توسعه رسانهها، بالا رفتن سن ازدواج، حاکمیت روحیه فردگرایى، بحران هویت، ناکارآمدی خانوادهها در ارضاء نیازها و عواطف از جمله دلایل گسترش این نوع رابطهها است.
کد خبر: ۱۵۴۲۴
۱۷:۰۷ - ۱۶ آذر ۱۳۸۸
یکی از مسائل مهم اجتماعی در سالهای اخیر مسئله روابط دختران و پسران است. درباره این پدیده، مانند بسیاری پدیدههای اجتماعی دیگر، دیدگاههای متفاوت و گاها متضادی وجود دارد. عموما اکثر والدین، مربیان و کسانی که دغدغه حفظ سنتها و آموزههای دینى- اخلاقی را دارند، با نگاهی انتقادیتر به این پدیده توجه میکنند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی «فردا»، در ماههای اخیر برخی از کارشناسان امور اجتماعی و مسئولین فرهنگی کشور با ابراز نگرانی از نابسامانی روابط دختران و پسران نوجوان و جوان، صبحت از تفکیک جنسیتی در دانشگاهها به میان آوردهاند تا جایی که علی مطهری عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، ازدواج موقت را برای دانشآموزان دبیرستانی توصیه کرده و یا مریم بهروزی دبیر کل جامعه زینب که جز مدافعان تک جنسیتی کردن دانشگاهها است دوشیفته نمودن دانشگاهها را برای احتیاط اختلاط دختران و پسران جوان پیشنهاد داده است.
این در حالی است که برخی کارشناسان امور تربیتی و روانشناسی این نوع رابطه را مرحلهای از بلوغ فکری و رشد شخصیت میدانند که موفقیت در آن به معنای موفقیت در فرآیند اجتماعی شدن است. گروهی دیگر از متخصصان علوم اجتماعى نیز، روابط دختر و پسر را از ویژگیهای جوامع مدرن یا در حال گذار به سوی مدرنیته تلقی میکنند.
اما آنچه باعث میشود مواضع گروههای مختلف، صرفنظر از گروه جوانان در موضوع روابط دختر و پسر تا این حد متنوع باشد، به فقدان پژوهشهای مستند برمیگردد.
در این خصوص پروفسور غلامحسین باهر جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار اجتماعی فردا بیان کرد: روابط دختران و پسران در ایران و حتی جهان در دورههای مختلف زمانی دچار تحولات بسیاری شده است. حتی این روابط در تهران و شهرهای بزرگ متفاوت با شهرها و روستاهای کوچک است.
باهر ادامه داد: جامعه شناسان روابط دختران و پسران را به 4 دسته کلی تقسیم کردند. دسته نخست این روابط، در پایینترین طبقات فرهنگی جامعه شکل میگیرد و بسیار سنتی و گاهی بدوی به آن نگریسته میشود. نوع دیگر آن رابطههای کلاسیک و یا سنتی که عموما به خواستگاری منجر میشود است که امروزه اکثرا در میان بازرگانان و قشر سنتی جامعه دیده میشود.
وی نوع سوم این رابطهها را رابطه قبل از ازدواج و میان یک دختر و یک پسر عنوان کرد و گفت: این نوع رابطه ها عموما بدون اطلاع خانواده است و در بسیاری از مواقع اگر با آگاه سازی جوان همراه نباشد مشکلاتی از جمله بهم ریختگی روحی و جسمی برای جوان در پی دارد.
پروفسور باهر با ابراز تاسف و انتقاد از بی تفاوتی مسئولین فرهنگی کشور نوع آخر این رابطهها را رابطه میان یک پسر با چند دختر و یا یک دختر با چند پسر عنوان کرد و گفت: این نوع روابط نه مطابق با موازین اخلاقی و نه اسلامی است و هر روز شاهد گسترش آن در میان خانوادهها و متلاشی شده پیوندهای خانوادگی هستیم. باید متاسفتر شویم که این مسئله در بین متاهلین نیز بسیار دیده میشود که در این باره مسئولین فرهنگی جامعه باید فکری منطقی و مطابق با شان جامعه نمایند.
به گزارش «فردا» فقدان پژوهشهای کافی درخصوص روابط دختر و پسر در ایران، معلول مسائلی است که از آن جمله میتوان به حساسیتهای عمومی جامعه در طرح موضوعات و مسائلی که به حوزه روابط جنسی و خصوصی افراد مربوط میشوند، اشاره کرد. در این قبیل مسائل، از یک طرف اشخاص غالباً از بیان واقعیتها طفره میروند و از طرف دیگر مؤسسات و سازمانهای متولی امور پژوهشى، مطالعاتی در این باره انجام نمیدهند.
پروفسور باهر همچنین با اشاره به نبود آمار دقیق در این خصوص، سن آغاز این روابط را از سنین تکلیف، یعنی در میان دختران در 10 تا 15 سالگی و در پسران 15 تا 20 سالگی که این سنین همزمان با آغاز بلوغ جنسی و جسمی میباشد عنوان میکند.
وی تغییر شکل روابط دختران و پسران را وابسته به تغییر کمیت دیدگاه جوانان و همچنین توسعه تکنولوژی و ماهواره و رسانه ها دانسته و تاکید کرد: تسهیل روابط دختر و پسر، توسعه وسایل ارتباط جمعى، تغییر در گروههای مرجع جوانان، بالا رفتن سن ازدواج، حاکمیت روحیه فردگرایى، بحران هویت، ناکارآمدی خانوادهها در ارضاء نیازها و عواطف زوجین از جمله دلایل گسترش این نوع رابطهها است.
در ادامه محمد قیوم دهقان عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی نیز با انتقاد از عملکرد سازمان ملی جوانان و همچنین سازمانهای فرهنگی کشور در این باره گفت: دیدگاههای غلطی در فرهنگ ما وجود دارد که باعث شده گاهی جوانان از حق مسلم خود که آشنایی با جنس مخالف برای ازدواج است محروم شده و یا آنچنان فضا باز بوده که جوان و نوجوان در این راه به بن بست رسیده است.
وی تصریح کرد: خانواده و آموزش و پرورش نقش مهمی میتوانند در آموزش جوانان و هدفمند نمودن رابطههایی که میان دختران و پسران قبل از ازدواج دارند داشته باشند و به این روابط شکل و سروسامانی مطابق با موازین اسلامی و اخلاقی دهند.
به گزارش «فردا» در آماری که توسط سازمان ملی جوانان از 7 هزار دختر و پسر مجرد 51تا 28 ساله انجام شده بیانگر این است که انگیزه 30 درصد از افراد برای برقراری رابطه دوستی، 34 درصد انتخاب همسر و 14 درصد رابطه جنسی را عنوان کرده اند که این عدد نگرانکننده ای می باشد. همچنین 40 درصد افراد خیابان را به عنوان مکان آغاز ارتباط با جنس مخالف اعلام کردند، نزدیک به 15 درصد در میهمانی خانوادگی 15 درصد دانشگاه و 12 درصد پارک و بقیه ،مهمانیهای دوستانه را اولین مکان ارتباطی با جنس مخالف دانسته اند. این در حالی است که سازمان ملی جوانان که جز نهادهای فرهنگی می باشد هیچ فعالیت خاصی جز برگزاری همایش در چند شهر، انجام نداده است.
در این میان نباید از کم کاری آموزش و پرورش و نهادهای فرهنگی و دانشگاهها چشم پوشی نمود. نظام آموزش و تربیت ما از تربیت دختران و پسران برای پذیرش نقشهای متفاوت غافل و موجب شدهکه هر دو جنس به رغم وجود غرایز و نیازهای متفاوت و گاه متضادشان، در برقراری ارتباط با یکدیگر، در موقعیتها و فرصتهای متفاوت یکسان رفتار کنند.
در ادامه پروفسور باهر، با اشاره به اینکه تغییر زندگی جوانان و ضعف بنیان خانوده و طلاق از عوامل مهم گرایش آنها به سمت جنس مخالف است گفت: امروز جوانان و نوجوانان نسبت به گذشتگان خود کار و فعالیت کمتری دارند در مقابل تفریحات سالم کمتری نیز دارند و انرژی در بدن آنها به طور مثبت استفاده نمیشود در ضمن از غذاهایی استفاده میکنند که محرک و تقویت کننده نیازهای جنسی آنها است.
وی همچنین عدم کنترل خانواده بر جوانان را نیز بسیار موثر در این امر دانسته و تصریح کرد: دور شدن از طبیعت و فطرت و دین باوری و باورهای عرفانی از عواملی است که سبب میشود ارتباطات در میان جوانان شکل دیگری که امروزه شاهد آن هستیم به خود بگیرد.
با اين همه آنچه بيش از پيش لزوم آن در جامعه احساس مي شود ابن است كه مسئولینفرهنگیجامعهتمام امکاناتوتلاش خود را در اصلاح فرهنگ جامعه به کاربگیرند زیرا تا فرهنگ سازی درست صورتنگیرد خورده کارها نتیجه مطلوب را به همراهنخواهد داشت. کشور با وجود داشتن نهادها و سازمانهای مختلف فرهنگی مانند وزارت ارشاد، سازمان ملی جوانان، پایگاههای بسیج هنوز برای جوان ایرانی چارچوب روشنی برای این نوع رابطه روشن نکرده که ارتباطی متناسب با شان دینی و اخلاقی گشور داشته باشد.