۱

معادلات پيچيده و دشواری‌های اخلاقی

جهان پانصد سال پيش، يا حتی ۲۰۰ سال پيش را اگر در نظر بگيريم، برای يک مسلمان، جهان کمابيش يک‌دست و يک‌شکل بود. مرزهای عقيدتی و ايمانی او هم چندان مبهم يا شبهه‌آلود نبود. به تعبير دقيق‌تر، جغرافيايی ذهنی و معرفتی مسلمانِ آن روزگار در متن و حصارِ چيزی واقع بود که «دار الاسلام» می‌ناميدندش؛ و در مقابل آن «دار الکفر» هم معنايی برای خود داشت.
کد خبر: ۱۲۳۶۴
۰۰:۲۵ - ۲۰ بهمن ۱۳۸۷
داریوش محمدپور نویسنده ی وبلاگ ملکوت مینویسد:جهان پانصد سال پيش، يا حتی ۲۰۰ سال پيش را اگر در نظر بگيريم، برای يک مسلمان، جهان کمابيش يک‌دست و يک‌شکل بود. مرزهای عقيدتی و ايمانی او هم چندان مبهم يا شبهه‌آلود نبود. به تعبير دقيق‌تر، جغرافيايی ذهنی و معرفتی مسلمانِ آن روزگار در متن و حصارِ چيزی واقع بود که «دار الاسلام» می‌ناميدندش؛ و در مقابل آن «دار الکفر» هم معنايی برای خود داشت. مسلمانِ آن روزگار، کمتر در اقليت واقع می‌شد. به فرض، مسلمانِ شيعه‌ی دوازده‌ امامی در ايران،‌ قرن‌هاست که با فضای مسلمانیِ شيعی خو کرده است و فرهنگی آشنا داشته است. چيز غريب و ساختارشکن يا متفاوتی در برابرش نبوده که او را وادار به تأمل درباره‌ی «کثرت‌گرايی» کند. ميزان تماس‌های بشری هم در آن حد و اندازه‌ای نبود که بتواند اين ساختار – يا اين «برساخته»ی – معرفتی، ذهنی و روان‌شناختی را دستخوش تغيير و تحولی ريشه‌ای کند (و اين برای مسيحيان هم به يک اندازه صادق است؛ يهوديان وضع‌شان اندکی فرق دارد چون هميشه قومی بوده‌اند پراکنده در کشورها و قاره‌های مختلف ولی وضع آن‌ها هم کمابيش همين است). اين تعريف، البته تبصر‌ه‌هايی هم دارد. جهان اسلام از ابتدا هم جهانی کاملاً يکدست و يک‌پارچه نبوده است، اما اين تکثر و تفاوت‌ها،‌ امروز هم در ميانِ خود مسلمان و هم در برخوردهای آن‌ها با غير-مسلمانان بيشتر بر آفتاب افتاده است....
 
امروزه، چنان مرز دارالاسلام و دار الکفر در هم تنيده شده است که اين تقسيم‌بندی‌ها نه به کار ما می‌آيد و نه دردی را از ما دوا می‌کند (فرض می‌کنيم که زمانی گرهی از کاری می‌گشوده‌اند). به عبارت ساده‌تر، اگر در گذشته، با معادله‌ای يکی دو مجهولی و ساده روبرو بوديم و انتخاب‌های اخلاقی ما ساده بودند، امروز با معادله‌ای چند مجهولی (از درجات بالاتر) و پيچيده‌تر روبرو هستيم که تصميم‌ها و انتخاب‌های ما را دشوارتر می‌کند و مسئوليت‌های اخلاقی و عقلانی ما را سنگين‌تر.قول به اين ادعا که معادلات،‌ همان معادلات ساده و پيشين هستند و انتخاب‌ها و تشخيص حق و باطل به همان سهولت قبل، قولی است شتاب‌زده. حداقل می‌توان گفت که اين همان قولی است که افراطيون و بنيادگرايان دينی پيوسته از آن دم می‌زنند. اگر اندکی به ادبيات و زبانی که سلفيون و وهابيون به کار می‌برند نگاه کنيم، اين مشی و نگرش به وضوح در گفتار آن‌ها ديده می‌شود...
 
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۲۷ - ۱۳۸۷/۱۱/۲۰
بسیار جالب بود..ممنون