شیعه نیوز: کتاب «بیت المال در نهج البلاغه» اثری از آقای محمد رحمانی است که در بخش های گوناگون به موضوع بیت المال پرداخته که در شماره های مختلف، تقدیم حضور شما علاقمندان می گردد.
* استرداد بيت المال
از جمله روش هاى امام على عليه السلام نسبت به بيت المال، برگرداندن چيزهايى است كه از بيت المال، به غارت رفته است.
در خطبه پانزدهم، در باره بيت المال تاراج شده مى گويد:
و الله! لو وجدتُهُ قد تَزَوَّجَ به النساءُ و مُلِكَ به الإماءُ، لرددتُهُ؛ فإنَّ في العدلِ سَعَةٌ و مَنْ ضاقَ عليه العَدْلُ، فالجور عليه أضيق/ به خدا سوگند! بيت المال تاراج شده را هر كجا كه بيابم، به صاحبان اصلى آن باز مى گردانم، گرچه با آن، ازدواج كرده و يا كنيزانى خريده باشند؛ زيرا، در عدالت، براى عموم گشايش است و آن كسى كه عدالت، بر او گران آيد، تحمل ستم براى او سخت تر است.
ابن ابى الحديد، در شرح اين خطبه مى نويسد:
عمر و عثمان، خليفه دوم و سوم، قطايع فراوانى را از زمين هاى بيت المال، به اقوام و خويشان بخشيده بودند. على، اين خطبه را بر اساس گزارش كلبى، از ابى صالح، از ابن عباس، در روز دوم خلافتش، ايراد كرد و در آغاز خطبه گفت: «ألا! إنَّ كُلَّ قطيعةٍ أقطعها عثمانُ و كلُّ مالٍ أعطاه من مالِ الله، فهو مردودٌ في بيت المال، فإنَّ الحق القديم لا يبطله شي ءٌ».
ابن ابى الحديد، سپس در مقام تفسير فرمايش على عليه السلام مى نويسد:
هرگاه اداره حكومت بر اساس عدل و انصاف، براى حاكم، موجب تنگى و سختى باشد، اداره آن بر اساس ظلم، تنگنايى بيشتر را ايجاد مى كند؛ زيرا در صورت دوم، افرادى براى جلوگيرى از ظلم در برابر حاكم قد علم مى كنند.
ابن ابى الحديد، سپس مى نويسد:
بر اساس گزارش كلبى، على، فرمان داد تا ابزار جنگى و شترانى كه به عنوان زكات، در خانه عثمان بود، به بيت المال برگردانند و اما ابزار جنگى كه عليه مسلمانان به كار نرفته بود و اموال شخصى عثمان را مورد تعرض قرار نداند.
وقتى اين خبر به گوش عمروعاص، در شهر ايله، در منطقه فلسطين رسيد، نامه اى براى معاويه فرستاد و در آن نوشت: «هر كارى كه ممكن است انجام بده كه پسر ابى طالب، همه اموالى را كه تو جمع آورى كرده اى خواهد گرفت.»