دختر امام موسی صدر گفت وگوی خود را با سخن گفتن از عظمت امام و تاثیرپذیری مردم از او آغاز کرد و گفت: هیچ یک از سخنان امام صدر بی هدف گفته نشده است بلکه اساس این سخنان را آموزه های اهل بیت و احادیث نبوی تشکیل می دهد. کمتر پیش می آید که امام صدر در سخنرانی های خود از احادیث پیامبر اکرم(ص) و آیات قرآنی استفاده نکند.
«ملیحه صدر» ادامه داد: او شخصیتی است که شرایطی را فراهم می کند تا افراد بتوانند نور درون خود و پیامی که قادر به فرستادن آن هستند را ببینند و احساسات آنها را برای تحقق چنین هدفی بر می انگیخت. تغییری که نسبت به آن مباردت می ورزید، تغییری پویا و با برنامه بود و بی هدف نبود. اگر داستان های اهل بیت علیهم السلام نبود، قطعا چنین احساسی به انسان دست می داد که درباره یک شخصیت اسطوره ای می خواند؛ زیرا چگونه ممکن است تاثیر کارهای یک انسان در طول ۱۸ سال تا دهه ها ماندگار بماند. حالا تصور کنید اگر امام آزاد باشد تاکجا پیش خواهیم رفت و پیشرفت ما چگونه خواهد بود.
خانم صدر افزود: با رجوع به سخنان، افکار و طرح های شجاعانه امام صدر می بینیم که چنین سخنانی زاییده افکارش نیست بلکه برگرفته از ایده استقبال از دیگران با تکیه بر ادله دینی است… داستان بستنی خوردن امام در شهر صور از یک بستنی فروش مسیحی به نام «آنتیبا» در عراق بلوا به پا کرد تا جایی باعث شد یکی از آنها با نوشتن مقاله هفتاد صفحه ای، ادعاهای اشتباه درباره امام را تکذیب و اقدام او را تایید و اثبات کند.
وی اظهار کرد: سوالات زیادی بویژه از سوی جوانان مطرح بود که جرات بیان آنها را نداشتند اما امام صدر آمد و به شیوه ای علمی به این سوالات پاسخ گفت و عظمت دین اسلام و رسول اکرم (ص) را برای ما تبیین کرد. اکنون ما کجاییم؟ هنگامی که امام برای آموزش دین اسلام به پسران نوجوان پای به مدرسه عاملیه بیروت گذاشت، آنها همواره سوالات تحریک آمیز مطرح می کردند اما امام سکوت می کرد و به سوالات آنها گوش می داد و یادداشت می کرد و سپس می گفت که سوالات شما برنامه آموزشی سالانه ما خواهد بود…امام تنها به موعظه اکتفا نمی کرد که دین برای آخرت است بلکه می گفت که دین برای تدبیر امور ما در این زندگی است و تمامی تفسیرهایش در قرآن در حوزه اجتماعی و اخلاقی است.
دختر امام صدر در پاسخ به کسانی که به پدرش اهانت کردند، چنین پاسخ داد: پاسخ من این است که به اهانت های برخی پاسخ ندهم. چنین توهین هایی حتی در زمان حضور در لبنان و پیش از ناپدید شدنش هم متوجه او بود اما به آنها اهمیتی نمی داد.
تمایلی برای ورود به حیات سیاسی نداریم
خانم ملیحه صدر در ادامه درباره نگرانی ها و دغدغه هایش با ما سخن گفت و با تاکید بر اینکه تمایلی برای ورود به حیات سیاسی ندارد، افزود که فعالیت هایش در مرکز «مداخله زودهنگام(اسیل) » که از مراکز موسسات امام موسی صدر در لبنان است، توجه، کمک و همکاری با خانواده های دارای کودکان سه ساله ای است که کودکانشان نیازهای ویژه ای از زمان تولد تا هنگام مدرسه رفتن دارند. این مرکز برای احاطه داشتن بر تمامی جنبه های رشد کودکان و همراهی با خانواده هایشان از متخصصانی در زمینه های مختلف بهره می برد.
وی با اشاره به اینکه در خانواده ای با گرایش سیاسی صرف پرورش نیافته است، اضافه کرد: هدف امام صدر سیاست نبود. در آن دوره لبنان شاهد جدایی راه جامعه از سیاست بود از این رو فعالیت ها و کارهای امام سیاسی نبود بلکه حامل نوعی پیام مذهبی بود و تلاش می کرد این پیام را در هر شرایط و وقایعی اعم از سیاسی و اجتماعی به جامعه لبنان برساند. چنین می پنداشت که اگر لبنانی وجود نداشته باشد باید آن را بوجود آوریم؛ امام لبنان را به سبب ثروت و تنوع فرقه ای، برکت و نعمت بشریت برمی شمرد.
تمام اطلاعات تا به امروز نوید دهنده بازگشت امام و دو همراهش است
خانم ملیحه صدر در ادامه درباره راز ایمان خانواده امام صدر به بازگشتش سخن گفت و یادآور شد: قضیه زندگی امام و دو همراهش موضوع حساس و پیچیده ای است. عزیزتر از امام حسین علیه السلام وجود ندارد اما ایمان ما به سلامت این عزیزان عاطفی نیست بلکه حقیقت است و مبتنی بر شواهد، مدارک و حقایق می باشد. نمی توانیم چنین اموری را سیاسی تحلیل کنیم زیرا به پاسخ قانع کننده ای نمی رسیم. انتظار ما عاطفی نیست. بله آسان نیست و بسیار سخت است اما مبتنی بر حقایق، اطلاعات و علم و آگاهی است…هرآنچه تاکنون درباره سرنوشت امام و دو همراهش به ما رسیده، بیشتر ازآنکه منفی و مبتنی بر تناقضات باشد، مثبت بوده است زیرا امنیت اطلاعات این پرونده و تحقیقات صورت گرفته در این خصوص اقتضا می کند که درباره جزئیات آن سخن نگوییم.
وی اضافه می کند: ما رنج دیده و نگرانیم در حالی که عمر می گذرد.. ما در تمام لحظات زندگی منتظریم… مادربزرگم تا لحظه مرگش منتظر امام صدر بود و چشمانش به در خیره بود و با هر صدای زنگ در خانه انتظار آمدنش را می کشید. در سال ۱۹۹۹میلادی زمانی که سید جعفر صدر پسر شهید محمد باقر صدر پسر عموی من به ایران آمد، مادربزرگم گمان کرد او پسرش امام صدر است و پس از انکه آرام شد پرسید چرا صدر من همراه شما نیست… او در حالی که چمشانش به در بود در سن ۱۰۳ سالگی درگذشت.
پیام ملیحه صدر به آیت الله العظمی سیستانی
خانم ملیحه صدر در ادامه پیام ویژه ای به حضرت آیت الله العظمی سیستانی فرستاد و گفت: افکار و مفاهیم حضرت آیت الله العظمی سیستانی و امام صدر بر پایه اصول واحدی بنا شده است و این یکپارچگی بین دو جامعه ، غنای فرهنگی و فکری را در پی داشته است؛ حضرت آیت الله العظمی سیستانی همانند امام صدر از مذاهب و ادیان مختلف با آغوش باز استقبال کرده و تنها اهل سنت را برادر خطاب قرار نداده بلکه حتی گفت آنها نفس و جان ما هستند. امروز از طریق شفقنا از ایشان می خواهم که به قضیه امام صدر و دو برادرش اهتمام بورزند و برای آزادی آنها کوشش کنند و دعای ویژه خود را در این روزهای مقدس و مبارک برای بازگشت امام صدر و دو برادرش و بازگشت امنیت به سراسر منطقه دریغ نکنند.
پیام ملیحه صدر به پدرش
ملیحه صدر در ادامه با اشاره به اینکه قضیه ربوده شدن امام صدر دلایل زیادی دارد اما حقیقت از بین نمی رود و ما همچنان منتظر آمدنش هستیم، تصریح کرد: راه حق دشوار است اما متوقف نمی شود. این خانواده از زمان جدمان رسول الله(ص) تا جدمان امام کاظم(ع) به مقاومت و صبر عادت کرده است.
وی خطاب به پدرش امام صدر ادامه داد: ما در انتظار تو هستیم و تلاش می کنیم تو را در کردار و گفتارت بجوییم و به اهل بیت علیهم السلام برای محافظت از تو متوسل می شویم … دوری تو دشوار است و روزی بازخواهی گشت تا ببینی اندیشه ای که بهای سنگینی به خاطر آن پرداخت کردی، همچنان در جامعه ثابت و استوار است و همه با هم این مسیر را به سرانجام خواهیم رساند.
دختر امام موسی صدر در ادامه به گوشه ای از سخنان امام اشاره کرد و گفت: امام صدر می گفت: «به خوبی می دانستم که ایستادگی دربرابر استبداد وطغیان هزینه دارد، ارتقای سطح زندگی مردم بویژه ارتقای سطح آگاهی آنها هزینه دارد، مقابله با امتیازات و بت ها از هر گروهی هزینه دارد و می دانستم که اتهام زنی به من و دوستانم بالا خواهد گرفت اما با این حال این را نیز می دانستم که این رسالت من، امانت و معنای زندگی من است از این رو همچنان هزینه می دهم. جوانی، آسایش، سلامتی و مراقبت از فرزندانم را فدا کردم… دل های صاف و مبارز با من است و این بزرگترین دارایی من است».
وی گفتگوی خود را با این سخنان به پایان رساند:امام روزی به سوی ما بازخواهد گشت و به همه ما برای سبک کردن بار گناهی که همه ما به دوش می کشیم، کمک خواهد کرد.