به گزارش «شیعه نیوز»، با نزدیک تر شدن نیروهای روسیه و سوریه به شرق حلب، ناظران غربی به طور فزاینده ای در مورد خطرات تلفات انسانی نگران هستند. این نگرانی به علت پیشینه ای است که از ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، سراغ دارند. این تهدیدها به تجدید تماس ها، برای ایجاد اماکن امن برای حفاظت از غیرنظامیان در جنگ سوریه منجر شده است. روشنفکران برجسته، دیپلمات های بازنشسته و رهبران سیاسی در واشنگتن از این ایده حمایت کرده اند.
ایجاد یک منطقه امن به خصوص با فاکتورهای پیچیده ای که نیروهای نظامی روسیه دارند، یعنی میزبانی از چالش. در ابتدا، منطقه امن باید توسط نیروهای نظامی محافظت شود وگرنه به هیچ وجه امنیتی درکار نخواهد بود. ایجاد منطقه امنی که نخواهید از آن دفاع کنید تنها به این معنی است که غیرنظامیان را در یک مکان جمع آوری کنید؛ جایی که ممکن است مورد حمله قرار بگیرند. این دقیقا همان اتفاقی است که در سربرنیستا در سال 1995 اتفاق افتاد. زمانی که سازمان ملل یک منطقه امن ایجاد کرد سپس درحالی که نیروهای حافظ صلح بیکار نشسته بودند، شبه نظامیان صرب به افرادی که در منطقه حفاظت شده بودند حمله کرده و آن ها را قتل عام کردند.
مسائل بیشتر پیچیده می شود وقتی پای نیروهای شورشی در رابطه با منطقه امن به میان بیاید. نیروهای شورشی به این دست مناطق به عنوان پایگاهی برای سرپناه گرفتن علاقه بسیاری دارند. مناطقی که می توانند حمله به آن ها را برنامه ریزی کنند بدون اینکه ترس از انتقام داشته باشند. اگر شورشی ها در اطراف مناطق امن جمع شوند، خطر حمله به این مناطق افزایش پیدا می کند به همین دلیل نیاز به نیروهای نظامی آمریکایی برای محافظت از این مناطق بیشتر می شود. براساس برآوردها به 30هزار نیروی زمینی برای حفاظت از مناطق امن نیاز است. هیچ یک از این ها الزامی نداشت اگر نیروهای نظامی روسیه در منطقه حضور نداشتند. بدون دخالت روسیه، مناطق امن ممکن بود که یک راه مفید برای حفاظت از مناطق غیرنظامی، محدود کردن جریان پناهندگان به کشورهای دیگر و حتی کمک به شورشیان باشد. اگر ایالات متحده، علاقمند به یک حرکت تهاجمی برای حفاظت از غیرنظامیان بود، این مناطق امن دقیقا کاری است که باید انجام می شد. اما با حضور روس ها این دیگر یک راه حل حقیقی نیست. قبل از مداخله روسیه، ایالات متحده می توانست آزادانه نیروهای شورشی را که سعی داشتند در مناطق امن سوریه فعالیت کنند، کنترل کند. اما با حضور نیروهای روس نمی توان عملی مشابه را انجام داد بدونه اینکه ریسک گسترده شدن جنگ را پذیرفت.
این تنش بین میل به محافظت از غیرنظامیان و خطر تشدید، دقیقا دلیلی است که هیلاری کلینتون، که به مدت طولانی طرفدار مناطق امن است، احساس کرد که باید در بحث سوم انتخابات ریاست جمهوری بگوید، برای ایجاد مناطق امن باید با روس ها به توافق رسید. او گفت که این مساله «قابل مذاکره» است. ایالات متحده می تواند «به یک معامله برسد و برای روس ها کاملا روشن کند» که به منطقه امن و منافع انسان دوستانه احترام بگذارند. این مطلقا بی معنی است. چرا که اگر پوتین درباره قربانیان غیرنظامی نگران بود ریسک چنین حملاتی را نمی پذیرفت. پوتین و اسد تنها به شکست دادن شورشیان فکر می کنند و ایجاد یک منطقه امن که کمکی به پیشبرد این هدف نکند، مورد موافقت آن ها قرار نمی گیرد.
نتیجه هرگونه توافق روی منطقه امن، ساختن خطوطی در جنوب سوریه و در نزدیکی مرزهای اردن خواهد بود. از سال 2011 تا سال 2015، حدود 700هزار پناهنده از مرز اردن عبور کردند. این تعداد پناهنده در کشوری که تنها 6,5میلیون نفر جمعیت داشت به تنش زیادی انجامید. در نتیجه اردن مرزهایش را با سوریه از ژوئن سال جاری بست. حالا تعداد زیادی از غیرنظامیان در کنار مرزها در سمت سوریه حضور دارند. ارتش اردن بارها با مقامات روسی صحبت کرد تا ارتش روسیه، به اشتباه نیروهای اردنی را مورد هدف قرار ندهد. آن ها در ابتدا یک مرکز ستاد مشترک برای هماهنگی فعالیت های نظامی تشکیل دادند. اردنی ها نیز از رهبران قبیله ای محلی به عنوان منبع اطلاعاتی استفاده و سرویس های اطلاعاتی خود را در مناطق مرزی مستقر کرده اند تا از تحرکات نیروهای داعش جلوگیری شود.
آنچه در نزدیکی مرز سوریه و اردن به عنوان منطقه امن ساخته شود، به هیچ وجه منطقه امن نخواهد بود. ساختن یک منطقه امن در آن مرزها می تواند به قیمت ناامن کردن آن منطقه و سرریز شورشیان تمام شود. بسیاری از این شورشیان فاقد پول و سلاح هستند و تلاش دارند تا به معامله ای دست پیدا کنند. تمرکز آن ها فعلا بیشتر در شمال و منطقه حلب است. اما ایجاد منطقه امن ممکن است توجه آن ها را جلب کند.
ایجاد منطقه امن یک درخواست سطحی سیاستگذاران غربی است که می خواهند از غیرنظامیان محافظت کنند اما از عواقب ناشی از تعاملات عمیق تر در سوریه می ترسند. این ها صحبت هایی گمراه کننده است. مناطق امن می توانند ریسک جنگی بزرگ تر با روسیه را موجب شوند. در حقیقت، هرگونه همکاری در مناطق امن با روسیه می تواند به تقویت افرادی منجر شود که مسئول کشتار شهروندان هستند.
منطقه امن ممکن بود زمانی امکان پذیر باشد اما دولت اوباما در زمانی که این کار عملی بود، راهکاری دیگری را انتخاب کرد. تنها با ظهور قدرتمند داعش اوباما بالاخره تصمیم به عمل گرفت و عملیات تنها زمانی آغاز شد که داعش به مرزهای عراق رفت. حالا دیگر منطقه امن رویکرد قابل قبولی نیست و باید در انتظار مجبور کردن طرفین درگیر به حل وفصل سیاسی ماجرا نشست. رئیس جمهور بعدی به احتمال زیاد در حالتی در دفترش در کاخ سفید خواهد نشست که باید کنترل اسد روی حلب را تحمل کند. منطقه امن، اصطلاحی که امروزه مرسوم شده، نمی تواند یک گزینه باشد.