۰

چرا شيعيان بر تربت سجده مي کنند؟

پيامبر گرامي اسلام، شخصي را در حال سجده کنار خود مشاهده فرمود، در حالي که بر پيشاني خود، دستار بسته بود، پيامبر (صلي الله عليه وآله) عمامه را از پيشاني وي کنار زد.
کد خبر: ۱۴۱۹
۰۰:۰۰ - ۰۲ آبان ۱۳۸۶

«شیعه نیوز»:گروهي چنين مي پندارند که سجده بر خاک و يا تربت شهيدان، به معناي پرستش بوده و نوعي شرک است. در پاسخ اين پرسش بايد يادآور شد که ميان دو جمله: «السجود للّه» و «السجود علي الأرض» تفاوت روشني وجود دارد. اشکال ياد شده، حاکي از آن است که ميان اين دو تعبير، فرقي نمي گذارند.

به طور مسلّم، مفاد «السجود للّه» اين است که «سجده براي خداست»، در حالي که معناي «السجود علي الأرض» آن است که «سجده بر زمين صورت مي گيرد» و به تعبير ديگر ما با سجده بر زمين، به خدا سجده مي کنيم و اصولاً تمام مسلمانان جهان بر چيزي سجده مي کنند در حالي که سجده آنان براي خدا است. تمام زائران خانه خدا بر سنگهاي مسجد الحرام سجده مي کنند در صورتي که هدف از سجده آنان خدا است.

با اين بيان، روشن مي شود که سجده کردن بر خاک و گياه و ... به معناي پرستش آنها نيست، بلکه سجود و پرستش براي خدا به وسيله خضوع تا حدّ خاک است، همچنين روشن مي شود که سجده «برتربت» غير از سجده «براي تربت» است. از طرفي، قرآن کريم مي فرمايد: «ولله يسجد من في السماوات والأرض»[1] هر کس در آسمان ها و زمين است، براي خدا سجده مي کند. و نيز پيامبر گرامي مي فرمايد: «جعلت لي الأرض مسجداً وطهوراً»[2] زمين، سجد گاه و مايه پاکيزگي براي من گرديده است.

بنابراين، «سجده براي خدا» با «سجده بر زمين و تربت» نه تنها کوچکترين منافاتي ندارد که کاملاً سازگار است؛ زيرا سجده کردن بر خاک و گياه، رمز نهايت خضوع و فروتني در برابر خداي يگانه است.

در اينجا به منظور روشن تر شدن نظريه شيعه، سزاوار است به فرازي از سخنان پيشواي بزرگ خود - امام صادق عليه السلام - اشاره نماييم:

هشام بن حکم مي گويد: از امام صادق عليه السلام درباره آنچه سجده بر آنها صحيح است پرسيدم. حضرت فرمود: سجده تنها بايد بر زمين و آنچه مي روياند - جز خوردنيها و پوشيدني ها- انجام گيرد. گفتم: فدايت گردم، سبب آن چيست؟
فرمود: سجده، خضوع و اطاعت براي خداوند است و شايسته نيست بر خوردني ها و پوشيدني ها صورت پذيرد؛ زيرا دنيا پرستان، بردگان خوراک و پوشاکند، در حالي که انسان به هنگام سجده، در حال پرستش خدا به سر مي برد، پس سزاوار نيست پيشاني خود را بر آنچه که معبود دنيا پرستان خيره سر است، قرار دهد. و سجده نمودن بر زمين، بالاتر و برتر است؛ زيرا با فروتني و خضوع در برابر خداي بزرگ، تناسب بيشتر ي دارد[3].

اين سخن گويا، به روشني گواه آن است که سجده نمودن بر خاک، تنها بدان جهت است که چنين کاري با توضع و فروتني در برابر خداوند يگانه، سازگارتر است.

در اينجا، پرسش ديگري مطرح مي شود که چرا شيعه مقيّد به سجده بر خاک و يا برخي گياهان است و بر تمام اشياء سجده نمي کند؟ در پاسخ اين سؤال مي گوييم: همانگونه که اصل يک عبادت بايد از جانب شرع مقدّس اسلام برسد، شرايط اجزاء و کيفيت آنها نيز بايد به وسيله گفتار و رفتار بيانگر آن؛ يعني پيامبر گرامي روشن گردد؛ زيرا رسول خدا، به حکم قرآن کريم، اسوه و نمونه همه انسان هاي وارسته است.

اينک به بيان فرازهايي از احاديث اسلامي که بيانگر سيره و سنّت پيامبر است مي پردازيم که همگي حاکي از آن است که پيامبر صلي الله عليه وآله هم بر خاک و هم بر روييدني ها مانند حصير سجده مي نموده است، درست به همان شيوه اي که شيعه به آن معتقد است:

1- گروهي از محدّثان اسلامي در کتب صحاح و مسانيد خود اين سخن پيامبر را بازگو کرده اند که آن حضرت، زمين را به عنوان سجده گاه خود، معرفي نموده است، آنجا که مي فرمايد: «جعلت لي الأرض مسجداً وطهوراً»[4]
زمين، براي من، سجده گاه و مايه پاکيزگي قرار داده شده است. از کلمه «جعل» که در اينجا به معناي تشريع و قانون گذاري است، به خوبي روشن مي شود که اين مسأله، يک حکم الهي براي پيروان آيين اسلام است. و بدين سان، مشروع بودن سجده بر خاک و سنگ و ديگر اجزاء تشکيل دهنده سطح زمين، به ثبوت مي رسد.

2- دسته اي از روايات، بر اين نکته دلالت دارند که پيامبر گرامي اسلام، مسلمانان را به پيشاني نهادن بر خاک به هنگام سجده، فرمان مي داد، چنانکه امّ سلمه (همسر پيامبر) از آن حضرت روايت مي کند که فرمود: «ترّب وجهک الله»[5]
رخسار خود را براي خدا بر خاک بگذار. و از واژه «تّرب» در سخن پيامبر، دو نکته روشن مي شود؛ يکي آن که بايد انسان به هنگام سجده، پيشاني خود را بر روي «تراب»؛ يعني خاک بگذارد و ديگر آن که اين رفتار، به علّت امر به آن، فرماني است لازم الاجرا، زيرا کلمه «ترّب» از ماده «تراب» به معناي خاک گرفته شده و به صورت صيغه امر، بيان گرديده است.

3- رفتار پيامبر گرامي در اين مورد، گواه روشن ديگر و روشنگر راه مسلمانان است. وائل بن حجر مي گويد: «آنگاه که پيامبر سجده مي نمود، پيشاني و بيني خود را بر زمين مي نهاد.»[6] انس بن مالک و ابن عباس و برخي از همسران پيامبر مانند عايشه و ام سلمه و گروه بسياري از محدّثان چنين روايت کرده اند:«کان رسول الله (صلي الله عليه وآله) يصلّي علي الخمره»[7] پيامبر بر خمره که نوعي حصير بود و از ليف درخت خرما ساخته مي شد، سجده مي نمود.

ابو سعيد -از صحابه رسول خدا- مي گويد: به محضر پيامبر وارد شدم در حالي که بر حصيري نماز مي گذارد.[8] اين سخن، گواه روشن ديگري بر نظريه شيعه است مبني بر اين که سجده بر آنچه از زمين مي رويد، در صورتي که خوردني و پوشيدني نباشد، جايز است.

4- گفتار و رفتار صحابه و تابعان پيامبر نيز گوياي سنّت آن حضرت است. جابر بن عبدالله انصاري مي گويد: با پيامبر گرامي نماز ظهر مي گزاردم، مشتي سنگريزه برگرفته و در دست خود نگه مي داشتم تا خنک شود و به هنگام سجده بر آنها پيشاني گذاردم و اين به خاطر شدت گرما بود. سپس راوي مي افزايد: اگر سجده بر لباسي که بر تن داشت جايز بود، از برداشتن سنگريزه ها و نگهداري آنها، آسان تر بود.

ابن سعد (متوفاي 209) در کتاب خود «الطبقات الکبري» چنين مي نگارد: «کان مسروق إذا خرج يخرج بلبنه يسجد عليها في السّفينه».[9] مسروق بن اجدع، به هنگام مسافرت، خشتي را با خود بر مي داشت تا در کشتي بر آن سجده نمايد.

لازم به تذکر است که مسروق بن أجدع، يکي از تابعين پيامبر و اصحاب ابن مسعود بوده است و صاحب «الطبقات الکبري» وي را جزء طبقه او از اهل کوفه پس از پيامبر و از کساني که از ابوبکر و عمر و عثمان و علي (عليه السلام) و عبدالله بن مسعود، روايت نموده اند، به شمار آورده است.

اين سخن روشن، بي پايگي گفتار کساني را که همراه داشتن قطعه اي تربت را شرک و بدعت مي پندارند، اثبات مي کند و معلوم مي گردد که پيشتازان تاريخ اسلام نيز، بدين کار مبادرت مي ورزيدند.[10]

نافع مي گويد: «إنّ ابن عمر کان إذا سجد و عليه العمامه يرفعها حتّي يضع جبهته بالأرض».[11] عبدالله بن عمر به هنگام سجده، دستار خود را بر مي داشت تا پيشاني خود را بر زمين بگذارد. رزين مي گويد: علي بن عبدالله بن عباس به من نوشت: لوحي از سنگ هاي کوه مروه را براي من بفرست تا بر آن سجده نمايم.[12]

5- از سوي ديگر، محدّثان اسلامي رواياتي را آورده اند حاکي از آن که پيامبر گرامي کساني را که به هنگام سجده، گوشه دستار خود را بين پيشاني خود و زمين قرار مي دادند، نهي نموده است. صالح سبايي مي گويد: پيامبر گرامي اسلام، شخصي را در حال سجده کنار خود مشاهده فرمود، در حالي که بر پيشاني خود، دستار بسته بود، پيامبر (صلي الله عليه وآله) عمامه را از پيشاني وي کنار زد.[13]

عياض بن عبدالله قرشي مي گويد: رسول خدا مردي را در حال سجده مشاهده فرمود که بر گوشه عمامه خود سجده مي نمود، به وي اشاره کرد که دستار خود را بردار و به پيشاني او اشاره فرمود. [14]

از اين روايات نيز به روشني معلوم مي گردد که لزوم سجده بر زمين، در زمان پيامبر گرامي اسلام، امري مسلّم بوده است، تا جايي که اگر يکي از مسلمانان، گوشه دستار خود را روي زمين قرار مي داد تا پيشاني خود بر زمين نگذارد، مورد نهي رسول خدا قرار مي گرفت.

6- پيشوايان معصوم شيعه که از طرفي -بنابر حديث ثقلين- قرين جدايي ناپذير قرآن و از سوي ديگر اهل بيت پيامبرند، در سخنان خود به اين حقيقت، تصريح نموده اند: «السجود علي الأرض فريضه و علي الخمره سنّه»[15] سجده بر زمين، حکم الهي و سجده بر حصير، سنّت پيامبر است و در جاي ديگر مي فرمايد: جايز نيست سجده نمودن جز بر زمين و آنچه مي روياند مگر خوردني ها و پوشيدني ها.[16]

نتيجه
از مجموع دلايل ياد شده، به روشني معلوم گرديد که نه تنها روايات اهل بيت پيامبر، بلکه سنّت رسول خدا و رفتار صحابه و تابعان آن حضرت، بر لزوم سجده کردن بر زمين و آنچه از آن مي رويد (مگر خوردني ها و پوشيدني ها) گواهي مي دهد. علاوه بر آن، قدر مسلّم آنست که سجده نمودن بر اشياي ياد شده جايز است، در حالي که جايز بودن سجده بر ساير چيزها، مورد ترديد و اختلاف است، بنابراين، به مقتضاي احتياط -که راه نجات و رستگاري است- سزاوار است در هنگام سجده کردن، به همين اشياي ياد شده اکتفا شود.

در پايان يادآور مي شويم که اين بحث، يک مسأله فقهي است و اختلاف ميان فقهاي اسلامي در اين گونه مسائل فرعي ، فراوان به چشم مي خورد، ولي يک چنين اختلاف فقهي نبايد موجب نگراني گردد؛ زيرا اين گونه اختلافات فقهي، در ميان چهار مذهب اهل سنّت نيز به وفور ديده مي شود به عنوان مثال، مالکي ها مي گويند: گذاشتن بيني بر سجدگاه، مستحب است درحالي که حنابله آن را واجب مي دانند و ترک آن را از موجبات باطل شدن سجده مي شمارند.[17]

پي نوشت:
[1] - رعد: 15.
[2] - صحيح بخاري، کتاب الصلوة، ص91.
[3] - بحار الانوار، ج85، ص147، به نقل از «علل الشرايع».
[4] - سنن بيهقي، ج1، ص212، (باب التيمم بالصعيد الطيّب)؛ صحيح بخاري، ج1، کتاب الصلاة، ص91، اقتضاء الصراط المستقيم (ابن تيميّه)، ص332.
[5] - کنز العمال، ج7، حلب، ص465، ح19809، کتاب الصلوة، السجود وما يتعلق به.
[6] - احکام القرآن، (جصّاص حنفي)، ج3، ص209، طبع بيروت، باب السجود علي الوجه.
[7] - سنن بيهقي، ج2، ص421، کتاب الصلوة، باب الصلوة علي الخمرة.
[8] - سنن بيهقي، ج2، ص421، کتاب الصلوة، باب الصلوة علي الحصير.
[9] - الطبقات الکبري، ج6، ص79، ط بيروت، در احوالات مسروق ابن أجدع.
[10] - براي آگاهي بيشتر به شواهد ديگر، به کتاب «سيرتنا»، نگارش علامه اميني، مراجعه شود.
[11] - سنن بيهقي، ج2، ص105، ط1 (حيدر آباد دکن)، کتاب الصلوة، باب الکشف عن السجدة في السجود.
[12] - ازرقي، اخبار مکه، ج3، ص151.
[13] - سنن بيقي، ج2، ص105.
[14] - سنن بيقي،ج2، ص105.
[15] - وسائل الشيعه، ج3، ص593، کتاب الصلوة، ابواب ما يسجد عليه، حديث 7.
[16] - وسائل الشيعه، ج3، ص591، کتاب الصلوة، ابواب ما يسجد عليه، حديث 1.
[17] - الفقه علي المذهب الأربعه، ج1، ص161، طبع مصر، کتاب الصلوة، مبحث السجود.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: