به گزارش «شيعه نيوز»، سلفیها درکشورهای عربی در سالهای اخیر به شدت فعالیت خود را برای ترویج این مکتب فکری افزایش داده اند. سلفیها که خود را پیروان اصحاب سلف میدانند با سوء استفاده از مفاهیم اصیل اسلامی، عرصه را برای برداشتهای شخصی و گزینشی از اسلام فراهم کردند، برداشتهایی که بهانه لازم را در اختیار گروهکهای تروریستی قرار داد تا با تحمیل دیدگاه و برداشتهای خود بر متون اسلامی، به تطهیر جنایات خود روی آورده و با رنگ و لعاب دادن به اقدامات تروریستی، چهره اسلام را خدشه دار کنند. سلفیهای کویت نیز در سالهای اخیر با تبعیت از این شیوه و به بهانه مبارزه با تشیّع، اسلام را به دستاویزی برای اقدامات تروریستی قرار داده و در میان سکوت مجامع جهانی و کشورهای مدعی حمایت از میراث بزرگ اسلامی، دست به هر جنایتی زده و به هیچ نهاد و مرجعی نیز پاسخگو نیستند. در یک نگاه کلی سلفیهای کویت به دو شاخه اصلی بنیادگرا و عملگرا تقسیم میشوند. بنیادگراها بر ضرورت اطاعت مطلق از حاکم و تکیه بر عقیده و عبادت تاکید میکنند در مقابل عملگراها دارای اندیشه سیاسی در چهارچوب وسیعتری بوده و همواره در مسیر اسلامی کردن جامعه با تکیه بر تبلیغ و تغییر نهادهای حکومتی گام بر میدارند و در مواقع ضروری به استفاده از خشونت نیز فتوا میدهند.
کلیة الشریعة مرکز تربیت سلفیهای تکفیری ضد شیعه
رشد و گسترش اندیشه سلفیت در کویت از اواخر دهه شصت قرن بیستم آغاز شد. در ابتدا سلفیها از طریق برگزاری درسهای دینی در مساجد و استفاده از جمعیتهای مذهبی و تبلیغی اندیشههای خود را درمیان مردم نشر دادند. چندین سال بعد تعداد بسیاری از مردم به این اندیشه روی آوردند تا آنجا که در اواخر دهه هفتاد به یک جنبش فراگیر تبدیل شد. مرکز تحقیقات کارنگی در مقالهای سه عامل را برای گسترش اندیشه سلفیت در کویت بر میشمرد:
1. از بین رفتن تعصبات قومیتی در میان عربها و گسترش اسلام گرایی در خاورمیانه: با آنکه نژادگرایی و افکار مارکسیستی تا اواخر دهه شصت طرفداران زیادی در میان مردم کویت داشت اما پس از شکست ارتش عربی در برابر اسرائیل در جنگ 1967 آوازه و شهرت جنبشهای مارکسیستی و قومیتی درهم شکسته شد و حرکتهای اسلامی جای آن را گرفت. اخوان المسلمین در این میان بیشترین سهم را در استفاده از این موقعیت داشت تا آنجا که در اوایل دهه هشتاد بزرگترین گروه سیاسی در کویت بود.
2. در اختیار گرفتن نبض اقتصادی کویت از سوی سلفیها: با نشر اندیشه سلفی در کویت بسیاری از تاجران و بازرگانان حمایت خود را از سلفیّت اعلام کردند. از آنجا که تاجران به مسائل سیاسی و اجتماعی اهمیت میدادند، تمام تلاش خود را برای اجرای احکام دینی در جامعه کویت انجام دادند. حمایت مالی سبب شد تا سلفیت به طرز چشمگیری در کویت پیشرفت کند.
3. پیروزی انقلاب اسلامی ایران و احساس خطر کشورهای عربی از نشر گفتمان امام خمینی(ره): پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه، سیاست مداران کویتی، انقلاب اسلامی ایران را خطری بزرگ برای خود به شمار میآوردند. آنان معتقد بودند که ایران درصدد گسترش اندیشه تشیّع در جوامع خلیجی است. وقوع انفجارهای تروریستی در کویت بهانهای شد تا دولتمردان این بار انگشت اتهام را به سمت آنچه که «گروهکهای افراطی شیعی» نامیدند، گرفته و با تمام توان در برابر نشر اندیشه تشیّع به مخالفت برخیزند. از سوی دیگر این ترس در میان حاکمان کویتی ایجاد شد که اگر ملتهای عربی ایران را الگویی برای خود قرار دهند به زودی شاهد روی کار آمدن جنبشهای اسلامی مانند اخوان المسلمین برای تصدّی و تشکیل حکومت خواهند بود از این رو برای حفظ کرسی قدرت، سلفیّت را تقویت کرده و مانع از شکل گیری هرنوع اندیشه دیگری در این کشور شدند.
تاسیس کلیة الشریعة از دیگر اقدامات کویت در مقابله با اندیشه تشیّع و گفتمان انقلاب اسلامی ایران بود. فواد الماشم از کارشناسان سیاسی کویت در گفتوگو با شبکه العربیه با اشاره به هدف از تاسیس کلیة الشریعة میگوید: «تاسیس این دانشکده در یک شرایط پیچیده و تنها چند ماه پس از پیروزی انقلاب خمینی در ایران از سوی حکومت مطرح شد که هدف از تاسیس آن مقابله با اندیشه تشیّع در کویت بود. البته آقای خمینی هم در ایران دستور تاسیس جامعه الامام الصادق را با هدف جذب جوانان کشورهای عربی مانند بحرین، عربستان سعودی و ... صادر کرد.» (نکته حائز اهمیت آن است که دانشگاه امام صادق که در ابتدای انقلاب تاسیس شد تنها بر تربیت دانشجویان داخل کشور تمرکز دارد و تنها جامعة المصطفی العالمیة به آموزش طلاب کشورهای خارجی روی آورده که در سال 1386 با این نام شروع به فعالیت کرده است.)
مقابله با تشیّع از سویی و مبارزه با انقلاب اسلامی ایران از سوی دیگر سبب شد تا رویکرد سلفیگری کلیة الشریعة تشدید شود. هرچند که هدف از تاسیس این دانشکده از سوی مسؤولان وقت، مبارزه با افکار انحرافی و افراطی اعلام شد اما در حقیقت نه تنها کلیة الشریعة در این مسیر گام بر نداشت بلکه خود به یکی از مراکز اصلی پرورش دهنده اندیشههای تکفیری ـ افراطی تبدیل شد. در آیین نامه تاسیس این مرکز آمده است: «جوانان هنگامی که به دنبال فهم سوالهای خود برآیند و مرجع مناسبی برای پاسخ به پرسشهای خود نیابند ناخوداگاه به سوی افرادی که جاهل به احکام دین هستند و یا تنها به تکفیر و تفسیق دیگران روی میآورند، جذب شده و پس از مدتی به یکی از ترویج دهندگان اندیشههای تکفیری تبدیل میشوند از این روی باید دانشکدهای برای آموزش جوانان و تعلیم احکام صحیح اسلام به آنان تاسیس شود.» با این وجود اما این دانشکده با تغییر ماهیت به مرکزی برای پرورش افرادی با اندیشه افراطی تبدیل شد. فواد الماشم با اشاره به نقش مسؤولان و اساتید دانشکده الشریعة در تربیت جوانان تکفیری میگوید: «شیوخ کشورهای عربی به نام دین، جوانان را گمراه کرده و با آموختن اندیشههای تکفیری به آنان، تنها به کسب ثروت بیشتر فکر میکنند.»
از حضور در موصل تا حمایت از داعش و جبهة النصرة
حضور سلفیهای کویتی در گروههای معارض سوریه از دیگر نکات قابل اهمیت است. با آنکه مسؤولان کویتی همواره منکر حضور جوانان و فارغ التحصیلان کلیة الشریعه در گروههای معارض سوری بودند اما واقعیتها خلاف گفته آنان را ثابت میکند.
جنگ در سوریه که در ماههای ابتدایی تنها یک حرکت مسالمت آمیز بود اما با آتش افروزی کشورهای مرتجع عربی و حمایت آمریکا و اسرائیل تبدیل به جنگ داخلی شدیدی شد. سلفیت نیز در این میان سهم بسزایی را در افزایش دامنه جنگهای داخلی ایفا کرده است. ایدئولوژی سلفیت در طول این سالها نشان داده است که آنان با تشدید بحران داخلی سوریه موافق هستند. حمایت مالی سلفیهای کویت از معارضان سوری نکته حائز اهمیتی است که پژوهشکده کارنگی نیز بدان اشاره کرده است. در همان ماههای آغازین جنگ داخلی در سوریه، سلفیهای کویت در تماس با همقطاران خود در سوریه، میلیونها دلار کمک مالی و تسلیحاتی به گروههای مختلف سلفی جهادی مانند، جبهة النصرة و داعش تقدیم کردند. حمایت از مخالفان سوری به فرصتی بیبدیل برای سلفیهای کویتی تبدیل شد تا از این طریق دامنه سیطره و نفوذ خود را به عنوان داعیه داران رهبری امت اسلامی گسترش دهند.
سلفیهای کویت با وارونه نشان دادن شرایط داخلی سوریه و متهم ساختن شیعیان به کشتار اهل سنت توانستد بسیاری از تاجران و متموّلان کویتی را با خود همراه سازند و با این شیوه کمکهای فراوانی را برای معارضان سوری ارسال کنند. شافی العجمی و حجاج العجمی که سردمداران جنبش «الحرکة السلفیة» در کویت هستند، با تکیه بر همین سیاست توانستند کمکهای تسلیحاتی و مادی فراوانی را برای گروهکهای تروریستی داخل سوریه جذب کنند.
پژوهشکده کارنگی با اشاره به سوابق شافی عجمی میگوید: «شافی عجمی از بارزترین مراجع سلفیت کویت است که به عنوان سخنران در کلیة الشریعة و الدراسات الاسلامیة کویت مشغول به فعالیت است. هزاران نفر از مردم در روز جمعه برای شنیدن سخنانش به مسجد عجمی آمده و بسیاری نیز برنامه تلویزیونی شافی را از طریق رسانهها دنبال میکنند.»
این پژوهشکده در بخش دیگری از گزارش خود با اشاره به خدمات حجاج العجمی میگوید: «او با تکیه بر ثروت فراوان خاندانش نقش عمدهای را در حمایت از معارضان سوری ایفا میکند. این دو تن با انجام فعالیت گسترده در تویتر و ارسال شماره حساب خود برای مردم، به جذب کمکهای مالی برای مخالفان سوری مبادرت میورزند.»
وزارت کشور کویت چند هفته قبل اعلام کرد دستگاههای امنیتی این کشور سه تن را به همراه مقادیر زیادی اسلحه و مهمات در منطقه عبدلی بازداشت کردهاند. در آغاز ماه سپتامبر نیز دادستانی کل کویت اعلام کرد از مجموع ۲۵ متهم این پرونده ، ۲۴ تن کویتی و یکی ایرانی است؛ این افراد متهم شده اند که با حزبالله و ایران ارتباط داشته و میخواستهاند علیه این کشور دست به اقدامات خرابکارانه بزنند. این در حالی است جمهوری اسلامی ایران به شدت این اتهامات را رد می کند اما اخیراً خالد جارالله نماینده وزارت خارجه کویت در نشست حکومتی ادعا کرد که تحقیقات ثابت کرده یکی از دیپلماتهای ایرانی در قضیه موسوم به گروهک عبدلی نقش داشته و وزارت خواستار خروج وی از کویت خواهد شد. میتوان تصریح کرد همه این اقدامات ضد ایرانی دولت کویت ناشی از فشاری است که مبلغان سلفی تربیت شده در اماکنی مانند کلیة الشریعة به حکومت وارد میکنند. از یک سو رویکرد حمایتی حاکمان کویتی نسبت به پدیده سلفیت در این کشور به بهانه مبارزه با تشیّع و گفتمان انقلاب اسلامی و نیز ارسال کمکهای مالی و تسلیحاتی به معارضان سوریهای برای تشدید بحران داخلی از سوی دیگر به وضوح نشان میدهد که افزایش هجمهها علیه جمهوری اسلامی ایران در راستای اهداف عربستان سعودی و تامین رضایت خاطر این کشور است؛ اهدافی همانند اختلاف امت اسلامی، ایجاد جنگ میان مذاهب، چند دستگی کشورهای مسلمان و ... که نه تنها بر پیکره اسلام ضربههای مهلکی وارد میسازد بلکه چهرهای افراطی از اسلام به جهانیان عرضه میدارد.
جالبتر آنکه فواد ماشم، تحلیلگر سیاسی کویت اذعان میکند "خطر افزایش اندیشه سلفیت در کشورهای عربی خصوصا کویت را میتوان با حضور تربیت یافتگان مکتب سلفیت و دانش آموختگان کلیة الشریعة در موصل عراق و سایر اماکن تجمع تروریستها مشاهده کرد." همه این سخنان نشان میدهد که ادامه فعالیت این دانشکده به ظاهر دینی بیش از هرکشوری برای خود کویت خطرناک است. این امر زمانی اهمیت پیدا میکند که بدانیم حکومت و دولتمردان کویتی با تهدیدی جدی از سوی عناصر تندرو و افراطی وابسته به جریان سلفی مواجه هستند.