به گزارش «شيعه نيوز»، روز فرصت دعا و مسئلت از خداوند؛ روزی که خداوند عطای خود را بر مردم گسترانیده؛ روز توبه و استغفار و سبک شدن از آلودگی؛ روز تقویت پیوند با سرچشمه کمالات، روزی که امام حسین(ع) از خیمه بیرون آمد و با گروهی از اهل بیت و فرزندان و شیعیان با نهایت تذلّل و خشوع بر جانب چپ کوه ایستادند و روی خود را مقابل کعبه گردانیدند و دست ها را برابر او، بالا گرفتند و این دعا را خواندند.
دعایی که این دنیای انسان های واقعی را یک به یک مرور می کند؛ با حمد و سپاس خداوند آغاز، با احتیاجات، درخواست ها و شکایت ها ادامه و با درخواست راحتی هنگام مرگ تمام می شود و گوشزد می کند آنچه باید بدان پایبند باشیم و عمل کنیم.
قرآن و بسیاری از ائمه اطهار شهادت دادند که در این روز و با این دعا، هر آنچه بنده ای خواهان آن هست، برآورده خواهد شد؛ خداوند در سوره فرقان آیه ۷۷ می فرماید: قُلْ مَا یَعْبَؤُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ؛ ای پیامبر بگو پروردگارم برای شما ارزشی قائل نیست اگر دعای شما نباشد.
امام سجاد(ع) در روز عرفه، مردی را مشاهده کرد که تکدی می کند و در خواست خود را با مردم در میان می گذارد. حضرت به او فرمودند: وای بر تو !! در چنین روزی از غیر خدا طلب حاجت می کنی؟ روز عرفه چنان عظمت دارد که امید است حتی جنین های در شکم مادر از برکت آن به سعادت برسند. (من لایحضره الفقیه ج ۲ص ۲۱۱)
در حقیقت فلسفه این دعا آشنایی با خلقت انسان، روحیات، دین، اخلاق، عمل صالح و آشنایی با انحرافات اخلاقی و عملی است. انسان به وسیله متن این دعا انحرافات جاده معنوی، اخلاقی و عملی را میفهمد و درصدد دفع و رفع آن بر میآید.
در دعای عرفه؛ سبوی عشق و معرفت، در دست سالار شهیدان حضرت اباعبدالله (ع) است که معلم دعایِ عرفه بوده است و همه ی سالکان صحرانشین عرفات و نیز مجذوبان دعا و مناجات، در جای جای زمین از آن بهرمند هستند.
دعای عرفه توسط امام حسین(ع) در مراسم حجی که قبل از سال حادثه عاشورا شرکت کردند، خوانده شد. با توجه به مقدمه دعا و دنباله آن مقدمه، باید گفت دعای عرفه یکی از معجزات فکری امام حسین(ع) است. قبل از ایشان چنین دعایی با این متن سابقه نداشته است. بعد از امام حسین(ع) برای ائمه طاهرین چنین متنی انشاء نشده و برای غیر امام و غیر معصوم هم امکان انشاء چنین دعایی وجود ندارد.
عرفان نهفته در دعا نیست، دعای عرفه، عرفان ناب اهل بیت(ع) است. امام حسین (ع) ابتدا در مقدمه خلقت انسان را مطرح میکند، قلب انسان را متوجه خالق و سازنده انسان میکند، سپس سازنده و خالق را با صفاتش توضیح میدهد و لطف، احسان، رزق و عنایات خداوند به انسان را بیان میکند. سپس نمک نشناسی انسان که در حقیقت گناه و انحراف است را بیان میکند.
امام حسین(ع) با رعایت این سلسله ردهبندی در دعای عرفه، انسان گناهکار و قدرنشناس را به گردونه حق شناسی وارد میکند تا شکر نعمتهای خداوند که عبارت است از ایمان، عمل صالح و اخلاق حسنه را به جای بیاورد. به عبارت دیگر امام حسین(ع) در دعای عرفه به دنبال ثبوت باور و متخلف شدن به اخلاق و انجام عمل صالح بود که این مجموعه از نظر قرآن و روایات شکر خداوند حق است.
اگر کسی حسین(ع) را با دعای عرفه بشناسد، می بیند آنچه که در دعای عرفه در خواست می کند، در واقعه عاشورا اجابت می شود. پس حسین عرفه است و حسین عاشورا؛ دعای عرفه است اجابت در عاشورا.
در دعای عرفه مضامین بلندی هست که نشان دهنده معرفت و شناخت ایشان است. هر کسی این افق شناخت و معرفت را می بیند دیگر برای او ایستادگی امام حسین(ع) در واقعه عاشورا اعجاب آور نخواهد بود؛ این در حالی است که ایشان در مسیر خودش یک پایمردی جدی دارد به گونه ای که یکی از تاریخ نگاران آن ایام می گوید: ندیده بودم کسی را که نزدیک ترین اعضای خاندان خودش را از دست داده باشد و تا این اندازه چهره بشاشی در میدان جنگ داشته باشد و هرچه به ظهر نزدیک تر می شود چهره او بشاش تر می شود.
این موضوع بسیار عجیب است چون ما با کوچکترین اتفاق برای خودمان یا نزدیکانمان آنچنان منفعل می شویم که مجال چنین مواجهه ای را پیدا نمی کنیم. وقتی به دعای عرفه رجوع می کنیم آن افق شناخت، صبر بر چنین واقعه هولناکی را ممکن می کند.
امام حسین(ع) حیات انسانی را این چنین دید و فرمود: خدایا من از آمد و شد شب و روز و اختلاف تدبیری که در آنهاست فهمیدم مراد از آفریدن من شناخت توست؛ در فراز و فرودهای زندگی تو را بشناسم و می خواستی خودت را در همه موضوعات بر من آشکار کنی به نحوی که در چیزی نباشد تا خود را بر من آشکار نکرده باشی تو اصلا آشکار کننده هرچیز بودی؛ اگر گسی به تو دست پیدا کرد چه چیزی کم دارد و اگر کسی تو را پیدا نکرد چه چیزی دارد؟ کسی که تو را از دست داده باشد چه در دست دارد؟ حالا آن کسی که تو را یافته باشد چه چیز ندارد؟ فرازهای دعای عرفه بسیار خواندنی است.
چقدر خسران دیده است کسی که در عوض تو به چیز دیگری راضی شود؛ چقدر زیان کار است آن کسی که به جای تو به چیزی روی آورده باشد که دائم در دگرگونی است.
یکی از مهمترین حوائجی که امام حسین(ع) در دعای عرفه از خداوند می خواهد، عافیت در بدن و دین است؛ ایشان می فرمایند: «اللّهم …. عَافِنی فی بَدنی و دینی» هر کسی این دو نعمت خداوند را داشته باشد، سعادت دنیا و آخرت را دارا شده است.
* عافیت در بدن
عافیت در بدن، عبارت از تندرستی و سلامتی از بیماری ها و نقص های عضوی و کمال استوای خلقت و آفرینش است که از نعمت های بزرگ خداست که با توجه به انواع و اقسام امراض، سلامتی از هر یک از آنها نعمتی جداگانه به شمار میرود و غالب مردم از شکر این نعمتها غافلند چون از خود نعمت غافلند؛ یا اصلاً آن را نمیشناسند؛ زیرا اطلاع بر این نعمت ها نیاز به اطلاع وافی و کامل در علوم متعدده دارد که همه مربوط به جسم انسان از گوشت، پوست، استخوان، رگ، پیه، خون، مفاصل، سلولها، اعضا و جوارح ظاهره و باطنه میباشد که به فرض اینکه کسی از این همه علوم مطلع باشد چون این علوم کامل نشده است باز هم از شناخت نعمت های خدا در این رابطه و شکر آنها قاصر است.
امّا عافیت در دین که اهمیّت آن بیشتر است و اگر آن نباشد عافیت در بدن وسیله احتجاج بر عبد و استحقاق توبیخ و معاقبه زیادتر است بر سه قسم است:
* عافیت فکری و اعتقادی
عافیت فکری و اعتقادی این است که شخص در شناخت خدا و صفات و اسماءالحسنای او در شناخت ملائکه و مسائل نبوّت پیغمبران و وحی و امامت خصوصاً شناخت حضرت خاتمالأنبیاء صلی الله علیه وآله و اوصیا و خلفای آن حضرت و در شناخت معاد و خلاصه کلّ امور اعتقادی، ایمانش سالم از انحرافات و پاک از بدع و شبههها باشد و از خطی که انبیاء خصوصاً حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه وآله ترسیم فرمودهاند بیرون نباشد و همه را با معیارهای صحیح عقلی و نقلی تحصیل کرده باشد و به آنچه بر حضرت محمّد بن عبدالله صلی اللهعلیه وآله نازل شده است؛ اعم از اصول یا فروع ایمان داشته باشد که حتّی به جزئیترین امری از امور اعتقادی و کوچکترین فرع از فروع و احکام شرعی و عملی، ایمان مطمئن داشته باشد و میل نفس خود را در همه امور، تابع شرع قرار دهد، بدیهی است گاه یک انحراف و انکار یک موضوع مسلّمِ دینِ اسلام، شخص را زیر سؤال برده و موجب کفر او میشود.
* عافیت اخلاقی
و امّا عافیت اخلاقی عبارت از اتّصاف انسان به اخلاق اسلامی است که در قرآن مجید و احادیث مرویّه از پیغمبر و ائمه صلواتالله علیهم بیان شده است. مثل: صبر، زهد، تواضع، صداقت سخاوت، شجاعت، عدالت، ترحّم، حلم، عفّت، مروّت، حرّیت، فتوّت، عفو و گذشت، ایثار، صله رحم، رعایت حقّ همسایه حق پدر و مادر، مواسات، احسان، انصاف، کظم غیظ، صدق وعده، تفویض، توکّل، رضا و تسلیم و سایر صفات حمیده و مکارم اخلاق که در قرآن مجید و احادیث شریفه و ادعیه بر آنها ترغیب و توصیه شده است.
* عافیت عملی
و امّا عافیت عملی به این است که انسان در اعمال و کارهای خود خواه فردی، اجتماعی، سیاسی و مالی و همچنین در عبادات و تکالیف و فرایض، رعایت کامل احکام شرع مقدّس را بنماید و نسبت به این دستورات که عمده آنها در کتاب های فقه مدوّن است، تعهّد کامل داشته باشد و از معصیت و مخالفت پرهیز کند و تقوا پیشه سازد و حتی در گناهان صغیره نیز اگر چه وعده گذشت از آنها در صورت اجتناب از گناهان کبیره داده شده بپرهیزد.
بنابراین از دعا عرفه می توان برای اصلاح جامعه و فرهنگ سازی در زمینه های مختلف بهره برد، همه جوامع نیاز به یک فرهنگ اصیل و پاک به عنوان الگو دارند و چنین ادعیه های وارد شده در مکتب تشیع می تواند از این جهت نیز پربرکت باشد، مفاهیم این دعا باید استخراج شده و به عنوان فرهنگ در جامعه مورد توجه قرار گیرد.
جای شک نیست جامعهای که چنین ذخائر عرفانی و تربیتی را در اختیار دارد باید از همه اوضاع و احوال و برنامههایش نور و معنویت و بیاعتنائی به مال و منال و اعتبارات دنیا ظاهر باشد که چنین نیست! اما یکی از پایه ها و محورهای اصلی دعای عرفه امید است، پس شاید این بار بتوان در اوج معنویت، باطن و ظاهر خود را شستوشو داد و چه کاری در دنیا از این بالاتر.
از جمله نکته ای که امام حسین(ع) با این دعا به ما یاد میدهد این است که به جایی برسیم که اگر در جمعی قرار میگیریم که آنها مطرود هستند ما خوب باشیم، اگر در جمعی قرار میگیریم که از رحمت الهی دور هستند، ما بتوانیم کار خودمان را انجام دهیم؛ در این فقرات و پس از آن شهود عینی امام ما را وارد سطحی میکند که در آن سطح انسان یک ظرفیت فوقالعادهای پیدا کرده و در این ظرفیت فوقالعاده دیگر نگران این نیست که اطرافش چه بگذرد و چه نگذرد چرا که در این زمان انسان به یک قدرت درونی رسیده است. در همین جاست که دعا با «یا رب یا رب»های مکرر امام و اشکهای او و با آمین آمین گفتن به پایان میرسد و با غروب آفتاب آماده رفتن به مشعر الحرام میشوند.