مواضعش صراحتا اعلام کرد که روایت ریاض برای او هم قانع کننده نبوده اما در هر صورت نمی تواند از روابط اقتصادی گسترده با ریاض چشم پوشی کند.
در هر صورت، آنچه که امروز بیش از هرچیز دیگری مقامات عربستان سعودی به ویژه محمد بن سلمان را نگران ساخته، گزارشی است که قرار است «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه از ابعاد مختلف پرونده قتل خاشقجی به افکار عمومی ارائه دهد. طبق اعلام ریاست جمهوری ترکیه، این گزارش در صورت عدم تعویق، امروز سه شنبه به افکار عمومی ارائه خواهد شد و همگان از واقعیت آنچه که در ساختمان کنسولگری ریاض اتفاق افتاده است، باخبر خواهند شد.
درست به همین دلیل است که برخی معتقدند سرنوشت «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در دستان «رجب طیب اردوغان» قرار دارد؛ به ویژه اینکه طی روزهای اخیر رسانههای ترکیه ای اخبار متعددی در خصوص جمع آوری مدارک متقن توسط آنکارا ازجمله نوارهای صوتی و فایل های ویدئویی از نحوه قتل خاشقجی، منتشر و تأکید کرده اند که اسناد مراودات عاملان این جنایت با شخصِ بن سلمان نیز در اختیار مقامات آنکارا قرار گرفته است.
بنابراین، شاید بیراه نباشد اگر گفته شود که حیات و ممات سیاسی بن سلمان در دستان اردوغان قرار دارد. اما سؤال اینجاست که آیا اردوغان به دلیل سلسله اختلافات ترکیه با سعودی بر سَر مسائل مختلف، از رهگذر پرونده خاشقجی روی به انتقام جویی از ریاض می آورد و یا بنا به هر دلیلی به فرشته نجات او در این بحران بی سابقه تبدیل می شود؟ این همان سؤالی است که برای پاسخگویی به آن باید تا آغاز سخنرانی اردوغان برای ارائه گزارش کامل قتل خاشقجی، منتظر ماند.
اختلافات میان عربستان سعودی و ترکیه به امروز و دیروز باز نمی گردد؛ بلکه ریشه در گذشته دارد. یکی از مهمترین اختلافات میان دو طرف در طول سالیان دراز گذشته این بوده که هر دو داعیه رهبری بر جهان اسلام را در سَر پرورانده اند. هم مقامات ریاض و هم مقامات آنکارا بارها و در مناسبت های مختلف به صورت مستقیم و غیرمستقیم از رهبری خود بر جهان اسلام سخن گفته اند.
ترکیه داعیه پیشتازی در تحولات جهان اسلام را دارد و در نقطه مقابل، ریاض با صَرف هزینههای هنگفت در کشورهای اسلامی تلاش کرده تا حمایت آنها از خود برای رهبری بر جهان اسلام را جلب کند. باز شدن پرونده قتل جمال خاشقجی موجب شد تا اردوغان از رهگذر این پرونده برای اعمال فشارهای بیشتر بر عربستان بار دیگر حرف رهبری خود بر جهان اسلام را پیش بکشد تا به نوعی ریاض را از موضعش در این زمینه عقب براند.
در همین راستا، چند روز پیش و همزمان با افزایش فشارهای سیاسی و رسانه ای علیه عربستان سعودی در پی ماجرای خاشقجی، رجب طیب اردوغان در سخنانی که تلویحا سعودی را خطاب قرار داده بود اعلام کرد که کشورش به دلیل تاریخی که دارد، شایسته ترین کشور برای رهبری بر جهان اسلام است. این اظهار نظر در ظرف زمانی مذکور به خوبی نشان داد که در عرصه رهبری جهان اسلام، طرف های ترکی و سعودی اختلافات گسترده ای با یکدیگر دارند.
از سوی دیگر، تحولات منطقه طی سالهای اخیر به عرصه تقابل دوگانه «ترکی ـ قطری» با دوگانه «سعودی ـ اماراتی» تبدیل شده است. این تقابل پس از ظهور و بروز بحران قطر با کشورهای چهارگانه (عربستان، بحرین، امارات و مصر) به اوج خود رسید و از آن زمان تاکنون آنکارا، ریاض را به صورت مستقیم و غیرمستقیم به تنش زایی در منطقه متهم کرده است.
این مسأله را نیز نباید نادیده گرفت که از سال ۲۰۱۶ به بعد، مقامات ترکیه در مناسبت های مختلف، به صورت غیرمستقیم، ریاض و ابوظبی را به حمایت از کودتای نظامی در ترکیه متهم ساخته اند و همچنان نیز کینه حمایت طرف های سعودی و اماراتی از این کودتا در دل مقامات ارشد ترکیه از جمله اردوغان وجود دارد. لذا بعید نیست که ترکیه مترصد فرصتی باشد که بتواند انتقام اتفاقات سال ۲۰۱۶ در کشور را از عربستان سعودی به عنوان یکی از مسببان اصلی آن، بگیرد.
این را نیز باید اضافه کرد که حمایت های گسترده ریاض و ابوظبی از نیروهای دموکراتیک کُرد سوری نیز یکی دیگر از محورهای اصلی اختلافات میان آنکارا با ریاض است. ترکیه صراحتا اعلام کرده که نیروهای دموکراتیک کُرد سوری را تروریست می داند و در هر نقطه ای با آنها مبارزه می کند. این درحالی است که اماراتی ها، سعودی ها و آمریکایی ها همچنان به حمایت های خود از این نیروها ادامه می دهند.
نکته دیگر آن است که پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور در آمریکا در حدود ۲ سال پیش، اختلافات میان ریاض و آنکارا نیز تشدید شد، چراکه عربستان سعودی با پرداخت باج های فراوان به دولت ایالات متحده در چند نوبت، حمایت همه جانبه واشنگتن از خود را تضمین کرد؛ این درحالی است که همزمان، آنکارا و واشنگتن بر سَر مسائل مختلفی ازجمله تحولات سوریه به مشکلات و اختلافات فراوانی برخوردند.
بر همین اساس، در حال حاضر نیز مقامات ترکیه ای ریشه اصلی اختلافات خود با آمریکا و دور شدن آنکارا و واشنگتن از یکدیگر را در سلسله اقدامات عربستان سعودی می بینند. در هر صورت، سلسله عوامل مذکور جملگی حاکی از آن هستند که ترکیه از رهگذر ماجرای خاشقجی فرصت مناسب برای انتقام جویی از ریاض را به دست آورده است تا ضربه محکمی را به سعودیها وارد آورد؛ ضربه ای که حتی ممکن است به قیمت از دست رفتن پادشاهی بن سلمان تمام شود.
حال باید منتظر ماند و دید که آیا اردوغان از فرصت کنونی برای انتقام جویی از ریاض بهره برداری خواهد کرد و یا سلسله توافقات و تفاهمات پشت پرده است که سرنوشت پرونده قتل خاشقجی را رقم می زند.