اعتماد: پسري که براي قتل پدرش يک آدمکش اجير کرده بود، در جريان تحقيقات پليسي بازداشت شد و جزئيات نقشه جنايتکارانه اش را فاش کرد.
ساعت 30/21 سومين روز تيرماه اپراتور مرکز فوريت هاي پليسي به ماموران کلانتري مرزداران خبر داد مردي به بيمارستان منتقل شده است که از ناحيه سر و کمر مورد اصابت ضربات متعدد چاقو قرار گرفته و بيهوش شده است.
حضور ماموران در بيمارستان فايده چنداني نداشت و آنها فقط توانستند نام مرد مجروح را ثبت کنند اما از آنجا که منصور قدرت تکلم نداشت، نتوانستند علت درگيري و هويت ضارب يا ضاربان را فاش کنند. سه روز بعد از اين حادثه از بيمارستان خبر رسيد منصور به خاطر خونريزي شديد داخلي و ضربه مغزي جان باخته است. به اين ترتيب پرونده يي جنايي روي ميز بازپرس شعبه اول دادسراي ناحيه 27 قرار گرفت و کارآگاهان اداره 10 پليس آگاهي موظف شدند تحقيقات پليسي را پيرامون اين جنايت انجام بدهند.
در بررسي هاي پليسي معلوم شد منصور در انبار محل کار خود که در طبقه زيرين خانه اش واقع شده مورد ضرب و جرح قرار گرفته و خانواده او بعد از اطلاع از اين حادثه وي را به بيمارستان رسانده اند.
در حالي که هيچ ردپايي از قاتل وجود نداشت کارآگاهان به سرنخي کليدي دست يافتند و متوجه شدند منصور با يکي از پسرانش به نام کاظم به شدت اختلاف داشت. با افشاي اين موضوع کاظم بازداشت شد.
او که ابتدا مدعي بود هيچ اطلاعاتي درباره قتل پدرش ندارد، وقتي فهميد ماجراي اختلافات خانوادگي آشکار شده است خود را در بن بست ديد و به طراحي نقشه جنايت اقرار کرد اما گفت اجراي اين توطئه را به مرد ديگري سپرده بود.
پسر مقتول توضيح داد به خاطر اختلافاتي که با پدرم داشتم تصميم گرفتم او را بکشم اما خودم توانايي اين کار را نداشتم براي همين به يکي از کارگران پدرم به نام رضا پيشنهاد دادم در ازاي مبلغ يک ميليون تومان قتل را انجام بدهد او هم قبول و نقشه ام را اجرا کرد.
کارآگاهان بعد از شنيدن اعترافات کاظم براي دستگيري رضا دست به کار شدند اما اين مرد پس از ارتکاب قتل پول را گرفته و به مکان نامعلومي گريخته بود. افسران جنايي که در جريان تفحص هاي خود متوجه شده بودند متهم اهل افغانستان است احتمال فرار او از کشور را مطرح کردند اما چندي بعد اخباري به دست آمد که اين فرضيه را ابطال کرد.
بنابراين تمامي محل هاي تردد رضا و مکان و افرادي که احتمال حضور و تماس متهم فراري با آنها وجود داشت، تحت کنترل قرار گرفت تا اينکه اواخر هفته گذشته مرد افغان در حومه غربي تهران شناسايي شد و ماموران پليس با طراحي عملياتي ضربتي توانستند ساعت 9 صبح ديروز او را بازداشت کنند.
رضا پس از انتقال به پليس آگاهي بدون هيچ مقاومتي به انجام جنايت اعتراف کرد و گفت؛ من کارگر منصور بودم و مشکل خاصي با او نداشتم تا اينکه پسرش پيشنهاد قتل را مطرح کرد و از آنجا که من شديداً به پول نياز داشتم همکاري با او را پذيرفتم. شب حادثه در انبار مخفي شدم و وقتي اطمينان پيدا کردم منصور در آنجا تنها است با چوب و چاقو وي را به شدت مورد ضرب و جرح قرار دادم و فرار کردم.
