به گزارش «شیعه نیوز»،حمزه بن عبدالمطلب، عموي پيامبر گرامي اسلام بود، دو سال پيش از ولادت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) ديده به جهان گشود.
در ميان جوانان قريش در دلاوري و بزرگواري برجسته و در آزادانديشي، آزادمنشي وستمستيزي سرآمد بود. سلحشوري و توان رزمي وي همزمان با آغاز دوره جواني نمودار شد.
آن آزادمرد، حتي پيش از پذيرش اسلام، از رسول خدا در برابر آزارهاي مشرکانحمايت ميکرد. گرويدن وي به اسلام موجب سربلندي دين خدا شد، زيرا پس از آن مسلمانان از انزوا بيرون آمدند و قريش با درک پشتيباني توانا و استوار حمزه از پيامبر اکرم(صلي الله عليه وآله) از آزارهاي خود کاستند و رفتارشان با رسول خدا و مسلمانان ملايمتر شد.
حمزه(عليه السلام) همراه ديگر مسلمانان به مدينه هجرت کرد و خدمات ارزندهاي بويژه درامور نظامي ارائه داد.
پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله) به مسائل دفاعي حکومت نوبنياد خود اهتمام خاصي داشتند. ايشان با تشکيل گروههاي رزمي درصدد برآمدند امنيت مدينه را تامين کرده، مسلمانان را براي رويارويي با دشمنان آماده سازند. بر اين اساس هفت ماه پس از هجرت، نخستين گروه گشتي رزمي را به فرماندهي حضرت حمزه (عليه السلام)، اعزام نمودند. گرچه اينرويارويي بدون درگيري پايان يافت ولي نشانهاي از اقتدار سپاه اندک اسلام دربرابر کاروان بزرگ مشرکان بود.
رسول گرامي اسلام در ربيعالاول سال دوم هجرت غزوه «ابواء» را تدارک ديد و درجماديالاولي غزوه «ذات العشيره» را به قصد تعقيب کاروان قريش سازماندهي کرد. در اين دو غزوه نيز پرچمدار سپاه اسلام، حضرت حمزه بود.
آن رزمنده نستوه در جنگ بدر حضوري درخشنده داشت. اين نبرد با امدادهاي الهي ودلاوريهاي بيمانند اميرمومنان علي (عليه السلام) و سلحشوري حمزه، با پيروزي قاطع سپاه اسلام به پايان رسيد. در اين پيکار تني چند از سران کفر به دست تواناي حمزه به هلاکت رسيده يا به اسارت درآمدند. طعيمه بنعدي و ابوقيس بن فاکه از جمله اين کشته شدگان بودند و اسود بنعامر به دست حمزه به اسارت درآمد.
سيدالشهدا حمزه بن عبدالمطلب در غزوه بني قينقاع پرچمدار سپاه اسلام بود. يهوديان بني قينقاع نخستين گروه يهود بودند که با اسلام اعلام جنگ نمودند. سپاه اسلام قلعه آنها رامحاصره کرد. آنگاه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) آنان را از مدينه تبعيد نمود و اموالشان رامصادره کرد.
يک سال پس از جنگ بدر، غزوه احد با هدف مقابله با مشرکاني که براي انتقامگيري از مسلمانان و جبران شکست بدر به سمت مدينه آمده بودند آغاز گرديد. حمزه و برخي ديگر از مسلمانان سلحشور، معتقد به جنگ برون شهري بودند، حمزه به رسول خدا عرض کرد: سوگند به آن که قرآن را بر تو فرستاد امروز دست به غذا نخواهم برد، مگرآنکه بيرون مدينه با شمشير خود بر دشمن بتازم!
حضرت حمزه (عليه السلام) از معدود قهرماناني بود که در جنگ، نشان بر خود مينهاد و بدين وسيله خود را به دوست و دشمن معرفي ميکرد. او نمونهاي از شجاعت و دليري در ميدان نبرد بود، خود را به اعماق صفوف دشمن ميرساند و با دشمن درگير ميشد، از قدرت بازوي برجستهاي بهرهمند بود. دراحد با دو شمشير پيش رسول خدا ميجنگيد و ميگفت: من شير خدا هستم!
شهادت
دراحد، به هنگام تهاجم دشمن، وفادار و ثابت قدم از رسول خدا دفاع ميکرد و توانست سي مشرک جنگجو را به هلاکت برساند.
يکي از مشرکان به نام «وحشي»، زير درختي در کمين آن سردار دلاور نشسته بود. حمزه او را ديد و آهنگ او کرد. يکي از دشمنان راه را بر او بست. حمزه به او حمله کرد و وي را به قتل رساند. سپس با شتاب به سوي وحشي خيز برداشت ولي پايش در گل سر خورد و به زمين افتاد.
در اين هنگام وحشي زوبين به سويش پرت کرد ... و بدين ترتيب آن بزرگوار پس از عمري جهاد در راه خدا و ياري پيامبر گرامي به ملکوت اعلي پيوست و آن سردار رشيد، شهيد شاهد بارگاه الهي شد.
رسول خدا (صلي الله عليه وآله) در منزلت او فرمود: سالار شهيدان در روز قيامت نزد خداوند حمزه است.
مزار آن سردار شهيد و ديگرشهيدان احد همواره زيارتگاه عاشقان و عارفان الهي و الهامبخش جهاد و شهادت به مبارزان بوده است. «السلام عليک يا عم رسول الله السلام عليک يا خير الشهداء السلام عليک يا اسد الله و رسوله»