به گزارش«شیعه نیوز»، عربستان طی ماههای گذشته رفتارهای عجیبی در حوزه داخلی و خارجی از خود نشان میدهد که توجه تحلیلگران و ناظران و رسانهها را به خود جلب کرده و همه در پی ریشهیابی این چرخشهای ناگهانی ریاض هستند.
با نگاهی به تلاشهای موجود برای فهم تغییرات شتابان در رفتار خاندان سعودی و به ویژه چهره مشهور آن یعنی محمد بن سلمان میتوان دو محور تحلیلی عمده را مشاهده کرد؛ رویکردی که بیشتر شخصیت خود محمد بن سلمان را اساس تحلیل خود قرار میدهد و با ارائه تحلیلی روانشناسی از شاهزاده جوان سعودی و ویژگیهایی چون خاماندیشی، شتابزدگی، جاهطلبی، تازهکار در عرصه سیاست، ریشه تمام این تغییرات را در شخصیت جاهطلب محمد بن سلمان و شتاب او برای «مدرنکردن» عربستان جستجو میکند، اما از سوی دیگر شماری از ناظران و تحلیلگران منطقه، تحولات داخلی عربستان و همچنین تکاپوی آن در عرصه سیاست خارجی را بر متن تحولات سریع منطقه و جهان بررسی میکنند.
ایران کابوس شاهزاده جوان
وبسایت «TRTWorld» در گزارشی به قلم «مراد سوفوگلو» مهمترین موتور محرکه تحولات اخیر در درون عربستان را مقابله با آنچه نفوذ ایران در منطقه میخواند، میداند.
به نوشته «مراد سوفوگلو» محمد بن سلمان به منظور مقابله با قدرت ایران در منطقه هر چه بیشتر تلاش می کند تا به اسرائیل، به عنوان یکی از دشمنان اصلی ایران در منطقه نزدیکتر شود و با بازداشت شاهزادهها و برخی از مقامات پیشین و فعلی در واقع مخالفان طرح خود را پاکسازی میکند، اما تاکنون هیچ دستآوردی در منطقه نداشته و روزبهروز نفوذ خود را در منطقه از دست میدهد و عربستان را از بازیگران کلیدی منطقه دورتر میکند.
«سوفوگلو» هراس از نفوذ منطقهای ایران را عامل اصلی نزدیکی ریاض به تلآویو و تنش با دیگر قدرتهای منطقه میداند و میافزاید: بسیاری از کشورهای مسلمان منطقه هماکنون به نقش عربستان در امور منطقه بیشتر حساس شدهاند و با عملکرد محمد بن سلمان در حال حاضر ترکیه، قطر، لبنان و عراق هر چه بیشتر از عربستان دورتر میشوند و از مهترین دلایل این تنش نزدیکی عربستان به اسرائیل است.
از تازهترین نمونه افزایش تنش بین عربستان و دیگر کشورهای مسلمان، نشست اضطراری سازمان همکاری کشورهای اسلامی است که در استانبول برگزار شد؛ در روز 22 آذر ماه شماری از کشورهای مسلمان در شهر استانبول گرد هم آمدند و به اتفاق آرا تصمیم دونالد ترامپ در اعلام شهر قدس به عنوان «مرکز دائمی» اسرائیل را رد کردند. نکته جالب توجه در این نشست این بود که عربستان با شکستن پروتکل حضور در این نشست، به جای اعزام هئیت شرکتکننده در سطح وزیر، یک دیپلمات ارشد را به این نشست اعزام کرده بود و مهمتر اینکه، اگرچه به ظاهر ملک سلمان موضع آمریکا در تنش اسرائیل و فلسطین را نقد میکند و گفته که تصمیم اخیر دونالد ترامپ درباره قدس را قبول ندارد اما منابع معتبر گفتهاند که پادشاهی عربستان و متحدانش حتی به پادشاه اردن فشار آوردهاند تا قدس را به عنوان مرکز اسرائیل بپذیرد.
این تحلیلگر ترکیهای در ادامه به شکست طرح کشورهای حوزه خلیج فارس به فرماندهی عربستان، به ویژه محمد بن سلمان، برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه میپردازد.
ائتلاف کشورهای عربی به سرکردگی سعودیها در پاسخ به مانور ژئوپلیتیک ایران در منطقه، جنگی را علیه مردم و نیروهای انقلابی یمن آغاز کردند که نتیجه این جنگ تاکنون مرگ دهها هزار شهروند بیگناه و تحمیل قحطی و گرسنگی شدید بر مردم یمن بوده است. عربستان نه تنها هیچ دستآوردی در جنگ علیه یمن به دست نیاورده بلکه آنها را قدرتمندتر کرد و به خاطر کشتار شهروندان یمنی هدف انتقاد بینالمللی قرار دارد.
در عراق نیز عربستان نفوذ خود را از دست میدهد چرا که دولت این کشور پس از مبارزهای بیامان با گروه داعش، هماکنون کنترل کامل تمام مناطق عراق ، از جمله شهرهای پرجمعیت را به دست گرفته است. شکست عربستان در سوریه و لبنان نیز کاملا مشهود است؛ عربستان و متحدان عربش در جنگ سوریه مخالفان دمشق را پشتیبانی مالی و سیاسی میکردند، اما در نهایت دولت سوریه با پشتیبانی ایران و روسیه گروههای تروریستی را از مناطق اشغالی به عقب رانده و کنترل شهرهای اصلی و مناطق کلیدی را دوباره به دست گرفت.
برگشت سعد حریری به لبنان و پسگرفتن استعفای خود به درخواست مهمترین رهبران سیاسی لبنان از جمله حزبالله و سید حسن نصرالله را میتوان نشانهای آشکار از نفوذ رو به افول عربستان در لبنان در نظر گرفت.
«سوفوگلو» در پایان با اشاره به باصطلاح اصلاحات اجتماعی فرمایشی اخیر محمد بن سلمان مانند اجازه رانندگی به زنان، بازگشایی سالنهای سینما و تشکیل کمیته مبارزه با فساد و بازداشت شماری از شاهزادهها و مقامات بانفوذ سعودی مینویسد: رویکرد نامتعارف محمد بن سلمان در فضای داخلی عربستان به صورت غیرمستقیم او را در موقعیتی متناقض نسبت به وهابیسم، ایدئولوژی دولتی عربستان سعودی، قرار می دهد، در واقع هر جنبش سلفیگری در جهان پیرو آموزه وهابیسم است اما هر وهابی سلفی از تغییرات اجتماعی و سیاسی محمد بن سلمان در عربستان پشتیبانی نمیکند. به گفته «عبدالسلام» وزیر خارجه پیشین تونس، خاندان سعودی و آموزههای دینی «محمد بن عبدالوهاب»، بنیانگذار وهابیت در قرن 18 است، اساس و بنیاد رژیم سعودی هستند به همین دلیل محمد بن سلمان بازی خطرناک و پرخطری را در عربستان به راه انداخته است و از سویی دیگر کار دولت عربستان بنا به یک سنت صد ساله، براساس اجماع جریانهای مختلف خاندان پادشاهی است، اقدام محمد بن سلمان به حذف مخالفان خود به بهانه مبارزه با فساد و قبضه تمام قدرت در دستان خود در ادامه با مقاومتهای بیشتری از درون خاندان پادشاهی روبرو خواهد شد، وضعیتی که تأثیر زیادی را بر نقش او در منطقه خواهد گذاشت.
وبسایت «میدلایستآی» در گزارش مبسوطی با عنوان «اقتصاد عربستان؛ چرا شکست چشمانداز 2030 حتمی است» به تحلیل برنامه اقتصادی جاهطلبانه محمد بن سلمان موسوم به «چشمانداز 2030» میپردازد که براساس آن عربستان میبایست طی سه مرحله 5 ساله اقتصاد عربستان به تدریج وابستگی شدید خود به نفت را بهشدت کاهش داده و به اقتصادی چند محصولی تبدیل خواهد شد.
نویسنده پس از تشریح شرایط اجتماعی و اقتصادی عربستان برای عملی شدن چنین پروژهای در بخش نتیجهگیری مقاله بلندبالای خود مینویسد: تنها میتوان نتیجه گرفت که با ساختار دولت کنونی عربستان، دستیابی به اقتصادی چندمحصولی عملا دست نیافتنی است، عدم تمایل ریاض به توزیع قدرت دولتی در تضاد آشکار با عملیشدن چشمانداز 2030 است. فساد ساختاری دولت عربستان نیز از جمله عوامل مهم شکست چشمانداز اقتصادی این کشور است. اگر محمد بن سلمان درخصوص تغییرات در ساختار دولتی عربستان جدی است، تمزکز زدایی سیاسی و اقدامات ضد فساد تنها راه عملی شدن این چشمانداز است که در عمل ولیعهد عربستان هر روز به سمت تمرکز بیشتر قدرت حرکت میکند.
به نوشته این پایگاه نظام آموزشی کنونی سعودیها، تنها به آمار بیکارها اضافه میکند که در صورت عدم تغییر چنین ساختار آموزشی دولت با مشکلات جدی طی سالهای آینده روبرو خواهد شد.
پیش از این نیز پایگاه «اکسپرس» در تاریخ 17 آذر (8 دسامبر) در مطلبی با اشاره به توانمندی موشکی یگانهای مردمی یمنی به نقل از «آرون دیوید میلر» مشاور پیشین امور خاورمیانه آمریکا نوشته بود: موشکهای پیشرفته نیروهای یمنی نهتنها یک مسئله امنیتی جدی برای عربستان ایجاد کردهاند بلکه موجب شده چشمانداز اصلاحی 2030 محمد بن سلمان برای عربستان نیز با خطر جدی مواجه شود.