آخرین خبرها از مدینه منوره حاکی است، نیروهای امنیتی سعودی عصر دوشنبه بر گروهی از شیعیان عربستان که در بین الحرمین مشغول عزاداری بودند، آتش گشودند که منجر به زخمی شدن شماری از شیعیان شد.
به گزارش « شیعه نیوز» به نقل از اینده ،شامگاه دوشنبه ، زمانی که شیعیان به مناسبت سالروز وفات پیامبر اکرم(ص) مراسم زیارت ایشان را برگزار می کردند، با هجوم ماموران هیات امربه معروف و نهی از منکر سعودی مواجه شدند که بی دلیل آنها را مجبور به ترک مکان کرده و سپس با آنان درگیری را آغاز کردند و در این میان شیعیان شعار هیهات منا الذله سردادند.
این گزارش از ده ها مجروح حکایت دارد که حال شماری از آنان وخیم است.
گفته می شود شماری از سلفی های تندرو هم با سنگ و چوب به هموطنان شیعه خود حمله ور شده اند.
این تنش ها پس از آن اوج گرفت که ماموران هیات امربه معروف سعودی با فیلمبرداری مخفیانه از زنان شیعه هنگام بقیع، خشم آنان را برانگیختند که منجر به تحصن 2000 نفره زنان شیعه عربستان مقابل بقیع شد.
در این حال حجت الاسلام رسول جعفریان، در یادداشتی نوشت:سالهاست که زمین برابر بقیع و جایی که شیعیان آن را بین الحرمین پیامبر (ص) و امامان مدفون در بقیع میخوانند، محلی برای درگیری و نزاع میان نیروهای به اصطلاح امر به معروف و نهی از منکر سعودی با شیعیان شده است.
در این سوی، رهبران شیعه همیشه از شیعیان خواسته اند تا با رعایت شؤونات و همین طور حفظ حرمت به خواندن زیارت نامه بپردازند. این امر به خصوص توسط زائران ایرانی رعایت می شود.
با این حال آزار و اذیت به خصوص طی چند سال گذشته از حد برون رفته است. این امر به موازات گسترش نفوذ افکار طالبانی و سلفی در سیستم اجرائی و انتظامی دولت سعودی جدی تر شده و راست یا دروغ، ارکان دولت سعودی از مقابله با آن اظهار عجز می کنند.
طی روزهای اخیر و در حالی که اساسا زائران ایرانی در مدینه نیستند، هزاران نفر از زائران شیعه عرب از نواحی قطیف و احساء و بحرین راهی مدینه منوره شدند تا در کنار قبر رسول الله و امام مجتبی به عزاداری بپردازند.
این مسأله با فشار نیروهای سعودی روبرو شده و از آنجایی که هر دو عرب هستند و زبان یکدیگر را درک می کنند، مقاومت های جدی صورت گرفته است.
تحصن شمار زیادی از زائران شیعه به خصوص زنان و مقابله با نیروهای سعودی کار را به درگیری کشانده و عده ای دستگیر شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند.
اخبار این درگیرها را می توان در چندین سایت خارجی مشاهده کرد که از آن جمله در این سایت هاست:
http://www.arabiaradio.org/english/index.cfm
Sabq.org
این در حالی است که به جز شبکه العالم که اشاره ای به این ماجرا داشت تا آنجا که بنده نگاه کردم در رسانه های داخلی مانند صدا و سیما انعکاسی نیافت. حتی سایت ها و روزنامه ها نیز خبر مفصلی از آن درج نکردند.
اکنون بحث این است که ما اگر نسبت به پاراچنار حساسیت نشان ندادیم و اوضاع شیعیان پاکستان به آن روز افتاد، با تکرار این ماجرا در عربستان چه خواهیم کرد؟
اگر این سخن شاهزاده بندر درست باشد که گفته بود برای جنگ ایران و عراق چهل میلیارد هزینه کردیم و برای بیرون راندن شیعه از صحنه صد میلیارد هزینه می کنیم در آن صورت در برابر این جنگ طلبان تفرقه انداز که امت اسلامی را تکه پاره کرده و با سیاست های سلفی خود همه جای دنیای اسلام را اسیر اختلافات داخلی کرده اند، چه باید کرد؟
طبعا بخشی از این کار به عهده وزارت خارجه است تا از طریق سیاسی مسائل را حل کند. این در حالی است که اساسا ارتباط ما با عربستان سعودی و بخش عربی بشدت ضعیف شده و در غیاب این ارتباط طبیعی است که توطئه ها هر روز بیشتر و بیشتر و علنی تر می شود.
دفاع از منافع شیعیان به صورت طبیعی حق دولت ایران است و در این زمینه نه تنها بر اساس مسائل دینی، بلکه مسائل حقوق بشری نیز اقتضای آن را دارد که ایران دفاع کند. چطور به خاطر چند بهائی صدر اعظم آلمان بیانیه صادر می کند اما به خاطر فشار بر میلیونها شیعه در عربستان و پایمال کردن حقوق آنان خانم مرکل بیانیه صادر نمی کند. این که دولت ایران دست کم در این موارد یک بیانیه صادر کند، چه مشکلی دارد که وزارت خارجه کوتاه می آید؟
به طور کلی سیاست خارجی ایران باید تکلیف خود را نسبت به اعراب روشن کند. اگر قصد دوستی دارد و می خواهد از این طریق مسائل خود را حل کند، دیگر نباید صداهای شگفت و مشکل دار از این طرف و آن طرف درآید . اگر هم قصد مواجهه دارد که آن هم راه دیگری دارد. بالاخره ما دوستی در منطقه می خواهیم یا نمی خواهیم؟
از این طرف مراجع دینی نیز در این موارد باید به طور جدی تر وارد میدان شوند. آنان به عنوان یک تشکل مستقل از دولت می توانند جدی تر در این مسائل موضعگیری کنند و حتی پیامهایی برای مقامات سعودی و دیگران بفرستند. طبیعی است که هر نوع کوتاهی در مقابل این تجاوزها اوضاع شیعیان را در سرزمین وحی دشوارتر خواهد کرد.
سردرگمی ما در سیاست خارجی که عوامل خاص خود را دارد، حرفهای تند و حرکتهای بی حسابی که گاه و بیگاه در عرصه مطبوعات، سخنرانیها، حرکت های مردمی و غیره وجود دارد و چهارچوب ندارد، سبب شده است تا به خصوص در یکی دو سال اخیر سیاست خارجی رها شده و جز دیدارهای روتین و رفت و آمدهای معمولی و تقدیم استوار نامه و از این قبیل کار جدی صورت نگیرد.