حجت الاسلام
محمد امین پور امینی در خصوص سیره معصومان (علیهمالسلام) در ماه مبارک رمضان در وبلاگ خویش اینگونه مینویسد :
سیره معصومان(علیهمالسلام) در ماه مبارک رمضان، چگونه بوده است؟
درآمد
ماه مبارک رمضان ماه ضیافت رحمان از بندگان خود مىباشد و خوان رحمت الهى در سراسر لحظههای آن گسترده است. بجاست که با نگاهى گذار به سیره معصومان(علیهمالسلام) در این ماه، رفتارهاى فردى و اجتماعى آنان را سرمشق سلوک خود در این روزهای آسمانی قرار دهیم.
بهطورکلّى، مىتوان سیرة آن بزرگواران را در دو بخش مطالعه کرد:
۱. از بُعد فردی، در رابطة خود و خدا
۲. از بُعد اجتماعى، در رابطة خود و مردم.
۱. رابطة خود و خدا (بُعد فردى)
۱-۱ تغییر حالت
سیدبنطاووس(ره) نقل مىکند که وقتى ماه مبارک رمضان فرا مىرسید، رنگ چهره رسول خدا محمد مصطفی(ص) تغییر میکرد و ایشان بسیار به نماز و دعا مىپرداختند.[1] تغییر حالت آن حضرت در دهة آخرِ ماه مبارک، شدت مضاعفى پیدا میکرد، بهگونهاى که ایشان تمام شبها را به شبزندهدارى و عبادت سپرى مىکردند.[2]
در احوالاتِ حضرت امامزینالعابدین(ع) نقل کردهاند که ایشان در این ماه، کاملاً در دعا و تسبیح و استغفار و ذکر غرق مىشدند.[3]
۱-۲ نمازهاى مستحبى
گرچه بجاآوردنِ نمازهاى مستحبى و نوافل، یکى از مسائل عادى و روزمره آن بزرگواران بوده است، این اقدام در ماه رمضان حالت مضاعف بهخود مىگرفت؛ تاآنجاکه ایشان نمازهایى مخصوصِ ماه مبارک رمضان و شبهاى قدر میخواندند. ذکر تفصیل آن نمازها، مجال دیگرى مىطلبد.
۱-۳ تلاوت قرآن
ماه مبارک رمضان بهار قرآن است و پیامبر اکرم(ص) و عترت طاهرین ایشان(علیهمالسلام) که خود، قرآن ناطقاند و هیچگاه ایشان از قرآن و قرآن از ایشان جدا نبوده است و تلاوت آیات دلنشینِ آن جزو برنامة روزمره ایشان بوده است، نسبت به تلاوت قرآن در ماه مبارک رمضان عنایت خاصى داشتند و توجه اصحاب و یاران خود را نسبت به آن جلب مىکردند؛ تاآنجاکه دربارة حضرت امامسجاد(ع) نقل کردهاند که چهلبار قرآن را در ماه مبارک ختم مىکردند.[4]
۱-۴ نیایش
چگونه خواستن، از چه کسى خواستن و به چه انگیزهاى خواهشکردن از ارکانِ نهفته در هر درخواستی است. اینجا که سخن از درخواست از یگانهمعبود قادر و تواناست، معصومین(علیهمالسلام) بر بشریت منّت نهادند و نحوه درخواست را در قالب «دعا»، به عالىترین وجهممکن نشان دادند و علاوه بر چشاندنِ لذت سخنگفتن با خداوند به ما، عالیترین مضامینِ معارف تابناک الهى را در دعاهای خود جاى دادند و از خود، یادگارهایى بس ارزشمند بهودیعت نهادند.
در ماه مبارک رمضان، دعاهاى مخصوصى از آن بزرگواران رسیده است که در این مقاله، تنها به ذکر عناوین آنها اکتفا مىکنیم: دعا در وقتِ دیدن هلال ماه مبارک؛ دعاى پیامبر(ص) در وقت واردشدن به ماه مبارک رمضان؛ دعاى نبیّ خاتم(ص) در شب اول ماه؛ دعاى ابوحمزة ثمالى در هر شب؛ دعاى سحر؛ دعاى اولِ صحیفة سجادیه؛ دعاى وقت افطار؛ دعاى امامزینالعابدین(ع) در شبهاى نوزدهم و بیستویکم؛ دعاى پیامبر اکرم(ص) و امامباقر(ع) و امامصادق(ع) و امامکاظم(ع) در ماه مبارک رمضان؛ دعاى پیامبر اکرم(ص) و امامزینالعابدین(ع) در شب بیستوهفتم؛ دعاى پیامبر اکرم(ص) در شب آخر هر ماه؛ دعا بههنگام وداع با ماه رمضان.
۱-۵ احیاى شب قدر
معصومین(علیهمالسلام) در شبهاى قدر، شبزندهدار بودند و نهتنها خود به احیاءِ آن مىپرداختند، بلکه خانواده و کودکان و فرزندان خویش را به بیدارماندن و مناجاتکردن در آن، وامىداشتند. روایت کردهاند که رسول خدا(ص) در شب بیستوسوم ماه، خفتگان از خانوادة خود را از خواب بیدار مىکردند و پس از بیداری، به صورت آنها آب مىپاشیدند.[5]
حضرت فاطمة زهرا(س) نیز نمىگذاشتند کسى از فرزندانشان در آن شب، به خواب رود و آنان را با کمىِ غذا و ایجاد آمادگى از روز و با استراحتکردن در روز، آماده مىساختند و مىفرمودند: «محروم کسى است که از خیر این شب محروم مانَد.»[6]
یک سال، امامصادق(ع) به بیمارىِ سختى گرفتار شده بودند. بااینحال، دستور دادند که در شب بیستوسوم، ایشان را برداشته و به مسجد پیامبر(ص) بردند و آن شب را در آن مکان شریف، به احیا گذراندند.[7]
۱-۶ آداب افطار
چگونه افطارکردن و با چه چیزی افطارکردن ازجمله مسائل جالبتوجه سیرة رهبران دین اسلام است. از پیامبر(ص) و ائمة هدى(علیهمالسلام) ادعیة خاصى در وقت افطار نقل کردهاند. امامصادق(ع) مىفرمایند که پیامبر اکرم(ص) در وقت افطار، این دعا را مىخواندند: «اللهم لَکَ صُمنا و على رِزقِکَ أفطَرنا، فتَقبّلْه منّا، ذَهبَ الظّلما و ابْتلَت العُروق و بَقى الأجْر.» (= بار خدایا، براى تو روزه گرفتیم و بر روزىِ تو افطار کردیم؛ پس آنرا از ما بپذیر.)[8] مشابه این دعا را حضرت امیرالمؤمنین(ع) در وقت افطار مىخواندند: «اللهم لَکَ صُمنا و على رِزقِکَ أفطَرنا، فتَقبّلْه منّا، انّک أنت السّمیع العلیم.»[9]
اما دربارة اینکه آن بزرگواران با چه چیزى افطار مىکردند، روایاتی آوردهاند؛ امام باقر(ع) بیان داشتهاند: «پیامبر اکرم با آب و خرما یا آب و رطب افطار مىکردند[10] و اگر آن حضرت شیرینى و حلوا مىیافتند، با آن افطار میکردند و اگر نمییافتند، با شکرِ گرفتهشده از نِى.»[11] امامصادق(ع) نیز فرمودهاند: «پیامبر با شیرینى و حلوا افطار مىکردند و اگر آنرا نمىیافتند، با آب ولَرم افطار مىکردند و مىفرمودند که آن، باعث پاکیزگى کبد و معده است و دهان را خوشبو مىسازد و ریشة دندان و دید چشم را تقویت مىکند.»[12] بنابراین، از مجموعة روایات استفاده مىشود که آن حضرت، درصورتامکان، با مادة شیرینى مثل حلوا یا خرما افطار مىکردند و درصورت نبودِ آنها، با آب نیمهگرم و ولَرم. همچنین، ابنطاووس از امامباقر(ع) نقل مىکند که حضرت على(ع) دوست داشتند با شیر افطار کنند.[13]
۱-۷ غسل
پیامبر اکرم(ص) در دهة آخر ماه مبارک رمضان، هر شب غسل مىکردند.[14] امامباقر(ع) شبهاى نوزدهم، بیستویکم، بیستوسوم و بیستوپنجم را غسل مىکردند[15] و امامصادق(ع) در شب بیستوسوم دو بار غسل مىکردند: یکبار در اول شب و بار دوم در آخر شب.[16]
۱-۸ اعتکاف
یکى از مستحبات سازنده و معنویتبخش، اعتکاف است که تفصیل شروط و آداب آن در کتب فقهى آمده است. امامصادق(ع) فرمودهاند: «یکبار رسول خدا(ص) در دهة اول ماه رمضان به اعتکاف نشستند و در رمضان دیگر، در دهة دوم و در رمضانِ پس از آن، در دهة سوم اعتکاف کردند. بعد از آن، همیشه در دهة آخر رمضان به اعتکاف مىنشستند.»[17]
۱-۹ وداع با ماه رمضان
برخاستن از سفرة ضیافتالله براى عارفانِ دلداده حق، سخت و افسوسبرانگیز است. همانطور که جدایىِ عاشق از معشوق، بهسختىِ هرچه تمامتر صورت مىگیرد، پیامبر اکرم(ص) اینگونه با ماه رمضان وداع میکردند:
جابربنعبدالله انصارى نقل مىکند که در جمعة ماه رمضان، بر رسول خدا(ص) وارد شدم. هنگامىکه چشم ایشان بر من افتاد، فرمودند: «اى جابر، این جمعة آخر ماه رمضان است؛ پس با او وداع کن و بگو: اللهم لا تَجْعَلْهُ آخرَ العَهدِ مِن صِیامِنا ایّاه، فأنْ جعَلتَه فَاجعلْنى مرحوماً و لا تجعلنى محروماً. (= خدایا، این رمضان را آخرین ماه روزة ما قرار مده و چنانچه قرار دادى، ما را رحمت کن و محروممان مساز.)» سپس افزودند: «هر کس اینرا بگوید، به یکى از این دو امر نیکو (إحدَى الحُسنَیَیْن) نائل مىشود: یا آنکه عمر پیدا کرده و ماه رمضان بعدى را درک مىکند یا آنکه بخشش و رحمت خداوند را شامل خود میکند.»[18]
۱-۱۰ شب عید فطر
از مجموعة روایات میتوان استنباط کرد که این شب، جایگاه بس والایى دارد. معصومین(ع) آنرا به شبزندهدارى مىگذراندند؛ چنانچه حضرت علىبنالحسین(ع) شب عید فطر را در مسجد، به نماز مىگذراندند تا آنگاه که صبح شود.
۱-۱۱ نماز عید فطر
رسول خدا(ص) روز عید، بعد از طلوع آفتاب، از منزل خارج مىشدند و هنگامة خروج، به اطراف آسمان مىنگریستند و مىفرمودند که در این روز، بر جانماز و حصیر نماز مخوانید؛ یعنی روى خاک بنشینید و بر آن نماز بخوانید. فقهاء عظام براى روز عید فطر، مستحباتى ذکر کردهاند که اینها ازجملة آنهاست: نماز را در صحرا بهپاداشتن، خارجشدن با پاى برهنه و پیاده و توأم با وقار و ذکر خدا، سجدهکردن بر زمین و... .
روز عید فطر روز گرفتنِ نتیجه امتحان است. قهراً، نتایج در هر امتحانى یکسان نیست. شیخصدوق(ره) نقل مىکند که امامحسنمجتبى(ع) گروهى از مردم را در روز عید فطر دیدند که به بازى و خنده مشغولاند. حضرت رو به یاران خود کردند و فرمودند: «پروردگار متعال ماه رمضان را محلّ مسابقه بندگان خود قرار داده است که بهواسطة اطاعتخویش بهسوى رضوان الهى پیشى مىگیرند. پس، گروهى سبقت گرفتند و پیروز و رستگار شدند و گروهى عقب ماندند و محروم شدند. عجب دارم از کسىکه خندان است و به لهو و بازى مشغول است، در روزى که نیکوکاران به اجر و ثواب رسیدهاند و کوتاهىورزان از آن بىفیض و محروماند. بهخداسوگند، اگر پرده برداشته شود، هر آینه، نیکوکار به عمل نیک خویش و بدکار به عمل بد خود مشغول خواهد شد.»[19]
۲. رابطه خود و مردم (بُعد اجتماعى)
۲-۱ ایجاد آمادگى براى ماه رمضان
در آستانة ماه مبارک، معصومان(علیهمالسلام) اهمیت و عظمت ماه مبارک رمضان را به مردم گوشزد میکردند و آنان را به استفاده از این ضیافت الهى، فرا مىخواندند. دراینزمینه، خطبههاى بسیار جالبی از حضرت محمد(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و نیز، روایات تکاندهندهاى ضبط و روایت کردهاند که براى نمونه، دو روایت را بیان میکنیم:
امامصادق(ع) در آستانة ماه مبارک رمضان، اینگونه به فرزندان خویش سفارش مىفرمودند: «نهایت کوشش خود را بهکار بندید که در این ماه، روزىها تقسیم مىشوند و سرآمدِ عمرها و اجلها نوشته مىشود و در آن، شبى است که بهارزش، از هزار ماه برتر و افضل است.»
اباصلت مىگوید که در جمعة آخر شعبان، بر حضرت علیبنموسیالرضا(ع) وارد شدم. حضرت به من فرمودند: «اى اباصلت، بیشترِ روزهاى ماه شعبان گذشت و این جمعه، آخرِ ماه است؛ در این باقیمانده، آن کوتاهىِ سابق خود را جبران کن و بیشتر، دعا و استغفار و تلاوت قرآن کن و از گناهانت توبه کن تا با خلوص، در ماه خدا وارد شوی.»[20]
۲-۲ سفارش به تلاوت قرآن
اهلبیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام)، علاوه بر آنکه خود موفق به تلاوت قرآن بودند، دیگران را به تلاوت آن سفارش مىکردند و نسبت به تلاوت برخی سورهها در بعضى شبها، عنایت خاصى از خود نشان میدادند. توجه خوانندگانِ عزیز را به روایتهایی جلب مىکنیم که دو نکتة ذکرشده را دربر دارد:
وهب از امامصادق(ع) مىپرسد: «شایسته است که چند روز از ماه رمضان را قرآن بخوانیم؟» حضرت میفرمایند: «در سه روز، به بالا.» نیز، بهفرمودة امامباقر(ع): «لِکُلّ شىءٍ ربیع و ربیعُ القرآنِ شهرُ رمضان.» (= هر چیزى بهارى دارد و بهار قرآن، ماه رمضان است.) [21]
از بین سورههاى قرآن، به تلاوت این سورهها سفارش کردهاند:
۲-۲-۱ سورة عنکبوت و روم: تلاوت این دو سوره را در شب بیستوسوم ماه رمضان توصیه کردهاند. امامصادق(ع) فرمودند: «سوگند بهخدا، کسىکه سورة عنکبوت و روم را در شب بیستوسوم رمضان بخواند، از اهل بهشت است.»[22] البته، این بیانگرِ اقتضاء این سوره است و کسب چنان نتیجهاى، شروط دیگری نیز میطلبد.
۲-۲-۲ سورة قدر، در وقت سحر و افطار: از امامزینالعابدین(ع) روایت است: «کسىکه سوره قدر را در هنگام افطار و سحر بخواند، مانند کسى است که در این فاصله، در راه خدا بهخون خود غلتیده باشد.»[23] همین مضمون را از حضرت امامصادق(ع) نیز روایت کردهاند.[24]
همچنین، امامصادق(ع) فرمودهاند: «هر کسىکه در هر شب ماه رمضان، هزار بار سورة قدر را بخواند، در شب بیستوسوم عجایبى را درک خواهد کرد.»[25] در روایتى دیگر، آن حضرت، اثر خواندن سورة قدر را رسیدن انسان به سر حدّ نهایت یقین در امورِ اختصاصى اهلبیت(علیهمالسلام) دانستهاند که قرائتکننده بهواسطة دیدنِ بعضى حقایق در عالم رؤیا، به آن مىرسد.[26]
۲-۲-۳ سورة دخان: شیخصدوق روایت کرده است که مردى خدمت امامباقر(ع) رسید و پرسید که چگونه شب قدر را در هر سال بشناسم؟ حضرت فرمودند: «وقتىکه ماه رمضان آمد، هر شب یکبار سورة دخان را بخوان؛ وقتىکه شب بیستوسوم فرا رسید، به آنچه مىخواهى، خواهى رسید.»[27]
۲-۳ کمک به مستمندان
یکى از علل و حکمتهاى روزه این است که با ایجاد حالت گرسنگى و تشنگى، انسان بهیاد ضعیفان و مستمندان و تنگدستان بیفتد و هر کسى، به فراخور حال و وُسع خود، به آنان کمکی کند.[28] ابنعباس مىگوید: «وقتىکه ماه رمضان فرا مىرسید، هر صاحبحاجتى که به نزد رسول خدا مراجعه مىکرد، حاجتش برآورده مىشد.»[29] راجع به حضرت زینالعابدین(ع) نقل است که هر روزِ ماه رمضان را صدقه مىدادند.[30]
۲-۴ افطارىدادن
این عمل را در سیرة معصومین(علیهمالسلام) بهنحوکاملى میتوان مشاهده کرد. از امامصادق(ع) روایت است: «هنگامىکه حضرت امامزینالعابدین(ع) روزه مىگرفتند، دستور مىدادند گوسفندى را سر ببرند و آنرا تکهتکه سازند و در دیگ بریزند. آن حضرت در وقت غروب، به دیگها سر مىزدند و درحالىکه روزه داشتند، بوى آبگوشت را استشمام مىکردند. آنگاه مىفرمودند: «کاسهها را بیاورید... این کاسه را براى فلانکس و دیگرى را براى فلانی بکشید... و همینطور، کاسهها را پُر مىکردند تا آبگوشت به اتمام مىرسید. آنگاه خود، با نان و خرما افطار مىکردند.»[31]
۲-۵ گذشت و توجه بیشتر به زیردستان
از امامصادق(ع) روایت است که امامزینالعابدین(ع) در ماه مبارک رمضان توجه خاصى به زیردستان و خدمتکاران خود داشتند و هرگاه یکى از آنها مرتکب خطایى مىشد، او را عقوبت نمىکردند؛ تنها، اشتباه او را یادداشت مىکردند. تا آنکه که در شب آخر ماه رمضان، آنان را گِرد خود جمع مىکردند و کاغذهاى خطایاى آنان را بیرون مىآوردند و جداگانه، بر تکتک آنان مىخواندند و آنان به اشتباه خود اقرار کرده و از حضرت، طلب عذر میکردند.
جالبتوجهتر این است که امام از این موقعیت، برای درونیکردنِ درسی بزرگتر بهره میگرفتند؛ بهاینصورت که فضای حاضر را به مدلی کوچک برای تصویرکردنِ محکمة الهی تشبیه میکردند: امام در میان ایشان برمىخاستند و مىفرمودند که با صداى بلند بگویید: «اى علىبنالحسین، همانا خدایت نیز خطاهایت را شمارش کرده است، همانگونه که تو گناهان ما را شمردى؛ در کتاب، تمام اَعمال کوچک و بزرگ ثبت است و همة اعمال در نزد او حاضر است، همانگونه که اعمال ما در نزد تو حاضر بود [و تو بر آنها ناظر بودى]. پس، از ما درگذر، همانگونه که تو امید عفو و گذشت دارى. از ما درگذر تا که خدایت را بخشنده و رحیم یابى... اى علىبنالحسین، کوچکى مقام خود را در برابر خداى داورِ دادگرى که به هیچکس ظلم روا نمىدارد، یادآور و از گناه ما درگذر...» حضرت درحالىکه گریه و زارى مىکردند، مرتب این کلمات را تکرار میکردند و آنان هم با وى، همآواز مىشدند.
سپس مىفرمودند: «بار خدایا، تو به ما دستور دادى تا از کسانى درگذریم که به ما ظلمى روا داشتهاند. ما بهخود ظلم کردهایم؛ پس، از ما درگذر که تو نسبت به آن سزاوارترى. تو به ما فرمودى که هیچ درخواستکنندهاى را از درِ خانههایمان رد نکنیم؛ ما به درگاه تو دست نیاز و درخواست بلند کردهایم و از تو طلب مىکنیم که بر ما منّت نِهی و ما را محروم مسازی.»
آنگاه، رو به آنان مىکردند و مىفرمودند: «من از خطایاى شما گذشتم. آیا شما نیز از من مىگذرید؟» و آنان در پاسخ مىگفتند: «از تو گذشتیم، اى آقاى ما؛ و تو به ما هیچ بدى روا نداشتى.» پس، آن حضرت مىفرمودند که بگویید: «بار خدایا، از علىبنالحسین درگذر، همانگونه که او از ما گذشت؛ او را از آتش آزاد کن، همانطور که او ما را از بندگى رهانید.» آنان آمین گفتند و حضرت فرمودند: «بروید که از شما گذشتم و همگىِ شما را آزاد کردم.»[32]
۲-۶ حفظ حریم دین و حرمت زمان
حفظ عفت عمومىِ جامعه وظیفة مهم نظام اسلامى است و مجازات شکستن حریم امنیت اجتماعی و ارتکاب بیعفتی، بسته به زمانِ وقوع آن تغییر میکند؛ برای نمونه، حدّ شرابخوار هشتاد تازیانه است، ولى اگر در ماه رمضان، شراب بخورد، تشدید میشود. نجاشىِ شاعر در یکی از روزهای ماه رمضان شراب خورد. او را بهنزد امیرالمؤمنین(ع) آوردند. حضرت پس از یک شب زندانیکردن او و اجراى حدّ شرعىِ شرابخوارى (هشتاد ضربه)، بیست ضربه شلاقِ اضافى، بهسبب شکستن حرمت ماه رمضان بر او زدند.[33] بنابه برخى روایات، مجرم پذیراى ۳۹ضربة اضافى بدان جهت شد.[34]
پی نوشتها:
[1]. اقبالالاعمال، سیدبنطاووس، ۷۰.
[2]. منلایحضرهالفقیه، شیخ صدوق، ۲: ۱۵۶/۲۰۱۸.
[3]. الکافى(فروع)، شیخ کلینى، ۴:۸۸/۸؛ وسائلالشیعه، شیخ حرّ عاملى، ۱۰: ۳۰۹/۱۳۴۷۸۶، چاپ آلالبیت.
[4]. بحارالانوار، علامهمجلسى، ۹۸/۵.
[5] . همان، ۹۸/۱۶۰؛ دعائمالاسلام، ۱/۲۸۲.
[6] . دعائم الاسلام، ۱/۲۸۲.
[7] . بحارالانوار، ۹۸/۱۶۹.
[8] . الکافى، ۴:۹۵/۱؛ منلایحضرهالفقیه، ۲:۱۰۶/۱۸۵۰؛ تهذیبالاحکام، شیخ طوسى، ۴:۱۹۹/۵۷۶؛ المقنعه، شیخ مفید، ۵۱.
[9] . تهذیبالاحکام، ۴:۲۰۰/۵۷۸؛ بحارالانوار، ۹۸/۱۵.
[10] . رطب غیر از خرما است. بحارالانوار، ۹۶، ۳۱۴/۱۵.
[11] . بحارالانوار، ۹۶/۳۱۵.
[12] . الکافى ،۴:۱۵۲/۴؛ وسائلالشیعه، ۱۰:۱۵۸/۱۳۰۵.
[13] . بحارالانوار، ۹۸/۱۲.
[14] . اقبالالاعمال، ۱۹۵ و ۲۳۷؛ وسائلالشیعه، ۳:۳۲۷/۳۷۷۹ و ۳۷۸۳؛ بحارالانوار، ۹۸/۱۲.
[15] . بحارالانوار، ۹۸/۵۸.
[16] . همان، ۹۸/۱۶۰.
[17] . الکافى، ۴:۱۷۵/۴؛ منلایحضرهالفقیه، ۲:۱۸۹/۲۱۰۵؛ اقبالالاعمال، ۱۰۷؛ بحارالانوار، ۹۸/۴ و ۱۵۰.
[18] . فضائل الاشهر الثلاثه، شیخ صدوق، ۱۳۸/۱۴۹؛ وسائلالشیعه، ۱۰:۳۶۵/۱۳۶۱۷؛ بحارالانوار، ۹۸/۱۷۲.
[19] . منلایحضرهالفقیه، ۲:۱۷۴/۲۰۵۷.
[20] . الکافى، ۴:۶۶/۲؛ تهذیبالاحکام، ۴:۱۹۲/۵۴۷؛ وسائلالشیعه، ۱۰:۳۰۵/۱۳۴۸۱.
[21] . عیون اخبار الرضا، ۲:۵۱/۱۹۸.
[22] . الکافى، ۲:۴۶۱/۱۰؛ ثوابالاعمال، شیخ صدوق، ۱۲۹/۱؛ معانى الاخبار، شیخ صدوق، ۲۲۸/۱؛ امالى الصدوق، ۵۷/۵.
[23] . تهذیبالاحکام، ۳:۱۰۰/۲۶۱؛ مصباحالمتهجد، ۵۷۱؛ المقنعه، ۵۰؛ وسائلالشیعه، ۱۰:۳۶۱/۱۳۶۱۱؛ بحارالانوار، ۹۸/۱۶۵.
[24] . اقبالالاعمال، ۱۱۴؛ وسائلالشیعه، ۱۰:۱۴۹/۱۳۰۷۶؛ بحارالانوار، ۹۸/۱۱.
[25]. بحارالانوار، ۹۷/۳۴۴.
[26] . همان، ۹۶/۳۷۹.
[27] . مصباحالمتهجد، ۵۷۱؛ المقنعه، ۵۰؛ وسائلالشیعه، ۱۰:۳۶۲/۱۳۶۱۲؛ بحارالانوار، ۹۸/۱۶۵.
[28] . الکافى، ۱:۱۹۶/ ۸؛ امالى الصدوق، ۳۸۸؛ وسائلالشیعه، ۱۰:۳۶۲/۱۳۶۱۲؛ بحارالانوار، ۹۶/۳۷۹.
[29] . علل الشرائع، شیخ صدوق، ۳۷۸/۱؛ فضائل الاشهر الثلاثه، ۱۰۲؛ المناقب، ۴/۶۸.
[30] . بحارالانوار، ۹۶/۳۶۳.
[31] . اقبالالاعمال، ۶۴؛ بحارالانوار، ۹۸/ ۸۲.
[32] . المحاسن، البرقى، ۳۹۶/۶۷؛ وسائلالشیعه، ۱۰:۱۴۰/۱۳۰۴۹؛ بحارالانوار، ۹۶/۳۱۷.
[33] . اقبالالاعمال، ۲۶۰؛ وسائلالشیعه، ۱۰:۳۱۷؛ بحارالانوار، ۹۸/۱۸۶.
[34] . منلایحضرهالفقیه، ۴:۵۵/۵۰۸۹؛ تهذیبالاحکام، ۱۰:۹۴/۳۶۲؛ وسائلالشیعه، ۲۸:۲۳۱/۳۴۶۳۲.