به گزارش «شیعه نیوز»، حاج آقارضا همدانیدر سال ۱۲۵۰ هـ.ق در شهر همدان متولد شد او در اندک زمانی همانند ستارهای فروزان در آسمان علم و تقوا درخشید و انسانهای حقیقت جو را به سوی کمال رهنمون شد. آقا رضا بعد از گذراندن دوران کودکی و پرورش یافتن در دامان پدری دانشمند و باتقوا، تحصیل علوم دینی را در حوزه علمیه همدان آغاز نمود.
او برای تکمیل تحصیلات خویش عازم نجف شد و در درس شیخ مرتضی انصاری حضور یافت. حاج آقا رضا سپس به حلقه درس میرزا محمدحسن شیرازی (۱۲۲۴ـ-۱۳۱۲ هـ.ق) پیوست و تلاشهای شبانه روزی او برای فراگیری دانش سبب شد تا به عنوان یکی از شاگردان ممتاز درس میرزای شیرازی شناخته شود پس از هجرت میرزای شیرازی به سامرا، بسیاری از شاگردان او به سامرا رفتند. حاج آقا رضا همدانی نیز به سامرا رفت و در درسهای فقه و اصول او حضور یافت. او در اوائل قرن چهاردهم هجری قمری، به نجف بازگشت و به تدریس علوم اسلامی و هدایت مردم پرداخت.
حاج آقا رضا همدانی در مدت تحصیلات خویش از استادان بزرگواری استفاده نمود، که مشهورترین آن ها عبارتند از:
علامه شیخ مرتضی انصاری
میرزا محمدحسن شیرازی، معروف به میرزای شیرازی
میرزا محمدتقی شیرازی، معروف به «میرزای کوچک»
میرزا حسن فرزند میرزا خلیل طهرانی نجفی
میرزا محمدهاشم خوانساری
شیخ محمد حرزالدین که بعد از شنیدن آوازه علم و تقوای او به حضورش شتافت میگوید: «آقا رضا همدانی در ایام جوانی به حوزه نجف قدم گذاشت و در اثر جدیت و پشتکار در کسب علم و دانش به مراتب عالی نائل گردید و در محفل درس میرزای شیرازی از چهرههای درخشان شناخته شد و مورد توجه نخبگان حوزه نجف قرار گرفت و در ردیف مدرسان درجه اول آن حوزه بشمار آمد. هنگامی که آوازه او را شنیدم، خواستم از نزدیک او را بسنجم و هنگامی که با او روبرو شدم، آن شخصیت فرزانه را بالاتر از آن چه شنیده بودم، یافتم. او صاحب نظری ژرفنگر و اندیشمندی صائب بود. من او را مردی فقیه، اصولی و متکلم به تمام معنا دیدم. شایستگی او در نوشتن و تصنیف زیباتر و متینتر از تدریس وی بود. هر کس که در بحث و درسهای او حاضر شده باشد و به درستی و با انصاف اظهارنظر نماید، به این سخن معترف خواهد شد».
حاج آقا رضا همدانی در اثر تلاشهای فراوان برای فراگیری دانش، به درجه اجتهاد نائل شد و در استنباط احکام شرعی چنان کوشید که بسیاری از خواص که مقام علمی و معنوی او را میشناختند، پس از وفات میرزای شیرازی (۱۳۱۲ هـ.ق) او را به عنوان فقیه اعلم معرفی کردهاند. عده بسیاری مقلد او شدند و از او درخواست فتوا نمودند. فقیه همدان برخلاف میل قلبی، با نوشتن حاشیه بر نجاه العباد، نظرات فقهی خود را برای مقلدان خویش بیان نمود.
در حقیقت، پس از وفات میرزای شیرازی مسئولیت زعامت و مرجعیت شیعه بر عهده مجتهد وارسته همدانی بود، آقا رضا همدانی پس از آن که مرجعیت عامه یافت، هیچ تغییری در زندگی خویش نداد و همچنان بر روال سابق زندگی سادهای داشت. اما دیری نپایید که آن اسوه تقوا و فضیلت بنا به عللی از مسئولیت زعامت و مرجعیت فاصله گرفت و فقط به تدریس مشغول شد.
او چه قبل از مرجعیت و چه بعد از مرجعیت عامه، زندگی بسیار ساده و بی آلایش داشتند. خانه کوچکی که در سامرا داشتند، نزدیک به مسجدی بود که در آن نماز میخواندند و تدریس می کردند. با نهایت تواضع با مردم برخورد می کرد تا آنجا که هر کسی وارد مجلس می شد او به پا می خواست و برای همه طلاب حتی در اثناء درس می ایستاد و به احترام او از جا بلند می شد. لوازم و احتیاجات منزل را خودش می خرید و به کسی واگذار نمی کرد. او شهرت را مکروه می دانست و جز در امور لازم مربوط به دین و دنیا، انزوا را دوست داشت. از این رو، در ایام عید جلوس نداشت. شبها به تنهایی راه میرفت و برخلاف عادت علماء بزرگ که پیشاپیش آنها چراغ بردار بود، نبود. هیچوقت دوست نداشت در موقع مسافرت کسی او را بدرقه کند. اکثر اوقات خود را به مطالعه و عبادت و تألیف مشغول بود.
آیت الله سید محسن امین، نویسنده اعیان الشیعه که چندین سال در درس حاج آقا رضا همدانی شرکت کرده و از نزدیک با شیوه زندگی او آشنا بود، در مورد روش استاد در تدریس و زندگی روزانهاش، مینویسد: استاد ما هر روز صبح از خانه خود که نزدیک مسجدی بود که امامت جماعت آن را برعهده داشت، به مسجد میآمد و بعد از این که تقریباً نیم ساعت منتظر رسیدن شاگردان میشد، حدود یک ساعت درباره مطالبی که روز قبل نوشته بود ـ که بعد با عنوان «مصباح الفقیه» چاپ شد ـ برای ما درس میگفت و سپس به خانهاش میرفت و به نوشتن درس روز بعد میپرداخت؛ تا این که ظهر میشد. سپس استاد به مسجد میآمد و نماز را به جماعت میخواند و به خانه بازمیگشت.
آن گاه همراه خواهرزاده و دامادش، شیخ علی همدانی که در علم و اخلاق به او شباهت زیادی داشت و همچنین برادرزادهاش که با او هم خانه بود و برای تحصیل علم از همدان به نجف آمده بود و فرزندش، شیخ محمد غذا میل میکرد. غالباً غذای این چهار نفر حاضری بود؛ نان بیات عجمی با مقداری پنیر و سبزی. آن گاه کمی میخوابید. بعد از بیدار شدن، مشغول مطالعه و نوشتن درس میشد.
در خانه ایشان، کنار در ورودی حجره کوچکی بود که با نردبان داخلی آن میشدند. آن حجره کوچک اطاق مطالعه این مرد بزرگ بود. گاهی اوقات که من محتاج میشدم مسالهای از او بپرسم یا معنای عبارتی از نوشتههایش را سؤال کنم، نزد او میرفتم و میدیدم که استاد قلم و کاغذ را در دست گرفته و کتابهای جواهر و حدائق و وسائل پیش رویش گشوده است. استاد با دیدن من، کاغذ و قلم را زمین میگذاشت و من مسأله را میپرسیدم و او جواب میداد.
هنگامی که گفتگوی ما تمام میشد، استاد دوباره کاغذ و قلم را به دست میگرفت و من از اتاق خارج میشدم. او تا یک ساعت به غروب همچنان به مطالعه و نوشتن ادامه میداد، آن گاه به مسجد میرفت و تا رسیدن وقت مغرب، درس میگفت. استاد پس از اقامه نماز جماعت مغرب، به حرم مطهر مشرف میشد و به زیارت و نماز و دعا میپرداخت. گاهی نیز به حجرهای که مدفن مرحوم سید جواد عاملی (نویسنده مفتاح الکرامه) است، میرفت و بعد از توقف کوتاهی، به خانهاش بازمیگشت و مشغول مطالعه و نوشتن میشد.
آیت الله حاج آقا رضا همدانی در طول زندگی خویش، شاگردان بسیاری را تربیت نمود که هر کدام به نوبه خویش مشعلدار علم و معرفت شدند.
از بین این تربیت یافتگان مکتب آن مجتهد وارسته، دو نفر که موفق شدند از آن استاد بزرگ فقه و اصول، اجازه اجتهاد دریافت نمایند عبارتند از:
حاج محمدحسن آل کبه بغدادی
سید محسن امین عاملی
منبع: دانشنامه اسلامی