به گزارش «شیعه نیوز»، در 288 امین روز سال 95، پنجمین بخشش قاتل در سنندج به ثبت رسید. بخششی بی همتا که بعید است داستانش به گوش کسی برسد و از شوق مو به تنش سیخ نشود.
به گزارش «تابناک»، پرونده تلخی که دوم اسفندماه سال 90 در خیابان صفری سنندج، مرکز استان کردستان با مرگ «پویا»ی 17 ساله در نزاع خیابانی گشوده شده بود، یکی دو روز پیش بالاخره فرجام یافت. پایانی از جنس بخشش که شور و شوقی خاص در این شهر آفرید و امروز به خلق تصاویری منجر شد که شاید مشابهش را هرگز ندیده باشیم.
ماجرا از این قرار بود که پدر و مادر مقتولِ آن نزاع که تا صبح روز اجرای حکم هیچ وساطتی را برای بخشش را نپذیرفته بودند و بر اجرای مجازات اصرار داشتند، لحظاتی پیش از اجرای حکم از تصمیم خود برگشتند و حتی خواستار دریافت دیه فرزند از دست رفته شان نیز نشدند تا موج مثبتی به همشهریان خود مخابره کرده و به سرعت با واکنش تحسین برانگیز اهالی سنندج مواجه شوند.
محیالدین ابوالقاسمی، پدر مقتول در این باره گفت: «از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی هستم و خدمتم را با هدف نجات جان انسان ها آغاز کردهام. همیشه به دنبال بهانهای برای تحقق این هدفم هستم که شب گذشته موفق شدم با اعطای فرصتی دوباره به قاتل فرزندم، مهمترین رسالت جامعه کارکنان علوم پزشکی را نجات جان انسانهاست محقق کنم.»
وی که بی چشم داشت از مال دنیا اقدام به بخشش کرده، افزود: «تا ساعت یک بامداد امروز تصمیم به گذشت نداشتیم اما خوشحالم که خداوند صبر بزرگی به من و خانواده ام اعطا کرد تا بتوانیم او را ببخشیم.»
پیرو این اتفاق، جنب و جوشی شهر را فرا گرفت که جالب توجه بود. ابتدا مردمی که از شب قبل مقابل منزل مقتول، شورای شهر و سپس در نخستین ساعات بامداد مقابل زندان مرکزی سنندج گرد هم آمده بودند و خواستار تجدید نظر اولیای دم در تصمیم شان برای اجرای حکم قصاص شده بودند، این خانواده داغ دار را تا منزل مشایعت کردند تا به نوعی از ایشان تقدیر به عمل آورند و سپس فردای آن روز تجمع دیگری رقم زدند که روایتش به سرعت شبکه های اجتماعی را در نوردید.
انتشار خبر گذشت اولیای دم از قصاص قاتل 22 ساله فرزندشان با ابتکار عمل برخی شهروندان در فضای مجازی، به برگزاری مراسمی در «بهشت محمدی»، آرامگاه ابدی کوچ کنندگان این دیار در فردای آن روز منجر شد که در آن شمار زیادی از اهالی شهر شاخه های گلی را تقدیم مزار «پویا ابوالقاسمی» کردند تا هم تسلی خاطر خانواده وی باشند و هم به رونق فرهنگ گذشت و بخشش یاری رسانده باشند.
اتفاقی به غایت نیکو که میتواند الگویی پیش رویمان قرار داده و به مدد حل و فصل دیگر پرونده های این چنینی در دیگر نقاط کشورمان بیاید. پرونده هایی که متاسفانه در بسیاری شان برخی به نیت خیر، یک طرفه به سراغ خانواده های زخم خورده و داغ دیده میروند و بی آنکه بکوشند تسلی بخششان باشند، تلاش میکنند ایشان را به گذشت سوق داده و به این وسیله اقدامی نیک به ثمر بنشانند.
آن هم در روزگاری که هنوز شمار افرادی که برای تماشای قصاص و به دار مجازات آویخته شدن محکومان جمع میشوند، از شمار آنهایی که میکوشند خانواده داغ دار را به سمت و سویی سوق دهند که از حق قصاص گذشته و با گذشت، به آموزه های دینی و قرآنی عمل نمایند، بیشتر است!