به گزارش «شيعه نيوز»، حضور ستارگان دنیای ورزش، سینما، موسیقی و... در کارهای عام المنفعه در سطح جهان، نه اتفاق جدیدی است و نه برای بسیاری مان تازگی دارد، زیرا بسیار درباره آن شنیدهایم و نمونه های فراوانی از آن را به یاد میآوریم؛ مثل سرکشی مشاهیر به بیمارستان ها یا مراکز نگهداری از افراد بی سرپرست، سالمندان یا آسایشگاه های جانبازان و معلولان.
از این دست اتفاقات آنقدر زیاد رخ داده و تکرار شده که همگی نمونه های فراوانی برایش سراغ داریم و البته اغلب به دید احترام بدانها مینگریم. شاید به این دلیل که نوعی خضوع انسانی را در پس زمینه آن میبینیم که لذت بخش است، یا به این دلیل که احساس میکنیم پیامی برایمان داشته و موجب شده بیشتر هوای افراد ضعیف را داشته باشیم و تلاش کنیم به سهم خودمان دینمان را ادا کنیم؛ اتفاقی که فارغ از چرایی خوشایند جلوه کردنش، همه بر فوایدی که برای جامعه به ارمغان میآورد واقفیم و شاید از این روست که مشاهیر برای رقم زدنش پیش قدم میشوند. به این دلیل که میبینند شهرتشان میتواند موجب معطوف شدن نگاه ها به سمت این معضلات و مشکلات شده و زمینه ساز اتفاقی مبارک برای جامعه شود.
مثل سفر هنرمندان مشهور جهانی به نقاط محروم جهان که میتواند توجه عموم را به همراه داشته باشد و زمینه ساز تحولات شیرین در این مناطق شود. الگویی که برای اقدامات خیر مشاهیر جامعه خودمان نیز مشابه است؛ با این تفاوت که گویی مرغ همسایه غاز است!
کافی است از بسیاری از هموطنانمان بپرسیم، آیا از اقدامات خیرخواهانه فلان هنرپیشه مشهور هالیوودی آگاهند یا خیر و بعد از دریافت پاسخ های ایشان، آن را با پاسخ به پرسشی مشابه درباره بازیگران مشهور کشورمان قیاس کنیم تا از نتیجه به دست آمده شگفت زده شویم؛ از اینکه پی خواهیم برد کار خوب افراد مشهور جوامع دیگر در جامعه مان بازتاب یافته و درباره اش میدانیم، ولی از اقدامات منسجم و سازمان یافته برخی افراد سرشناس جامعه خودمان در کمک به هموطنانمان آگاهی زیادی نداریم.
این موضوع هنگامی ثابت میشود که بی.اندیشیم چند خیر مدرسه ساز پیرامونمان سراغ داریم؟ یا چند نفر را میشناسیم که از شهرتشان برای جلب کمک های مردمی در راستای اهداف خیر بهره میبرند و چند بازیگر خارجی با چنین مشخصاتی سراغ داریم؟
تلخ تر آنکه میبینیم بسیاری از مشاهیر ایرانی که در این عرصه پای میگذارند، با موجی از تهمت ها مواجه هستند و کمتر پیش میآید که با حسن ظن به اقدامات خیرشان بنگریم. رویکردی که گاه موجب میشود اخبار این چنینی ستارگان وطنی مان را به کل ندید بگیریم؛ حال آنکه برایمان جذاب است که فلان خواننده اهل آن سوی کره خاکی در یک اجرا دست کودکی بی سرپرست را گرفته است.
اتفاقی که روی شوم تر آن، بی توجهی شدید به اخبار اقدامات خیر مشاهیر کشورمان است؛ مثل حضور کیانوش رستمی، قهرمان طلایی المپیک ریو که به تازگی در اردوی جهادی در یکی از مناطق محروم استانش حضور یافته، به دانش آموزان در آستانه سال تحصیلی هدیه داده، دو سکه از پاداش مدالش را به یک خانواده کم بضاعت هدیه داده و دست آخر بیل به دست گرفته تا در ساخت مسجد محله مشارکت کند.
اردویی که وزنه بردار مشهور کشورمان تلویحا دلیل حضور خود در آن را، جلب توجه مسئولان به مناطق محروم خوانده، اما به رغم زحمتی که کشیده، ظاهرا چندان اثربخش نبوده است. موضوعی که بازتاب اندک این خبر در رسانه ها و شبکه های اجتماعی ثابتش میکند تا از خودمان بپرسیم که به راستی تفاوت کیانوش رستمی با فلان ورزشکار فرنگی که دستی در کار خیر دارد، چیست؟ آیا باید قهرمانمان متعلق به سرزمینی دیگر میبودند تا به مانند قهرمانان خارجی، حضورشان در مناطق محروم و کنار افراد کم بضاعت برایمان به به و چه چه به دنبال داشته باشد و الگو شود؟!