ريلها يا سقوط آزاد، در هر حال خبرنگاران مسئول خودكشي هموطنانشان هستند. جواني خودش را در ايستگاه مترو قبل از ورود مترو روي ريل مياندازد، عدهاي وحشتزده ميشوند و خانوادهاي عزادار، عدهاي هم نگران دير رسيدن به منزل و محل كار از ايستگاه خارج ميشوند!
خودكشي بحثي است كه قرنها انسان با آن دست و پنجه نرم ميكند، سيما اسفندي، روانشناس در گفتوگو با ايلنا جنبه رواني خودكشي را تحليل كرد و گفت: خودكشي بستگي به عوامل متعددي از جمله فرهنگ خانواده، تضاد بين بينشهاي اعضاي يك خانواده كه در عصر حاضر هم بسيار بيشتر شده، عدم وجود فرهنگسازي براي مبارزه با مشكلات، دارد. خودكشي در افراد افسرده بسيار بيشتر از افراد عادي است، در جامعه ما خودكشي در افراد عادي اگر مولفه ژنتيكي نداشته باشد معمولا برميگردد به مشكلات اقتصادي خانوادهها،البته خودكشيهاي احساسي كه با علت عدم هدايت خانواده در افراد با بروز شكست پديد ميآيد نيز در آمار ثبت شدهاند.
اسفندي تاكيد كرد: اگر در خانوادهها تعامل و صميميت بوجود نيايد و افراد خانواده تنها وظيفه سختافزاري خود را ايفا كنند، خودكشي اتفاق ميافتد.
اما از اوايل قرن هفدهم به بعد برخي از متفكرين خودكشي را به عنوان يك مسئله جامعه تلقي كردند و گفتند: خودكشي جنبه غيرمادي داشته و در جامعه جريان دارد.
نرخ خودكشي در دورههاي مختلف تاريخي متفاوت است و تفاوت اين رقم نرخ ميرايي ناشي از خودكشي ـ در هر دوره تاريخي ارتباط مستقيم آن را با شرايط جامعه تائيد ميكند، البته نميشود خصايص فردي را انكار كرد اما خصايص فردي مطابق با خصايص جامعه شكل ميگيرد. نرخ خودكشي در اقشار مختلف و كشورهاي مختلف نشان ميدهد كه هيچ يك از جوامع نتوانستهاند علل اجتماعي خودكشي را آنطور كه بايد بهبود دهند.
بسياري از مردم از وضع موجود ناراضياند، زيرا همه نيازها امكان برآورده شدن ندارد؛ كساني هم كه نياز نخستين خود را راضا ميكنند،گامي به سوي نياز دومين و سومين برميدارند و سرانجام در نقطه عدم ارضاي نيازها به ناخرسندي و نارضايتي كشيده ميشوند و به دنبال آن برخي قصد جان خود را ميكنند و به استقبال مرگ ميروند.
متاسفانه خودكشي در ايران بر اساس دادههاي استاندارد شدهاي وجود ندارد و در اين دادههاي نامنظم نميتوان ميزان تاثير تحولات انقلابي، جنگ وركورد اقتصادي را روي خودكشي پيگيري كرد و همچنين به علت مكروهيت و ممنوعيت ديني و عرفي خودكشي از يك سو و از ديگر سو به علت تضمين و پرداخت حقوق قرباني به بازماندگان، مسئولان پزشكي قانوني برخي از خودكشيها را «مرگ اتفاقي»، «ايست قلبي» و غيره اعلام ميكنند، بنابراين با اين شرايط نميتوان دادههاي روشني از وضعيت خودكشي به دست آورد.
با اين حال سيد مهدي حسنزاده، رئيس كميته ملي پيشگيري از خودكشي به ايلنا گفت: در ايران از هر 100 هزار نفر شش نفر خودكشي ميكنند، كه اين خود ايران را به رتبه 58 در جهاني رسانده است.
حسنزاده بيشترين روش خودكشي منجر به فوت در ايران را حلقآويز كردن،خودسوزي، خوردن قرص و سموم دانست و گفت: بيشترين اقدام براي خودكشي قرص است و 80 درصد زنها نيز خودسوزي ميكنند.زنان چهار برابر مردان اقدام به خودكشي دارند اما خودكشي مردان دو برابر زنان موفق است. همچنين خودكشي سومين علت مرگ در جوانان 15 تا 24 سال است.
متاسفانه به لحاظ جامعه شناختي تشخيص انگيزه واقعي مرگ به ويژه در مواقعي كه خودكشيها موفق بوده امكانپذير نيست و در پژوهشهاي موجود عوامل سياسي، نوع مديريت حاكم بر جامعه و سازمانهاي اجتماعي بررسي نشده است با اين حال دهه 70 شاهد افزايش خودكشي بودهايم و در سال 80حدود سه هزار خودكشي داشتيم.
خودكشي همچنان در جوامع گوناگون ادامه دارد و برخلاف انتظار در كشورهاي توسعه يافته و كشورهاي فقير بيشتر از كشورهاي ماست.
اما در يك كشور در حال توسعه، كه مذهب، بزرگترين عامل بازدارنده از خودكشي است، چه اتفاقي مي افتد كه در يك ساعت خبر دو خودكشي در مكانهاي عمومي را ميخوانيم ـ به جز صدها خودكشياي كه اتفاق ميافتد و ما نميشنويم ـ چه كسي ميداند روزي چند خودكشي و دقيقا به چه دلايلي اتفاق ميافتد؟!
مرد 55 ساله خود را از طبقه ششم ساختماني كه از آن بازنشسته شده پايين مياندازد و هيچكس نميفهمد در سن 55 سالگي و در آستانه بازنشستگي، چه درد بزرگي در يك مرد ميانسال چنين انگيزهاي ايجاد كرده است؟!
8 خودكشي در هفت روز عامل مرگ هفت هم وطن تهراني شد؛ دو خودكشي در يك ساعت از يك روز اتفاق ميافتد، همه فراموش ميكنند،جز خانوادههايشان و جوان ديگري كه چند روز بعد ريلهاي مترو را براي كشتن خود انتخاب ميكند، شايد براي همين است كه رئيس مترو به خبرنگار ايلنا ميگويد: به خاطر خبررساني شما خبرنگاران،مدام ياد گرفتند با مترو خودكشي كنند.