به گزارش «شیعه نیوز»، «جیمز کربتری» در یادداشتی در وبسایت نشریه «فارن پالیسی» نوشت:
رهبران ملیگرا معمولا امید لیبرالها را ناامید میکنند. «رجب طیب اردوغان» در ترکیه، «شی جینپینگ» در چین، و حتی «ولادیمیر پوتین» در روسیه، در روزهای نخستین قدرتیابی خود وعده دادند که توازنی بین پوپولیسم و اصلاح اقتصادی برقرار سازند و حتی به ایما و اشاره چنین نشان دادند که قرار است کشورهایشان را به سمت و سویی لیبرالتر هدایت کنند. این وعدهها دیری نپایید. و حالا که «نارندا مودی» نخست وزیر هند یک راهب هندوی عوامانگیز به نام «یوگی آدیتیاناث» را در مصدر یکی از بزرگترین مشاغل سیاسی کشور منصوب کرده است، انگار او هم همین مسیر واپسگرایانه را در پیش گرفته است.
مودی، پس از پیروزی قاطع حزبش در انتخابات ایالتی ماه مارس در ایالت «اوتار پرادش»، با نصب آدیتیاناث در جایگاه وزیر ارشد این ایالت بسیاری از مردمان کشور خود را بهتزده کرد. با این تصمیم، آدیتیاناث رهبر بیش از ۲۰۰ میلیون نفر میشود – که ۳۸ میلیون نفرشان مسلمان هستند – و بدین ترتیب او به یکی از مهمترین و مشهورترین چهرههای حزب ناسیونالیست هندوی «بهاراتیا جاناتا پارتی» (BJP) تبدیل میشود، حزبی که مودی در سال ۲۰۱۴ شرایط بازگشتش به قدرت را فراهم کرد.
این انتصاب، عمدتا با واهمه و دلسردی مخالفان سرسختتر مودی روبرو شد، خصوصا لیبرالها، و البته هرکسی را که نسبت به سلامت دموکراسی سکولار هند و سرنوشت اقلیت قابل ملاحظهی مسلمانان در این کشور دغدغهمند بود، نگران کرد. اما آن کسانی را هم که امید داشتند مودی انرژیاش را معطوف به پویاتر ساختن اقتصاد کشور خواهد کرد بیمناک کرد، از جمله برخی میانهروها درون خود حزب BJP که دست کم در خلوت ابراز ناامیدی کردند. انتصاب آدیتیاناث فقط و فقط تصمیم شخص مودی بود، و معنیاش این است که این تصمیم احتمالا چیزی جز یک قدم به سمت نوعی پوپولیسم اکثریتگرا نیست. مودی که برای انتخاب مجدد در رایگیری دو سال آینده آماده میشود، با این حرکت خواستههای هندوهای تندرو را بر توسعهی اقتصادی پیشی میدهد.
آدیتیاناث که ردای معروف زعفرانی رنگش را بر تن داشت و سر خود را تراشیده بود، فرصت را از دست نداد و پیروزی «بهاراتیا جناتا پارتی» را نشانهی طرد سیاست «دلجویی از مسلمانان» معرفی کرد. او در هفتهی نخست حضور خود در منصب قدرت که هفتهای پر سروصدا بود، تیتر رسانهها را از آن خود کرد، خصوصا با آغاز موجی از بگیر و ببندها در کشتارگاهها، اقدامی که خوشایند هندوهاست چون دوست دارند از گاوهای مقدس حفاظت بشود، اما دامنگیر کسب و کارهایی میشود که معمولا در تملک مسلمانان است.
تا این هفته، آدیتیاناث یک چهرهی نسبتا بدنام اما از نظر سیاسی کماهمیت بود. او که از نمایندگان قدیمی حزب BJP در پارلمان است، بیشتر به عنوان یک واعظ ستیزهجو و فعال فتنهگر شناخته میشود. او پس از آنکه خانوادهاش را در حوالی ۲۰ سالگی به خاطر زندگی دینی خود ترک کرد، سریعا درجات پیشرفت را طی کرد و «ماهانت» (یا کاهن اعظم) یک معبد در شهر پر عسرت «گوراکپور» در شرق هند شد. از آنجا، ابتدا جمعی از مریدان مذهبی برای خود دست و پا کرد و بعد هم یک مشغلهی سیاسی را در پیش گرفت، که رویکرد بیرحمانه و ادبیات ستیهندهاش از آن جایگاه به مذاق سلسله مراتب BJP خوش آمد.
تردید چندانی نیست که سیاستورزی او افراط گرایانه است. آدیتیاناث اگرچه فقط ۴۴ سال دارد، تجربهای فراوان در تحریک تودهها و آشوبآفرینی دارد. مثل بسیاری از سیاستمداران در ایالت «اوتار پرادش» – که یکی از فقیرترین ایالتهای هند است و سابقهای ناخوشایند در پیوند حکومت و جرم دارد – او هم پروندهای سنگین در ادارهی پلیس دارد، و از جمله اتهامات معوقهاش شامل برنامهریزی برای قتل و آشوب است. با این حال، همین استعداد او در آتشافروزی بین هندوها و مسلمانان است که بیش از هر چیز مایهی نگرانی شده است.
پس از انتصاب او کلیپهایی از سخنرانیهای فتنهانگیزانهاش به طور گسترده در هند دست به دست شد. در یکی از این کلیپها، این راهب کوتوله جمعیتی را با قیل و قالهای مسلمان ستیزانه به شور و هیجان در میآورد. او فریاد میزند: «اگر آنها حتی یک هندو را بکشند، ما چند نفر را خواهیم کشت؟» اینجا صبری میکند. انبوه جمعیت با هیجان جواب میدهد: «۱۰۰!». در ویدئویی دیگر، اعضای گروهی از جوانان افراطی که او در زادگاهش پایهگذارشان بود، در حضور آدیتیاناث، خطاب به مردان هندو شعار میدهند تا به جنازهی زنان مسلمان تجاوز کنند.
جایی دیگر، او به گرمی از اقدام دانلد ترامپ برای ممنوعیت ورود مهاجران مسلمان صحبت میکند، و اظهار میکند که بتهای مذهبی هندو باید به ضرب و زور در مساجد قرار بگیرد، و از حزب خود درخواست میکند که طرحهایش را برای تاسیس یک معبد جنجالی هندو به جای مسجدی که در سال ۲۰۰۲ به دست فعالان هندو ویران شد پیگیری کند. احتمالا هیچ جای تعجب ندارد که او از روابط گرم خود با «راشتریا سوایامسواک سانگ» (RSS) لذت میبرد، که یک سازمان ناسیونالیست هندوی افراط گرا است و حزب BJP از دل آن بیرون آمد و خود مودی هم در جوانیاش مدتها در آن فعالیت میکرد.
اوایل ماه مارس یک روز صبح من به همراه گروهی از روزنامهنگاران و اساتید دانشگاه با آدیتیاناث دیدار کردیم. دیدار ما در مجتمع وسیع عبادتگاه او انجام شد و همان زمانی بود که کارزار انتخاباتی در ایات اوتار پرادش به اوج خود رسیده بود. بیرون از معبد، منظرهای صلحآمیز برقرار بود؛ «سادهو»ها (یا افراد مقدس) سالخورده و ریشدار با رداهای نارنجی رنگ در ساختمانهای اطراف چهارزانو نشسته بودند و بوی گل همیشه بهار فضا را پر کرده بود. درون معبد، در یک اتاق ملاقات بزرگ و بدون پنجره، آدیتیاناث تنها روی یک مبل زعفرانی رنگ و مقابل پرترههای بزرگی از دو کاهن اعظم پیشین نشسته بود و زبان هندی را با شدتی فراوان سخن میگفت.
ادبیات او آن روز صبح آرام اما نیش و کنایه دار بود. «گوراکپور» یکی از فلکزدهترین شهرهای هند است، با خیابانهایی پر از زباله و سطوح بالای جرم و جنایت؛ که همگی نتیجهی دهها سال حکمرانی بر مبنای بیقانونی و ساخت و پاخت است. آدیتیاناث ادعا میکرد BJP جلوی فساد را خواهد گرفت، اما با این حال بخش زیاد مشکلات منطقه را تقصیر خارجیها میدانست، و به تناوب از افراد مختلفی همچون یکی از وزرای دولت پیشین ایالت (که از قضا مسلمان بود)، مهاجران نپالی که از مرز نزدیک آنجا وارد میشدند، و کارگران مهاجر که از ایالتهای نزدیک هندی میآمدند، انتقاد میکرد. وقتی از او دربارهی اصلاحات اقتصادی پرسیدیم، تنها پاسخی گذرا دربارهی کشاورزی داد.
آدیتیاناث در جایگاه وزیر ارشد، حالا باید با دو مورد از خطرناکترین گسلها[ی اجتماعی] هند دست و پنجه نرم کند. از یک سو، این ایالت دچار شکافهای عمیق بر سر کاست و مذهب است، که اغلب به خشونت کشیده میشود، و آخرین نمونه هم در سال ۲۰۱۳ بود که به آشوب ختم شد. از سوی دیگر، این ایالت از نظر اقتصادی عقبمانده است، و از آن رونقی که طی یک دههی گذشته برخی بخشهای هند را فرا گرفته است بیبهره مانده است. خیلیها امید داشتند مودی وزیر اعظمی را انتخاب خواهد کرد که قادر به کاهش تنشهای فرهنگی و تشویق سرمایهگذاری باشد. گویا احتمال اینکه آدیتیاناث بر خلاف این امیدها عمل کند بیشتر است.
این تصمیم در سطوح کلیتری هم نگرانکننده است. مودی پس از پیروزی خودش را به عنوان قهرمان توسعه جا زده است. سابقهی حضور او در آن گروه افراطی باعث شده است بسیاری از لیبرالها به صداقت او شک کنند، اما تاکنون به طور کلی جوری عمل کرده است که تردیدهای آنها بیپایه از آب در آید، و دولتی را پیش برده است که اغلب از سیاسیبازی با اختلافات مذهبی اجتناب کرده است و در ضمن پیشرفت اقتصادی معقولی هم ایجاد کرده است.
حالا، با سر رسیدن آدیتیاناث، دوباره نگرانیها بالا گرفته است که مودی میخواهد یک برنامهی «هندو-گرایانه»ی ناسیونالیستی بسیار شدیدتری را در پیش بگیرد که اقتضایش معرفی هند به عنوان یک ملت هندو و تنزل دادن مسلمانان و مسیحیان به جایگاه بیگانگان است. «داوش کاپور» استاد علوم سیاسی در دانشگاه پنسلوانیا میگوید: «تصمیم مودی عمیقا نگرانکننده است و نشانههای نادرستی از مودی و دولت مطلوب او به دست میدهد. جمعیت مسلمانان [اوتار پرادش] بیش از عربستان سعودی است. اینکه شخصی با چنین گرایشهای آشکارا متعصبانهای را منتصب کند چه پیامی دارد؟»
مودی هفتهی پیش دوباره اطمینان خاطر داد که او و وزرای انتخابیاش همچنان بر پیشرفت اقتصادی به عنوان «ماموریت اصلی»شان متمرکز هستند. با این حال این انتصاب وی همچنان عجیب و غریب است. وزرای ارشدی که او پیشتر برای دیگر ایالتها انتخاب کرده است اغلب چهرههای نسبتا میانهرو و بی سروصدایی بودهاند، حتی اگر تنها دلیل انتخابشان این بوده باشد که احتمال شاخ شدنشان در رقابتهای سیاسی کم است. اگرچه منتقدان لیبرال اغلب او را متهم میکنند که از تاکتیکهای «به در بگو تا دیوار بشنود» استفاده میکند تا نظر هندوهای تندرو را جلب کند، کارزار اخیر حزب BJP در اوتار پرادش هم به این دلیل قابل توجه بود که لحن تفرقه برانگیز چندانی در آن به چشم نمیخورد.
این احتمال وجود دارد که زر و زیور قدرت آدیتیاناث را نرم کند و مودی تمرکز خود را بر اشتغالزایی و سرمایهگذاری حفظ کند. اما آنچه بیشتر احتمالش میرود این است که حساب و کتابهای متفاوتی در کار است؛ خاصه اینکه، مودی گمان میکند در صورتی بیشترین شانس را برای پیروزی مجدد BJP در انتخابات ۲۰۱۹ دارد که حمایت سفت و سختتری نسبت به هندوییسم اکثریتگرا نشان دهد، دست کم در ایالتهای سنتگرایی مثل اوتار پرادش. پس از تجربهی جسورانه اما از نظر اقتصادی سوال برانگیز مودی در سال گذشته برای «پولزدایی کردن» از اقتصاد هند – که به موجب آن و به تبعیت از یک مبارزهی فسادستیزانهی دنکیشوتی دو فقره از پر ارزشترین اسکناسهای هند را از رده خارج کرد – حالا این انتصاب رنگ و بوی یک گرایش جدیتر به سمت پوپولیسم دارد.
مودی هیچگاه یک رهبر لیبرال نبوده است و هیچگاه تظاهر به لیبرال بودن هم نکرده است. اما حالا که فکر انتخاب مجدد در سر دارد، خطر احتمالی این است که او نیز از تجربهی دیگر ناسیونالیستهای محافظهکار درس خواهد گرفت. مثلا، در ترکیه اردوغان با وعدهی اتحاد و اصلاح به قدرت رسید اما حالا با افراط گرایی روز افزون خود سفت و سخت به قدرت چسبیده است. تاکنون، مودی نیروی میانهروتری از آب درآمده است. اما اگر قرار باشد انتصاب او در اوتار پراداش را نشان از چیزی تلقی کنیم، احتمالا این است که این میانهروی به زودی ناپدید خواهد شد.