به گزارش «شيعه نيوز»، از نیازهای فطری انسان علمآموزی و شناخت خود و جهان پیرامون است و هیچ دینی به اندازه اسلام به علمآموزی تأکید و اهتمام نورزیده است. از منظر اسلام ، هیچ تفاوتی در کسب دانش میان زن و مرد نیست.
خبرگزاری«حوزه»
* آیه:
لاَ تُحَرِّمُواْ طَیِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَکُمْ مائده/87
چیزهای پاکیزهای را که خداوند برای شما حلال کرده، حرام نکنید
* آینه
حکایت؛ مرحوم دکتر محمدحسین مشایخ فریدنی نوشته است: در سال 1324 وقتی ملک الشعراء بهار وزیر فرهنگ شد، مرا به سمت بازرس و سرپرست فرهنگ قم و کاشان و ساوه و محلات و گلپایگان به قم فرستاد. در آن ایام آیتاللهالعظمی بروجردی تازه به قم رفته بودند. ایشان بعد از رحلت آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، از سوی شیعیان جهان به سمت مرجعیت علی الاطلاق انتخاب شده بودند.
بعضی از مردم سادهدل به تصور اینکه وقتی مرجع تقلید در قم اقامت گزیند، مدارس دخترانه را باید تعطیل کرد، با جنجال تنها دبیرستان دخترانه قم را که در جوار منزل مرحوم بروجردی بود، بسته بودند. این خبر که به شهرستانهای مجاور رسیده بود به تصور اینکه این حرکت به فتوا و اشارت مرجع تقلید صورت گرفته است، شروع به بستن مدارس دخترانه و اهانت به عمارت مدرسه و معلمها کردند؛ از همین رو عازم قم شدم و نزدیک غروب رسیدم و بعد از زیارت و نماز به همراه مرحوم سید ابوالفضل تولیت، به محضر آیتالله شرفیاب شدم. آیتالله وقتی اسم خانوادگی مرا شنید سخنان ملاطفتآمیزی درباره پدر و نیاکان بنده فرمودند که بسیار موجب دلگرمی گردید. بعد مسئله بستن مدارس دخترانه را عنوان نمودم و عرض کردم شایعه شده است این اقدام به اشارت جنابعالی صورت گرفته است. اگر چنین است بفرمائید تا اوامر عالی به صورتی مطمئن و محتشم که موجب هتک حرمت به نوامیس مردم نباشد و از سوی دولت اجرا شود و گرنه هر نظری دارید ابلاغ فرمایید. مرحوم آیتالله وقتی این گزارش را شنیدند، سخت ناراحت شدند و فرمودند: مگر من طلبه میتوانم فتوا به حرمت تحصیل علم بدهم؟! چه کسی این حرفها را بر من میبندد؟ نه. مدرسهها را باز کنید؛ درس نباید تعطیل شود و حلال خدا نباید حرام گردد.
به نظر بنده این روشنبینی آن مرجع عالیقدر جهان تشیع سبب رواج علم و دانش بین دختران گردید و سبب پیدایش اینهمه دانشآموخته از بین زنان از پزشک و پرستار و معلم و کارمند و سایر مشاغل گردید.1
خرد باید و دانش و راستی که کژی بکوبد ار کاستی2
1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
2. فردوسی