شیعه نیوز: هشدار نسبت به دنیاگرایی و فراموشی آخرت یکی از متداولترین موضوعات مطرح در بیانات امیرالمؤمنین (ع) است. حضرت در سخنانی هشدارهایی درباره خطرات دنیا بیان فرمودند.
نهجالبلاغه اثری از سید رضی از شاعران و فقیهان قرن چهارم ه. ق. است. این عالم بزرگوار سخنان امام علی (ع) را در سه بخش خطبهها، نامهها و حکمتها دستهبندی کرده است. این کتاب شریف از آنجا که با انگیزه ادبی و بلاغی جمعآوری شده است، دارای دستهبندی موضوعی و یا بر اساس سیر زمانی مشخصی نیست، اما در هر صورت در بر گیرنده عالیترین مضامین معرفتی و اخلاقی است.
نهجالبلاغه به اذعان بسیاری پس از قرآن زیباترین و برترین تجلی بلاغت است و به برادر کوچک قرآن ملقب شده است. امروزه بیشتر به جهت مباحث گسترده توحیدی، اجتماعی، اخلاقی، تاریخی و سیاسی آن در نزد مسلمانان حائز اهمیت است و تاکنون بسیاری از عالمان شیعه و سنی آن را شرح دادهاند و حتی مورد توجه اندیشمندان غربی قرار گرفته است. به عنوان نمونه پروفسور هانری کربن، محقق، فیلسوف و شرقشناس معروف فرانسوی درباره نهجالبلاغه میگوید: «بعد از قرآن و احادیث پیامبر اسلام (ص)، نهجالبلاغه در درجه اول اهمیت قرار دارد. باید گفت: به طور کلی، این تنها به قلمرو حیات مذهبی تشیع محدود نیست، بلکه تفکر فلسفی شیعه نیز به آن وابسته است و از آن مایه میگیرد. از این رو باید نهجالبلاغه را از مهمترین سرچشمههایی به شمار آورد که متفکران شیعه پیوسته از آن سیراب گشتهاند.» (تاریخ فلسفه اسلامی، صفحه ۸۰).
هشدار نسبت به دنیاگرایی و فراموشی آخرت شاید یکی از متداولترین موضوعات مطرح در بیانات امیرالمؤمنین (ع) است. حضرت با توجه به جایگاهی که در خلافت مسلمین داشتند، مردم و مسئولان را مدام از خطر دنیا و اشرافیت آگاه میکردند و به آخرت توجه میدادند تا پند و ارز و مایه عبرتی برای تمام شیعیان در تمام دورانها باشد. در یکی از این فرمایشات به نکات عبرتآموزی اشاره فرمودند که در ادامه صوت آن را گوش میدهید.
«آب دنیای حرام همواره تیره، و گل آلود است، منظرهای دلفریب و سرانجامی خطرناک دارد، فریبنده و زیباست، اما دوامی ندارد، نوری است در حال غروب کردن، سایهای است نابود شدنی، ستونی است در حال خراب شدن، آن هنگام که نفرتدارندگان به آن دل بستند و بیگانگان به آن اطمینان کردند، چونان اسب چموش پاها را بلند کرده سوار را بر زمین میکوبد و با دامهای خود آنها را گرفتار میکند، و تیرهای خود را سوی آنان پرتاپ میکند. طناب مرگ به گردن انسان میافکند، به سوی گور تنگ و جایگاه وحشتناک میکشاند تا در قبر، محل زندگی خویش، بهشت یا دوزخ را بنگرد و پاداش اعمال خود را مشاهده کند؛ و همچنان آیندگان به دنبال رفتگان خود گام مینهند، نه مرگ از نابودی انسان دست میکشد و نه مردم از گناه فاصله میگیرند که تا پایان زندگی و سرمنزل فنا و نیستی آزادانه به پیش میتازند تا آنجا که امور زندگانی پیاپی بگذرد و روزگاران سپری و رستاخیز برپا شود. در آن زمان، انسانها را از شکاف گورها، و لانههای پرندگان و خانه درندگان، و میدانهای جنگ، بیرون میآورد که با شتاب به سوی فرمان پروردگار میروند و به صورت دستههایی خاموش، و صفهای آرام و ایستاده حاضر میشوند، چشم بیننده خدا آنها را مینگرد و صدای فرشتگان به گوش آنها میرسد. لباس نیاز و فروتنی پوشیده، درهای حیله و فریب بسته شده، آرزوها قطع شده است. دلها آرام، صداها آهسته، عرق از گونهها چنان جاری است که امکان حرف زدن نیست. اضطراب و وحشت همه را فرا گرفته، بانگی رعدآسا و گوشخراش، همه را لرزانده، به سوی پیشگاه عدالت، برای دریافت کیفر و پاداش میکشاند».