۰

روایت آیت الله بروجردی از نبوغ و سیره آیت الله العظمی خویی

نسبت به بزرگانمان یک مقدار با انصاف بیشتری برخورد کنیم؛ اینها بزرگانی در زمان ما هستند که وجودشان برکت است؛ قدر بدانیم یا ندانیم بالأخره از این دنیا می‌روند؛ اگر قدر بدانیم خودمان بهره می‌بریم اگر هم چشممان را ببندیم خودمان را از این نور محروم کردیم.
کد خبر: ۱۵۱۵۱۸
۰۸:۴۱ - ۱۰ آبان ۱۳۹۶
به گزارش«شیعه نیوز»، آیت الله علوی بروجردی در درس خارج فقه خود با اشاره به ایام سالگرد ارتحال مرحوم آیت‌الله العظمی خویی گفت:این ایام با سالگرد ارتحال مرحوم آیت‌الله العظمی خوئی مصادف است. دائم از آیت الله خوئی مطالب علمی نقل می‌کنیم و حتی به آن مطالب اشکال هم وارد می‌کنیم اما تصور نشود که ایشان کم‌شخصیتی بوده است. در عصر ما آیت الله خوئی کسی است که همین مسائل را به ما آموخته است تا اشکال کنیم؛ او استاد استادان ما بود و یکی از بهره‌های دوران معاصر ما وجود آیت الله خویی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه است.

آیت الله خویی خیلی بزرگ است؛ شخصیت بسیار فوق‌العاده‌ای است و ما نسبت به ایشان جفای زیادی روا داشتیم؛ اولا یک شخصیت نابغه‌ای است که نبوغ خاصی دارد؛ استاد بزرگوار ما مرحوم آقای روحانی رضوان‌الله‌علیه نقل می‌فرمودند روزی ناهار خدمت مرحوم آقای خویی بودیم؛ بعد از ناهار خواستیم استراحت کنیم؛ ایشان کتابی برداشت و مشغول مطالعه شد؛ منتها کسی که قبل از خواب مطالعه می‌کند باید کتاب را باز نگه دارد تا چشمش خسته بشود و بخوابد؛ اما آیت الله خوئی کتاب را مدام باز و بسته می‌کرد؛ من از ایشان پرسیدم آقا چه می‌کنید؟ ایشان فرمود: این کتاب، دیوان متنبی است؛ (متنبی از شعرای بزرگ عرب است و دیوان مفصلی دارد؛ اشعارش بسیار مشکل و سنگین و جزء شاه‌کارهای ادبیات عرب است)؛ من از اول جوانی اشعار دیوان متنبی را حفظ کرده بودم؛ اما الان گاهی از اوقات شک می‌کنم که فراموش کردم یا نه؟ الان که دراز شدم یک قصیده را شروع به خواندن می‌کنم، بعد این کتاب را باز می‌کنم تا ببینم درست خواندم یا نه؟ این نبوغ این مرد بزرگ است.

نظم و اهمیت وقت و استفاده از فرصت

باز هم مرحوم آیت الله العظمی روحانی که با ایشان خیلی مأنوس و شاگرد ایشان بودند نقل می‌فرمودند آیت الله خوئی به من فرمودند من اوئل از قرآن همان تعداد آیات احکام را حفظ بودم که در فقه سر و کار داشتم، اما بعدا دیدم روزی دو بار صبح و عصر،  مسیر کوفه تا نجف را از منزل تا دفتر برای تدریس و نماز طی می‌کنم؛ چهار مرتبه این فاصله ده تا پانزده دقیقه را می‌روم و برمی‌گردم؛ با خودم فکر کردم چرا وقت من تلف بشود؟ لذا در طول مسیر کوفه تا نجف شروع به حفظ قرآن کردم و تا به حال یک‌سوم قرآن را حفظ کرده‌ام. اینطور وقت آقای خویی ارزش دارد.

سرآمد بودن در علوم مختلف

مرحوم آیت الله خویی در علوم مختلف مانند اصول و فقه و رجال و تفسیر سرآمد است؛ با مطالعه تفسیرالبیان ایشان تازه می‌فهمیم تفسیر یعنی چه؟! آثار ایشان امروز چه در اصول، چه در فقه، در حوزه‌های علمیه ما پراکنده است؛ یعنی نرخ شاه عباسی همه دروس خارج حوزه‌ها آرای آیت الله خویی است؛ اساتید نظرات ایشان را باید مطرح کنند و بعد قبول یا رد کنند؛ رد کردن هم باز به معونه مطالبی است که خود ایشان به ما یاد دادند. مرحوم آقای خویی مطالب بدیعی در اصول و فقه دارند؛ در رجال کار کردند.

حفظ حوزه نجف از خطرات و آثار آن در حال حاضر

اما همه این نبوغ و مقامات علمی یک طرف است و طرف دیگر که ما قدر نشناختیم و به ایشان جفا کردیم عبارت است از این که این مرد بزرگوار در نجف نشسته بود؛ ما آن وقت که طلبه بودیم از ایشان به استوانه پایدار حوزه نجف تعبیر می‌کردند؛ تعبیر درستی هم بود چون آیت الله خویی تمام همّش را به خرج داد تا حوزه به هم نریزد؛ راحتی خودش در این بود که از عراق به کشور دیگری برود؛ وسعت مقلّدان ایشان طوری بود که به هر کدام از بلاد عربی می‌رفت، هم حکومت و هم مردم ایشان را روی سرشان می‌گذاشتند، در همین ایران خودمان طیف وسیعی از مردم مقلد ایشان بودند، اما این مرد بزرگ و با صلابت فرمود من همین‌جا در نجف کنار این طلبه‌ها و مردم آنقدر می‌مانم تا هر بلایی که می‌خواهد سر من بیاید همین‌جا بیاید ولی حوزه را ترک نمی‌کنم؛ ما آن وقت معنای این ازخودگذشتگی و ایستادگی ایشان را نمی‌فهمیدیم و فکر می‌کردیم اگر حوزه چند صباحی هم تعطیل بشود اشکالی ندارد اما اثر آن استقامت ایشان را حالا می‌بینیم که این حوزه باید استقرار و ادامه پیدا بکند تا امروز مثل آیت الله العظمی سیستانی در آن پیدا شود و کل عراق را از این حوادثی که واقع شده نجات بدهد؛ یعنی حوزه نجف هنوز آن نقش احیاءکنندگی مملکت عراق و اطراف آن را باید داشته باشد، این اثر حفظ حوزه در آن زمان بود که این مرد مظلوم انجام داد.

مجاهدت مرحوم آیت‌الله خویی و جفای ما نسبت به ایشان

هنر این است که آدم در نجف بماند؛ رئیس حکومت هم صدامی است که با ایران دارد می‌جنگد و مردم شیعه و سنی را مجبور به جنگ با ایران می‌کند؛ روی سر شهرهای ما موشک می‌ریخت و آن وضعی که در دوران جنگ تحمیلی داشتیم؛ صدام هم آدمی است که وقتی با یک نفر مخالف بود، فقط اینطور نبود که خودش را بکشد؛ علاوه بر خودش زن  و بچه‌اش را هم می‌کشت؛ اگر برادر یا خواهری هم داشت، احتیاطا می‌کشت، اما در کنار این صدام یک کلمه از مرحوم آیت الله خویی علیه ایران یا به نفع صدام صادر نشد؛ این خیلی مهم است؛ این مجاهده است که آدم بیخ گوش یک آدم ظالمی مثل صدام بنشیند، اما یک کلمه نگوید که رنگ طرفداری از صدام یا رنگ مخالفت با ایرانی داشته باشد که الان اسیر جنگ شده و دارد می‌جنگد و ما متأسفانه و شوربختانه این مجاهده را قدر ندانستیم؛ ما خیال می‌کردیم آیت الله خوئی باید هر روز اعلامیه بدهد و صدام را طعن و لعن کند، اما مگر می‌توانست؟! مگر می‌شد؟!  صدام چند تا از فرزندان آقای خویی را کشت؟! چند تا از دامادهای ایشان را کشت؟! بعد از انتفاضه عراق هلی‌کوپتر کنار منزل ایشان نشست و ایشان را برای بازجویی به بغداد بردند. یک مردی در این فشارها باشد و اینقدر بر حوزه و اصولی که معتقد بود استقامت کند؟! چون حوزه نجف، حوزه مادر است؛ حوزه شیخ طوسی است و باید باقی بماند؛ این مرد بزرگ به این نحو حوزه را حفظ کرد؛ آن وقت ما اینجا نشسته بودیم و بدون توجه به جوّ آنجا و اینکه چه بر ایشان می‌گذرد برای خودمان آن حرفها می‌گفتیم؛ لذا ما نسبت به مرحوم آقای خویی جفای بسیاری کردیم.

حکومت علمی مرحوم آیت‌الله خویی بر حوزه‌های علمیه

آیت الله خویی از افتخارات عصر ما هست؛ آقای خویی از بزرگانی است که آثار و تفکر ایشان تا نسل‌ها باقی خواهد ماند؛ امروز حوزه‌های علمیه این افتخار را دارند که به وسیله شاگردان ایشان اداره می‌شود؛ خیلی مهم است که شاگردان ایشان اداره‌کننده امور علمی حوزه‌‌ها هستند؛ مبانی علمی ایشان در حوزه‌ها حاکم است، حکومت علمی در حوزه‌ها با آرای ایشان است.

توجه و آثار مرحوم آیت الله خویی در دنیای اسلام

اینها همه جدای از توجه ایشان به هر گوشه و کنار دنیای اسلام بود؛ من به تایلند رفتم و آن مرکز و مدرسه‌ای که ایشان در بانکوک بنا کرده بود را دیدم؛ یا در جنوب تایلند مدرسه‌ای که ایشان ساخته بودند را دیدم، شاگردان و طلبه‌هایی که در مدرسه بانکوک بودند در حال حاضر جزء اساتید دانشگاه بانکوک و خیلی معتبر هستند؛ اصلا شیعه در تایلند هویتی پیدا کرد؛ همینطور در کانادا و آمریکا و هند و پاکستان؛ مدرسه الکوثر مرکزیت حوزه کل پاکستان و شیعیان پاکستان است.

قدردان بزرگان‌مان باشیم

به هرحال به مناسبت ارتحال و گرامی‌داشت مقام ایشان می‌خواستم بگویم ما نسبت به بزرگان‌مان یک مقدار با انصاف بیشتری برخورد کنیم؛ اینها بزرگانی در زمان ما هستند که وجودشان برکت است؛ قدر بدانیم یا ندانیم بالأخره از این دنیا می‌روند؛ اگر قدر بدانیم خودمان بهره می‌بریم اگر هم چشممان را ببندیم خودمان را از این نور محروم کردیم اما آن نور درخشش خودش را دارد و با توهّم سوء من خاموش یا کمرنگ نمی‌شود.
منبع: HAWZAH NEWS
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: