دوستانی که توفیق زیارت حرم رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در مدینه را پیدا کرده اند، حتما برخورد وهابیون را مشاهده کرده اند. حتما دیده اند که به محض آن که زائری رو به سوی ضریح مطهر رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم کند، با تندی و خشونت وی را از این کار برحذر می دارند و از او می خواهند که رو به سوی قبله نماید. دلیل این کار آنان این است که وهابیت هرگونه خواسته را از غیر خداوند شرک می دانند و اجازه نمی دهند کسی حتی از برترین مخلوق خداوند، خواسته ای داشته باشد. پیش از این نیز مطالبی در نفی این باور وهابیت عرضه کرده ام، اینک نیز در راستای زدودن این تفکر اشتباه، به واقعه تاریخی زیر که در بسیاری از کتب معتبر اهل سنت ذکر شده، توجه فرمائید.
مالک با منصور دوانیقی از بغداد به مدینه رفته بود. در مسجد النبی صلی الله علیه وآله وسلم، گفتگویی میان آن دو پیش آمد. مالک به منصور خطاب کرد که ای امیرالمومنین! صدایت را در این مسجد بلند نکن؛ که خداوند گروهی را این گونه تادیب کرد: صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن مگوئید، آن گونه که بعضی از شما در برابر بعضی بلند صدا می کنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالی که نمی دانید(1). و نیز خداوند گروه دیگری را این گونه سرزنش فرمود: کسانی که تو را از پشت حجره ها بلند صدا می زنند، بیشترشان نمی فهمند(2). و بدان که حرمت پیامبر پس از وفات مانند حرمت ایشان در زمان حیات است. منصور با شنیدن این سخنان آرام شد و از امام مالک سوال کرد: آیا رو به قبله کنم و دعا نمایم یا رو به سوی پیامبر آورم؟
امام مالک گفت: روی خود را از روضه رسول الله بازنگردان زیرا او وسیله تو و وسیله پدر تو، حضرت آدم، در روز قیامت نزد خداوند متعال می باشد، بلکه رو به سوی ایشان کن و ایشان را در درگاه الهی شفیع قرار ده تا خداوند شفاعت ایشان را در مورد تو بپذیرد، که خداوند می فرماید: و اگر اینان هنگامی که به خود ستم می کردند، به نزد تو می آمدند، و از خدا طلب آمرزش می کردند، و پیامبر هم برای آنها استغفار می کرد، خدا را توبه پذیر و مهربان می یافتند(3). (4)
آری! رویکرد وهابیت، هیچ مسلمانی را در دایره اسلام باقی نمی گذارد. در نظر آنان تنها معدودی طرفداران فریب خورده، توحید واقعی دارند. به طور قطع اگر این جماعت در سده های نخستین اسلام بودند، آن قدر ترور و جنایت و کشتار در جامعه فراوان بود که اکنون نام و اثری از هیچ یک از علمای بزرگ اهل سنت هم باقی نمی ماند و همه به تیغ نادانی و جهالت وهابیون، ذبح شده بودند.
نزد وهابیون مسلمانی این است: به قتل برسان و بکش تا به بهشت بروی!
پی نوشت ها
1. سوره حجرات، آیه 2
2. سوره حجرات، آیه 4
3. سوره نساء، آیه 64
4. برخی از منابع اهل سنت که این ماجرا را نقل کرده اند، عبارتند از:
الف. الشفاء بتعریف حقوق المصطفی ( صلی الله علیه وآله وسلم )، قاضی عیاض، جلد2، صفحه41، ناشر: دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، لبنان
ب. امتاع الاسماع، مقریزی، جلد14، صفحه616، ناشر: منشورات محمد علی بیضون، دارالکتب العلمیة، بیروت، لبنان
ج. شفاء السقام، سبکی، باب چهارم، صفحه 163و 282
د. وفاء الوفاء، سمهودی، جلد4، صفحه1376
ه. المواهب، قسطلانی، باب زیارة قبرالنبی ( صلی الله علیه وآله وسلم )
و. شرح المواهب، زرقانی، جلد8، صفحه352، در این منبع به صحیح بودن اسناد این نقل تصریح شده است.