به گزارش «شيعه نيوز»، جامعه جوان کشورمان در سالهای اخیر با یک بحران عمیق اجتماعی روبهرو شده است. بحرانی به نام ازدواج. دغدغهای که سبب شد رهبر معظم انقلاب، در شهریور سال گذشته، سیاستهای کلی خانواده را به رؤسای قوای سه گانه و مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ و خواستار حمایت از رشد سالم باروری و افزایش فرزندآوری شوند.
تجرد فقط برای دهه شصتیها نیست
یک جمعیتشناس با اشاره به اینکه تعداد متولدین دهه 60، 17میلیون نفرند، به خبرنگار ما میگوید: از این تعداد 5/8 میلیون آقا و 5/8میلیون خانم بوده که بر اساس سال تولد عدهای از آنان 25 تا 30 و عدهای دیگر 30تا35 سال هستند.
دکتر شهلا کاظمیپور با توجه به آخرین سرشماری کشور در سال 1395 میگوید: از تعداد خانمهای متولد شده در دهه 60 که اکنون در اوج سن ازدواج و باروری هستند، 35/6 میلیون نفر یعنی 78 درصد ازدواج کردهاند. تعداد کمی از آنها یعنی 45 هزار نفر به دلیل فوت همسرانشان و 250 هزار نفر هم به دلیل طلاق بدون همسر هستند.
این جمعیتشناس در ادامه بیان میکند: در گروه 25 تا 30 سالهها، 953هزار نفر هنوز مجرد هستند که این جمعیت 23درصد زنان در این رده سنی را شامل میشوند. اما چون هنوز در سنی هستند که احتمال ازدواج برای آنان وجود دارد، نمیتوانیم اصطلاح تجرد قطعی را برای آنها به کار ببریم. در گروه قبل از آن، یعنی متولدین پنج سال اول دهه 60که اکنون بین 30 تا 35 سال سن دارند، 645 هزار مجرد خانم وجود دارد. حدود 15درصد آن مجردها بر اساس آمار سالهای گذشته کم میشود، اما نه به اندازه سالهای قبل. به طور نمونه، از 35 سالههای کشور 10 درصد مجرد هستند و اگر با همین روال پیش برود، 10 درصد از افراد یعنی 430 هزار نفر از این گروه، مجرد باقی خواهند ماند.
کاظمیپور در بیان دلیل تعداد بالای مجردین خانم دهه 60 میگوید: علت بالا بودن این ارقام، زیادتر بودن جامعه واقعیشان است. اکنون متولدین دهه 50 هم که به سن 40 تا 45 سال رسیدهاند، 10 درصدشان مجرد هستند، در صورتیکه همین پدیده در سالهای قبل 6 تا 7 درصد بیشتر نبوده است. مسئله تجرد فقط متوجه دهه شصتیها نیست، بلکه موضوعی است که در دهههای قبل هم پیش آمده و آنها هم به خاطر باروری بالای دهه 60 فرصت ازدواج را از دست دادهاند.
یک میلیون خانم مجرد
تمام افراد جامعه باید بیمه باشند. اگر قدرت کار دارند، خود کار کرده و حق بیمه را پرداخت کنند. در غیر این صورت از طریق حمایتهای دولتی تحت پوشش بیمه قرار بگیرند تا بعدها به زیر خطر فقر نروند.وی در ادامه توضیح میدهد: حدود 426هزار خانم مجرد بالای 40 سال در کشور وجود دارند. از مجموع این تعداد با مجردهای دهه 60، انتظار میرود در سالهای آینده حدود یک میلیون نفر خانم مجرد داشته باشیم. مسئلهای که از جنبههای روانی، اجتماعی و اقتصادی میتواند تبدیل به بحران شود. البته تعداد زیادی از این خانمها دارای تحصیلات عالیه هستند. تحصیلاتی که خود از علل تأخیر در ازدواج آنها نیز شده است. پس از نظر اقتصادی نباید نگران این افراد باشیم. همچنان که بررسیهای انجام گرفته نشان میدهد 36هزار نفر از خانمهای 25 تا 29ساله به تنهایی زندگی میکنند و 50 هزار نفر از خانمهای 30تا34 ساله، تک سرپرست هستند، یعنی تمکن مالی دارند. اما این موضوع برای دختران روستایی که اکنون تحت سرپرستی پدرشان هستند تفاوت دارد.
کاظمیپور راه برون رفت از این مشکل را ترویج بیمههای همگانی دانسته و میگوید: تمام افراد جامعه باید بیمه باشند. اگر قدرت کار دارند، خود کار کرده و حق بیمه را پرداخت کنند. در غیر این صورت از طریق حمایتهای دولتی تحت پوشش بیمه قرار بگیرند تا بعدها به زیر خطر فقر نروند.
این استاد دانشگاه به مردان مجرد دهه 60 هم اشاره کرده و عنوان میکند: این موضوع برای مردان با زنان متفاوت است. از تعداد 5/8 میلیون آقای متولد دهه 60، 2 میلیون و 700 هزار نفر مجرد هستند. اما چون مردها پنج سال دیرتر از زنها ازدواج میکنند، آقایان 35 ساله مجرد در کشور یک میلیون و 100 نفر هستند در صورتی که خانمهای مجرد یک میلیون و 500 هزار نفر هستند. این تعداد برای خانمها یک بحران است؛ چرا که آقایان به سمت ازدواج با خانمهایی با سن کمتر میروند اما خانمها فرصت ازدواج با مردان جوان را ندارند.
تجرد خود خواسته، بلای زندگی جوانان
مسئولان میگویند 13میلیون دختر و پسر بالای 18 سال در آستانه ازدواج قرار دارند، اما میانگین سنی ازدواج در پسران به 28 سال و در دختران به 25 سال رسیده است.
یک جامعهشناس با اشاره به گسست فرهنگی به وجود آمده در کشور، به خبرنگار ما میگوید: انفجار جمعیتی دهه 60، سالهای پس از جنگ تحمیلی و پدید آمدن جامعه سنتی در حال گذار در کشور سبب به وجود آمدن بحرانهایی در کشور شد که امروز پس از 30 سال تبعات آن را در جامعه مشاهده میکنیم.
دکتر زهرا سلیمانی ادامه میدهد: تجرد، نداشتن میل به ازدواج و زندگی مشترک در جوانان از مهمترین این مسائل است. آنچه بر جوانان دهه 60گذشت، سبب شد تجرد در شهرهای بزرگ را به تحمیل و اجبار انتخاب کنند. علاوه بر آن در دهههای 80 و 90 بویژه با تدابیر و مقدمات مهم دانشگاه آزاد برای ورود زنان به عرصههای آموزشی و تعالی، نگرش جدیدی به بخش مهمی از زندگی مردان و زنان جامعه در مقوله ازدواج پدید آمد. عناصر سنت و تلفیق پیچیده آنان در فرهنگ عامه در سختتر کردن ازدواج، نیز بالا رفتن توقعات از سطح رفاه و تغییر مؤلفههای ارزشی خانواده از عوامل مهم در دگرگونی امر مهم ازدواج و روی آوردن به تجرد خودخواسته در جامعه جوان ماست.
وی یادآور میشود: تجرد ارمغان فردگرایی و رشد سرمایهداری در جهان است. رهایی از قید ازدواج، مسئولیت و برگزیدن ارتباطات جنسی آزاد و بیپروا در کنار پدید آمدن شیوههای جدید چون همباشی، ازدواج سفید و... سبب شده است تا تجرد به عنوان مطلوبِ ذهنی جوانان دهه 60 همچنان پایدار باقی بماند. در کنار تمام این شکافها و گسستهای فرهنگی که از عوامل متعددی چون ارتباطات وسیع دنیای امروز، بیگانگی با نسل گذشته و انتخاب عناصر جدید برای سبک زندگی متفاوت ناشی شده است، نباید از عوامل اقتصادی، بحرانها و اُفت و خیزهای شدید مالی و رانتهای یک شبه که در فروپاشی امنیت اقتصادی جامعه مؤثر بوده است نیز غافل شویم.
سلیمانی یادآور میشود: روزگاری زندگی ساده با یک رزمنده، نوعی ارزش به حساب میآمد اما امروز در برگزیدن عشق نیز ابتدا به مارک لباس، ماشین و سطح تمول خانواده نگاه میکنیم. چیزی که به مِهر انسانی، مُهر اقتصادی زده است. بیشک تبعات این تجردگرایی و تشکیل نوعی ارتباطات جدید جنسی در جامعه دارای مشکلات فراوانی خواهد بود. مشکلاتی که بار مضاعفی بر دوش زنان و دختران جامعه محسوب میشود؛ چرا که در جامعه مرد سالار امروز که به دنبال گشودن روزنههایی برای راهیابی زنان به عرصههای مختلف جامعه است، اولین و مهمترین نگاه، مقوله جنسی خواهد بود. آگهیهایی که در روزنامهها دیده میشود مانند: به خانمی با روابط عمومی بالا و ظاهری آراسته نیازمندیم! اگر مصداق بردگی جنسی امروز ایران نیست، چه نام دیگری شایسته آن است؟ از تبعات دیگر این تجردگرایی، پایین آمدن نرخ موالید، بالا رفتن سن اولین فرزندآوری و بحرانهای خانوادگی و اخلاقی در جامعه مذهبی ایران است.
این جامعهشناس راهحل این مشکلات را عوض کردن نوع نگاه میداند و توضیح میدهد: در جامعه به این موضوع، باید به عنوان یک واقعیت اجتماعی و نه معضل نگاه شود. آسانسازی ازدواج و فرهنگسازی در حاشیه آن با حمایتهای مالی درست میتواند از تبعات و آسیبهای احتمالی این موضوع بکاهد. هر چند این حمایتها و فرصتهای مالی نباید با مهندسی اجتماعی دولت اشتباه گرفته شود.
طرح تعالی خانواده، یاور جوانان خواهد بود
نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با اشاره به طرح تعالی خانواده، توضیح میدهد: در گذشته سیاستهای جمعیتی دولت شامل خدمات متعددی در بیمارستانها و درمانگاهها برای کنترل جمعیت بود. به همین خاطر پس از ابلاغ سیاستهای کلی خانواده، کمیسیون بهداشت و درمان متولی اجرای این طرح شد.
نصرالله پژمانفر ادامه میدهد: پس از آن و با توجه به حساسیت این طرح، موضوع برای پیگیری به کمیسیون فرهنگی به عنوان کمیسیون اصلی و کمیسیون بهداشت و درمان به عنوان کمیسیون فرعی ارجاع داده شد. پس از بررسیهای بسیار، طرحی نسبتاً جامع در 55 ماده نهایی و برای تصویب به صحن مجلس ارسال شد. اما ادعای دولت مبنی بر داشتن بار مالی بسیار و نداشتن توان پرداخت هزینههای آن سبب شد 11 مورد کم شده و در 44 بند مجدد به صحن ارسال شود. مواردی که با پایان رسیدن مجلس گذشته مسکوت ماند. در مجلس جدید بر اساس خواستههای دولت تغییراتی در آن ایجاد کردیم که اکنون مراحل پایانیاش را میگذراند.
این فعال فرهنگی عنوان میکند: از اشکالات عمده پیش روی این طرح، اعتراض برخی کمیسیونها به طرح تعالی خانواده است؛ چرا که آنها معتقدند از آنجایی که این طرح، طرحی گسترده است، باید کاری مشترک بین کمیسیونهای برنامه و بودجه، اجتماعی، فرهنگی و بهداشت و درمان باشد. البته درصدد هستیم به مسیر قبلی برگردد و در کمیسیون فرهنگی کار دنبال شود. در این طرح که در روزهای آینده ارائه خواهد شد، تلاش کردهایم بار مالی بسیار کمی ایجاد شود و تنها از همان مبالغی که در ارتباط با کنترل موالید هزینه میشد، استفاده کنیم.
پژمانفر در پایان تأکید میکند: اصل موضوع فرزندآوری، موضوعی کاملاً فرهنگی است. باید افراد باورهایشان نسبت به فرزندآوری به نتیجه مطلوب برسد، در غیر این صورت فایدهای نداشته و تلاشی بیهوده است. در این طرح و قانون تلاش میشود بهانهها از پیش پای افراد برداشته شود. بهانههایی که برای تأخیر ازدواج، فرزندآوری و تعداد فرزندان در خانوادهها وجود داشته و مشکلاتی پیش روی جامعه ما گذاشته است.
منبع: روزنامه قدس