ضرورت شناخت بيش از پيش جامعه نسبت به اين چهار مجموعه روايی مهمترين هدف تدوين اين مقاله بوده است، ضمن اينكه سعی شده در خصوص روند تدوين اين كتابها و احوال مؤلفان آنها توضيحات مختصر و مفيدی ارايه شود تا خوانندگان بتوانند با مطالعه آن شناخت مناسبی درباره محتويات اين كتابها و چگونگی جمعآوری و تدوين آنها كسب كنند.
بخش قابل توجهی از مطالب اين مقاله از دو كتاب تاريخ عمومی حديث نوشته «مجيد معارف» و علم الحديث نوشته «كاظم مدير شانهچی» اقتباس شده و سعی شده است ارتباط منظمی بين اين مطالب برقرار شود.
تاريخ حديث شيعه فراز و نشيبهای متعددی پشت سر گذاشته و حوادث تلخ و شيرينی به خود ديده است و میتوان گفت كه اين دانش همانند هر دانش ديگر از مراحلی عبور كرده و دورانهايی را به خود اختصاص داده است كه در رأس آن میتوان از دو دوره متقدمان و متأخران ياد كرد.
در تمايز اين دوره میتوان گفت: دوره متقدمان همان پنج قرن نخست هجری است كه در اين دوره حديث شيعه توسط ائمه معصومين عليهمالسلام صادر شد و به وسيله اصحاب و راويان آن حضرات به رشته تحرير كشيده شد، سپس توسط دانشمندان طبقات بعد دستهبندی و تدوين و در نهايت توسط محدثان سه گانه اول يعنی شيخ كلينی، شيخ صدوق و شيخ طوسی در كتب اربعه جای گرفت.
ضمن اينكه مقصود از دوره متأخران دوره پيدايش مجامع تكميلی در حديث شيعه است. اين دوران از ابتدای قرن ششم آغاز شده و تا طبقه معاصران ادامه میيابد كه در اين عصر نيز محدثان عظيم الشأنی همچون شيخ حر عاملی صاحب كتاب وسائل الشيعه، فيض كاشانی صاحب كتاب وافی و علامه مجلسی صاحب كتاب بحارالانوار ظهور كردند.
در مقايسه عصر متقدمان با دوره متأخران میتوان گفت كه حديث شيعه به واقع محصول دوره متقدمان بوده و آثار دوره بعد به نوعی طبقهبندی، تكميل و تحليل آثار متقدمان است1. بر همين اساس در اين مقاله چهار كتاب اصلی حديث شيعه كه در دوره متقدمان تأليف شده و شالوده و اساس روايات و احاديث شيعه محسوب میشوند ( كه عبارتند از الكافی، من لا يحضره الفقيه، تهذيب الاحكام و استبصار) در نگاهی اجمالی مورد بررسی قرار گرفتهاند.
الكافی
ابوجعفر محمد بن اسحاق كلينی رازی مؤلف نخستين كتاب از كتب اربعه شيعه به نام «الكافی» است. زادگاه كلينی، روستای كلين از توابع شهر ری بوده ضمنا اينكه وفات او در سال 329 هجری در بغداد اتفاق افتاده است. وی سالهای ابتدای زندگی خود را در زادگاه خود سپری كرد و سپس برای كسب معلومات دينی ابتدا به قم و سپس به حوزههای كوفه، نيشابور و بغداد نيز سفر كرد. 2
در مورد وجه تسميه كتاب «كافی» به نظر میرسد اين كتاب از سوی مؤلف آن مسمّی به «كافی» نبوده است. اما میتوان احتمال داد كه عنوان «الكافی» از خطبه وی در شروع كتاب، آنجا كه مینويسد « و قلت انك تحبّ ان يكون عندك كتاب كاف يجمع فيه من جميع فنون علم الدين...» اقتباس شده است. 3
كتاب كافی در نزد علماء و محدثان شيعه از جايگاه ويژهای برخوردار است به طوريكه علامه مجلسی درباره آن فرموده است: كافی، اضبط اصول و اجمع آنهاست و بهترين و بزرگترين مؤلفات فرقه ناجيه ( شيعه) است. كافی شامل 16199 حديث و مشتمل بر سی كتاب دراصول عقايد و احاديث احكام فقهی و در پايان ، بخشی در خطب ومواعظ به «الروضه» است كه بعضی در انتساب اين بخش به كلينی ترديد دارند. 4
با مطالعه مقدمه كافی روشن میشود كه مرحوم كلينی اين كتاب را به تقاضای يكی از دوستان و مريدان خود كه احتمالاً محمد بن احمد بن عبدالله بن قضاعه صفوانی يا محمد بن ابراهيم نعمانی بوده، نوشته است. او از شيخ كلينی درخواست میكند كه با نوشتن ( كتاب) جامع مذهبی خود گامی در جهت رفع نابسامانیهای موجود بردارد. ضمن اينكه گفتنی است از اواخر قرن سوم گامهايی در تدوين حديث برداشته شد و كتبی تأليف شد، ولی هيچ يك از آنها، دانشمندان را از مراجعه به اصول اوليه بینياز نساخت، اما مرحوم كلينی با تأليف كافی دانشمندان را تا حد زيادی از مراجعه به كتب اوليه بینياز كرد. همچنين میتوان گفت يكی از انگيزههای كلينی در تأليف كتاب خود، كثرت روايات و احاديث متعارض در آن دوره بوده است. 5
كتاب كافی در بين كتب اربعه از حيث احاطه و اشتمال بر فقهيات و عقايد منحصر به فرد است و شيح كلينی موفق شده است با جمع آوری روايات در هر باب، اثری بديع و كمنظير به وجود آورد و بسياری از دانشمندان، مرحوم كلينی را از حيث ضبط و اتقان مورد ستايش قرارا داده و كتاب وی را بینظير و يا كم نظير توصيف كردهاند.
سيره كلينی در زمينه سند روايات، درج آن به صورت كامل است. از اين رو روايات و احاديث كتاب جز در مواردی اندك، مزين به سلسله سندی است كه واسطه های بين او تا امام معصوم عليهالسلام را به طور كامل نشان میدهد.6
مرحوم كلينی با بيشترين اقامت در قم موفق شد اكثر روايات خود را از مشايخ و منابع موجود در اين شهر به دست آورده و در تأليف كتاب از آن بهرهبرداری كند، اما بررسی اسناد روايات كتاب نشان میدهد كه كلينی روايات خود را مجموعاً از 34 نفر روايت كرده است.7
از معروفترين شرحها و حاشيههای اين كتاب میتوان به «مرآه العقول» علامه مجلسی، شرح اصول كافی تأليف امير اسماعيل خاتون آبادی، شرح اصول كافی از ملاصدرای شيرازی ، شرح ملا خليل قزوينی بر اصول كافی به زبان فارسی موسوم به صافی و شرح عربی همين دانشمند بنام شافی و « الرواشح السماويه فی شرح الكافی» تأليف سيد محمد باقر محقق داماد اشاره كرد.8
در ميان عامه مردم مطلبی درباره عرضه اين كتاب شريف بر امام زمان ( عج) و تعبير « الكافی كاف لشيعتنا» از سوی آن حضرت شهرت يافته است كه درباره صحت آن تنها بعضی از دانشمندان حدسهايی زدهاند.
من لايحضره الفقيه
ابوجعفر محمد بن علی بن موسی بن بابويه قمی معروف به شيخ صدوق از محدثان بزرگ شيعه در قرن چهارم هجری مؤلف كتاب ارزشمند «من لايحضره الفقيه» است كه به عنوان دومين كتاب از كتب اربعه شيعه محسوب میشود.
شيخ صدوق در حوالی سال 320 هجری در خانوادهای كه همگی از فضل و دانش بهره داشتهاند به دنيا آمده و پدر او علی بن حسين بن موسی خود از علمای بزرگ شيعه و استاد و سرآمد محدثان حوزه قم در عصر خود بود.9
شيخ صدوق پس از وفات پدر به مجلس درس ابوجعفر محمد بن حسن بن احمدبن الوليد كه از رجال بزرگ شيعه بوده روی آورد و مدت پانزده سال از محضر آن دانشمند بزرگ بهره گرفت. وی با فراگيری فقه و حديث در مكتب اين استاد برای نخستينبار با معيارهای نقد و بررسی روايات آشنا شد به طوريكه از برخی كتب شيخ صدوق برمیآيد.
وی به رغم ارادتی كه به پدر خود میورزيد در بعضی موارد آراء ابن الوليد را به نظرات پدرش ترجيح داده است. به هر حال دقت در زندگی هفتاد و چند ساله شيخ صدوق نشان میدهد كه او سراسر حيات پر بار خود را در مسير تعليم و تعلم، نگارش و تأليف كتب مختلف از جمله معانی الاخبار، عيون اخبار الرضا، خصال، علل الشرايع، توحيد، كمال الدين و..... و همچنين دفاع متعهدانه از مذهب و بالاخره پيشوايی علمی و مرجعيت عامه سپری كرد و سرانجام در سال 381 در شهر ری بدرود حيات گفت و در همانجا به خاك سپرده شد. 10
كتاب ارزشمند من لايحضره الفقيه كه احاديث فقهی را بر حسب فروع آن دستهبندی كرده است از زمان تأليف تاكنون مورد توجه محققان واقع شده و به عنوان دومين كتاب از كتب اربعه به حساب آمده است.
در خصوص انگيزه تأليف اين كتاب شيخ صدوق خود در مقدمه كتابش مینويسد: « چون دست قضای الهی مرا به بلاد غربت كشاند و بنا به تقدير خدايی به قصبه ايلاق از سرزمين بلخ وارد شدم، در اين نقطه شريف الدين ابو عبدالله معروف به نعمه بر من وارد شد و با مجالست خويش، مسرت مرا تداوم بخشيد و .... او در اثنای سخنان خود به من خاطر نشان كرد كه محمدبن زكريای رازی كتابی در موضوع طب نوشته و آن را من لايحضره الطبيب ناميده است و به همين ترتيب از من خواست تا به تاليف كتابی در فن فقه، حلال و حرام و شرايع و احكام بپردازم كه اين كتاب چكيده جامعی از مصنفاتم در اين زمينه باشد و آن را «من لا يحضره الفقيه» نامگذاری كنم تا او بتواند به آن مراجعه كند، به مطالب آن اعتماد كند و تكيهگاه او در فتوا باشد... من در خواست وی را اجابت كردم و اين كتاب را برای او با حذف سند نوشتم.
ضمناً من در تأليف اين كتاب تنها به ذكر رواياتی پرداختم كه به آن فتوا داده و به صحت آنها حكم میكنم و علاوه بر آن معتقدم كه اين روايات بين من و خدای من حجت است.
روايات اين كتاب برگرفته شده از كتب مشهوری است كه مرجع و تكيهگاه دانشمندان است.11
آنچنانكه از مقدمه ذكر شده برمیآيد شيخ صدوق كتاب خود را به عنوان يك خودآموز فقهی كه بتواند پاسخگوی مسايل شرعی مردم باشد نوشته است تا يك كتاب درسی برای حوزههای علمی و دينی. مسئله قابل ذكر اينكه عصر شيخ صدوق دورهای بود كه فقه شيعه هنوز از شكل مأثور خود خارج نشده بود، بدين معنی كه در صدور احكام و فتاوا فقهای شيعه تنها از متن روايات و احاديث و آثار بهره میبردند، گرچه گرايشاتی نيز در خصوص استنباط و اجتهادات فقهی به چشم میخورد. از اين رو مرحوم شيخ صدوق با پيروی از روش غالب اين دوره،كتاب خود را به عنوان يك رساله عمليه نوشت.
اين مجموعه فقهی حديثی با آنكه بيانگر فتاوای شيخ صدوق بود، لكن پس از درگذشت مؤلف آن منسوخ نشد. زيرا متن آن چيزی جز روايات اهل بيت عليه السلام نبود، ضمناً با آنكه كتاب در آغاز تنها سندی برای مراجعه مردم به شمار می رفت، ولی به تدريج مورد توجه علماء و دانشمندان واقع شد و همراه با كتابهای كافی و تهذيب و استبصار مدار و محور احكام شرعی قرار گرفت 12.
بدون شك حجم قابل توجهی از مطالب كتب و اصول اوليه در اين كتاب منعكس شده است كه شيخ صدوق تنها به قسمتی از آنها اشاره كرده است. از ميان كتب صدر اول وی به كتابهای حريز بن عبيد الله سجستانی، عبدالله بن علی حلبی و ابن ابی عمير ازدی دسترسی داشته و اين عده بعضاً با يك واسطه از راويان امام صادق عليهالسلام بودهاند، شيخ صدوق همچنين با تكيه بر تصانيف عدهای از بزرگان شيعه همانند علی بن مهزيار اهوازی، حسين بن سعيد اهوازی و... كتاب خود را نوشت و اين عده علاوه بر آنكه عموماً حيات چند نفر از امامان را درك كردند، از وكلا و معتمدان آن بزرگواران به شمار میرفتند، ضمناً هر يك در عصر خود از فحول علمای شيعه و چهرههای موثق و معتبر علمی بودهاند.
اما سه مرجع عمده صدوق در تأليف « من لايحضره الفقيه» عبارت است از كتاب « الرحمه » سعد بن عبدالله اشعری ، «جامع» استادش ابن وليد و كتاب « شرايع» پدرش بوده است و می توان گفت اين سه نفر از شخصيتهای بزرگ شيعه در عصر خود بودهاند.13
كتاب فوق به نقلی شامل 9044 حديث است 14 و از جمله شرحها و حواشی معروف اين كتاب میتوان به «روضه المتقين» تأليف مولی محمد تقی مجلسی معروف به مجلسی اول، « معاهد التنبيه» تأليف شيخ محمد بن زين الدين شهيد ثانی، »معراج التنبيه« تأليف شيخ يوسف بحرانی و «لوامع قدسيه» يا « لوامه صاحبقرانی» به فارسی، تأليف محمد تقی مجلسی اشاره كرد.
تهذيب و استبصار دو اثر گرانقدر شيخ طوسی
ابو جعفر محمد بن حسن طوسی يا همان شيح طوسی فقيه، رجالی، مفسر و محقق بزرگ شيعه است كه وی را به « شيخ الطائفه» لقب دادهاند. وی در سال 385 هجری قمری در منطقه طوس خراسان به دنيا آمد و در همان شهر مقدمات علوم را فرا گرفت. وی در سال 408 هجری برای تكميل معلومات خود عازم بغداد شد و از اين دوره بود كه مراحل ترقی و پيشرفت را به سرعت طی كرد.
وی در سال 460 هجری در سن هفتاد و پنج سالگی در نجف اشرف دعوت حق را لبيك گفت.16
وی نزد شيخ مفيد و سيد مرتضی علم الهدی تلمذ كرد و بعد از سيد مرتضی دوازده سال در بغداد مرجعيت عامه داشت. شيخ پايه گذار علوم اسلامی در مذهب تشيع است و هموست كه حوزه علمی شيعه را به نجف انتقال داد و در واقع تأسيس كرد. شيخ ابتدا كتاب تهذيب را تأليف نمود و به دليل اينكه در جمعآوری اين كتاب، با تعارض و تنافی ظواهر بعضی از اخبار و روايات مواجه شد، تصميم گرفت كتاب مستقلی كه جامع اين دسته از اخبار و احاديث باشد تدوين كند و از همين رو كتاب «استبصار» را در اين رابطه تأليف كرد.17
تهذيب الاحكام
كتاب تهذيب يكی از چهار كتاب اصلی و جوامع قديمی شيعه در رشته حديث است كه از زمان تأليف تا كنون مورد رجوع فقها و محدثان بوده است. شيخ طوسی اين كتاب را از اصول مورد اعتماد قدماء و منابعی كه در بدو ورود به بغداد در اختيار بوده است تأليف كرد. قسمتی از اين كتاب در دوره حيات شيخ مفيد و به عنوان شرح رساله فقهی او يعنی «مقنعه» نگارش يافت. شيخ طوسی در آن زمان 25 يا 26 سال بيشتر نداشت و سپس بعد از وفات استاد خود آن راكامل كرد. كتاب تهذيب پس از نگارش به سرعت مورد توجه قرار گرفت و در حوزههای علمی مورد استنساخ قرار گرفت.
اين كتاب طبق شمارش مرحوم شيخ آقا بزرگ تهرانی دارای 13590 روايت بوده كه در قالب بيست و سه كتاب فقهی و 393 باب تنظيم شده است. ضمناً به دليل توجه زياد علمای شيعه به اين كتاب ، كتب زيادی بر مبنای تهذيب نوشته شده، به طوريكه گفته شده شانزده شرح و بيست حاشيه بر آن نوشته شده است.
اما درباره انگيزه تأليف كتاب تهذيب، شيخ طوسی در مقدمه كتاب خود ابتدا به واقعيت تضاد و تعارض موجود در روايات شيعه در آن دوران و در نتيجه طعن مخالفان نسبت به شيعيان اشاره میكند و پس از آن توصيه شيخی فاضل را چاره جوی اين مشكل يادآور میشود و مینويسد: « دوست من به من گفت: در اين شرايط اهتمام به تأليف كتابی كه بتواند اخبار متناقض و احاديث اختلافی را به نحوی با يكديگر جمع كند، از مهمترين خدمات دينی و از بالاترين وسائل تقرب به درگاه الهی است و اين كار برای همه طبقات، از نوآموزان گرفته تا پژوهشگران مفيد است. وی از من خواست كه به شرح رسالة استادمان شيخ مفيد موسوم به مقنعه روی آورم....19
اينگونه كه از مقدمه برمیآيد شيخ طوسی نگارش تهذيب را در حيات استاد خود شيخ مفيد آغاز كرد. او موفق شد تمام كتاب طهارت و قسمتی از كتاب صلاه را در حيات استاد خود بنويسد و بقيه آن را پس از وفات استاد مورد نگارش قرار دهد. او رساله مقنعه شيخ مفيد رابه عنوان چارچوب كار خود انتخاب نمود تا اولاً از اعتبار استاد خود به عنوان مرجع شيعيان استفاده كند و ثانياً بين ديدگاه های استادان خود در زمينه حديث توافق به عمل آورد. 20
در جلد نخست كتاب تهذيب، روايات معمولاً با سند كامل درج شده و اين روايات اكثراً به توسط استاد اول او يعنی شيخ مفيد نقل شده است اما پس از وفات شيخ مفيد، شيخ طوسی تصميم گرفت مستقيماً به كتب پيشينيان مراجعه كرده و از اين كتب روايات خود را استخراج كند. او بدين صورت واسطه بين خود و صاحبان كتاب را حذف كرد و سپس در پايان كتاب برای خارج كردن روايات از عارضه ارسال به نگارش اسامی مشيخه ( اساتيد روايت كننده) مبادرت ورزيد.
ضمن آنكه مؤلفان اين مصادر همگی از بزرگان صاحب نام تشيع و از استوانه های گرانقدر مذهب بوده اند وكتابهای شيخ آئينهای از آثار و مؤلفات آنان است.21
مسئله مهم قابل ذكر اين است كه كتابهای تهذيب و استبصار شيخ طوسی در شناخت شرايطی كه امامان شيعه (عليهم السلام) در آن به سر میبردهاند و نيز بررسی عنصر تقيه در مسير حديث شيعه، منابع مهمی به شمار میروند.
كتاب تهذيب دارای شرحهای متعددی است كه در اين ميان میتوان به «احياء الاحاديث» محمد تقی مجلسی، « ملاذ الاخيار» نوشته محمد باقر مجلسی، «غايه المرام» و «مقصود الانام» نوشته سيد نعمتالله جزايری، شرح تهذيب تأليف شهيد ثانی و شرح تهذيب از مولی محمد امين بن محمد شريف استر آبادی اخباری اشاره كرد. 22
استبصار
گفته میشود شيخ طوسی ابتدا كتاب تهذيب را تأليف كرد و از آنجا كه طی جمعآوری آن، به تعارض و تنافی ظواهر برخی اخبار برخورد كرد، به فكر تأليف كتاب جداگانهای كه جامعه اين دسته از احاديث باشد، افتاد و كتاب « استبصار» را تأليف كرد و با اصول علمی به جمع مضامين و توفيق اخبار، اهتمام كرد. كتاب استبصار دارای 5511 حديث و در 925 باب جمع آوری شده است. 23
نام كامل اين كتاب «الاستبصار فی اختلف من الاخبار» است و همانند تهذيب از زمان تأليف تاكنون همواره مورد توجه فقها قرار گرفته و به عنوان چهارمين كتاب از كتب اربعه مطرح است.
اين كتاب در سه جزء اصلی تنظيم شده كه دو جزء آن در عبارات و جزء سوم مربوط به معاملات و بقيه ابواب فقه است. شيخ طوسی خود درباره انگيزه تأليف اين كتاب مینويسد: پس از تأليف كتاب تهذيب، جمعی از دانشمندان كه آن را مطالعه كرده و كتاب جامعی تشخيص دادند و مشاهده كردند كمتر حديثی است مگر آنكه در آن ذكر شده و برای مبتدی و فقيه و متوسط هر كدام به نحوی قابل استفاده است و همه میتوانند مطلوب خود را از آن برگيرند، خواستار كتابی شدند كه احاديث مختلف به طور اختصار، در آن به طور جداگانه جمع آوری شود و در ضمن به اين نكته توجه دادند كه برای اين مقصود بايد عنايت بيشتری مبذول كرد، زيرا نفعش بيشتر است. از سويی به اين جهت كه در گذشته هيچ يك از بزرگان علمای ما كه درباره اخبار و فقه و حلال و حرام كتاب نوشتهاند در اين باره كتابی تأليف نكردهاند، از من خواستند كه چنين كتابی را تأليف كنم. 24
اما در مورد سيره شيخ طوسی در درج روايات اين كتاب بايد گفت او در استبصار نيز از نقطهنظر سند روايات روشی شبيه به تهذيب داشته است، به اين معنی كه در دو جزء اول و دوم كتاب، سند روايات را به صورت كامل درج كرده ولی در جزء سوم بيشتر روش اختصار سند و تنظيم مشيخه ( اساتيد روايت كننده) را برگزيده است.
اين كتاب از نسخ خطی عتيق و بیمانندی برخوردار است كه تنها دو نسخه خطی معتبر آن در كتابخانه ملی ملك وجود دارد. همچنين بايد گفت كه بر اساس بررسیهای انجام شده از قرن پنجم تاكنون شرحها و تعليقات بسياری بر كتاب استبصار نوشته شده است كه مرحوم شيخ آقا بزرگ به هجده مورد َآن در كتاب الذريعه اشاره كرده است، اما ظاهراً تعداد اين شرحها بيش از اين مقدار بوده و طبق قولی رقم آنها به 24 شرح و تعليق میرسد كه حاكی از اهميت اين كتاب و توجه دانشمندان شيعه به آن است.25
در ميان اين شرحها میتوان به شرح ميرزا حسن بن عبد الرسول حسينی زنوزی، شرح شيخ عبدالرضا طفيلی نجفی، شرح شيخ عبد الطيف بن ابی جامع عاملی با عنوان « جامع الاخبار فی شرح الاستبصار» ،حاشيه مير محمد باقر داماد، حاشيه سيد نعمت الله جزايری و نيز شرح وی بر استبصار با نام « كشف الاسرار» اشاره كرد.26
*************************************************************
پینوشت:
1- تاريخ عمومی حديث، دكتر مجيد معارف، انتشارات كوير ص 202-201
2- همان، ص 356
3- همان، ص 360
4- علم الحديث، كاظم مدير شانه چی، دفتر انتشارات اسلامی ص 97-96
5- تاريخ عمومی حديث، دكتر مجيد معارف ص 361
6- همان، ص 363- 362
7- همان ص 368-358
8- همان، ص 422
9- همان ص371
10- همان 372-371
11- همان ص 377-376 به نقل از مقدمه من لايحضره الفقيه شيخ صدوق صفحات 3-1
12- همان، ص 378-377
13- همان ص 378
14- علم الحديث كاظم مدير شانه چی، دفتر انتشارات اسلامی ص 98
15- تاريخ عمومی حديث ص 424
16- همان ص 384-383
17- علم الحديث، ص 99-98
18- تاريخ عمومی حديث ص389
19- همان ص390 به نقل از تهذيب ج 1 ص 2 تا 4
20- همان ص 391
21- همان ص 392 رجوع كنيد به تهذيب ج 10، قسمت مشيخه و كتاب پژوهشی در تاريخ حديث شيعه ص 538
22- رجوع كنيد به همان ص 425
23- علم الحديث ص 99
24- تاريخ عمومی حديث ص 394
25- همان ص 395-394
26- همان ص 425
نويسنده:حامد علی اكبرزاده
خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)
از عملکرد ایشان در دوره اول و دوم هم هیچ کس رضایت نداره
این حرف همس . هر جا برم همینو میگن