۰

روایت زنی که شوهرش به داعش پیوست!

نادیا تنها و وحشت زده، از مرز جنوبی ترکیه راهی عراق شد، اما در کردستان عراق به چنگ سربازان ائتلاف بین المللی مبارزه با داعش افتاد. در بازرسی اتوبوسی که نادیا سوار بر آن بود، نیروهای امنیتی حکومت اقلیم کردستان، پس از پیدا کردن عکس هایی روی تلفن نادیا، اورا متهم به همکاری با داعش کردند
کد خبر: ۱۴۰۲۱۹
۰۹:۳۳ - ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۶
به گزارش «شیعه نیوز»، نادیا ۲۲ ساله در پوششی با بلوز و شلوار به همراه یک کت ساتن با یقه خز و یک روسری سیاه که آزادانه چهره او را نمایان می‌کرد، از زندگی‌اش تحت سلطه داعش تا زندگی در یک زندان پرده برداشت. او یک عرب اهل سنت از استان مرکزی صلاح‌الدین عراق است  که در سال ۲۰۱۲ با یک کشاورز محلی ازدواج کرد. همه چیز داشت به خوبی پیش می‌رفت تا اینکه داعش در سال ۲۰۱۴ به مدت دو ماه روستای آنها را اشغال کرد و اینجا بود که همه چیز به بدترین شکل ممکن تغییر کرد.

کشاورزی که داعشی شد!

وقتی داعش روستای نادیا را اشغال کرد، بسیاری از ساکنان روستا فرار کردند؛ اما همسر نادیا اصرار داشت برای حفظ دام و احشام‌شان در روستا بمانند. بعد از گذشت چند ماه که نیروهای عراقی داعش را شکست دادند، بزرگان روستا بازگشتند و آنها و چند نفر دیگر  را که فرار نکرده بودند، به همراهی با داعش متهم کردند. زن و شوهر با دختر نوزادشان به موصل گریختند و شوهر نادیا که نتوانسته بود کاری پیدا کند، به عنوان نگهبان پاسگاه به داعش ملحق شد. نادیا می‌گوید: «شوهرم برای اینکه لقمه نانی پیدا کند، به داعش پیوست؛ اما در عمل شستشوی مغزی شد و به سرعت به یک فرد مهاجم تبدیل شد». روزی نبود که نادیا زیر دست و پای شوهرش کتک نخورد. رفتاری که همسر او تا پیش از پیوستن به داعش، حتی یک بار هم مرتکب نشده بود. نادیا می‌گوید داعش طرز فکر شوهرش را خراب کرد. وقتی نادیا می‌گفت فرار خواهد کرد، با تهدید همسرش روبرو می‌شد. نادیا باید می‌ماند وگرنه یا کشته می‌شد یا دیگر دخترش را نمی‌دید.
اما زمانی که داعش همسر نادیا را تحت فشار قرار داد تا راهی جنگ شود، مرد امتناع کرد و نزدیک به دو ماه مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در نهایت زندانی شد. شوهر نادیا یک روز پس از آزادی در نوامبر 2015،  به ترکیه فرار کرد. پس از اینکه داعش متوجه فرار او شد، به خانه نادیا حمله کرد. داعشی‌ها سر نادیا فریاد می‌زدند و از او می‌خواستند محل نگهداری همسرش را نشان دهد. نادیا چیزی نمی‌دانست. اینجا بود که با ضربه تفنگ سر و صورتش زخمی شد. مأموران داعش او را تهدید کردند که او را خواهند کشت. راهی جز فرار نبود. کجا؟ به همان جایی که شوهرش رفته بود: ترکیه.

سفر قاچاقی به ترکیه و بازگشت به عراق!

نادیا و دخترش پس از یک سفر چند هفته‌ای به ترکیه رسیدند. آنها جزئی از دو مجموعه از قاچاقچیان بودند که در پشت یک کامیون در یک قفس  و زیر صدها کیسه شن و ماسه و خاک پنهان شده بودند. نگهبانان شن و ماسه را با چوب‌های بلند به هم می‌زدند تا ببینند چیزی در زیر آن هست یا خیر. دختر نادیا وحشت کرده بود و نزدیک بود گریه کند، اما نادیا با اکراه با داروی خواب‌آور او را بیهوش کرد. او و دخترش از این سفر جان سالم به در برد و پیش شوهرش بازگشت. اما باز هم مورد ضرب و شتم شوهرش قرار گرفت. داعش شوهر او را به کلی تغییر داده بود. بار ها او را کتک می‌زد. هنگامی که همسرش لو رفت، نادیا به ستوه آمده بود. اینجا بود که طرح بازگشت به عراق را ریخت اما همسرش او را از آپارتمان بیرون انداخت و اجازه نداد که دخترشان با نادیا برود.
 
نادیا تنها و وحشت زده، از مرز جنوبی ترکیه راهی عراق شد، اما در کردستان عراق به چنگ سربازان ائتلاف بین المللی مبارزه با داعش افتاد. در بازرسی اتوبوسی که نادیا سوار بر آن بود، نیروهای امنیتی حکومت اقلیم کردستان، پس از پیدا کردن عکس هایی روی تلفن نادیا، اورا متهم به همکاری با داعش کردند. یکی از عکس‌ها، او را در یک کلاه سیاه و سفید با آرم داعش نشان می‌داد. عکس، نادیا را با موهای باز و آرایش کامل نشان می‌داد. این یک توهین به داعش بود، چراکه زنان باید چهره خود را بپوشانند و اصلاً آرایش نداشته باشند. نادیا می‌گوید: «اگر اعضای داعش این عکس را دیده بودند، او را به قتل می‌رساندند.» اما کلاه نادیا کار را خراب کرده بود. یک عکس دیگر، شوهر نادیا را با اندام ورزشی با ریش‌های بلند و در ژست حمله با تفنگ نشان می‌داد. نادیا فوراً به مأموران گفت: «این عکس همسرم است که  عضو داعش شده و من دارم از او فرار می‌کنم.» . اما مأموران باور نکردند. نادیا دستگیر شد.

زنانی که زندگیشان نابود شد

نادیا نزدیک به یک سال است که در زندانی در اربیل و به جرم عضویت در گروه تروریستی داعش زندانی است. او به 15 سال حبس محکوم شده است. در 17 روز اول حبس، مأموران او را در در یک سلول انفرادی مرطوب و سرد نگه داشتند تا او را مجبور کنند اعتراف کند همچنان به داعش وفادار است. حبس در سلول انفرادی به مدت بیش از 15 روز می‌تواند یک رفتار غیر انسانی تلقی شود، اما اینجا خبری از استانداردهای سازمان ملل نیست. در سلول سرد و تاریک او اثری از زندگی نبود. درب و دیوار سلول سیاه بود و تنها دو پنجره کوچک در سقف او را به جهان متصل کرده بودند. نادیا می‌گوید:  «آنها برای  اعتراف به من فشار آوردند. من می خواستم خودم را بکشم. گریه و التماس کردم و تقاضا کردم مرا  از اینجا بیرون ببرند». به مدت چهار ماه نادیا نتوانست هیچ تماس تلفنی برای ملاقات با خانواده داشته باشد. در زمان مصاحبه با نادیا، حکومت اقلیم کردستان هنوز برای او هیچ وکیلی در نظر نگرفته بود. و نادیا تا آن زمان قاضی را تنها یک بار دیده بود.
 
زنان و کودکانی که در این زندان هستند، در تمام اوقات روز به یک حیاط بزرگ دسترسی دارند. اما اکثر اوقات،  مادران و کودکان با دیگر زنان زندانی در یک سلول با تهویه ضعیف هستند. این سلول که حالا به مسکن 24 نفر تبدیل شده، در واقع برای نیمی از این تعداد ساخته شده است. یکی از زندانیان، یاسمین، بیوه 16 ساله‌ای است است که نیروهای حکومت اقلیم کردستان او را در حال تلاش برای پوشیدن جلیقه انتحاری در حین ورود به اربیل در سال ۲۰۰۸ دستگیر کردند . یاسمین می‌گوید که القاعده در عراق او را استخدام کرده است. او مرتباً می‌گفت نیروهای آمریکایی شوهرش را کشته‌اند و او باید انتقام مرگ شوهرش را بگیرد. از زمان اتمام مدت زندانی یاسمین، بیست ماه گذشته است، اما او همچنان در زندان باقی مانده است. مقامات حکومت اقلیم کردستان، او و عضو یک خانواده را به حفظ ارتباط با داعش طی سال‌های بازداشتشان متهم کرده‌اند و اجازه نداده‌اند زندان را ترک کنند.


 
جرم‌هایی که دیده نمی‌شود

در میان زنان در انتظار اتهام یا محاکمه، یکی از آنها گفت  که او به خاطر پسرش که یک دهه پیش به القاعده در عراق پیوسته بود، بازداشت شده است. گر چه او همه ارتباطات خود را  با پسرش از آن زمان به بعد قطع کرده بود؛ دستگیر شد و التماس‌هایش نیز فایده‌ای نداشت. یک زن زندانی دیگر گفت او با یک عضو برجسته داعش خویشاوند  بوده، اما هرگز حتی با این فامیل خود سخن نگفته و او را تنها یک بار در زندگی خود در یک جمع خانوادگی در سال 2002 دیده است. زن سوم گفت که او و همسرش که یک افسر سابق پلیس عراق بوده، به عنوان مظنون داعش بازداشت شدند، تنها به این خاطر که خانه آنها تنها خانه‌ای بود که داعش در روستای آنها، آن را خراب نکرده بود. او معتقد است داعش خانه آنها را لازم داشت و به این دلیل، خانه را خراب نکرد؛ اما همه ساکنان خانه را به زور بیرون انداخته است. دو زن دیگر گفتند  که داعش  یک یا بیشتر اعضای خانواده آنها را به قتل رسانده اما به جرم همکاری به داعش زندانی‌اند. سه زن، از جمله نادیا گفتند آنها  شوهران خود را ترک کرده‌اند؛ چرا که مردان  آنها به داعش  پیوسته بودند  و آنها را تهدید کرده بودند  و مورد ضرب و شتم قرار می دادند و یا اجازه نمی‌دادند فرزندان‌شان را ببینند. 
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: