مصرف مواد مخدر سابقه بسيار طولاني دارد و اقوام مختلف آن را به صورتهاي متنوع مورد استفاده قرار ميدهند. اگر چه نحوه استفاده و تأثير اين مواد بر جسم و روح و اغلب موارد به لحاظ داروئي و درماني بوده است، و هنوز هم مشتقات و تركيبات برخي از مواد مخدر به عنوان داروهاي تسكين دهنده مورد استفاده قرار ميگيرند، ليكن در دنياي امروز اكثر افراد فقط تغييرات رواني را در مصرف اينگونه مواد جستجو ميكنند1 و در اين دنياي پر از تغييرات و تبديلات، در دورهاي كه پشتوانههاي اجتماعي انسانها و عواطف و احساسات خانوادگي به حداقل رسيده و از ايمان واعتقادات اصولي كمتر نشانهاي ديده ميشود، طبيعي است كه بعضي از آدمها درصدد كاهش و تعديل درك و فهم خود از واقعيات زندگي برآيند. 2
بدون ترديد مصرف بيرويه و روزافزون مواد مخدر، به عنوان يكي از بزرگترين مشكلات قرن حاضر تلقي ميگردد و زيانهاي ناشي از آن در زمينههاي اجتماعي و اقتصادي بسيار سنگين است، به طوري كه اكثر كشورهاي جهاني سعي دارند، تا برنامهاي جهت پيشگيري از اعتياد و درمان معتادان به اجرا گذارند. 3
بديهي است گرانبهاترين سرمايهاي كه هر جامعهاي براي نيل به آرمانها و تأمين آينده خود در اختيار دارد، نيروي سازنده و تواناي فكري انديشمندان، رهبران و خاصه جوانان آن جامعه ميباشد.4
به راستي هيچ چيز سادهتر از معتاد كردن يك انسان نيست!؟ طي چند روز ميتوان، يك فرد عادي را به هروئين معتاد كرد! غالباً هيچ جواني براي شروع اعتياد پولي نميپردازد، نشست و برخاست چند روزه با بازارياباني كه خود اغلب معتادند، كافي است كه جواني ابتدا به مصرف مواد مخدر گرايش پيدا كند، سپس به سرعت معتاد شده و سرانجام براي به دست آوردن پول لازم جهت تهيه و خريد مواد مخدر، به پخش آن مبادرت نمايد. 5
صرفنظر از علل سياسي و اجتماعي، سودجويي يكي از علل مهم گسترش روزافزون اعتياد است. سوداگران مرگ از ناآگاهي و مشكلات گوناگون جوانان براي گسترش و رونق بازارهاي خود سوءاستفاده ميكنند. 6
از سويي تمدن غربي در راه گسترش هر چه بيشتر سيطره خود و بلعيدن جهان، از جمله به ترويج و توسعه مواد مخدر پرداختند تا از يك طرف فرهنگ مادي اصالت سود و سودپرستي غربي را از راه درآمدهاي سرشار آن ارضاء كنند واز طرف ديگر با از بين بردن توان، غيرت، هميت و پايمردي در ملل ديگر جهان، منافع خود را در دراز مدت تضمين كرده و شور و نشاط و تحرك و روحيه ظلمستيزي و حقطلبي را در آنها خاموش سازد. از اين روست كه ميبينيم در دوران استعمار جديد مواد مخدر به صورت حربهاي در دست استكبار جهاني قرار ميگيرد تا به اين وسيله سود و نفع و حاكميت ظالمانه خودرا هرچه بيشتر دوام بخشد. 7
پيدايش و گسترش اعتياد در ايران نيز از جمله اين شگردها بوده است كه توسط استعمار انگليس و از سوي «برادران شرلي» در دوره صفويه رواج داده شد. اما در دوران قاجار، از زمان ناصرالدين شاه در اطراف دارالخلافه در تهران، زمينهاي وسيعي به كشت خشخاش اختصاص يافت و سطح كشت آن به حدي زياد شد كه صرفنظر از كفاف مصرف داخلي،ساليانه مقادير زيادي ترياك به مستعمرات انگليس صادر ميگرديد. دولت انگليس براي معتاد نمودن مردم و گسترش اعتياد در ايران، ابتدا عوامل خود را مأمور نمود و اين افراد با تبليغ اين كه ترياك درمان تمامي دردهاست، مردم ايران را كه در آن زمان به دليل فقر و كمبود پزشك از بيماريها رنج ميبردند، به اين ماده مخدر معتاد نمودند. ديري نپائيد كه ترياك به عنوان يك داروي خانگي جاي خود را در ميان ايرانيان باز كرد و پس از مدتي دولت انگليس اعلام كرد كه سوختهي ترياك را با قيمت مناسب از افرادي كه از اين ماده استفاده ميكنند ميخرد.
بدين ترتيب عدهي بيشماري از افراد اين مملكت به منظور كسب درآمد، ترياك را كه به مقدار فراوان و به قيمت ارزان در دسترس بود ميخريدند و پس از كشيدن، سوخته آن را به قيمت چند برابر ميفروختند. به طوري كه اين شيوه جزء مشاغل روزانه بعضي افراد شده بود. اما زماني كه متوجه شدند، عدهي زيادي گرفتار اعتياد شدهاند،اين داد و ستد را متوقف كردند. ديد حكومت وقت نسبت به ترياك به عنوان يك منبع درآمد بود و به مضرات و عواقب آن در اعتياد و استمرار آن در دورههاي بعد توجهاي نميكرد تا جايي كه روز به روز به تعداد معتادين افزوده ميشد. مثلاً در سال 1314 شمسي تعداد معتادين به رقمي حدود 5/1 ميليون نفر و نزديك به 7 درصد كل جمعيت ايران بالغ ميشد. 8
تا قبل از سال 1300 شمسي خريد و فروش انواع مواد مخدر در ايران آزاد بود و از خارج نيز به عنوان دارو به ايران وارد ميشد. دولت هيچ گونه نظارتي بر ترياك نداشت. تا نيمه دوم قرن 19 استعمال ترياك در ايران به آزادي صورت ميگرفت و رواج كامل داشت. 9 ولي به مرور زمان، آگاهي مردم از مضرات اعتياد سبب شد تا اقدامات همه جانبهاي در اين خصوص انجام پذيرد. فتواي علماي ديني در اين زمان مبني بر تحريم ترياك و هماهگي ادبا، شعرا و رسانههاي گروهي آن دوره، مردم را به بسيج عمومي عليه اعتياد تشويق كرد و آنگاه كه مبارزه عليه اعتياد با مشروطيت مقارن شد، لايحه تحديد ترياك براي اولين مرتبه در ايران به عنوان يك قانون از تصويب مجلس شوراي ملي گذشت.
سرانجام با دخالت و نظارت سازمان ملل، دولت ايران طي يك برنامهي ده ساله اقدام به ريشهكن كردن ترياك نمود و وجود تمام مكانهاي عمومي استعمال ترياك را غير قانوني اعلام كرد. اما عوارض ناشي از جنگ دوم جهاني و فشارهاي اقتصادي، دولت را مجبور ساخت تا با در نظر گرفتن عايدات خود، دسترسي به ترياك را براي معتادين و مردم آزاد كند.
نابسامانيهاي جنگ جهاني دوم و اشغال ايران به اعتياد دامن زد تا اين كه بالاخره در سال 1334 شمسي مجدداً قانون منع كشت خشخاش به تصويب رسيد و ترياك كه از انحصارات وزارت دارايي بود، زير نظر وزارت بهداري قرار گرفت. اما به دليل كشت خشخاش و نيز سودآوري آن با وضع ماليات سنگين و نيز در انحصار دولت قرار داشتن آن، تحديدهايي كه به عمل آمده بود چندان اثر بخش نبود.
با تصويب قانون منع كشت خشخاش در سال 1334 شمسي كه مشتمل بر 5 ماده بود، مبارزه با ترياك جديتر شد و مجازات قاچاقچيان ترياك و تحويل پرونده به دادگاههاي نظامي از اقدامات ديگر دولت رد داخل مملكت بود و مهلت براي درمان معتادين 6 ماه تعيين شد. در آن زمان تعداد مصرف كنندگان ترياك در ايران حدود 5/1 ميليون نفر و مصرف روزانه 2 تن ترياك بود. وزارت بهداري كه مكلف به درمان معتادين بود هيچ گونه اقدام مؤثري براي ترك اعتياد آنان به عمل نياورد. فقط تجارت غير قانوني قاچاق ترياك از خارج به ايران به منظور ارضاي تقاضاي شديد معتادين به ترياك افزايش يافت.
در سال 1337 شمسي براي اولين بار هروئين به وسيله قاچاقچيان سودجوي بينالمللي براي آلوده نمودن جوانان به ايران وارد شد. به علت اين كه هروئين بيبو، كم حجم و به آساني قابل حمل و اثرات آن قويتر از ترياك بود، بين جوانان شيوع يافت و در بين معتادين سابق نيز كم كم جاي ترياك را گرفت. 10
به علت ازدياد قاچاق مواد مخدر، از تركيه، افغانستان و پاكستان و ساير كشورها به بهانهي جلوگيري از خروج ارز و طلا، در اسفند ماه 1347 قانون تحديد خشخاش و صدور ترياك به تصويب رسيد. كشاورزان به سرعت شروع به كشت خشخاش در مناطق وسيع نمودند. قاچاقچيان نيز با تأسيسي لابراتوارهاي متعدد، شروع به ساختن هروئين كردند و كشيدن ترياك در محافل اشرافي با تشريفات مجللتر از سابق، رايج شد.
به موجب تصميماتي كه در سال 1348 گرفته شد، تحت شرايطي به معتادان ترياك سهميهاي ميدادند كه در نتيجه طبقهاي به نام «معتاد رسمي» پيدا شد.
مصرف هروئين هم در سال 37 و 38 شمسي به بعد در ايران افزايش يافت و از آن پس هم مرتباً افزايش مييافت. آمار نشان ميدهد كه بيشترين واردات هروئين از طريق پاكستان و ترياك و حشيش از طريق افغانستان و مادهي اصلي تبديل كنندهي مرفين به هروئين از مرزهاي غربي كشور (تركيه) وارد ايران شده است.
از زمان وضع قانون براي مواد مخدر در ايران تا قبل از انقلاب اسلامي، قوانين مختلفي به تصويب رسيده كه ذكر همهي آنها مربوط به اين بحث نيست ولي اهم آنها عبارتند از:
1ـ قانون تحديد ترياك مصوب 9 مرداد 1288
2ـ قانون انحصاردولتي ترياك مصوب 26/4/1307 شمسي.
3ـ قانون منع كشت خشخاش و استعمال ترياك مصوب 4/5/1334 شمسي.
4ـ قانون تشديد مجازات مرتكبين خشخاش، مصوب تيرماه 1348 كه به موجب آن مجازات اعدام براي سوداگران مرگي كه بيش از 10 گرم هروئين داشته باشند در نظر گرفته شد و رسيدگي به مسائل مواد مخدر در صلاحيت دادگاههاي نظامي قرار گرفت. 11
گزارشها نشانگر آن است كه تا سال 1350 معتادان ايراني اكثراً ترياكي بودهاند، ولي از سال 1350 به بعد هروئين در ايران گسترش پيدا كرد. به طوري كه ترياكيها نيز كم كم به علت كسب لذت بيشتر درصدد تغيير نوع اعتياد خود از ترياك به هروئين شدند، به طوري كه ميبينيم از سالهاي 1354 به بعد هروئين تقريباً فرمانرواي مطلق اعتياد در ايران است. 12
با گسترش سلطه و نفوذ استعمار غرب و به ويژه آمريكا و انگليس در ايران، اينان با سرمايهگذاري بلند مدت و رواج هر چه بيشتر اعتياد تلاش كردند با از بين بردن نيروي جسماني و شخصيت افراد، آنها را تضعيف و از صحنه خارج نمايند. تا زمينهي سلطه و غارت خود را بيش از پيش فراهم كنند.
در دورهي پهلوي هر چند حركتهايي به طور نمايشي و جهت عوامفريبي در راستاي مبارزه با مواد مخدر و اعتياد به منصه ظهور رسيد، ليكن در حقيقت آنها خود جزو مروجين و توسعهدهندگان مواد مخدر در ايران و همدست باندهاي بينالمللي قاچاق مواد مخدر بودند و در اين رهگذر اشرف پهلوي سرآمد همه بود. وي سردسته باند بينالمللي قاچاق مواد مخدر در ايران به شمار ميرفت و گاهي بين او و دار و دستهي غلامرضا ـ برادر ناتنياش ـ و برخي رجال سياسي دستاندر كار، رقابتها و اختلافاتي بروز ميكرد. اشرف پهلوي در چند نوبت هنگام ورود به ديگر كشورها به ويژه در فرودگاههاي ژنو و پاريس توسط مأمورين گمرك بازرسي شد، ليكن هر بار با توسل به مصونيت درباري بودن و نفوذ برادرش محمدرضا و گرفتن وكيل و بهرهگيري از تهديد و ارعاب و خرج مبالغ هنگفتي پول از جيب ملت ايران خود را رهانيدو دهان روزنامهها و نشريات خارجي كه خبر همدستي او را با باند قاچاقچيان بينالمللي درج كرده بودند ميدوخت.
دربارهي سياستها و عملكرد رژيم پهلوي توجه به اين نكات ضروري است:
1ـ همدستي درباريان با قاچاقچيان بينالمللي، به طوري كه زماني در يك عمليات حدود 189 تن ترياك در ايران كشف شد، اما دولت ايران آن را نيم تن گزارش كرد و بقيه را جهت توزيع به مقر اشرف خواهر شاه انتقال داد.
2 ـ محدوديتها و سختگيريها دربارهي مواد مخدر بيشتر به منظور تسويه حساب و دستگيري باندهاي رقيب در امر مواد مخدر بوده است.
3ـ به علت دستاندركاري برخي مهرههاي رژيم، دولت علاقهاي به مبارزه با مواد مخدرشان نميداد.
4ـ ضعف مرزباني و ضعف كارآئي سازمانهاي اجرايي محسوس بود. 13
با اين وجود رژيم پهلوي سعي داشت تا با انعكاس اخبار دستگيري و اعدام قاچاقچيان در رسانههاي داخلي و به ويژه خارجي يك موج بزرگ تبليغاتي را جهت پوشش كارهاي اصلي خود كه همانا همدستي با قاچاقچيان بينالمللي و توزيع مواد مخدر از طريق وزارت بهداري به بهانه تأمين سهميه روزانه معتادين بالاي 50 سال بود، به راه انداخته و در مطبوعات داخلي و نشريات خارجي و صاحب نام اخبار دستگيري و اعدام قاچاقچيان به طور متوالي و تكراري درج ميشد و آنها با آب و تاب زياد از اين اقدامات به عنوان كارهاي بنيادين و اساسي و ريشهكن نمودن مواد مخدر و اعتياد ياد ميكردند و ايران را جزو كشورهاي خط مبارزه با اعتياد مطرح ميكردند. در يك مورد كه حمايت مالي رژيم پهلوي از روزنامه لوموند به تعويق افتاده بود، اين روزنامه با درج خبر همدستي اشرف پهلوي با قاچاقچيان بينالمللي روبرو شد. اگر چه وكلاي اشرف براي مقابله با روزنامهمذكور و حل مشكل به وجود آمده از راه تطميع وارد عمل شدند.
به هر حال اين اقدامات نتوانست پرده بر روي سياهكاريهاي رژيم پهلوي در راستاي اشاعه اعتياد در ايران بكشد و در بهمن 1357 عمر اين رژيم با قيام مردمي ملت ايران به پايان رسيد و مواد مخدر و اعتياد هم به مانند ساير موارد فساد و ناهنجاريهاي اجتماعي از اين رژيم به يادگار ماند و اين ميراث شوم هنوز هم از جامعه اسلامي ما زدوده نشده و به عنوان يكي از معضلات مهم و اساسي و مشكلات اجتماعي حاضر ميباشد.
--------------------------------
پانوشتها:
1. صالحي، ايرج، زنجيرههاي اعتياد، نشر آواي نور، ص 5.
2. سيدني كوهن،زندگي شيرين است و معماي داروها و مواد مخدر، ترجمه حسين وجداندوست، نشر علمي، ص 9.
3. پيشين، ص 5.
4. صابري، ج ، دردي كه درمان دارد، ص 6.
5. بررسي مواد مخدر در متون اسلامي، اداره كل مطالعات و پژوهشهاي ستاد مبارزه با مواد مخدر رياست جمهوري، ص 13.
6. پيشين، ص 13.
7. اخبار و گزارشات اعتياد و قاچاق مواد مخدر، كميته پيگيري مصوبات سمينار بررسي مسائل اعتياد، شمارهي دوم،ص 1.
8. شاكري، عبدالحسين، مواد مخدر و اعتياد، نشر گوتنبرگ، ص 48.
9. پيشين، ص 49.
10. نامهي انقلاب اسلامي، شماره 25، ص 222.
11. گزارشي از اولين سمينار بررسي مسائل اعتياد، ص 76 تا 78.
12. اورنگ، جميله، پژوهشي دربارهي اعتياد، ص 44.
13. نامه انقلاب اسلامي، شماره 21، سال 64، ص 92.
............................................................................................
منبع: مواد مخدر به روايت اسناد ساواك
خبرگزاری فارس