به گزارش «شیعه نیوزم»، آمریکا همانند عنکبوت ماده است که عنکبوت نر را پس از آمیزش به قتل رسانده و می خورد.
نقش کاربردی وهابیت پایان یافته است و به باری سنگین بر دوش خاندان حاکم در عربستان مبدل شده است. اما رابطه میان آل سعود و وهابیت همانند دوقلوی سیاسی به هم پیوسته است که جدا کردن آنها از یکدیگر کار سخت و دشواری است.
فروکاستن از نقش موسسه وهابیت در عربستان ممکن است به خاندان حاکم بر این کشور به شدت لطمه وارد کند و این اقدام به طور حتم با خشم و شورش این موسسه همراه خواهد شد که دارای نفوذ و تاثیر خاصی در عربستان است.
وهابیت به دلیل داشتن ماهیت خشک و مرتجع و عقب مانده در برابر نوآوری از خود به شدت مقاومت نشان می دهد. فتواها و خط مشی و اندیشه های وهابیت غیرقابل استمرار است. وهابیت دشمن دانش و زندگی روزمره بلکه انسانیت است. وهابیت مادر شرعی اکثر گروه های تروریستی است که وحشت و مرگ را در سراسر جهان گسترش داده و جویبارهایی از خون به راه انداخته اند و به همین دلیل از بین رفتن وهابیت به یک خواسته جهانی تبدیل شده است تا آنجا که همپیمانان آل سعود توان دفاع از عربستان را از دست داده اند. هر چند عربستان خدمات فراوانی از قبیل نبرد با اتحاد جماهیر شوروی و جنگ قیمت نفت و استیلا یافتن داعش و همپالگی هایش و شرکت در توطئه علیه دشمنان اسرائیل حتی در آمریکای لاتین به آنان ارائه داده است.
طرح نوسازی عربستان موسوم به سند چشم انداز 2030 نسبت داده شده به محمد بن سلمان فرزند شاه و جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان را نمی توان یک اقدام جدی به شمار آورد و صرفا ابزاری برای مهار خشم کشورهای اروپایی است که وهابیت را عامل اقدامات تروریستی در سرزمین های خود می دانند.
از سوی دیگر قشر متوسط جامعه و فارغ التحصیلان دانشگاه های خارجی دیگر نمی توانند زیر یوغ حاکمیت وهابی ها و نبود قانون اساسی و احزاب و انتخابات و شوراهای قانون گزاری و دیگر نهادهای امروزی بسر ببرند. جایگاه و موقعیت اقتصادی و فکری قشر تحصیل کرده و روشنفکر در داخل عربستان در حال مستحکم تر شدن است و در درون خود همه عوامل عصیان و نافرمانی را با خود به همراه دارد.
همچنین با پیروان مذهب شیعه در عربستان با خشونت برخورد می شود. این قشر نه تنها به حاشیه رانده شده اند بلکه از تصدی بسیاری از پست ها و خدمات عمومی محروم مانده است و توسط روحانیون بلندپایه عربستان علنا تکفیر می شوند و در معرض انفجارها و حملات گروه های تکفیری و تعقیب نیروهای امنیتی قرار دارند و خشم شیعیان عربستان تا مرز در هم شکستن مانع ترس و برگزاری تظاهرات بی سابقه در عربستان پیش رفته است.
این یکی از چالش های خارجی فراروی کشور وهابیت به شمار می رود. سیاست عربستان در فرو بردن بازارهای جهانی در نفت به منظور کاهش یافتن قیمت آن بر خطر حاصل از این چالش می افزاید تا بدین ترتیب بتواند به کشورهای رقیب تولیدکننده مانند روسیه و ایران و عراق و ونزوئلا آسیب برساند اما خود بیش از همه از این بابت متحمل ضرر و زیان شده است و هم اکنون از بحران های اقتصادی رنج می برد به گونه ای که مجبور شده نرخ بسیاری از خدمات عمومی را افزایش دهد.
بزرگ ترین خطر فراروی عربستان موج تنفری است که این کشور را از همه سو احاطه کرده است تا آنجا که کشور امارات به ویژه پس از افزایش تلفاتش در یمن در حال دور کردن خود از عربستان به سر می برد و ریاض هم اکنون به همین منظور به پیروان جماعت اخوان المسلمین متوسل شده است. در حالیکه کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از انتشار یافتن اندیشه ها و عناصر این جماعت در میان خود به شدت نگران و وحشت زده هستند.
از سوی دیگر قطر سیاست خاص خود را در پیش گرفته است و در موارد مختلفی با ریاض به مشکل برخورد کرده است که آخرین آنها تماس تلفنی امیر قطر با ایران و تلاش وی جهت بهبود مناسبات میان تهران و دوحه است . اما کویت به طور روزافزون در حال دور شدن از کشتی عربستان است که در میان امواج خشونت و جنگ گرفتار آمده است. کویت بیم آن دارد که مورد اصابت ترکش های ناشی از سیاست انفجار و شعله ور کردن آتش توسط عربستان قرار گیرد.
سلطنت عمان از عربستان بسیار دور شده است و بر در پیش گرفتن سیاست موزون تاکید دارد و با ایران روابط تنگاتنگی دارد. تنها دوست صمیمی عربستان کشور بحرین است زیرا دولت مردان منامه برای تامین حاکمیت خود و رویارویی و سرکوب خواسته های اصلاح طلبانه مسالمت آمیز ملت خویش بر عربستان و وجود نیروهای سپر جزیره تکیه کرده است.
یمن در این میان بزرگ ترین منبع آتش تنفر برای عربستان محسوب می شود. مردم یمن همه روزه زیر بارانی از انواع تسلیحات قرار دارند و جویبارهای خون از این کشور سرازیر است . عربستان تمامی نقاط موجود در یمن از جمله مدارس و بیمارستان ها و بازارها و جاده ها و خانه ها و حتی مهدکودک ها را هدف آماج حملات بی امان جنگنده های خود قرار داده و می دهد.
محمد بن سلمان فرزند شاه سعودی تصور می کرد که جنگ با یمن صرفا تفریحی بیش نیست زیرا ارتش یمن از نظر تسلیحات در ضعف بسر می برد در حالیکه عربستان از نظر وارد کردن تسلیحات رتبه اول در جهان را به خود اختصاص داده است اما با عزم و اراده پولادین ملت یمن و پایداری و مهارت های نظامی رزمندگان یمنی مواجه شد و عربستان علیرغم کرایه کردن ارتش ها و مزدوران از تمامی قاره های جهان نتوانست وارد خاک یمن شود و نیروهای این کشور همه روزه به ویژه پس از انتقال یافتن صحنه نبرد به درون عربستان شاهد تلفات سنگین هستند.
عراق نیز در آستانه درگیری با عربستان قرار دارد. عربستان به حمایت از داعشی های تروریست که بخشی از سرزمین عراق را به اشغال خود درآورند، بسنده نکرد بلکه مرتکب وحشیانه ترین جنایت ها در تاریخ معاصر عراق شد و هم اکنون در امور داخلی این کشور دخالت می کند و درصدد شعله ور کردن آتش فتنه های مذهبی در عراق است که بحران های سیاسی میان ریاض و بغداد با خود به همراه داشته است و این بحران ها در آستانه وخیم تر شدن قرار گرفته اند . عراقی ها عربستان را عامل جنایات داعش می دانند . عربستان می خواهد عراق ضعیف و دنباله رو و از هم فروپاشیده باشد و با توجه به ادامه جنایات عربستان در عراق درگیر شدن دو کشور با یکدیگر به یک امر محتوم تبدیل شده است.
از سوی دیگر اردن دیگر تمایلی به همراهی با عربستان ندارد. او از ماجراجویی های عربستان که خود بخشی از بهای آن را می پردازد، احساس خطر می کند و این ماجراجویی های ریاض ممکن است هزینه گزافی برای اردن به همراه داشته باشد و باعث رشد و گسترش گروه های تروریستی در درون اردن شود و یا اینکه اردن را در جنگ با سوریه و عراق گرفتار کند.
اما مشکلات عربستان با مصر در حال برملا شدن است. نظام مصر هر چند برای تضمین ادامه کمک های اقتصادی عربستان سعی دارد رضایت این کشور را جلب کند اما به نظر می رسد خواسته های عربستان از مصر فراتر از توان قاهره است و به امنیت ملی این کشور آسیب می رساند . مصر نمی خواهد وارد گرداب هایی شود که عربستان خود را در آنها گرفتار کرده است. به ویژه جنگ در سوریه که با منافع و امنیت مصر در تضاد است و به همین دلیل عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر برای حل و فصل بحران سوریه راه حلی ارائه داده است که تقریبا شبیه طرح ایران و روسیه است و در آن بر حفظ تمامیت ارضی سوریه و نهادهای قانونی اش و نبرد با تروریسم و انجام گفت وگو میان سوری ها تاکید شده است . البته این تنها عامل خشم عربستان از مصر نیست بلکه شیخ الازهر در کنفرانس گروزنی نقش برجسته ای ایفا کرد و وهابیت را از مذاهب فقهی اهل تسنن کنار گذاشت و همین امر با موجی از خشم و تهدید از سوی عربستان مواجه شد که از مرز دانشگاه و مفتی الازهر این موج فراتر رفت.
اما در سوریه تا کنون هزاران شهروند قربانیان تروریسم مورد حمایت عربستان شده اند و بسیاری از شهرها و تاسیسات زیربنایی این کشور توسط تروریسم از بین رفت و تلفات اقتصادی سنگینی بر این کشور وارد آمد .
بدین ترتیب حلقه تنفر در پیرامون سرزمین وهابیت در حال گسترش یافتن است و هر آن ممکن است این حلقه منفجر شود که در آن صورت عربستان به گلوله ای از آتش تبدیل خواهد شد.