۰

راهبردی برای ژورنالیسم حوزوی / فرید مدرسی

کد خبر: ۱۲۵۲۱
۰۰:۳۵ - ۱۷ اسفند ۱۳۸۷

فرید مدرسی در وبلاگ خود مینویسد : ژورناليسم حوزوي محتاج انقلاب بنيادين است. اگر تا ديروز حوزويان يا مريدانشان مكتوبات خود را در قالب «منبر مكتوب» ترسيم مي‌كردند و شعائر و اعتقادات خود را به عنوان روزنامه‌نگاري ديني به رخ مي‌كشيدند، امروز با حضور جدي آنان در ساحت سياسي و اجتماعي محتاج بازشناسايي آنان و تجزيه و تحليل جريان‌هاي فكري و سياسي حوزه هستيم. امروز حتي روحانيت غيرسياسي هم دست بر آتش سياست دارد. روحانيت با سابقه هزار ساله خود در جامعه شيعي، سازماني را برپا كرده است كه مولد قدرت سياسي و اجتماعي است.مراجع در رأس اين سازمان، نمايندگاني را به اقصي نقاط گسيل مي‌كنند و منبري‌ها هم در اين ميان با ارتباط با نهاد مرجعيت سالي حداقل 3 ماه در ميان مردم موج مي‌زنند و به ابراز آراي مرجع يا مراجع مطلوب خويش مي‌پردازد. در بدنه انتهايي اين سازمان نيز طبقه متشرعان كه از تمامي ‌طبقات اجتماعي و اقتصادي هستند، قرار مي‌گيرد. اين تركيب قدرت را بازتوليد مي‌كند.

ژورناليسم با انتشار اطلاعاتي درباره صاحبان قدرت پيوند تنگاتنگ دارد. همچنين يكي از مهمترين وظايف رسانه‌هاي خبري، به ويژه روزنامه اطلاع‌رساني، هشيارسازي و گسترش دانش و اطلاعات مخاطبان در زمينه‌هايي است كه امكان دسترسي و تجربه مستقيم از رويدادها و موضوع‌هاي مختلف براي آنها فراهم نباشد. (1) از اين رو بايد اين فن در ميان سازمان روحانيت روح تازه‌اي بگيرد و به بازشناسي تمامي ‌اركان آن بپردازد.

ژورناليسم حوزوي، همچون نگرش حاكم بر گذشته روزنامه‌نگاري در ميان حوزويان فعاليت نمي‌كند. در گذشته رسانه‌هاي مكتوب حوزوي در جايگاه عرضه ايدئولوژي و اعتقادات صاحبان آن منتشر مي‌شدند و روزنامه‌نگاران و اساتيد اين فن هم به اشتباه اين مساله را پذيرفته بودند. آنان نشريات عقيدتي و ديني را همسان پنداشتند و درباره اين نشريات نوشتند: «نشريات عقيدتي، نشريات خاص احزاب، گروه‌ها، دسته‌ها و جمعيت‌ها هستند كه ترويج، تبليغ و نشر افكار و عقايد خود مي‌پردازند... نشريات ديني نيز از جنبه اقتدار ديني براي پيشبرد اهداف سياسي بهره مي‌گيرند و به تبليغ درباره سران دين گام در راه سياست گذاشته‌اند، مي‌پردازند. تبليغ در حوزه‌هاي ديني – سياسي نيز براي يارگيري و تشكل‌هاي مذهبي از جمله كاركردهاي اين نشريات است.»  (2)

اما در اين نوع از روزنامه‌نگاري كه امروز محتاج تبلور آن هستيم، روزنامه‌نگاران سعي مي‌كنند در جهت آگاهي مخاطبان از نهاد روحانيت خبر، گزارش، مصاحبه و مقاله منتشر مي‌كنند؛ نه يارگيري سياسي. آنان تمامي ‌شخصيت‌ها، موسسات و محافل حوزوي را به يك چشم مي‌بينند و خود را نه در جايگاه مبلغ آنان مي‌بينند و نه در مقام نفي آنان كه امروز در برخي مطالب روزنامه‌نگاران حرفه‌اي ديده مي‌شود. به عنوان نمونه امسال شاهد رويارويي دو عالم برجسته درباره يك نوع عزاداري بوديم، روزنامه‌نگاري نوين حوزوي بدون نفي و طرد هر كدام از اين نگرش‌ها به انتشار آراي آنان مي‌پردازد و هيچگاه در مقام سخنگو و مدافع يك نگرش قرار نمي‌گيرد. او همچون يك دوربين فيلمبرداري پس از ضبط آرا و رخدادها به پخش آن مبادرت مي‌ورزد. البته او تنها يك دوربين يا ضبط صوت نيست، بلكه با تاكيد و برجستگي انتخابي خود بر ارزش‌ها، هنجارها و رويدادهاي گوناگون به شكل‌گيري ادراكات و ايجاد انگيزه براي مشاركت همگان كمك كنند.(3) ژورناليسم حوزوي در دنياي روحانيت بسياري از موارد را كه دور از چشم و ذهن مردم است، مي‌شناسد، سپس بدون حب و بغض به تشريح، تبيين و تفسير آن مي‌پردازد.

البته در اين عرصه بايد قداست و احترام افراد بيش از ساير عرصه‌ها لحاظ شود؛ چراكه آنان با اعتقادات مردم پيوند خورده‌اند. همچنين بايد دانست كه اخلاق براي روزنامه‌نگار بر مبناي صداقت، بي‌طرفي و پرهيز از درگيري مربوط به ضديت با منافع جمعي قرار دارد و او به اين اصول در اين مسير پايبند است:

1- روزنامه‌نگار فقط بايد در خدمت مخاطب روزنامه باشد.

2- هر خبر يا گزارش بايد كوششي در كشف حقيقت به حساب آيد.

3- هيچ وسوسه نبايد روزنامه‌نگار را به نشر مطلبي وادارد.

4- مطلب را نبايد براي تاييد يا اصلاح به بيرون روزنامه داد.

5- خبرنگار هميشه بايد درست نقل قول كند.

6- هرگز خبرنگار نبايد از موقعيت خود براي تهديد يا دريافت امتياز بهره گيرد.

7- هرگز نبايد قول جلوگيري از انتشار خبري را به ملاحظه دوستي يا كمكي به كسي داد.

8-  براي دريافت اطلاعات نبايد مردم را فريفت.

9- نبايد اطلاعات را ساخت يا در آن دست برد.

10- هرگز نبايد منبع اطلاعاتي را افشا كرد.

11- روزنامه‌نگار بهتر است كه اشتباه خود را تصحيح كند.

12- روزنامه‌نگار نبايد در آنچه مي‌نويسد، مستقيم نفع ببرد.(4)

از اين رو در اين عرصه پيشقدم شديم و خاضعانه از حوزويان مي‌خواهيم تا ما را در اين امر ياري رسانند. اينجا سياست بي‌معناست و اين عرصه خانه دوم تمامي‌حوزويان است.

 پي نوشت‌ها:

1- بديعي، نعيم و قندي حسين، روزنامه‌نگاري نوين، انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي، چاپ سوم، 1382، ص 417

2-  قندي، حسين، روزنامه‌نگاري تخصصي، مركز مطالعات و تحقيقات رسانه‌ها، چاپ اول، 1384، ص 90

3- روزنامه‌نگاري نوين، ص 418

4- ديويد رندال، روزنامه‌نگاري حرفه‌اي، ترجمه: قاضي‌زاده، علي‌اكبر، موسسه انتشارات روزنامه ايران، چاپ اول، 1382، صص 212-221

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: