به گزارش «شیعه نیوز»، روزنامه «جوان» در بخش بینالملل خود و در یادداشتی از «محمد بابایی» نوشت:
دیگر کسی نه حرفی از برکناری بشار اسد میزند و نه «شورشی میانهرو» در سوریه پیدا میشود، بلکه همه نگاهها به «رقه» دوخته شده است؛ جایی که بازیگران اصلی برای رسیدن زودتر به پایتخت خلافت خود خوانده داعش رقابت میکنند تا شکست این گروه تروریستی را به نام خود ثبت کنند و هم در مذاکرات سیاسی برای آینده سوریه اهرمی مؤثر به دست بیاورند. این بازیگران به صورت کلی به سه جبهه تقسیم میشوند که منافع آنها با یکدیگر گاهی تعارض و گاهی همپوشانی پیدا میکند: -1 امریکا که از کردها به عنوان نیروی زمینی خود استفاده میکند -2 ترکیه و نایبانش (شورشیان به اصطلاح میانهرو عرب و ترکمن سوری -3 ارتش سوریه که از حمایت روسیه و محور مقاومت بهرهمند است. حالا با تحولات اخیر، به ویژه در منبج به نظر میرسد ترکیه از گردونه این رقابت خارج شده است و این کردها و ارتش سوریه هستند که انتظار میرود وارد این شهر شوند. برای درک بهتر تحولات، اجازه بدهید به سه ماه پیش برگردیم، زمانی که نیروهای دولتی با کمک متحدان خود آخرین مناطق شرقی حلب را آزاد کردند و میخ پایانی را بر پروژه غربی «تغییر رژیم» کوبیدند. در پی این دستاورد، آنکارا، مهمترین حامی مخالفان پای میز مذاکراتی در «آستانه» نشست که در طرف مقابل آن دو متحد کلیدی دمشق، یعنی تهران و مسکو قرار داشتند.
ترکیه با داشتن 700 کیلومتر مرز مشترک با سوریه، رگ حیات گروههای مسلح را در دست دارد. متحدان دمشق به خوبی میدانند تا زمانی که آنکارا به حمایت خود از گروههای مسلح در شمال سوریه پایان ندهد، بازگشت امنیت و صلح به این کشور به سختی ممکن خواهد بود. ایران و روسیه برای همراه کردن ترکیه با خود به صورت زیرکانهای از سیاست «چماق و هویچ» استفاده میکنند. آنها در قبال تغییر اولویتهای سیاست ترکیه، با ورود ارتش این کشور به شمال سوریه جهت جلوگیری از پیشروی کردها به سمت سواحل مدیترانه موافقت کردند. کردها مرداد سال جاری 1395 بدون توجه به هشدارهای اردوغان از غرب رودخانه فرات عبور کرده و شهر منبج را از کنترل داعش آزاد کرده بودند. آنها قصد داشتند با تسلط بر جرابلس و الباب کانتونهای کوبانی و جزیره را به عفرین وصل کنند و بیش از هر زمانی به آرزوی خود برای دستیابی به منطقه مستقل کردی نزدیک شوند.
مهار جاهطلبی کردها که از حمایت امریکا برخوردار هستند، نتیجه خوشایندی برای دمشق نیز محسوب میشد و به همین دلیل به صورت ضمنی با ورود ارتش ترکیه به عنوان سدی در مقابل توسعهطلبی آنها استقبال کرد، اما دولت سوریه و متحدانش هر وقت احساس کردند آنکارا قصد دارد پا را کج بگذارد یا با چماق بر سر آن بکوبد با ترفندهای سیاسی آنکارا را در شرایط بن بست قراردادند. نقطه اوج این سیاست را میتوان در شهر شمالی منبج به وضوح دید. ترکیه پس از رسیدن به الباب قصد داشت به سمت منبج و سپس رقه حرکت کند اما این هدف ترکیه در پی توافق هوشمندانه کردها با مسکو و دمشق ناکام ماند؛ کردها بعضی مناطق تحت کنترل خود را با وساطت مسکو به ارتش سوریه تحویل دادند تا به عنوان حائل بین آنها و ترکیه عمل کنند. قرار گرفتن نیروهای دولتی در این موقعیت بهترین نتیجهای بود که میتوانست برای دمشق شکل بگیرد، این اقدام از یک طرف باعث وابستگی بیش از پیش کردها به دولت سوریه میشود، چراکه آنها برای عبور از کانتونهای جزین و کوبانی به عفرین باید از مناطق تحت کنترل دولت استفاده کنند و از طرف دیگر مانع از پیشروی ترکیه به سمت رقه شوند.
با قرار گرفتن ارتش سوریه در شهر منبج مسیر ترکیه به سمت رقه بسته میشود و این کشور نه تنها از گردونه رقابت خارج میشود بلکه شاهد افزایش اعتبار و قدرت دشمن دیرینه خود یعنی کردها خواهد بود، مسئلهای که باعث میشود آنکارا از واشنگتن فاصله بگیرد و بیشتر به دمشق گرایش پیدا کند. البته اینجا یک احتمال دیگر وجود دارد و آن اینکه ترکیه تصمیم بگیرد نیروهای دولتی سوریه را در منبج هدف قرار بدهد و به سمت منبج پیشروی کند، هر چند با توجه به اینکه حمله به مواضع ارتش سوریه حمله به مواضع روسیه محسوب میشود، بعید است آنکارا دست به این اقدام به صورت جدی بزند.
از طرف دیگر، قرار گرفتن نیروهای ارتش سوریه بین ترکیه و کردها نتیجه مطلوبی برای امریکا نیز محسوب میشود چراکه مانع درگیری دو جریانی میشود که هر دو به نوعی از حمایت واشنگتن برخوردار هستند. حمایت امریکا از کردها و ترکیه بدون توجه به دشمنی دیرینهای که بین آنها وجود دارد هماکنون به یکی از بزرگترین چالشهای کاخ سفید تبدیل شده است و همین مسئله باعث میشود بعضی ناظران بگویند امریکا جهت مهار تنش بین کردها و ترکها احتمالا مجبور خواهد شد به گزینه شوراهای محلی وفادار به دولت مرکزی در رقه روی بیاورد. ترکیه صراحتاً با تسلط کردها بر رقه مخالفت کرده و امریکاییها نیز حاضر نیستند بیش از این باعث رنجش متحد خود در ناتو شوند و از طرف دیگر کردها میدانند اکثریت عرب زبان رقه علاقهای ندارند کردها بر آنها حکومت کنند. بنابراین تحویل رقه پس از شکست داعش به شورای محلی میتواند گزینهای رضایتبخش برای همه بازیگران، البته بیش از همه برای دمشق باشد. در پایان محور مقاومت کارتی دارد که در صورت به کارگیری میتواند نقشی کلیدی در تغییر موازنه به نفع دمشق داشته باشد. فرماندهان حشدالشعبی عراق اعلام کردهاند پس از آزادسازی موصل آماده حرکت به سمت مرزسوریه و تعقیب تروریستهای داعش تا رقه هستند. زمینههای استفاده از این کارت با حملات هوایی چند روز گذشته جنگندههای عراقی به مناطقی در رقه در حال مهیا شدن است. با توجه به متغیرهای زیاد و پویایی بالای جنگ سوریه پیشبینی اینکه رقابت کردها و ارتش سوریه در رقه چگونه پیش خواهد رفت سخت است اما آنچه مشخص است اینکه شکست داعش در رقه قطعی به نظر میرسد و احتمال اعاده حاکمیت مرکزی بر این بخش سوریه در آیندهای نه چندان دور وجود دارد.