به گزارش «شيعه نيوز»، به نظر میرسد، بحران ریاست جمهوری در لبنان به پایان راه خود رسیده و در صورت انتخاب ژنرال «میشل عون» در جلسه امروز (دوشنبه) پارلمان این کشور پرونده این بحران در لبنان بسته خواهد شد.
اما آنچه به اعتقاد پایگاه خبری «المدن» اهمیت دارد، مرحله پس از انتخاب رئیس جمهور در لبنان است که وابسته به توافق حاصله بین «نبیه بری»، رئیس پارلمان و «سعد الحریری»، رئیس جریان «المستقبل» لبنان است.
حزب الله همه را به دام انداخت. تاکتیک «سکوت» و پافشاری «سلیمان فرنجیه» در نامزد کردن خود برای انتخابات ریاست جمهوری این باور را در اذهان ایجاد کرد که حزب الله خواهان ورود به میدان برای تعیین سرنوشت انتخابات به سود «میشل عون»، نامزد مورد حمایتش نیست و بذر نخوت و غرور ناشی از کسب پیروزی و موفقیت را در دل مخالفان خود که به ظن خویش حزب و همپیمان استراتژیکش را در تنگنا گذاشتهاند، کاشت.
درحالی که واقعیت چیز دیگری بود. بیتردید حزب الله از پیروزی که بدست آورده خرسند است، چون به هرآنچه خواهان آن بود و مخالفانش آن را وتو کرده بودند، دست یافته است.
حتی عبارت «همه ضربه خوردند» و از سوی مسئولان حزب تکرار میشد، نیز «این گمان را در آنها ایجاد کرده بود که حزب الله خواهان انتخاب رئیس جمهوری نیست، اما به محض اعلام پذیرفتن نامزدی عون از سوی حریری واقعیت را با سکوت دریافتیم و برای شکل گیری و تبلور آن وارد عمل شدیم. این سکوت موجب افزایش اعتماد به نفس در میان کسانی شد که تصور میکردند، ما را به دام انداختهاند، در حالیکه این آنها بودند که به دام افتاده بودند».
حزب الله نیازی به نتیجه گیری و تحقیق و تفحص درباره سناریوهای آینده ندارد، «تحقیق و تفحصها بر مرحله پس از انتخابات متمرکز است، چون در انجام آن تردید نیست».
این پیروزی که بر همه جریانها و گروهها بدست آمد، مدیون پیروزیهای حزب الله در سوریه است و گروهها و نیروهای 14 مارس را به پذیرش توافق و گزینه پیشنهادی 8 مارس وادار کرد. آنها به جای اذعان به شکست به توجیه و تحریف روی آوردند و کار به آنجا رسید که خود را در موقعیتی یافتند که برای حفظ موجودیت خویش تن به هر توافقی بدهند.
آنچه روزهای گذشته رخ داد، پیش زمینه رخدادهایی است که در روزهای آینده نه تنها در عرصه لبنان بلکه در سطح منطقه شاهد آن خواهیم بود. افقها پیش روی حزب الله واضح و شفاف است و مرحله کنونی را باید به مرحله تدوین میثاق ملی پس از استقلال تشبیه کرد.
در آن دوره توافق بین مارونیها که خواهان اداره امور کشور بودند و اهل سنت که با آنها هم پیمان شده بودند، حاصل شد، اما توافقی بر مبنای ایجاد وابستگی و تبعیت چون قدرت همه در دست یک نفر به نام رئیس جمهور بود. اما شیعیان در آن زمان جز در حواشی و پیرامونها نام و نشانی از آنها نمیشد، یافت.
امروز اوضاع کاملا تغییر کرده و این شیعیان هستند که تصمیم آخر را میگیرند، البته نه همه آنها، بلکه گروهی از آنها که در فهرست تروریسم بین الملل گنجانده شدهاند، حرف آخر را میزنند و تصمیمات را اتخاذ میکنند و به دیگران اجازه اجرا و پیاده کردن تصمیمات را میدهند.
و اما بعد؟ آیا حزب الله با مکلف شدن حریری به تشکیل کابینه موافقت خواهد کرد؟ بری با این بحران چه تعاملی خواهد داشت؟ این سوالات و دهها سوال مشابه آن برای حزب الله مشکلی ایجاد نمیکند، چون نخست وزیری حریری بلامانع است، اما پیش از آن باید مشکل خود را با بری حل کند که براین باور است، از پشت خنجر خورده و به شدت از اقدام حریری به ستوه آمده است.
به همین دلیل باید مذاکره مستقیم با بری را سریعا و پیش از آغاز رایزنیها آغاز کند تا آرا مورد نیاز خود را تضمین کند. از دید حزب الله، حریری گزینهای جز جلب رضایت بری پیش رو ندارد تا نخست وزیری خود را تضمین کند و این موضوعی است که حزب الله در آن دخیل نیست.
از دید حزب الله بعید است ، حریری به نتیجه مورد نظر برسد، چون شکاف بین او و بری عمیق است و فراکسیون «الوفاء للمقاومه» نامزدی برای تصدی پست نخست وزیری ندارد.
اما بازتاب تحولات لبنان در منطقه چگونه قابل ارزیابی است و موضع مخالفان منطقهای حزب الله و حامیان آن از جمله جمهوری اسلامی چیست؟ تاکنون حزب پاسخ روشنی درباره چرایی سکوت و عدم مخالفت منطقهای در قبال این تحولات داده نشده، اما بعید نیست، مخالفان منطقهای حزب الله روی به آزمون و خطا آورده باشند.
بر این اساس اگر حریری در راهی که پیش گرفته با موفقیت مواجه شود که نتیجه بسیار خوب است و اگر با شکست مواجه شود، متحدان منطقهای وی متحمل ضرر و زیانی نشدهاند.
در صورت موفقیت حریری نیز متحدان منطقهای وی به شکلی گستردهتر و از دروازه منصب نخست وزیری به لبنان هجوم آورده و خسارات و زیانهای گذشته را جبران خواهند کرد.