شيعه نيوز: مسلمان از دنیا رفتن، از وصایای مشترک انبیا و اولیای الهی است، چنان که به بیان قرآن کریم حضرت یعقوب علیه السلام به فرزندانش فرمود: «يبَنِي اِنَّ اللهَ اصطَفي لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَموتُنَّ اِلاّواَنتُم مُسلِمون» هرگز مرگ را به گونه ای دیگر برخود روا مداری و نامسلمان نمیرید؛ و یوسف علیه السلام نیز آن هنگام که مالک مصر بود و تمام قدرت های آن روز را در اختیار داشت به خدای سبحان عرض کرد خدایا: ملک و ملک را به من و دیگران مرحمت فرموده ای، توفیقی عطا کن تا به وصیت حضرت یعقوب عمل شود و مسلمان بمیرم: «رب قد اتیتنی من الملک و علمتنی من تاویل الاحادیث فاطرالسموات و الارض انت ولیی فی الدنیا و الاخره توفنی مسلما و الحقنی بالصالحین»
چون قران زندگی کافرانه را با مرگ مساوی می داند و حیات مومنانه را زندگانی حقیقی می شمارد، پس مسلمان واقعی زیستن و مردن، که به معنای حیات حقیقی داشتن است تنها در گرو شناخت ولی خدا و امام هر عصر و نیز پیروی از اوست.
مفهوم واقعی و معرفت امام
شناختن نام مبارک امام و نام والدین او، تاریخ تولد، آغاز و مدت امامت و نکاتی از این دست معرفت به حسب و نسب امام علیه السلام است و این مرتبه از شناخت، پایین ترین مرتبه شناخت مقام منیع امام و امامت است. این دانستنی ها گرچه تا اندازه ای لازم ئ در بعضی موراد ضروری است اما چندان مهم و کافی نیست.
به فرمایش امیرمومنان علی علیه السلام انسانی برین و والا و عاقل بودن در گرو موحد بودن و نبوی و علوی اندیشیدن و ولوی حرکت کردن است؛ یعنی خدا، پیامبر (صلی الله علیه وآله) و جانشینانش (علیهم السلام) را شناختن و بر این اساس ولایتمدارانه در مدار قرآن و عترت(علیهم السلام) راه رفتن.
ایشان در تبیین راه این شناخت فرمود: «اعرفوا الله بالله و الرسول بالرسالة و اولی الامر بالمعروف و العدل و الاحسان»؛ خدای را با الوهیتش بشناسید و رسول را با رسالتش. آن که الوهیت را بشناسد، خداشناس خوبی خواهد بود. کسی که دانست خدایی و الوهیت یعنی اطلاق ذاتی و هستی بیکران و قدرت بی پایان و علم سرمدی، می فهمد که ذات اقدس الهی موجود مشخص و معین و واجد تمام صفات کمالی است و صفات او عین ذات او و نیز عین یکدیگرند. گرچه مفهوما هر یم غیر دیگری است به لحاظ مصداق عین یکدیگرند.
آن حضرت (علیه السلام) برای موحد پیامبرشناسی که بخواهد جانشینان پیامبر(صلی الله علیه وآله)، امامان مهصوم و نائبان امام را ( که در قفه سیاسی، رهبران فکری و دینی مردم اند) بشناسد، راهی تبیین و چنین فرمود: «اولی الامر بالمعروف و العدل و الاحسان؛ اولی الامر را با عمل به معروف و حفظ و اجرای عدالت و عمل بر اساس احسان بشناسید.» بنابراین، آنچه حقیقت شناخت و معرفت امام را تامین می کند نه فقط شناخت امام به نام و عنوان و حسب، بلکه معرفت به امامت و ویژگی های آن است. همانگونه که حضرت امیرمومنان علیه السلام طریق اصیل و کارساز معرفت را بیان کردند.
بهترین راه شناخت امام همان منهج صدقیان ولایتمدار است که بر محور فرمایش علوی و بر اساس شناخت حقیقت امامت و ولایت است و طی این مسیر، چنان است که حقجوی ژرف اندیش، کمالات علمی و عملی معروف، عدل و احسان را در انسان کامل متبلور می بیند به گونه ای که هرچه در سنت و سیره و سریره چنین انسانی تامل کند، چیزی خارج از جمال و جلال الهی که به صورت علم سهوماپذیر و عمل تام صالح و نیکوی لغزش ناپذیر دربنده مخلص ظهور یافته و در مظهر جامع او متجلی شده است، نمی بیند.
* برگرفته از «امام مهدی؛ موجود موعود» نوشته آیت الله جوادی آملی
انتهای پیام