مقام علمی
آيت الله سيد محسن حكيم در سن 7 سالگى خواندن قرآن را آموخت و در 9 سالگى به تحصيل علوم اسلامى پرداخت. دروس مقدماتى را نزد برادر بزرگش سيد محمد حكيم فراگرفت و سطوح عالى را در محضر جمعى از فضلاى نجف اشرف آموخت.
در سال 1326 هجرى قمرى، در بحبوحه جوانى به حوزه درس زعيم بزرگ اسلام، آيت الله آخوند خراسانى راه يافت و سه سال از محضر پر بركت آن بزرگوار استفاده نمود.
پس از رحلت آن مرجع عاليقدر، به درس مرحوم آيت الله آقا ضياء الدين عراقى، وارد شد و دو دوره اصول را در محضر درس آن بزرگوار فرا گرفت. همزمان، از درس مرحوم آيت الله نائينى و بعضى ديگر از بزرگان نجف نيز بهرههاى فراوان برد.
او از سال 1338 هجرى قمرى، حوزه درس خارج فقه و اصول خود را تشكيل داد و جمعى از فضلاى جوان نجف از محضرش بهرهمند شدند.
اساتیدی که آیت الله حکیم از آنها استفاده برده همگی از بزرگان عراق میباشند که برخی از آنان عبارتند از: مرحوم آیة الله العظمی حاج سید محمد کاظم یزدی، مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ محمد کاظم خراسانی، مرحوم آیة الله سید ابو تراب خوانساری، مرحوم آیة الله میرزا حسین نائینی، مرحوم آیة الله آقا ضیاء الدین عراقی، مرحوم آیة الله شیخ الشریعه اصفهانی، مرحوم آیة الله سید محمد سعید حبوبی و مرحوم آیة الله شیخ علی باقر جواهری.
آیت الله حکیم از موفقترین مراجع تقلید شیعه در امر تالیف و تدریس بود که برخی از تالیفات ایشان عبارت است از: مستمسک العروة الوثقی نخستین شرح استدلالی کتاب عروة الوثقی، نهج الفقاهه این کتاب حاشیهای است بر مباحثبیع، از کتابمکاسب مرحوم شیخ انصاری، حقایق الاصول شرح بر کفایة الاصول آخوند خراسانی، دلیل المناسک شرح استدلالی بر کتاب مناسک حج استاد بزرگوارش آیت الله میرزا حسین نائینی، رساله فی ارث الزوجة من الزوج، تعلیقهای بر کتاب ریاض از بحث اجاره تا نکاح، رساله مختصری در درایه، مختصر منهاج الصالحین، حواشی بر نجاة العباد، شرح تبصره علامه حلی وحاشیه بر رساله صلاتیة.
اما برخي از شاگردان آن مرحوم، که بعد از آیت الله بروجردی مرجعیت عامه شیعه را به عهده گرفت، عبارتند از: شیخ حسین وحید خراسانی، شهید سید اسد الله مدنی، شهید سید محمد باقر صدر، مرحوم شیخ احمد فیاض سدهی، شیخ محمد تقی جعفری تبریزی، شیخ نصر الله شبستری، سید ابراهیم مرتضوی میانجی، شیخ ابو الفضل نجفی، شیخ عبد اللطیف سماهی حائری،معروف به تنکابنی، سید محمد حسین فضل الله، شیخ محمد مهدی شمس الدین، سید سعید حکیم، سید یوسف حکیم و سید محمد تقی حکیم.
آثار ماندگار
آیة الله حکیم، علاقه شدیدی به تاسیس مدارس، و راه انداختن کتابخانههای مساجد و دیگر بناهای علمی و دینی داشت، از این رو آثار متعدد دینی از آن بزرگوار بهیادگار مانده است. کتابخانه معروف او که به نام "مکتبة الامام الحکیم" در نجف اشرف تاسیس شده است، یکی از مجهزترین و مدرنترین کتابخانههای اسلامی است، و جالب توجه آنکه این کتابخانه بیش از یکصد شعبه در سراسر عراق دارد. به فرمان اینپیشوای بزرگ،مدارس و مساجد متعددی در نجف اشرف، بغداد، بصره و سایر نقاط عراق و دیگر کشورهای اسلامی ساخته شد که همیشه نام آن فقید سعید را در خاطرههازنده میسازد. مرحوم آیة الله حکیم برای اداره امور مرجعیتخود، نظم و سازمانخاصی ایجاد کرده بود و برای هر قسمت مسئول معینی انتخاب نموده بود، و از افراد مطلع در اداره این تشکیلات کمک میگرفت، به همین دلیل تشکیلات او با نظم خاص و آبرومندی اداره میشد و این امر در نوع خود در تشکیلات روحانیت بیسابقه بود.
آیت الله حکیم و سیاست
مرحوم آیت الله حکیم درباره سیاست همواره میفرمود: "اگر معنی سیاست اصلاح امور مردم روی اصول صحیح عقلائی و رفاه حال و آسایش بندگان خدا باشد، اسلام تمامش همین است و جز سیاست چیز دیگری نیست و علماء غیر از این کار دیگری ندارند... و اگر منظور معنی دیگریباشد،اسلام از آن بیگانه و دور است.
برخي از فعالیتهای حضرت آیت الله را در ادامه به صورت فهرستوار خواهم آورد:
نخستین بار هنگامی که دولت انگلستان به قصد استعمار عراق لشکر خود را در خلیج فارس پیاده کرد آیت الله سید محمد سعید حبوبی، فرمان جهاد و دفاع صادر کرد و خود او شخصا به جبهه ناصریه قدم گذاشت. آیت الله حکیم نیز همراه استاد قدم به جبهه جنگ نهاد و شهامت و استقامت عجیبی از خود نشان داد.
مورد دیگر اینکه، هنگامی که کمونیستها رخنه فوق العادهای در تمام دستگاههای عراق کرده بودند و با رهبری عبد الکریم قاسم محیطی پر از وحشت و رعب در همه جا ایجاد نموده بودند، با صدور فتوای معروف "الشیوعیة کفر و الحاد" قدرت آنان را درهم شکست، و از خطری که عراق و مقدسات آهن را تهدید مینمود، جلوگیری به عمل آورد.
همچنین حضرت آیت الله حکیم در کمک به جنبشهای آزادیبخش اسلامی فعال بود و در همین ارتباط مسلمانان را به کمک و پشتیبانی از برادران مسلمان فلسطینی تشویق مینمود.
اعلامیههای متعدد و مهمی در ارتباط با مساله فلسطین و وحدت مسلمین جهان براینجات مسجد الاقصی صادر نمود. همچنین موضع دولت عراق را در قبال تظاهراتمردم در محکومیت تجاوز علیه مصر به شدت محکوم كرد.
در مورد مبارزات روحانیت ايران که از سال 1340 شمسي با مساله انجمنهای ایالتی و ولایتی شروع شده بود، آیت الله حکیم، با شجاعت و صراحت تمام ازحرکتهای اسلامی روحانیت ایران، علنا حمایت نمود،و از مواضع حساس آنان،اعلام پشتیبانی کرد. از جمله كارهاي ايشان راجع به اين امر تلگراف ایشان به مرحوم آیة الله بهبهانی، تلگراف دعوت از مراجع عظام قم، محکوم نمودن عوامل فاجعه 15 خرداد و دیگر فعالیتها بود.
وفات
این عالم بزرگوار پس از عمری تلاش و کوشش در راه اسلام و قرآن، سرانجام در27 ربیعالاول سال 1390 قمري به ملکوت اعلی پیوست، در تشییع پیکر پاک او، صدها هزار نفر شرکت جستند، و تشییع جنازه او از بغداد تا نجف،در اثر ازدحام مردم دو روزطول کشید و عملا به تظاهراتی وسیع علیه رژیم خون آشام بعث عراق مبدل گشت. نماز ایشان را فرزند برومندش آیت الله سید یوسف حکیم برگزار نمود و بدن پاکش در مقبره مخصوصی جنب کتابخانه خود ایشان در نجف اشرف به خاك سپرده شد.
منابع:
نور علم، شماره دوازدهم.
مکتب اسلام، شماره یازدهم.
نقباء البشر فى القرن الرابع عشر، آغا بزرگ تهرانی.
گنجينه دانشمندان، محمد شريف رازى، تهران، کتابفروشی اسلامیه.
منبع : ابنا
نويسنده: سیدمحمدناظمزاده قمی