شیعه نیوز: "امام باقر (علیه السلام) به
جابربن یزیدجعفی نصیحت میكنند كه «یا جابِر! اِغْتَنِمْ مِنْ اَهْلِ زَمانِكَ
خمْساً»؛ پنج چیز را در رابطه با مردم زمانه غنیمت شمار: «إِنْ حَضَرْتَ لَمْ
تُعْرَفْ»؛ اگر در مجلسی حاضر بودی و تو را نشناختند. «وَ إِنْ غِبْتَ لَمْ
تُفْتَقَدْ»؛ و اگر از جلسه خارج شدی و به دنبالت نبودند. «وَ إِنْ شَهِدْتَ لَمْ
تُشاوَر»؛ و اگر در جلسه بودی و از تو نظر نخواستند. «وَ إِنْ قُلْتَ لَمْ
یُقْبَلْ قَوْلُكَ»؛ و اگر نظر دادی و نظرت را نپذیرفتند. «وَ إِنْ خَطَبْتَ لَمْ
تُزَوَّجْ» و اگر خواستگاری كردی و جواب ردّ دادند. این پنج حالت را غنیمت بشمار،
نه اینكه از آنها ناراحت شوی، چون امام (علیه السلام) میخواهند كه ارزشهای اهل دنیا برای ما ملاكِ
كمال و خواری قرار نگیرد." كتاب "جايگاه رزق انسان در هستي" از تأليفات
اصغر طاهرزاده، محقق و پژوهشگر آثار ديني به يكي از مهم ترين پرسش ها و
ابهامات ذهني افراد به ويژه كساني كه رابطه ميان تلاش و روزي و باورهاي ديني را مي
خواهند به صورت شفاف درك كنند، اثر ارزشمندي است. در سلسله يادداشت هايي برگرفته
از اين اثر ارزشمند به اين موضوع مي پردازيم.
رزقی كه به دنبال توست
حضرت فرمودند: دو نوع رزق هست، یكنوع رزقی كه تو به دنبال آن میدوی
و برای تو مقدّر نشده است و بدون آنكه به آن محتاج باشی، حرص تو دنبال آن است و در
عیـن اینكه در طلب آن هلاك میشوی هرگز به دست نمیآوری - چون اصلاً مال تو نیست-
یك نوع رزق دیگر هم هست كه خدا برایت مقدّر كرده است و آن به دنبال تو است تا خودش
را به تو برساند، و هیچكس هم نمیتواند آن را از تو بگیرد.
خداوند در قرآن میفرماید: «ما مِنْ دابَّةٍ فِیالْاَرْضِ اِلاّ عَلَیاللهِ
رِزْقُها» هیچ جنبندهای نیست جز اینكه رزقش بر خدا واجب است. یعنی آن رزق حقیقی
كه خداوند برای جنبندهها تقدیر كرده، طوری است كه خداوند برای خود واجب كرده است
كه آن را به موجودات برساند، پس آن رزق كه خدا تقدیر كرده است تو را میجوید تا به
تو برسد. البته اگر بخواهید از این آیه و روایات اینطور نتیجه بگیرید كه ما نباید
هیچ تلاش بكنیم، خود رزق میآید، با حرف خدا و امامان معصوم (علیهم السلام) بازی میكنید. آری؛ آن رزق مقدّر را كسی نمیتواند
از تو بگیرد، تلاش اضافه هم آن را اضافه نمیكند، ولی این در صورتی است كه تو با
حالت معمولی عمل كنی. حضرت دارند با آدم حرف میزنند، میگویند: خودت را ذلیل
رزقت نكن، نفرمودند اصلاً تحرّك نداشته باش و برنامهریزی نكن و از حالت یك انسان
معمولی هم خارج شو.
تحلیلهای غلط نسبت به فقر و ثروت
حضرت در ادامه نصیحتشان به امامحسن (علیه السلام) میفرمایند: «ما اَقْبَحَ الْخُضُوعَ عِنْدَ
الْحاجَة»؛ یعنی با این توصیف، چقدر زشت است در موقع نیاز، انسان خود را خوار كند.
چون آن رزقی كه بناست برای تو بیاید كه میآید و آن رزقی هم كه برای تو مقدّر نشده
كه نمیآید، پس چرا خود را در مقابل اهل دنیا، خوار و ذلیل میكنی؟ با توجه به اینكه
وقتی خودت را در مقابل صاحبان ثروت سبك و ذلیل میكنی، رزقت اضافه نمیشود، پس چه
جای چنین كاری؟! پس از آنكه فرمودند: چه زشت است در موقع نیازمندی، انسان خود را
ذلیل كند، میفرمایند: «وَالْجَفا عِنْدَ الْغِنا»؛ و چه زشت است ستمكاری به هنگام
بینیازی! چون فكر كردهای آنچه به تو رسیده است خودت به دست آوردهای، نمیفهمی كه
آنچه بهعنوان رزق فعلاً در اختیار توست، خداوند این چنین مقدّر كرده است تا در
این شرایط امتحان بدهی، فكر میكنی تو خودت به دست آوردهای و مال تو است.
ظلم و تكبّر در موقع ثروتمندی از آنجا ناشی میشود كه انسان تصوّر
كند خودش این ثروتها را به دست آورده است و هر كاری دلش بخواهد میتواند با آنها
انجام دهد، ولی وقتی فهمید یك قاعدهای در عالم جاری است و طبق آن قاعده و سنّت به
او چنین ثروتی رسیده است، طور دیگری با ثروتش عمل میكند.
در جامعه در رابطه با ثروت دو نوع بینش باطل داریم: یكی فقیری كه فكر
میكند به نفعش بوده است كه بیشتر داشته باشد و دیگری ثروتمندی كه فكر میكند
داراییاش برایش بزرگی و كمال است. برای اصلاح چنین افكار غلطی قرآن میفرماید:
«فَاَمّا الْاِنْسانُ اِذا مَاابْتَلیهُ رَبُّهُ» یعنی؛ وقتی پروردگارِ انسان،
بخواهد او را امتحان كند، دو نوع برخورد با او دارد، «فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ
فَیَقُولُ رَبّی اَكْرَمَنِ»؛ یا او را با ثروت محترم میدارد و او میگوید:
پروردگارم مرا گرامی داشت «وَ اَمّا اِذا مَاابْتَلیهُ فَقَدَرَ
عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبّی اَهانَنِ»؛ و یا او را با محدود كردن ثروت، امتحان
میكند و او میگوید: پروردگارم مرا سبك شمرد. خداوند پس از طرح این دو بینش میفرماید:«كَلّا!»؛
یعنی این چنین نیست! «بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْیَتیم وَ لا تَحاضُّونَ عَلی طَعامِ
الْمِسْكین»؛ بلكه شما با ثروتتان باید وسیله اكرام یتیمان و اطعام مسكینان را
فراهم كنید و نكردید، با این تصوّر كه فكر كردهاید خداوند شما را ثروتمند كرده
چون میخواسته شما را بزرگ بدارد. این فرهنگ، فرهنگ غلطی است كه فقر را نشانة
خواری و غنا را نشانة بزرگی میداند. اگر میخواهید دریچة معارف اهلالبیت (علیه
السلام) به روی قلبتان باز شود، باید از
این نوع تحلیلهای تاریك دنیایی فاصله بگیرید..
پنج غنیمت در زندگی
امام باقر (علیه السلام) به
جابربن یزیدجعفی نصیحت میكنند كه «یا جابِر! اِغْتَنِمْ مِنْ اَهْلِ زَمانِكَ
خمْساً»؛ پنج چیز را در رابطه با مردم زمانه غنیمت شمار: «إِنْ
حَضَرْتَ لَمْ تُعْرَفْ»؛ اگر در مجلسی حاضر بودی و تو را نشناختند.
«وَ إِنْ غِبْتَ لَمْ تُفْتَقَدْ»؛ و اگر از جلسه خارج شدی و به دنبالت
نبودند. «وَ إِنْ شَهِدْتَ لَمْ تُشاوَر»؛ و اگر در جلسه بودی و از تو نظر نخواستند.
«وَ إِنْ قُلْتَ لَمْ یُقْبَلْ قَوْلُكَ»؛ و اگر نظر دادی و نظرت را نپذیرفتند.
«وَ إِنْ خَطَبْتَ لَمْ تُزَوَّجْ» و اگر خواستگاری كردی و جواب ردّ دادند. این
پنج حالت را غنیمت بشمار، نه اینكه از آنها ناراحت شوی، چون امام (علیه السلام) میخواهند كه ارزشهای اهل دنیا برای ما ملاكِ كمال
و خواری قرار نگیرد. مگر تو در این دنیا نیامدهای كه عبودیت خود را تقویت كنی،
سراسر این دنیا امتحان است برای اظهار عبودیت. اگر گفتند: فلانی فقیر است، بگو:
الحمدلله، ولی اگر ثروتمند بودی، باید بدنت بلرزد كه در آن شرایط چطوری مسئولیتم
را انجام دهم تا از امتحان الهی سرفراز خارج شوم و خللی در عبودیتم وارد نشود.
امام (علیه السلام) در قسمت پنجمِ نصیحت
خود میفرماید: اگر خواستگاری كسی رفتی و دست ردّ به سینهات زدند این را غنیمت
بشمار، چون مصلحتی در آن است، سرّی پشت قضیه است. حالا ما آزاد و راحت میشویم از
این تصورات كه اگر ازدواج نكنیم مسائل جنسیمان چه میشود. آیا ارضای مسائل جنسی
در زندگی اصل است و یا فرع؟ میفرمایند وقتی تو وظیفهات را انجام دادی و
خواستگاری هم كردی ولی تو را ردّ كردند، به چیزی دسترسی پیدا میكنی كه به نحو
دیگری از مزاحمت مسائل جنسیات راحت میشوی و میتوانی به سیر روحانی خود ادامه
دهی. خود خداوند در قرآن فرمود: «وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ
نِكَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ»؛ یعنی آنهایی كه امكان
ازدواج برایشان نیست، عفّت خود را نگهدارند تا خداوند به نحوی آنها را با فضل خود
غنی گرداند. خدا نوری به قلب تو میاندازد كه دیگر این مشكل را نداری. جوانی كه
برای خدا و برای حفظ عفّت به خواستگاری میرود، اگر او را بپذیرند، عفّتش حفظ میشود،
اگر نپذیرند باز خداوند به نحو دیگر عفّتش را حفظ میكند. امامباقر (علیه السلام)
میخواهند
ما متوجه شویم قواعدی در این عالم جاری است كه محرومیتهای دنیایی، حقیقتاً
محرومیت نیست. لذا میفرمایند: آنها را غنیمت بشمار. پس نمیشود گفت فقر نشانة
حقارت و ثروت نشانة بزرگی است. اشتباه از اینجاست كه وقتی پروردگار ما، ما را
امتحان میكند، وقتی به ما نعمت میدهد، میگوییم: «اَكْرَمَنِ»؛ مرا گرامی داشت و
وقتی ثروت ما را محدود میكند، میگوییم: «اَهانَنِ»؛ یعنی به من بیمحلی كرد و
مرا سبك شمرد، میفرماید: «كَلاّ!»؛
یعنی این چنین نیست، یعنی این بینش كه غنا نشانة شرافت، و فقر نشانة خواری است،
غلط است. اگر توانستید دو آیه اوّل را به دو آیه بعد وصل كنید، دل من راضی میشود،
چون بعد از این دو آیه كه عرض شد، خداوند جایگاه ثروتمندی در دنیا را تحلیل میكند
و میفرماید: «بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْیَتیم وَ لا تَحاضُّونَ عَلی طَعامِ
الْمِسْكین»؛ یعنی چون نگاهتان به ثروت و فقر غلط است. ثروت را در مسیر صحیح كه
عبارت باشد از تكریم یتیم و اطعام مسكین، مصرف نمیكنید، فرهنگتان به دست آوردن
ثروتِ سرگردان است. اگر ثروت در فرهنگ دینی وارد زندگی انسانها شود، آن ثروت جهتدار
است و در مسیر خاص قرار میگیرد و در نتیجه نه فرد ثروتمند فاسد میشود و نه
جامعه، ولی اگر همان ثروت در فرهنگ غیر دینی، وارد جامعه شود آن ثروت، سرگردان میشود
و شخص ثروتمند را به غرور و كبر میكشاند و جامعه را هم گرفتار تفاوت طبقاتی میكند