محبوب پیامبر
بدون شک حضرت حمزه، از محبوبترین شخصیتهایی است که رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله بیشترین محبت و علاقه را به ایشان ابراز داشت و پیوسته فضیلتهای آن بزرگوار را برای همگان اعلام می کرد. ابوالفرج اصفهانی در روایتی از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آورده که آن حضرت فرمود: «بهترین مردم، حمزه و جعفر و علی علیهالسلام هستند». همچنین جابربن عبداللّه انصاری میگوید: یکی از یاران ما صاحب فرزندی شد. پس خدمت پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله رسید و از ایشان پرسید چه نامی بر او بگذارد؟ حضرت صلیاللهعلیهوآله در پاسخ فرمود: «محبوبترین نامها را نزد من برای او انتخاب کن؛ نامش را حمزه بگذار».
ویژگیهای حمزه
نام حمزه که به معنای شیر ژیان است، به حق آینه تمامنمای خصلتها و منشهای والای شخصیت حضرت حمزه میباشد. او قامتی افراشته، قدی رسا، اعضایی در حد اعلای تناسب و اندامی چهارشانه داشت. ابن سعد درباره او مینویسد: «او مردی میانقامت بود؛ نه بسیار بلند قد و نه کوتاه».
حمزه در میان جوانان قریش در دلاوری و ارجمندی بینظیر و در راستقامتی، آزادمنشی و ظلمستیزی سرآمد همگان بود. حمزه در عین زیبایی اندام در درون سینهاش قلبی تپنده از شهامت و سلحشوری داشت.
حمایتهای دیرینه از پیامبر صلیاللهعلیهوآله
حضرت حمزه پیش از آنکه به دین اسلام بگراید، همواره پشتیبان رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله بود. او در برابر مخالفان و بدخواهان اسلام و پیامبر صلیاللهعلیهوآله قاطعانه میایستاد و مانع اذیت و آزارهای آنان میشد. نقل شده است ابولهب برادر حمزه، یکی از دشمنان سرسخت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به شمار میرفت که لحظهای در اظهار دشمنی با اسلام و پیامبر فروگذار نمیکرد و پیوسته به آزار و اذیت رسول خدا میپرداخت تا جایی که خداوند سورهای در نکوهش او و همسرش «ام جمیل» نازل فرمود. ابولهب در همسایگی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میزیست و پیوسته زبالهها و اشیای گندیده را کنار خانه پیامبر صلیاللهعلیهوآله میریخت و بااین رفتار زشت، آن حضرت را میآزرد. روزی حمزه او را در آن حال دید. پس به طرفش رفت و زبالهها را از دستش گرفت و بر سر خود او ریخت و با این عمل، همبستگی خویش را با رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نشان داد.
پیآمد اسلام آوردن حمزه
اسلام آوردن حمزه، پیروزی درخشانی برای مسلمانان به بار آورد و آنان را از مرحله انزوا و مخفیکاری به سطح بالاتری ارتقا بخشید. از آن پس، مسلمانان با هم اجتماع میکردند و نماز جماعت میخواندند. هم زمان با اسلام حمزه، تغییرات فراوانی در روابط میان مسلمانان و دشمنانشان به وجود آمد و لحن برخورد سران قریش و وابستگان آنان با مسلمانان و در رأس ایشان پیامبراسلام صلیاللهعلیهوآله تغییر یافت. از آن پس، هتاکی و شکنجه، جای خود را به پند و اندرز و نیز تطمیع و تهدید داد.
اشعار حمزه پس از اسلام آوردن
پس از آنکه اسلام در اعماق وجود حمزه جا گرفت و در حضور همگان به یکتایی خدا و پیامبری حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله شهادت داد، اشعاری سرود که نشاندهنده ژرفای تأثیر دین حیاتبخش اسلام در جان و روان اوست. مضامین اشعار وی چنین است: «سپاس خدای را که قلب مرا به اسلام و یکتاپرستی رهنمون ساخت؛ آیینی که از سوی پروردگار متعال و آگاه به بندگان و مهربان آمده است. هرگاه سخنانش بر ما تلاوت میشود، اشکهای هر خردمندی سرازیر میگردد. فرمانروای همه ما احمد مصطفی است، مبادا با سخنان درشت او را بیازارید. به خدا سوگند هرگز او را به آن گروه کافر نخواهیم سپرد، مگر آنکه با شمشیرها ایشان را درو کنیم».
دلاوریهای حمزه در بدر
از زمانی که حمزه به دین اسلام گروید، پیوسته کمر به یاری رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بست و لحظهای در فداکاری و جانبازی به آن حضرت فروگذاری نکرد. تاریخنگاران درباره حضور حضرت حمزه در جنگ بدر چنین مینویسند: «حمزه در جنگ بدر حضور داشت و در این معرکه، نقشی بسیار ارزنده و فراموش نشدنی از خود ایفا کرد».
حمزه از معدود کسانی بود که در نبردها بر خود نشان مینهاد. او پر شترمرغی بر سینه خود قرار میداد. پایان جنگ بدر که به پیروزی سپاه اسلام ختم شد، عبدالرحمن بن عوف به امیة بن خلف برخورد کرد و از او پرسید: این مرد که پر شترمرغی را بر سینه خود نشان کرده است کیست؟
امیة گفت: «او حمزة بن عبدالمطلب است که دمار از روزگار ما برآورد».
وعده بهشت
هنگامی که در جنگ بدر امیرمؤمنان علی علیهالسلام و حمزه و عبیده بن حارث به جنگ سه تن از سران بزرگ قریش، یعنی عتبه، شیبه، و ولید رفتند و هر سه تن را به هلاکت رساندند، خداوند متعال آیات 23 و 24 سوره حج را در شأن امیرمؤمنان، حمزه و عبیدة بن حارث نازل فرمود: «آنانکه به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند، البته خدا آنان را در بهشت هایی داخل گرداند که زیر درختانش نهرها جاری است و در آنجا طلا و مروارید بر دست زیور بندند و تن به جامه ابریشم بیارایند».
شیر ژیان در میدان احد
حضرت حمزه در میدان نبرد از دلیری و شجاعت کمنظیری بهرهمند بود. یکی از میدانهای جنگ که صحنههای رشادتهای حمزه را در دل خود ثبت کرد، میدان احد است. ابن سعد در کتاب خود مینویسد: «حمزة بن عبدالمطلب در احد با دو شمشیر پیش روی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میجنگید و همواره میگفت: من شیر خدا هستم و به دل دشمن میتاخت».
رزم حمزه با دو شمشیر، از ویژگیهای او به شمار میرود و جز او دیگری را سراغ نداریم که با دو شمشیر نبرد کرده باشد. وحشی، قاتل حمزه درباره مبارزه بینظیر او در میدان احد میگوید: «به خدا سوگند من حمزه را زیر نظر داشتم، در حالی که با شمشیر مردم را میشکافت و بر هیچ جنگاوری نمیگذشت مگر اینکه او را میکشت که از آن جمله یکی از بزرگان کفار، سباع بن عبدالعزی بود».
شیرخدا و رسول
یکی از شاخصترین لقبهای حضرت حمزه، «اسداللّه و اسد رسوله» به معنای شیر خدا و شیر رسول خداست که نه تنها پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، بلکه امامان معصوم علیهمالسلام در مناسبتهای مختلف از حضرت حمزه با این لقب یاد میکردند. این لقب نشانگر روحیه سلحشوری و رشادت حمزه در میدان نبرد است که تاریخ نگاران مینویسند او همواره تا اعماق صفوف دشمن نفوذ میکرد و هیچ کس از دم تیغ آتش بارش سالم نمیگذشت.
خود حمزه نیز هر جا لازم میدید خود را معرفی کند، از خود با این لقب نام میبرد و با آن بر خود افتخار میکرد. روزی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله خطاب به خواهر حمزه، صفیه چنین فرمود: «مژده باد شما را، اکنون جبرئیل نزد من آمد و به من خبر داد که در هفت آسمان نوشته شده است: حمزه پسر عبدالمطلب شیر خدا و شیر رسول خداست».
شادی دشمن در شهادت حمزه
به شهادت رسیدن حضرت حمزه، اوج شادمانی و خرسندی دشمنان اسلام بود. علت این بود که حمزه همیشه دمار از روزگار دشمنان برمیآورد و آنان را به خاک ذلت مینشاند. از این رو، کینه او تا اعماق جان مشرکان، به ویژه همسر ابوسفیان، هند جگرخوار نفوذ کرده بود.
پس از آنکه هند بدن حمزه را مُثله کرد، بر فراز سنگ بلندی رفت و با صدای بلند اشعاری در بیان احساس خوشحالی خویش خواند. آن گاه لباسها و زیورآلات خود را به قاتل حمزه، وحشی بخشید و به او گفت: «هرگاه به مکه برگشتم، به نزد من بیا تا هدایای دیگری به تو ببخشم».
در جست و جوی پیکر شهید
پس از آنکه آتش جنگ احد فرونشست و دو طرف به جایگاه خود برگشتند، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به یاران خود فرمودند: عمویم چه شده؟ بر سر او چه آمده است؟ حارث بن صمّه را مأمور کرد تا خبری از او بیاورد. حارث وقتی جنازه مثله شده حمزه را میان کشتهها یافت، نتوانست برگردد و گزارش دهد. از آن جا که بازگشت او به طول انجامید، پیامبر صلیاللهعلیهوآله امیرمؤمنان را برای آگاهی از احوال حمزه رهسپار کرد. آن حضرت هم چون دید نمیتواند احوال حمزه را برای پیامبر صلیاللهعلیهوآله بیان کند برگشت و به ناچار خود پیامبر را به قتلگاه حمزه برد.
پیامبر در کنار پیکر حمزه
رسول گرامی خدا صلیاللهعلیهوآله وقتی پیکر پاره پاره عمویش حمزه را دید؛ حال مبارکش به شدت منقلب شد و چون ابر بهاری از دیدگانش اشک بارید، آنگاه فرمود: «بزرگتر از این مصیبت نخواهم دید و هرگز جایی بر من به سختی اینجا نگذشته است. خدا تو را رحمت کند که همواره در کارهای خیر کوشا بودی و به صله رحم علاقه داشتی... ای عموی رسول خدا، ای شیر خدا و رسول، ای نیکوکار، ای حمزه و ای مدافع و پشتیبان رسول خدا».
نماز بر جنازه حمزه
پس از جنگ احد، حمزه نخستین شهیدی بود که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بر او نماز گزارد. سپس دیگر شهیدان را نزد آن حضرت میآوردند. هرگاه شهیدی را نزد ایشان میبردند، او را کنار حمزه قرار میدادند و آن حضرت همزمان بر بدن حمزه و دیگر شهیدان نماز میخواند تا اینکه هفتاد بار بر بدن حمزه نماز گزارد، آن گاه فرمود: «ملائکه را دیدم که بدن حمزه را شست و شو میدهند».
تاریخ نگاران مینویسند: هنگامی که پیکر حمزه را در قبر نهادند، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ، امر کرد پارچهای روی جسد حمزه کشیده شود. پارچهای آوردند، اما هرگاه بر سر او میکشیدند، پاهایش نمایان میشد و اگر پاهایش را با آن میپوشاندند، سرش نمایان بود. پس پیامبر دستور داد سرش را با پارچه و پاهایش را با اسپند بپوشانند.
همگان در سوگ حمزه
کسانی که در یک واقعه و نبرد به شهادت میرسند، هر چند همه آنها برای یک هدف و آرمان قربانی شدهاند، تفاوتهایی میانشان دیده میشود که برخی را بر دیگران امتیاز میبخشد. یک فرمانده ارشد که زندگیاش سراسر حماسه و فداکاری بوده و توانسته مهلکترین ضربهها را بر توان رزمی دشمن وارد سازد، با افراد دیگر در یک راه نیست و فقدان او جانگدازتر و غمبارتر است و باید در نقطه اوج سوگواریها قرار گیرد. از این رو، پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله پس از شهادت حمزه، توجه همگان را به ضرورت اشکریزی و عزاداری در سوگ حمزه جلب نمود. نقل شده است که پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله بعد از جنگ احد از خانههای انصار میگذشت که صدای گریه زنان در سوگ شهیدانشان بلند بود. قطرات اشک از دیدگان پیامبر صلیاللهعلیهوآله سرازیر شد و فرمود: «بر همه کشتهها میگریند، جز حمزه که گریهکنندهای ندارد».
انصار که این جمله را از پیامبر صلیاللهعلیهوآله شنیدند، به زنان خود سفارش کردند در خانه پیامبر جمع شوند و برای حمزه به عزاداری بپردازند. هنگامیکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله سوگواری زنان مدینه را برای حمزه دید در حق ایشان دعا کرد و فرمود: «خوب با من همراهی و همدردی کردید».
لقب سیدالشهداء
دلاوریها و فداکاریهای بینظیر حمزه در راه اسلام چنان بود که پس از شهادت آن بزرگوار، پیامبر صلیاللهعلیهوآله لقب سیدالشهدا، سرآمد شهیدان را بر او نهاد. مسلمانان هم از آن پس با این لقب از حضرت حمزه یاد میکردند. شخصی از امام صادق علیهالسلام پرسید: «با اینکه امام حسین علیهالسلام سیدالشهداء است، چرا به حضرت حمزه سیدالشهداء میگویند؟» امام در پاسخ فرمود: «حمزه سیدالشهدای تمام مردم، غیر از معصومین است، ولی امام حسین علیهالسلام سیدالشهدای تمام عالم است».
زیارت مرقد حمزه
زیارت مرقد شهیدان همواره یاد آنها را زنده میکند و روحیه از خود گذشتگی و جهاد را در بین انسانها تعالی میبخشد. از این رو، پیشوایان دینی ما همواره مسلمانان را به زیارت شهیدان و بزرگان تشویق میکردند. پس از جنگ احد که جمع زیادی از مسلمانان، از جمله حضرت حمزه به شهادت رسیدند، پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله نه تنها خود شخصا همه ساله برای زیارت شهدا به عزم احد از مدینه خارج میشد و در برابر مرقد مطهر آنان، به ویژه عموی گرامیش میایستاد و سلام میداد، بلکه همواره مسلمانان را به این امر سفارش میکرد، از آن جمله میفرمود: «کسی که مرا زیارت کند، ولی (مرقد) عمویم حمزه را زیارت نکند، به من جفا و بیمهری کرده است». همچنین در روایتی از امام صادق علیهالسلام آمده که حضرت زهرا علیهاالسلام بعد از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله هفتهای دو بار به کنار قبور شهدای احد میرفت و در آنجا دعا و نماز میخواند. نیز ایشان از خاک قبر حضرت حمزه تسبیحی درست کرده بود و با آن ذکر میگفت.