طی روزهای گذشته مستندی جنجالی با نام «حلقه شیطان» از شبکه سه و همچنین شبکه خبر رسانه ملی پخش شد و مورد استقبال چشمگیر مخاطبان قرار گرفت و تأثیر بسیار خوبی در روشنگری علیه فرقه انحرافی عرفان حلقه داشت، به بهانه این مستند گفتوگویی داشتیم با فاطمه میرزاییان کارشناس نقد عرفانهای نوظهور و منتقد فعال فرقه انحرافی عرفان حلقه و مشاور این مستند، که در ادامه میخوانید:
* لطفاً در ابتدا درباره مستند «حلقه شیطان» و رویکرد آن توضیحی برای ما بفرمایید؟
مستند حلقه شیطان با رویکرد بیان آسیبهای فرقه انحرافی حلقه از زبان جداشدگان و آسیب دیدگان، روایت حقایق تلخی است که در جریان دورهها و کلاسهای عرفان حلقه رخ میدهد. این مستند تلاش داشت با ارائه کیسهای واقعی از افراد به دام افتاده، جریان فکری خطرناکی را که در پوشش عرفان و درمان و با ظاهری فریبنده برای اقشار مختلف جامعه دام پهن کرده است را به مخاطب بشناساند. آنچه آسیب دیدگان در این مستند بیان داشتند، حقایق واقعی است که بخشی از جامعه را گرفتار کرده و علت عمده آن ناآگاهی افراد و فریبندگی این تفکرات دوچهره است.
ما در این کار تلاش کردیم به اقشار جامعه که هنوز به دام نیفتادهاند، آنچه قرار است در جریان دوره ها و کلاسهای حلقه با آن روبرو شوند و خدای نکرده آسیب ببینند را به نمایش بگذاریم. این مستند هیچ قضاوت و نقد کارشناسان را دخالت نداد و فقط حقایق را از زبان آسیب دیدگان بیان و قضاوت را به مخاطبان واگذار کرد.
* عرفان حلقه، چه آسیبهایی را متوجه جامعه ما میکند؟ از تجربیات خودتان در این زمینه برایمان بگویید؟
بنده مدت چهارسال است که در مورد این فرقه بصورت پژوهشی و میدانی فعالیت میکنم.در مواجهه با این فرقه به آسیبهای فراوانی که آموزههای حلقه به افراد وارد میکند پی بردم که در نهایت منجر به تأسیس انجمن نجات از حلقه به عنوان انجمنی مردمی برای مقابله تخصصی با این فرقه و ارتباط با آسیب دیدگان و پیگیری و حل مشکلات آنان شد، اولویت اول ما در انجمن روشنگری و اطلاع رسانی به جامعه است.
در طی این چهارسال آسیب دیدگان زیادی با انجمن و شخص بنده تماس گرفتند و یا حضوراً مراجعه کردند. عمده آسیبهای عرفان حلقه در وهله اول تغییر باور و اندیشه و از دست دادن اعتقادات مذهبی است، آموزههای این فرقه به نحوی زیرکانه و در پوشش توجیهات عرفانی و با استفاده ابزاری از آیات قرآن و عناوین دینی، بطور غیر محسوس و زیر پوستی، باورهای انحرافی خود را به فرد القاء میکند به طوری که افراد شرکت کننده در کلاس، اگر با مفاهیم دینی بطور عمیق و صحیح آشنا نباشند،گمان میکنند آموزههای حلقه کاملاً حقایق دینی است که تاکنون در هیچ کتاب و منبع دینی بیان نشده و کشف رمز و باطن قرآن وحقیقت دین و عرفان اسلامی است که توسط سرکرده حلقه ارائه شده است.
نتیجه این آموزهها اعتقاد به دینی ساختگی و به دور از واقعیت، اما با پوشش تفکر شیعی و اسلامی است. سرکرده حلقه بسیار زیرکانه در طی دورهها و در آثار مکتوب انحرافات را القاء کرده و مصداق عینی «یَلبِسونَ الحَّقَ بِالباطِلِ و تَکتُمُون الحَق» است.
عمده آسیبهای عرفان حلقه در وهله اول تغییر باور و اندیشه و از دست دادن اعتقادات مذهبی است، به طوری که افراد شرکت کننده در کلاس، اگر با مفاهیم دینی بطور عمیق و صحیح آشنا نباشند، گمان میکنند آموزههای حلقه کاملا حقایق دینی است
علاوه بر آسیب اعتقادی، عمده آسیبی که منجر به مراجعات آسیب دیدگان به ما میشود، آسیبهای جسمی، روحی و روانی است. متأسفانه افراد شرکت کننده در کلاسها متوجه آسیب اعتقادی که بطور نرم و نامحسوس در طی آموزشهای فرقه رخ میدهد، نمیشوند اما آسیبهای جسمی، روحی و روانی که نمود بیشتری دارد و فرد را ازحالت عادی خارج و زندگی او را مختل میکند و در اکثر موارد هم درمانی برای آن نمییابد، منجر به پیگیری و ارتباط با ما میشود.
بیمارانی که به امید درمان در این کلاسها حضور پیدا میکنند، بعد از روش غیر علمی و خطرناک فرادرمانی، دچار بهم ریختگی روحی و روانی شده که گاهی منجر به جنون و خودکشی هم میشود، اما مسترهای حلقه آنها را وادار به تحمل کرده و مدعی هستند بیماری شما در اثر رسوخ جن و روح سرگردان است و این برونریزیها (بهم ریختگیهای روحی و روانی) نشانه خروج این موجودات از جسم شماست و باید تحمل کنید تا خروج تکمیل شود، اما در واقع این برون ریزیها،آسیبهای فرادرمانی است که منجر میشود شخص، آسیب جدی دیده و گاها تعادل روحی خود را از دست داده، در بیمارستانها ی روانی بستری شده و اغلب دست به خودکشی هم می زند.این مشکلات افراد را مستأصل میکند که برای درمان به هر دری میزنند و با پیگیریها با ما مرتبط شده و تقاضای کمک برای درمان دارند.
در توضیحاتتون به مورد خودکشی آسیب دیدگان حلقه اشاره فرمودید، لطفا در این مورد توضیح بیشتری بدهید؟
در تجربیاتی که ما در مواجهه با آسیب دیدگان حلقه داشتیم به نتایجی رسیدیم و آن اینکه سرکرده حلقه مدعی است همه بیماریها در اثر رسوخ جن و روح سرگردان(در اصطلاح فرقه موجودات غیر ارگانیک) در بدن افراد است و برگزاری دوره تشعشع دفاعی حلقه که برای خارج کردن جن و روح از بدن افراد طراحی شده و مدعی میشوند با اتصال بیماران به شعور کیهانی(جبرییل یا روح القدس) این موجودات را از بیمار خارج و درمانش میکنند (شبیه ادعای فرقه انحرافی پنطیکاست که میتوانید فیلمهای این دوره را روی سایت نجات از حلقه و اینترنت ببینید)، نقش بسیار پررنگی به جن در زندگی فرد داده میشود.
سرکرده حلقه در کتاب موجودات غیرارگانیک خود، وظایف زیادی برای این موجودات مطرح میکند و حضور و نقش آنها را در زندگی بسیار مهم و اساسی میداند(شبیه اعتقاد شیطان پرستان) به طوری که افراد با باور این اعتقادات خرافی، دچار ترس و توهم و احساس حضور این موجودات در زندگی شده و بسیاری از مشکلات اخلاقی، روحی و اعتقادی خود را به آنها نسبت میدهند، فرد دائما احساس میکند این موجودات در بدن او رسوخ کردند و منجر به بیماری یا بروز مشکلات اخلاقی و شخصیتی شدهاند و با این فرافکنی، به اتصال حلقه و تشعشع دفاعی پناه برده و سعی میکند با تحمل آسیب های بعد از آن (برون ریزی مصطلح در حلقه) آنها را از بدن خود خارج کند.
این باور خرافی منجر به ایجاد اسکیزوفرنی(توهمات دیداری، شنیداری) در افراد میشود که دائما حضور موجوداتی را کنار خود احساس کرده و حتی چیزهایی را میبینند و میشنوند. البته ما کیسهایی داشتیم که به این نتیجه رسیدهایم فرد واقعا با این موجودات مرتبط شده است.
مثلا خانم «ش .خ» که بعد از حضور در کلاس حلقه مدت چهار سال دچار بیماری روحی و روانی شد و در بیمارستان روانی بستری شد و درمان های سختی مثل شوک الکتریکی را بارها تحمل کرد، ایشان بیان میکند که بعد از اتصال حلقه صداهایی را میشنود که به او القاء خودکشی میکنند تا از این وضعیت بیماری نجات پیدا کند و راحت شود. جالب اینجاست که این صداها نام قرص، تعداد و آدرس خیابان ناصرخسرو برای تهیه قرص را به او میدهند و ایشان به آن آدرس مراجعه میکند، قرص را تهیه و سه بار اقدام به خودکشی میکند که با اطلاع به موقع خانواده نجات پیدا میکند.
این اطلاعات دقیق و صحیح که به این خانم داده شده نمیتواند ناشی از توهم و تلقین باشد. اطلاعاتی درست که فرد نداشته ما را به این نتیجه میرساند که ارتباط واقعی بین این افراد و این موجودات شیطانی بعد از اتصال حلقه برقرار میشود، از این نمونه آسیب دیده زیاد داشتم. خانم «س» هم به همین روش خودکشی کرد و متأسفانه از دنیا رفت.
گزارشات خودکشی با مستندات در انجمن موجود است. این افراد قبل از حضور در کلاس حلقه، هیچ نوع مشکل روحی و روانی و توهمات دیداری و شنیداری و القاء افکار منفی نداشتهاند و همه مشکلات پس از حضور در کلاسها و اتصال حلقه بروز کرده است.
سرکرده حلقه با طرح مسائلی خلاف آیات قرآن از خدا ابزاری در دست انسان میسازد که موظف است تمام نافرمانیها و ناسپاسیهای بنده را ببخشد و او را به خدایی برساند.
* بر این اساس، خطر این دورهها و کلاسها بسیار جدی است و سلامت معنوی و جسمی و روحی افراد جامعه را تهدید میکند. این فرقه چه آسیبهای دیگری میتواند برای افراد به دنبال داشته باشد؟
متاسفانه اگر برخورد مناسب و جدی با تفکر عرفان حلقه صورت نگیرد بسیار خطرناک و آسیب زا است، چرا که با لباس دین به جنگ دین آمدند و این پوشش عرفان اسلامی فریب خطرناکی است که افراد ساده و ناآگاه را جذب میکند. مهمترین آسیب آموزههای حلقه تغییر باور فرد و تحریف مفاهیم دین اسلام است به عنوان نمونه خدمت شما عرض میکنم:
سرکرده حلقه در کلاسهای خود مدعی است انسان، خدای بالقوه است و در حال سیر به سوی خدای بالفعل شدن است. خدای متعال را اینگونه معنا میکند: «معنای تعالی، داشتن همتا است، یک استاد خوب باید همتا داشته باشد یعنی باید شاگردش کاملا شبیه خودش باشد، انسان نیز باید خدا شود. خدای بخشنده یعنی باید خدا تمام ساحت وجودیاش را به انسان ببخشد، تمام علم خدایی را در اختیار انسان بگذارد و انسان به خدایی برسد و خدا برای رسیدن به این منظور این جهان را طراحی کرده است».
توجه کنید همین آموزه در تناقض با نص صریح قرآن است، جایی که خدا میفرماید «قُل هُوَ اللهُ اَحَد- الله الصَمَد- لَم یَلِد وَ لَم یِولَد وَ لَم یَکِن لَهُ کُفُوا اَحَد»؛ خدا هیچ همتا و شریکی ندارد و نخواهد داشت و قرار نیست انسان به خدایی برسدو علم و قدرت خدا را تصاحب کند و بر اریکه خدایی تکیه زند. این تفکر همه خدایی در اکثر تفکرات انحرافی و فرقه های ضاله با رویکرد عرفانی دیده میشود که عرفان حلقه هم آن را مطرح میکند.
نکته انحرافی دیگری که به عنوان مثال میتوانم عرض کنم و در حلقه بطور جدی و پررنگ مطرح میشود باوری است که در تلاش است تا خوف از نافرمانی خدا و عذاب الهی قیامت که در قرآن بارها برای کفار و مشرکین و عصیانگران وعده داده شده است را نفی کند. عرفان حلقه همراستا با جریانات فکری انحرافی مطرح در جهان، که برای مقابله با اسلام و احکام دین خصوصا ظلم ستیزی و شهادت طلبی، تلاش دارد از دین فقط چهرهای رحمانی مطرح کند و خدایی در افکار بسازد که موظف است در برابر هر عمل درست و نادرست بندگان فقط جنبه عشق و مهربانی و رحمت از خود نشان دهدبه اشاعه این تفکر میپردازد.
سرکرده حلقه با طرح مسائلی خلاف آیات قرآن از خدا ابزاری در دست انسان میسازد که موظف است تمام نافرمانیها و ناسپاسیهای بنده را ببخشد و او را به خدایی برساند. او به وضوح در کلاس حلقه مدعی میشود همه انسانها قبل از ورود در جهنم بخشیده میشوند و جهنم فقط کانال آگاهی است که انسان در آن به آگاهی کل هستی دست پیدا میکند و حجابهای بین دو جنبه وجودی انسان(روح الله ومن متحرک) برداشته شده تا قابلیت خدا شدن پیدا کند و بعد از جهنم بر اریکه قدرت الهی سوار شود. نکته قابل توجه این است که سرکرده حلقه این آموزهها را الهامی الهی میداند که در اتصال به آن دست یافته است.
همین دو نکته عمق انحرافات آموزههای حلقه را نشان میدهد، باورهایی که انسان را نه به بندگی و اطاعت خدا که به انسان محوری و نگاه ابزاری به خدا و دین میرساند و با خودشیفتگیی که به انسان میدهد، راه را برای هر گناه و عصیانی باز میکند و خدایی ساختگی در ذهن افراد میسازد. مباحث انحرافی حلقه بسیار است که در این مجال کوتاه نمیگنجد.
اکثر به دام افتادگان کسانی هستند که با آموزههای دینی بطور عمیق و صحیح آشنا نیستند و فقط باوری سطحی و تقلیدی دارند
* با توجه به صحبتهای شما تفکر عرفان حلقه، جنگ علنی با خدا و دین اسلام در قالب عرفان است و خطر بسیار جدی است. در پایان چه توصیهای به عموم مردم دارید؟
از مردم درخواست دارم مراقب تفکرات انحرافی در پوششهای زیبایی مثل عرفان، معنویت یا بحثهای روانشناسی و رسیدن به آرامش و ... باشند و بدون تحقیق پای صحبت هر فردی ننشینند و هر سخنی را بدون سند و دلیل علمی، عقلی و یا شرعی نپذیرند. منابع دینی ما بسیار غنی است و پاسخ تمام سؤالات انسان را در بردارد. از همه جوانان و اقشار مختلف مردم تقاضا دارم با این منابع دینی خصوصا تفسیر قرآن که از علمای بزرگ بر جامانده آشتی کنند و به جای مطالعه کتب انحرافی و جهتدار نویسندگان غربی و روشنفکران ضد دین، پای درس قرآن و اهل بیت(ع) و علمای بزرگ اسلام بنشینند و سهمی از مطالعه منابع اصیل دینی در زندگی روزانه خود قراردهند تا به دام این جریانات و تفکرات شیطانی نیفتند.
اکثر به دام افتادگان کسانی هستند که با آموزههای دینی بطور عمیق و صحیح آشنا نیستند و فقط باوری سطحی و تقلیدی دارند. دین انسان را به تفکر و تعقل و تحقیق در اصول دین سفارش کرده و وظیفه اولیه هر فردی تحقیق و تفکر در اصول دین است اگر پایههای تفکر صحیح گذاشته شود این جریانات انحرافی راه نفوذی به اندیشه انسان نخواهند داشت.
شرط اساسیِ یافتن حقیقت ناب، رعایت تقوی و معنویات است همانطور که خداوند متعال میفرماید «اِن تَتَقواالله یَجعَل لَکِم فُرقانا» اگر تقوی الهی پیشه کنید خدا برای شما فرقان قرار میدهد. فرقان یعنی قدرت شناخت حق از باطل تا در لحظه تصمیم گیری توانایی تشخیص صحیح پیدا کنید و این ممکن نیست مگر با رعایت تقوی الهی و اطاعت از دستورات شرع.