به گزارش «شيعه نيوز»، «اسلام»، «تروریسم»، «جنگ و کشتار» و «داعش» کلمههایی است که بیشتر رسانهها در تلاشاند تا با در کنار هم قرار دادنشان از آنها مراعاتالنظیری برای ایجاد وحشت و دلهره در دل تمام آدمهای دنیا بسازند. تا جایی که این روزها به خاطر کشتار وحشیگری های داعش با نام دین، اگر در ینگه دنیا خودتان را از پیروان دین اسلام معرفی کنید با واکنشها و برخوردهای خوشایندی رو به رو نخواهید شد. در روزگاری که دنیا مسلمانان را با خشونتطلبی و جنگ در دنیا میشناسد کسانی هستند که در دورترین نقطه کره زمین در تلاشاند تا اسلام واقعی را فارغ از تمام فیلترهای رسانهای به مردم معرفی کنند و برایشان از سیره پیامبر مهربانیها حرف بزنند. «شیخ حسین بارانی» طلبه جوانی است که این روزها مبلغ و معرف دین اسلام به مردم امریکای لاتین شده است و برایشان از فرهنگ و سبک زندگی «اسلام واقعی» حرف میزند.
برای تبلیغ به دورترین قاره رفتیم
وقتی از شیخ حسین میپرسیم چرا بین همه کارهای فرهنگی سراغ تبلیغ دین، آن هم در حوزه بینالملل رفته است با این جواب رو به میشویم «خوب این کار جزو آن دسته از فعالیتهایی است که برای به ثمر نشستن آن باید صبر زیادی کرد چون لازمه انجام آن این است که افراد هم به زبان و هم به فرهنگ و سبک زندگی مردم این کشورها آشنایی داشته باشند؛ یادگیری این علوم هم به زمان احتیاج دارد از طرف دیگر خود من هم همیشه دلم میخواسته کاری را انجام بدهم که بیشتر از همه نیاز به انجام آن احساس میشود.»
اما ورای همه اینها او برای انتخاب «آمریکا لاتین» دلیل دیگری هم دارد «یکی از دلایلی که باعث میشد ما برای تبلیغ سراغ آمریکای لاتین و کشورهایی مثل اکوادور و نیکاراگوئه برویم طبق حرف استادمان، حضرت حجتالاسلام و المسلمین ربانی که مدیر موسسه ما هم هستند، این بود که این کشورها دورترین مناطق به ایران بودند چون حوزه تبلیغ بینالملل کشورهای امریکای شمالی و اروپایی نسبت به امریکای لاتین شرایط بهتری دارند برای همین هم طبیعتا در این کشورها احساس نیاز بیشتری برای این کار وجود داشت.»
میگفتند شما هر که را دوست نداشته باشید میکشید؟
کشورهای امریکای لاتین هم مثل تمام کشورهای دنیا از دیدن تصویری که داعش و گروههای تروریستی از اسلام ساختهاند بیبهره نبودهاند برای همین هم کافی است تا در ابتدای کار خودتان را به عنوان مسلمان معرفی کنید تا آنها به واسطه همین تصویرهای ذهنی، نسبت به کیش و آیین شما برخوردهای مثبتی نداشته باشند اما شیخ حسین بارانی معتقد است که تمام این برخوردهای منفی و ناخوشایند از سمت مردم یک اتفاق زودگذر است چون آنها به محض معاشرت کردن و فهمیدن واقعیت، همه چیز برایشان روشن میشود: «یادم میآید، زمانی که ما در نیکاراگوئه بودیم برای برگزاری یک نمایشگاه باید فضا را آماده میکردیم کارگرهایی هم در آنجا بودند که سازهها را برای ما میآوردند تا اینکه یکی از کارگرهای آنجا حین کار کردن شروع کرد از اسلام بد گفتن و سوال پرسیدن که چرا آنقدر آدم میکشید؟ چرا آنقدر در دنیا جنگ درست میکنید؟ چرا هر کس که از شما نباشد او را از بین میبرید؟ که من همان لحظه شروع کردم و گفتم که این آدمهایی که این کار را انجام میدهند مسلمان نیستند. که بعد پرسید پس چرا همه روی پرچمشان از اسلام، الله و محمد(ص) حرف میزنند که من برایش توضیح دادم؛ این حیله آنهاست تا دین ما را خراب کنند وگرنه دین اسلام دین مهربانی و عطوفت است تا جایی که ما در اسلام نه فقط برای حفظ جان انسان که حتی برای حفظ حقوق حیوانات هم حکم داریم به عنوان مثال اگر سگی که نجس العین است در بیابان باشد، تشنگی هم بر آن غالب باشد و شما فقط به قدر وضویتان که واجب شرعی مسلمانان است آب داشته باشید باید آن آب را به آن حیوان بدهید. حالا این دینی که حتی به فکر حقوق حیوانات هست چه طور میتواند آدمها را بکشد و خشونت طلب باشد؟ و همین چند کلمه حرف ما به لطف خدا باعث شد تا او هم نظرش در مورد اسلام تغییر کند و هم بعدها به یکی از دوستان ما تبدیل شود.»
آنها با شنیدن حقوق حیوانات در اسلام اشک میریختند
اما به محض صحبت در مورد احکام اسلام درباره حیوانات، آقای بارانی برایمان از جلسهای حرف میزند که حول محور «حقوق حیوانات»در آنجا برگزار شد جلسهای که شنیدن مواضع اسلام درباره حقوق حیوانات، افراد حاضر در جلسه را نیز به وجد آورده است. «ما در جلسهای حضور داشتیم که در آن افراد مختلف و از ادیان مختلف مثل دین مسیحیت و یهود هم وجود داشتند. صحبت از حقوق حیوانات که شد. وقتی من احکام اسلام را برای حاضران در آن جلسه میخواندم آنها از شنیدنش حیرت میکردند و شاید باورتان نشود که حتی بعضیهایشان شروع کردند به اشک ریختن!»
«شاید برای شما جالب باشد که ما حتی وقتی با مسیحیان آنجا رو به رو میشدیم و شروع میکردیم به حرف زدن برای اینکه به آنها نشان دهیم باکسی مشکلی نداریم برایشان میگفتیم که ما مسلمانها حتی از شما مسیحیها هم مسیحیتر هستیم و برای مسلمان بودن باید تمام پیامبرهای پیشین را قبول داشته باشیم. میگفتیم ما به حضرت مسیح اعتقاد داریم و به حضرت مریم احترام میگذاریم از جهت دیگر خیلی از تعالیم در مسیحیت وجود دارد که ما در اسلام به آنها باور داریم مثلا در «کتاب مقدس» میگوید شراب نخورید ما نمیخوریم ولی شما میخورید. میگوید گوشت خوک نخورید خیلی از شما میخورید ولی ما نمیخوریم چیزی که وجود دارد این است که تعالیم اسلام تعالیم تکمیل شده تعالیم حضرت عیسی است که به واسطه حضرت محمد برای ما فرستاده شده است.»
اما آشنا کردن مردم امریکای لاتین با دین اسلام فقط به همین جا ختم نمیشود تا جایی که شیخ حسین بارانی در این باره به ما میگوید که آنها برای ایجاد صلح و دوستی با مردم و مذاهب مختلف دست به کارهای متفاوتی میزنند. «مثلا یکی از کارهایی که در طول این مدت انجام دادیم این بود که به مناسبتهای مختلف شروع میکردیم به گل خریدن و گل دادن به آدمها تا جایی که روز تولد حضرت مسیح ما یک تعداد گل تهیه کردیم و رفتیم به کلیسای مسیحیان وقتی کشیش آنها این صحنه را دید خوشحال شد و متعجب.»
گفتند صدها سال است که درباره شما به ما دروغ گفتند
از گفتههای شیخ حسین بارانی برمیآید که آنها علاوه بر انجام کارهای تبلیغی در بین مردم معمولی از سمت اقشار مختلف نیز برای ارائه اندیشههای اسلامی دعوت میشوند. وجود چنین محفلهایی هم فرصت خوبی است تا آنها به همین واسطه از صلحطلبی و مهربانی دین اسلام حرف بزنند. «چند وقت پیش در یکی از دانشگاههای آنجا از ما دعوت شد تا در همایشی شرکت کنیم که موضوع اصلی آن"صلح" بود. در این همایش هم نماینده ادیان، اساتید و حقوقدانها نیز حضور داشتند من برای ارائه مطلب در این جلسه هیچ متنی را کاملتر از نامه مقام معظم رهبری به جوانان پیدا نکردم برای همین هم آنجا نه خودم که از یکی از کشیشهای مسیحی خواستم تا این نامه را برای همه بخواند شاید باورتان نشود تمام آنها از شنیدن این متن احساس شعف کردند، بعد هم شروع به خواندن برخی از آیات و روایات با موضوع جایگاه و ارزش مخلوقات کردم آنها آنقدر مجذوب این کلمات نورانی شده بودند که با کلماتی به تائید و تحسین میپرداختند تا جایی که بعد از این نامه یکی دیگر از کشیشهای بزرگ مسیحی آمد بالا و گفت که بعد از شنیدن این گفتههای پیامبر اسلام یقین کردم که صدها سال است که دارند درباره اسلام به ما دروغ میگویند. مگر میشود دینی که پیامبرش میگوید "یک ساعت زندگی در عدالت بهتر از ۷۰ سال عبادت است" پیروان این دین تروریست باشند؟ بعد از آن هم از ما خواست تا در دنیا کمپینی برای معرفی اسلام واقعی راه بیندازیم.»
خیال میکردند ما زنان را کتک میزنیم
وقتی از آقای بارانی درباره چرایی و چگونگی کارشان و آشنا کردن مردم با اسلام حرف میزنیم او برایمان میگوید که آنها برای انجام این کار با توجه به خلا تئوری هایی که در غرب وجود دارد به جای حرف زدن درباره احکام شرعی از چیزهایی حرف میزنند که مورد نیاز آنها باشد. «برای همین ما به آنها میگوییم اگر شما دنبال این هستید که بهتر و قشنگتر زندگی کنید ما شیوه درست زندگی کردن را در اختیارتان میگذاریم چون ما در دینمان آدمهایی را داریم که آنها شیوه درست زندگی کردن را یادمان دادهاند.خیلی از آنها وقتی سراغ ما میآیند دنبال این هستند که چه کار کنند که زندگی و خانواده بهتری داشته باشند چه طور با زن یا شوهرشان رفتار کنند تا همسرشان نسبت به زندگیشان متعهدتر باشد مثلا یادم میآید یکی از اتفاقاتی که ما با آن رو به رو بودیم این بود که تصور بیشتر آنها از نحوه برخورد مسلمانان با زنان این بود که آنها فکر میکردند که مردان هر روز زنها را کتک میزنند یا آنها را در خانه حبس میکنند اما برای برطرف کردن این نگاه کافی بود تا به حرف پیامبر اشاره کنیم که میگوید مردها در خانه باید با زن مثل گل برخورد کنند.»
مردم اینجا تشنه دانستن درباره اسلام هستند
«روزی در یکی از مراسمها مرد جوانی به سراغ ما آمد و از ما پرسید که روی تابلو چه نوشتهایم ما هم برای او توضیح دادیم که این همان "خوش آمد" اسپانیولی است بعد هم که داخل آمد از او دعوت کردیم تا از کتابهایمان دیدن کند که اتفاقا او از یکی از کتابها خوشش آمد و شروع کرد به خواندن موقع نماز که رسید خواستیم نماز بخوانیم او گفت من هم میخوانم شما هر کاری انجام بدهید من هم انجام میدهم ما هم شروع کردیم به خواندن، بعد از نماز مکبر برایمان تعریف میکرد که او هر کاری ما میکردیم انجام میداد ولی از خواندن آن کتاب دست برنمیداشت طوری که در حالت قیام کتاب میخواند، رکوع میرفتیم او هم رکوع میرفت ولی باز کتاب را میخواند و ورق میزد.»شیخ حسین بارانی میگوید که یکی از بزرگترین ویژگیهایی که آدمهای آنجا در برخورد با آموزههای اسلامی دارند این است که آنها تشنه دانستن هستند برای همین هم بزرگترین حسنی که در برخورد با دین اسلام پیدا میکنند، اول منطق و عقلی است که در آن وجود دارد و دومین ویژگی آن مهربانیای است که در آموزههای دین ما نمود دارد همین هم باعث شده تا آنها وقتی اسلام را پذیرفتند با تمام وجودشان پای آن بایستند حتی اگر این اتفاق باعث بشود که شرایط زندگی برایشان سختتر از گذشته باشد. «ما روزی دریکی از همین کشورها جلسهای داشتیم که قرار بود در آن درباره حجاب و فلسفه آن در اسلام حرف بزنیم که در آن مراسم یک خانم هم حضور داشت بعد از چند وقت من دریکی از شبکههای مجازی این خانم را دیدم که حجاب دارد از او پرسیدم تو مگر مسلمان شدی؟ او هم گفت همان یک جلسه برای من کافی بود تا بیشتر تحقیق کنم و بعد اسلام را بپذیرم.»
کتابهای ما نباشد از کتابهای وهابیت استفاده میکنند
آقای بارانی میگوید که یکی از بزرگترین کمبودهایی که در حوزه تبلیغ دین در بخش بینالملل برایشان وجود دارد این است که آنها با کمبود فعالیتهای قرآنی و کتاب مواجه هستند علیالخصوص «قرآن» تا جایی که او تعریف میکند که در نمایشگاههایی که در این کشورها برگزار کردهاند، قرآن پرفروشترین کتاب آنجا بوده و بیشتر مردم برای خواندن، از آن استقبال زیادی کردهاند: «کاش شرایطی فراهم بشود که خیّرهایی وجود داشته باشند که مثلاً حاضر باشند هزینه تهیه کتاب برای مردم اینجا را فراهم کنند تا ما آن را در اختیار آنها بگذاریم چون در این کشورها ترجمه قرآن و تفسیر به زبان اسپانیولی و پرتغالی خیلی کم است و ما هرقدر که اینجا فعالیت بکنیم و برای گرایش مردم به دین اسلام تلاش کنیم و آنها هم علاقه پیدا کنند و بخواهند سراغ تحقیق بروند اگر کتاب مرجع مناسب پیدا نکنند به سراغ کتابهای مرجع وهابیت میروند؛ وهابیتی که ما اصلاً آن را از اسلام نمیدانیم.»