به گزارش «شیعه نیوز»، یک کارشناس دین و استاد دانشگاه و حوزه گفت: حفظ آبرو و عزت حکومت در گرو حفظ عدالت است. حاکم باید حقوق مردم را حفظ کند و لازمه آن اینکه تصرفاتی که در آن اموال می شود را پنهان نکند؛ حاکم باید با شفافیت به خصوص در عرصه اقتصادی مسایل را به صورت تام و تمام برای مردم تبیین کند.
حجت الاسلام و المسلمین محمدصادق کاملان ضرورت صیانت از بیت المال توسط حکومت را امری ضروری دانست و اظهار کرد: حکومت و اموالی که از مردم و جامعه در اختیار حکومت است، اختیاراتی که حکومت در رابطه با تصرف آن اموال و بیت المال دارد یا محدود کردن اختیارات مردم یا توسعه دادن در اختیارات مردم، همه حق الناس است به عبارت دیگر حکومت یک امر الهی نیست بلکه یک امر انسانی است که مردم برای اداره جامعه خود آن را بر می گزینند چون هر فردی نمی تواند با نظر و اراده خود یک سلسله تصرفاتی را در مملکت، کشور، جامعه و اموال عمومی داشته باشد و هر نوع رفتاری که خواست انجام دهد چرا که در این صورت هرج و مرج به وجود می آید.
این استاد حوزه ادامه داد: تضاد منافع در میان مردم موجب آشفتگی، گرفتاری و تضارب می شود، اما این مردم برای اداره بهتر امور زندگی و جامعه خود فردی را یا به صورت پادشاه یا رییس جمهور یا با نام دیگری به عنوان رییس خود انتخاب می کنند، این امر در جامعه های متمدن امروزی به این شکل است که از طریق انتخابات و رأی انتخاب می شود، در گذشته جامعه های دموکراتیک نبود و معمولاً براساس نسب و حسب اداره می شد به عنوان مثال کدخدا در حد روستا و ده به صورت نسل در نسل و اینکه از کدام تیره باشند، انتصاب می شدند و انتخابی در کار نبود، ولی به هر حال هیچ جامعه ای بدون رییس یا کسی که حرفشان را مردم بشنوند و بپذیرند و تلقی و قبول کنند، در هیچ زمانی نبوده است بلکه همه جوامع براساس یک نظم عقلانی بوده است.
کاملان گفت: شخصی مسئولیت را برعهده می گیرد که جامعه را به نحو احسن اداره کند یعنی بتواند منافع مردم و جمعیتی که به او رأی دادند را حفظ و صیانت کند و از اموال و مرز و بوم آن کشور و مملکت مراقبت کند و محیط را سالم نگاه دارد و بتواند مردم را به لحاظ اشتغال سرپا نگاه دارد، به گفته قرآن لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ؛ حکومت حق مردم است، ما سلسله انبیاء را فرستادیم و کتاب های آسمانی را نازل کردیم و هدف این بود که با جامعه براساس عدل و عدالت اداره شود بنابراین اساس عدل و حفظ و صیانت از اموال و موقعیت اجتماعی مردم چه در داخل و چه در میان کشورهای دیگر است؛ حفظ جامعه و به واسطه آن حفظ آبرو و عزت در گرو حفظ عدالت است به همین دلیل حکومت یک امر مردمی است و در اسلام به هیچ شکل خاصی از حکومت اشاره نشده، اما در حکومت با هر عنوانی (جمهوری یا طاغوت) باید اصل عدالت و کرامت انسان ها حفظ شود و استبداد که ضد کرامت انسان و ضد عدالت است، وجود نداشته باشد لذا به طور طبیعی استبداد خلاف عقل و شرع است، حکومت ها باید اصل و اصول دین و عدل را حفظ و رعایت کنند یعنی حاکم باید بر ضد و خلاف مذهب و دین نباشد.
کاملان با اشاره به اینکه حاکم باید حقوق مردم را حفظ کند و لازمه حفظ حقوق مردم این است که از مردم حق، اموال و تصرفاتی که در آن اموال می شود را پنهان نکند، اظهار کرد: حاکم باید با شفافیت به خصوص در عرصه اقتصادی مسایل را به صورت تام و تمام برای مردم تبیین کند که اموال آنها را به چه صورتی حفظ می کند و چگونه از صیانت کشور و عزت، کرامت و شرافت دفاع می کند. حاکم به طور طبیعی باید براساس شفافیت و وضوح تمام عمل کند، حق و مال خودش نیست که بگوید بخشی را بیان می کنم و بخشی را بیان نمی کنم، حاکم حقی ندارد که بخواهد در این موارد تصمیمی بگیرد. اگر مصلحت جامعه اقتضا کند و مسایل امنیتی باشد که اگر بیان و پخش شود دشمن از آن سوء استفاده می کند در این صورت مسایل امنیتی و مصلحت مردم اقتضا می کند که در اینجا خیلی بیان نشود، مانند زمان جنگ و امور جنگ که فرمانده نباید میان سربازان بیاید و تاکتیک عملیات را برای آنها بیان کند بلکه باید فرمانده کل برای فرماندهان زیر دست خود تا جایی که ضرورت دارد، مسایل را بیان کند چرا که در این بخش شفافیت به ضرر امنیت جامعه و مردم است وگرنه اصل بر این است که حق الناس است و ربطی به حاکم ندارد که در مورد بیان یا عدم بیان آن تصمیم بگیرد.
ا ین استاد دانشگاه در مورد توصیه ها و دستورالعمل های مبارزه با فساد در اسلام گفت: هم فیلسوفان اجتماعی این مسایل را بیان کردند و هم در فقه و قرآن این مساله به طور مفصل بیان شده است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: اِنَّ اللّه لایحبّ المفسدین؛ خداوند دشمن فساد و مفسدین است؛ قطع نظر از آیات، عقل انسان ها صریحاً می گوید که فساد زشت است و باید با آن مبارزه کرد، آن زمان فیلسوفان اجتماعی، فقها و مفسرین ما اصرارشان بر آزادی بیان و آزادی های فردی است، اصل آزادی مطبوعات و رسانه بر همین است که اگر این آزادی ها نباشد فساد جایگیزین صلاح می شود چون طبع انسان به طور طبیعی زیاده خواه است، می خواهد منافع بیشتری را به سوی خود جلب کند، مگر فرد عصمت داشته باشد که خدا او را نگاه می دارد.
کاملان افزود: اصل شفافیت با آزادی بیان تأمین می شود، ابزار شفافیت آزادی بیان و آزادی رسانه است که بتواند مطالب را برای مردم تبیین کند و آمار و ارقام درست و صحیح را بیان کند و مردم از آگاهی بالایی برخوردار شوند و در جریان امور کشور قرار بگیرند، آنجاست که دست از پا نمی تواند خطا کند. علت اینکه در کشورهای آزاد سطح فساد به شدت پایین است به این دلیل هست که رییس جمهور، نخست وزیر، کارمند و نماینده مجلس آن نمی توانند دست از پا خطا کنند. فسادهایی که در کشورهایی که معمولاً از آزادی بیان و اطلاعات برخوردار نیستند می بینید اصلاً در کشورهای آزاد نمی بینید. به عنوان مثال کشور عربستان براساس استبداد و کاملاً خانوادگی و نژادی اداره می شود، همه اموال برای شخص خودشان است لذا ولیعهد عربستان کشتی مخصوصی با قیمتی بالا برای خانواده خود می خرد، ولیعهد عربستان بیت المال را حق مسلم خود می دانند و کسی هم نمی فهمد چون آزادی نیست.
کاملان در مورد علت نهادینه شدن فساد در برخی از کشورها اظهار کرد: وقتی شفافیت به عنوان یک اصل عقلایی پذیرفته نشود و از سوی دیگر وقتی ابزار برای بیان مطالب و گردش آزاد اطلاعات در اختیار نباشد یعنی تا یک مجله ای و روزنامه ای یک کلامی می نویسد فوراً به عنوان تشویش اذهان فرد را محکوم نکنند و شخص هم حاضر نمی شود هزینه های سنگین کذایی برای بیان مطالب بدهد و فساد نهادینه می شود به این دلیل که دقیقاً مردم را از آگاهی به دور می دارند و در جهل نگاه می دارند و کسی هم جرأت نمی کند مسایل را تبیین کند و به بحث بگذارد و نظرات مخالف و موافق گفته شود و توده مردم بفهمند که آثار تبعات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن چیست بنابراین به دنبال اصل عدم شفافیت و اصل عدم حرکت اطلاعات در مطبوعات و رسانه ها، فساد به وجود می آید و فساد یک امر طبیعی استبداد است.